صدقه
یکی از مستحبات ارزشمند، صدقه است. در فضیلت صدقه همین بس که: «جامع فضایل دنیویه و اخرویه است. از ساعت اولِ دادن آن، با انسان همراه است و دفع بلیات می کند تا آخر امر در قیامت و سایر مراحل که انسان را به بهشت و جوار حق برساند».
آثار شگفت و مهم این کردار ارزشمند چنان است که مؤمن خردمند، با هیچ بهانه ای از آن غفلت نمی کند، حتی به بهانه فقر و ناداری. چنین است که پروردگار ما دستور داده است:
وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمّا أتاهُ اللّهُ لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاّ ما اَتاها سَیَجْعَلُ اللّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا. (طلاق: 7)
هر کس که روزی او تنگ باشد، باید از همان اندازه هم که خدا به او داده است، انفاق کند. خداوند هیچ کس را بیش از آنچه به او داده است، مکلف نمی کند و پس از هر سختی، آسانی قرار می دهد.
باید دانست که صدقه، نه تنها موجب ناداری و نیازمندی نخواهد شد، که رمز گشایش درب رحمت الهی است. سرور زاهدان و مهتر نیکوکاران، علی(ع) می فرماید: «اِسْتَنزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ؛ روزی را با دادن صدقه فرود آورید.» همچنین آن بزرگوار می فرماید: «سُوسُوا ایمانَکُم بِالصَّدَقَةِ؛ ایمان خود را با صدقه نگاه دارید.» و خداوند، کریم تر از آن است که از انفاق بندگان، بدون پاداش بی شمار گذر کند.
پیام متن:
صدقه دادن، بهترین مستحب، سبب گشایش درب های رحمت الهی و نگه دارنده ایمان آدمی است.
گناه گریزی
گرچه می توان گناهان را در مقایسه با یکدیگر و از نظر پی آمدهای شوم آنها در این جهان و آن سرا به صغیره و کبیره تقسیم کرد، ولی گناه، گناه است و قبح کوچک و بزرگ آن یکسان. اگر آدم گنه کار اندکی به این بیندیشد که از چه کسی نافرمانی می کند، دیگر هیچ معصیتی را صغیره نمی بیند.
گستاخی در برابر بزرگ، هرچه باشد، بزرگ و نابخشودنی است. امام خمینی رحمه الله می گوید:
باید بدانیم که در محضر بزرگی هستیم که حتی نمی توان از بزرگی او سخن گفت. پس چگونه می توان در حریم و پیشگاه او جسارت کرد و به گناه آلوده شد. چگونه حرمت سلاطین و بزرگان دنیوی را پاس می داریم، ولی در پیشگاه خالق متعال، خود را به زشتی گناه می آلاییم. آیا اگر دارای خردلی حیا باشی، نباید از خجلت آب شوی و به زمین فرو بروی.
بدتر از این حال این است که کسی منکر زشتی گناه شود و آن را کوچک بشمارد. حضرت علی علیه السلام نیز به این امر چنین هشدار می دهد:
اَشَدُّ الذُّنوبِ مَا استَخَفَّ بِهِ صاحِبُه.
سخت ترین گناهان، گناهی است که گناهکار، آن را کوچک و ناچیز شمارد.
پیام متن:
هرگونه گناهی، چون در پیشگاه خداوند انجام می شود، بزرگ و نکوهیده است و باید آن را ترک کرد.
مال اندوزی
انسان ناگزیر است برای اداره امور زندگی خود به کار و تلاش بپردازد، ولی باید در نظر داشته باشد که جمع آوری مال، تنها به اندازه نیازش باشد و نه به هدف طمع ورزی. برخی چنان در اندیشه ثروت اندوزی اند که تنها با صدای افتادن در چاه دوزخ به خود می آیند. خداوند در آیات قرآنی، به این مهم چنین اشاره می کند:
الَّذی جَمَعَ مالاً وَ عَدَّدَهُ، یَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ، کَلاّ لَیُنْبَذَنَّ فِی الْحُطَمَةِ، وَ ما أَدْراکَ مَا الْحُطَمَةُ. (همزه: 2 ـ 5)
کسی که مالی گرد آورْد و بر شمردش، می پندارد که مالش او را جاوید کرده، حال آنکه این طور نیست و در آتش خرد کننده فروافکنده خواهد شد.
سعدی نیز چه زیبا می گوید: «دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند: یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد.» حضرت علی علیه السلام در این باره می فرماید:
اِنَّ اَعْظمَ الحَسَراتِ یَومَ القیامَةِ حسرةُ رَجُلٍ کَسَبَ مالاً فی غیرِ طاعَةِ اللّه فَوَرِثَهُ رَجُلٌ فَأَنفَقَهُ فی طاعَةِ اللّه سبحانه فَدَخَلَ به الجَنَّةَ و دَخَلَ الاوَّلُ بِه النّار.
بزرگ ترین دریغ ها در روز رستاخیز، دریغ مردی است که مالی را جز از راه طاعت خدابه دست آورْد، سپس مردی آن را به ارث برْد و در طاعت خدای سبحان انفاق کرد. او بدان انفاق به بهشت رفت و آن اولی راه دوزخ سپرد.
همچنین امام علی علیه السلام به کسانی که در پی مال اندوزی هستند، فرمود:
یا ابنَ آدَمَ! ما کَسَبتَ فَوقَ قُوَّتِکَ فَاَنْتَ فیه خازِنٌ لِغَیْرِکَ.
پسر آدم! در آنچه بیش از خوراک روزانه ات کسب کردی، در حقیقت انباردار دیگری شده ای.
پیام متن:
استفاده کردن به اندازه از مال و متاع دنیا، پسندیده و اندوختن بیش از نیاز، وبال آدمی و انبارداری برای دیگران است.
گره گشایی
گشودن گره از کار گرفتاران از برترین لذت های معنوی است. نشاندن نشاط و شادی در دل انسان ها و زدودن رنج و مشقت از چهره دردمندان، بسیار سرور آفرین است. عارفان بر این باورند که راه انس با خدا، احسان به خلق است. اگر کسی بخواهد حال دعا داشته باشد و از ذکر و مناجات با خدا لذت ببرد، باید برای خدا، در خدمت خلق خدا باشد. شیخ رجب علی خیاط از عارفان معاصر سفارش می کند: «اگر می خواهی به حقیقت توحید راه پیدا کنی، به خلق خدا احسان کن.» همچنین در سخنی دیگر می گوید: «آنچه پس از انجام فرایض، حال بندگی خدا را در انسان ایجاد می کند، نیکی به مردم است».
امیرمؤمنان علی علیه السلام در حدیثی بسیار نعز می فرماید:
همانا خدا را بندگانی است که به آنان نعمت های ویژه ای می دهد تا به سود مردمان به کار گیرند. پس تا هنگامی که از آن ببخشند، نعمت ها را در دست آنان وامی نهد و چون از بخشش باز ایستند، نعمت ها را از ایشان بستاند و دیگران را بدان مخصوص کند.
این نیز کلام خدمتگزار گمنام کوفه در شب های تار است که به جابر فرمود:
آن که نعمت خدا بر او بسیار بود، نیاز مردمان به او بسیار بوَد. پس هر که در آن نعمت ها برای خدا کار کند، خدا نعمت ها را برای وی پایدار کند و آن که آن را چنان که واجب است به مصرف نرساند، نعمت او را ببرد و نیست گرداند.
پیام متن:
1. خدمت رسانی به مردم و گره گشایی از کار آنان، از برترین و لذت بخش ترین اعمال است.
2. خدمت به خلق خدا، راه قرب به خداوند را هموار می سازد.
3. صرف نعمت های الهی در راه بندگان خدا، یکی از عوامل پایداری نعمت هاست.
تعادل در ستایش دیگران
زیاده روی در تعریف و تشویق سبب اشتباه جلوه دادن امر در نظر طرف مقابل و هموار کردن جاده غرور و تباهی در برابر اوست. پرهیز از بازگو کردن نیکی ها و خوبی ها نیز مانعی بر سر راه گسترش فضیلت ها و رشد نیکوکاری در جامعه می شود. این کلام گهربار مولای موحدان است که:
اَلثَّناءُ بأَکثَرَ مِنَ الأِستِحقاقِ مَلَقٌ والتَّقْصیرُ عَنِ الاستِحقاقِ عَیٌّ أَو حَسَدٌ.
ستودن شخص بیش از سزاواری او، چاپلوسی کردن است و کمتر از آنچه باید، درماندگی است یا رشک بردن.
پیام متن:
اندازه نگه داشتن در ستایش و نکوهش، سبب سازندگی است و زیاده روی و کوتاهی در آن، به اشتباه و انحراف می انجامد.
عذرخواهی
عذرخواهی و پوزش طلبی پس از ارتکاب لغزش، از زیباترین کردارها و نشانه کمال آدمی است. به تعبیر نظامی گنجه ای:
عذر به آن را که خطایی رسد |
کادم از آن عذر به جایی رسد |
خطاکاری که درخواست بخشش نمی کند، حتی از اینکه به زشتی کار خود هم پی ببرد، ناتوان است و شگفت اینکه این گردن فرازی را هم بزرگی و کمال می پندارد. خداوند، افراد خیال زده و فخرفروش را دوست ندارد: «اِنَّ اللّه َ لا یُحِبُّ مَن کانَ مُختالاً فَخوراً.» (نساء: 36) هرچند عذرخواهی از بندگان خدا پسندیده و لازم است، در پیشگاه آفریدگار هستی که بی شک همه در برابر او قاصر و مقصریم، زیبایی و شکوه دیگری دارد. خداوند در کلام وحی خویش به ما دستور می دهد:
وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُمْ مَتاعًا حَسَنًا. (هود: 3)
«از پروردگارتان آمرزش بخواهید و به سوی او بازگردید تا بهره ای نیکو به شما دهد».
این نکته تربیتی چنان بعضی از نیکان روزگار را بی تاب کرده است که حتی از خواب شیرین صبحگاهی دست شسته اند و به عذرخواهی در پیشگاه ربوبی می نشینند. مولای شب زنده داران می فرماید:
خدا، بندگان را به کیفر کارهای زشت آنان مبتلا سازد؛ به کاهش میوه درختان و به نباریدن باران و بستن گنجینه های خیر به روی ایشان، تا توبه خواه توبه کند و معصیت کار دل از معصیت بکند و پند گیرنده، پند پذیرد و بازدارنده، راه نافرمانی را بر بندگان بگیرد. خداوند، آمرزش خواستن را وسیله پیوسته داشتن روزی بر روزی خواران و سبب رحمت بر آفریدگان قرار داده و فرموده است: «از پروردگار خود آمرزش بخواهید که او فراوان آمرزنده است؛ باران را از آسمان بر شما پیوسته می دارد و شما را به خواسته ها و فرزندان یاری می دهد.» (نوح: 10 و 12)
پس خدا بیامرزد کسی را که به پیش باز توبه رود و از گناهانش بخشش طلبد، پیش از آنکه مرگش برسد.
پیام متن:
1. پوزش خواهی آدمی از خداوند و آفریده های او در برابر لغزش هایش، واجب و پسندیده است.
2. عذرخواهی از خداوند و رو کردن به توبه، درهای نعمت و رحمت الهی به روی بنده می گشاید و غفلت از عذرخواهی، سبب گرفتاری های دنیوی و اخروی انسان می شود.