چگونه می توان از بانویی سخن گفت که نه زبان گنجایش بیان فضائل او را دارد و نه قلم توان به بندکشیدن خصائص نیکوی او را! سخن گفتن از آن حضرت، سخن گفتن از بانویی است که فاطمه اش نامیدند. چرا فاطمه؟ امام صادق فرمود: «او را فاطمه نامیدند، بدان خاطر که خداوند فاطمه را از نور خود آفرید.»
فاطمه از زمره بندگان انگشت شماری است که هستی به لطف وجود مبارک آن ها پدید آمده است. این حدیث قدسی را آویزه گوش کنیم:
پیامبراعظم فرمود: خداوند خطاب به من فرمود: «اگر تو نبودی، افلاک و جهان را نمی آفریدم و اگر علی نبود هر اینه تو را نمی آفریدم و اگر فاطمه نبود، هر دوی شما را نمی آفریدم». این بانو را چه مقامی است که وقتی رسول خد از جهاد برمی گشت، نخست بر دخترش فاطمه وارد می شد و او را پدرانه می بوسید و قاب دیدگانش را از جمال ملکوتی این دختر عرشی پر می کرد، و چون این بانو عزم دیدار پدر می کرد و بر پدر وارد می شد رسول خدا که عصاره هستی است، به عنوان احترام تمام قد جلوی دخترش می ایستاد، بر سرش بوسه می زد و او را به جای خویش می نشاند؛ مگر نه این که دختر اگرچه بار رسالت را بر دوش ندارد، اما امتداد رسالت است.
فاطمه، اسوه است برای همه؛ در همه عصر ها و برای همیشه روزگار. اگر امروز فتنه ها هم چون پاره های ظلمت، چهره واقعیت ها و حقایق را پوشانده اند، آن چه می تواند سره را از ناسره و طلا را از مطلا تمییز دهد، ارائه الگویی است تمام عیار تا هرکس به توان خود از این مائده آسمانی درس زندگی بگیرد. دراین میان، جوانان امت رسول الله بیش از دیگرقشرها به الگوهای کامل نیازمندند.
اجازه بدهید فاطمه را از نگاه دانشجویان جوان بشناسیم.
خانم سمانه. ف (دانشجوی سال دوم رشته فلسفه) وجود منابع را درخصوص مطالعه سیره و شیوه زندگی فاطمه زهرا ناکافی دانسته و همین نقیصه را عاملی می داند که نسل جوان امروزی نتواند آن گونه که شایسته است، ابعاد زندگی خود را با سیره آن بانو هم خوان سازد.
شما چه فکر می کنید؟ ایا منابع در این زمینه اندک هستند؟ یا این که منابع تحلیلی که الگوبودن آن حضرت را «شدنی» عنوان کنند، در دسترس نیست.
پاسخ این پرسش را از زبان یکی دیگر از خواهران دانشجو بشنویم:
خانم زهره. ع (دانشجوی الهیات) ضمن کم بودن تبلیغات درخصوص زندگی واقعی حضرت زهرا و یک سویه عنوان کردن زندگی آن حضرت، وجود منابع قوی و واقعی و منطبق با زندگی اجتماعی امروز درخصوص زندگی آن بانوی گرامی را عاملی می داند که نسل امروز می تواند حضرت زهرا را در عرصه زندگی الگو قرار بدهد. وی در ادامه به این نکته می پردازد که بسیاری از گویندگان تنها به مصائب آن بانو اشاره می کنند، به طوری که پرداختن صرف به این بخش از زندگی حضرت زهرا سایر ابعاد زندگی آن بانو را تحت الشعاع قرار داده است.
خانم سارا. م (کارشناس روابط عمومی یکی از ادارات) یکی از علل کم رنگ بودن حضور فاطمه در زندگی جوان امروزی را دورشدن و بیگانگی جهان امروز از ارزش های واقعی و فطری دانسته و طبعا انسان هایی که در این فضا زندگی می کنند کم تر به ارزش های الهی فاطمه علاقه نشان می دهند؛ البته همین انسان ها وقتی به فطرت خود مراجعه می کنند، خود را تشنه خصائصی می بینند که فاطمه را الگوی انسان های کامل قرار داده است. چرخه زندگی را به سمت فطرت الهی و انسانی سمت و سودادن همت و تدبیری می طلبد که به نظر می رسد انسان امروزی بصیرت آن را یافته و به ضرورت آن پی برده است.
خانم م. گ (دارای کارشناسی اقتصاد، کارمند) وی در توضیح وجه تمایز میان اقتصاد و فرهنگ و ضرورت نهادینه کردن مبانی فرهنگی زندگی فاطمه زهرا در زندگی انسان امروزی و به ویژه جوانان، این نقیصه را عنوان می کند که متاسفانه در جهان امروز فرهنگ در خدمت اقتصاد قرار گرفته، در نتیجه آن چه حرف اول را در تعیین شاخصه های فرهنگی زندگی امروزی رقم می زند اقتصاد است و فرهنگی که پول و ثروت محوریت آن را تشکیل می دهد.
وی معتقد است که زندگی حضرت زهرا عالی ترین الگوی زندگی یک انسان کامل است، مشروط بر این که دغدغه ها و جلوه گری های اقتصادی اجازه بدهد شاخص های فرهنگی فاطمه زهرا و صفات آن بانوی عرشی در زندگی انسان ها نقش ایفا کند، در غیراین صورت او توفیق بهره برداری از زندگی آن بانو را نخواهد یافت و این گناهی است که خداوند متعال در قیامت افراد امت را بدان بازخواست می کند؛ چنان که در قرآن کریم آمده است «یومئذ لتسئلن عن النعیم» و بنابر برخی روایات منظور از نعیم (نعمت) در این ایه، نعمت ولایت است و فاطمه مادر ولایت است.
و در پایان سراغ یکی از مربیان تربیتی آموزش و پرورش رفتیم. خانم مهدیه. ف مربی پرورش و دبیر معارف اسلامی چند دبیرستان است. وی شرط بهره مندی از برکات زندگی فاطمه زهرا را عشق و علاقه و ایجاد نوعی هم سویی با آن بانو می داند و معتقد است بدون ایجاد این عشق و علاقه نمی توان امیدوار بود که از ویژگی های فردی و اجتماعی آن حضرت سهمی نصیب ما گردد. او این توفیق را از خدا می داند و می گوید خداوند توفیق معرفت حضرت زهرا را به کسانی عطا می کند که ظرف پذیرش آن را داشته باشند؛ فیض خدا در این زمینه جاری است؛ اما همه افراد خود را زیر ناودان این فیض قرار نداده اند. (گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه نیست)
عرض ادب به فاطمه توفیق است و ارادت به آن حضرت مسیر سعادت و کمال.
از خدا جوییم توفیق ادب
بی ادب محروم ماند از لطف رب