انتخاب، 24 و 25/7/79
چکیده: در پاسخ به سؤال فوق، نویسنده معتقد است که بسیاری از تفاوتها و تبعیضها نسبت به دختران و زنان جوان، ناشی از فرهنگ نامناسب موجود است و در اندیشه اسلامی جایگاهی ندارد; از این رو می بایست با تبیین درست حقوق زنان و دختران جوان و فراهم آوردن شرایط مناسب برای بهره مند شدن آنان از امکانات علمی، فرهنگی و ورزشی جامعه، موقعیت آنان را ارتقا بخشید.
در پاسخ به این سؤال که چرا پسران آزادتر از دختران هستند باید به این نکته اشاره کرد که یکی از پیش زمینه های اصلی طرح سؤال مورد نظر، عدم اطلاع دقیق اقشار مختلف جامعه از فلسفه تفاوتهای طبیعی بین دختران و پسران بوده است; لذا بدون توضیح و تشریح تفاوتهای جسمی و روحی دختران و پسران نمی توان مرز محدودیتهای لازم و طبیعی با محدودیتهای تحمیلی و غیرمعقول را به خوبی مورد مطالعه قرار داد به سؤال فوق پاسخی مناسب ارائه نمود.
بازخوانی آثار و منابع دینی و بازکاوی آرا و عقاید اندیشمندان و علمای دینی در خصوص تفاوتهای ذاتی و طبیعی بین دختران و پسران، ما را به این حقیقت رهنمون می سازد که خلقت آدمیان، بلکه جهان هستی، براساس تفاوت و تنوع و تکثر است، نه تبعیض و بی عدالتی. چنین معرفت و شناختی است که ما را از توهم برتری و قداست مردان نسبت به زنان نجات خواهد داد.
آنچه از مطالعه منابع دینی به دست می آید این است که اسلام و قرآن نه تنها نسبت به زنان نگرشی توام با اکرام و احترامی خاص دارد، بلکه در برابر آرا و عقاید تحقیرآمیز سایر فرق و مذاهب نسبت به طینت و خلقت زنان ساکت نبوده است. به طور مثال، یکی از نظرات تحقیرآمیزی که از سوی بسیاری از صاحبان عقاید غیروحیانی ترویج شده، این است که زنان در مقایسه با مردان از هت خلقت سرشتی پست تر دارند. گروهی دیگر نیز گفته اند زن عامل گناه و انحراف بوده و وجود او توام با شر، وسوسه و معصیت است و شیطان نیز به وسیله حوا حضرت آدم علیه السلام را فریب داد. اما در دیدگاه اسلامی، قرآن کریم سرشت و طینت زنان و مردان را یکی می داند و خلقت حضرت آدم و حوا را از یک گل و طینت اعلام می نماید. همچنین وسوسه شیطان را به حضرت آدم و حوا نسبت می دهد و در ماجرای فریب خوردن از شیطان، هر دو را به طور مساوی دخیل می داند.
یکی دیگر از عوامل عمده به وجود آمدن تبعیض علیه زنان، تحدید آزادی های مشروع و مقبول آنان و استثمار و استعمار آنان از سوی مردان در طول تاریخ، توحش و رشد نایافتگی جوامع و در نتیجه برخورداری صاحبان قدرت از مقام و موقعیت برتر بوده است. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، وضعیت بیشتر زنان و دختران به گونه ای بود که یا محکوم مردسالاری و محبوس در خانه بودند و یا در جامعه ابزار تبلیغ فرهنگ مصرفی غرب گشته بودند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، نگاه به زن دچار تحولی بنیادین شد و زنان نقشی اساسی در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و علمی و فرهنگی و... یافتند. اما علی رغم تمامی تحولات پس از انقلاب، هنوز بسیاری از دختران و زنان جوان از محرومیتها و محدودیتهای ناروا و تحقیرآمیز رنج می برند. برای مقابله با وضعیت تحقیرآمیزی که علیه دختران و زنان در جامعه شاهدیم توصیه های ذیل مورد تاکید جدی می باشد:
1. آموزش پدران و مادران از طریق رسانه های گروهی در خصوص رفتار عادلانه با دختران و مادران در خانواده، تقسیم کار با توجه به توانایی ها و استعدادهای افراد خانواده، شرکت دادن دختران در تفریحات سالم و گذران اوقات فراغت در میهمانی ها و میزبانی ها، مقابله با عادات و رسوم خرافی و تبعیض آمیز، تبیین روابط منطقی و مشروع دختران و پسران با یکدیگر و پرهیز از افراط و تفریط در این باره، از جمله محورهای مهم و لازمی است که می بایست مورد تاکید قرار گیرد.
2. تلاش در جهت از بین بردن ضوابط، روابط، قوانین و آداب و رسوم نامعقول و غیراسلامی از تمامی عرصه های جامعه که در تعارض با مقام و منزلت زنان می باشد;
3. تاسیس و گسترش مراکز مهم تفریحی، ورزشی، علمی و آموزشی به شکلی که برای دختران و زنان جوان مناسب باشد;
4. آموزش نظام ارزشی اسلام در مورد روابط بین دختران و پسران و تبیین وظایف و تکالیف شرعی و قانون آنان در جامعه;
5 . از بین بردن زمینه های تحقیر زنان و دختران در عرصه های فرهنگی و تبلیغی کشور و جلوگیری از نمایش زنان در فیلمها، گزارشها و... به عنوان عناصری کم سواد، سخیف، ضعیف، تابع، منفعل، مصرف زده و... . نهادها و مراکز مدافع حقوق زنان می بایست نسبت به تولید و پخش هر آنچه موقعیت فردی و اجتماعی زنان و دختران را خدشه دار کرده، زمینه های تحقیر و تبعیض علیه آنان را فراهم می سازد جلوگیری کنند.
6. اثبات این مهم که تبعیض و بی عدالتی و عدم توجه به آزادی های مشروع و قانونی دختران در کشورمان، ارتباطی با مبانی و معارف دینی و قرآنی ندارد و بیشتر ناشی از ارائه برداشتها و قرائتهای ناصحیح (متحجرانه یا متجددانه) از اسلام و مبانی و نیز رسوخ باورها و ذهنیتهای تاریک اندیشانه یا غرب مآبانه در لایه های فرهنگی، اجتماعی کشورمان می باشد. این امر یکی از مهمترین راه های مقابله با تبعیض علیه زنان به شمار می آید.
7. اکثر قریب به اتفاق دختران و زنان، به دلیل بی اطلاعی از موقعیت کنونی خود در کشور، شناختی نسبت به راه های احقاق حقوق خود ندارند; به همین دلیل در بسیاری موارد، تبعیض و بی عدالتی علیه خود را قانونی و منطقی تلقی نموده، از حریم و حقوق خود دفاع نمی کنند. بر این اساس است که آموزش حقوق و قوانین خاصه زنان و دختران از لوازم قطعی رفع تبعیض و تحدید علیه بانوان به شمار می آید که می بایست از سوی مراجع ذی ربط مورد توجه و عنایت جدی قرار گیرد.
8 . از جمله عوامل دیگری که زمینه ساز برخوردهای تبعیض آمیز علیه دختران در کشور ما بوده است، عدم اجرای دقیق اصول مربوط به حقوق و مطالبات بانوان در قانون اساسی می باشد.
9. مادران نقش مؤثری در سعادت و شقاوت فرزندان به عهده دارند و در واقع صلاح و فساد جامعه منوط به سطح علم و ایمان و عمل مادران است و از طرفی احساس کرامت و شخصیتی که می بایست زنان در اعماق وجودشان نسبت به خود دریابند موکول به میزان تکریم و تعظیمی است که مردان خانواده برای آنان قائل اند; لذا بی تردید برای تحقق تربیت صحیح دختران و پسران و بویژه برای برخورد ریشه ای با روابط تحقیرآمیز با زنان و دختران در جامعه و ملزم ساختن مردان و پسران به برخورد توام با اکرام و احترام به بانوان، می بایست رفتار مردان با همسران خود (در محیط خانواده) به دور از هرگونه تهدید و تحقیر و تحمیق باشد.
نقد و بررسی
1. آنچه محور اساسی و دغدغه اصلی نویسنده است، پرداختن به محرومیتهای زنان و دختران در کشورهای سنتی است. جا داشت نویسنده به طور گسترده و مستوفی برده داری مدرن غربی و علل و آثار و پیامدها و شیوه های آن را مطرح کرده، وضعیت اسفبار زنان و دخترانی را که حتی در کشورهای توسعه نیافته اسیر جاهلیت مدرن غرب گشته اند بیان می نمود.
2. نویسنده در بند 9 آورده است که در تعالیم دینی همواره مقام مادران بر پدران و مقام دختران بر پسران برتر دانسته شده است و برای صدق گفتار خود احادیثی را نیز شاهد آورده است. آنچه در این احادیث و مانند آنها مشابه آمده است، نشان از لزوم احترام و توجه به مادران و دختران است، نه برتری. علاوه بر این، طرح مساله برتری زن بر مرد یا به عکس، اصولا صحیح نیست. برتری هرکس، آن هم نزد خداوند، تنها به تقوای الهی است. آنچه مهم است، تبیین جایگاه و نقش فردی، اجتماعی و خانوادگی زن و مرد است و با تعیین جایگاه، کمال هر کس در آن است که در جایگاه خویش قرار گیرد. در چنین حالتی است که سخن از رقابت و برتری جویی در بین نخواهد بود.