راز و نیازهای عاشقانه مولی علی علیه السلام

ای خدای من! به درستی که تو همیشه به بهره های صنعت های خود بر ما انعام کننده ای و ما را از میان هفت اقلیم اکرام کننده ای، و این عادت لطیف توست در اهل دین اسلام در زمان های گذشته و آینده آن و شب های رفته و مانده آن.

پرده های حیرانی

ای خدای من! به درستی که تو همیشه به بهره های صنعت های خود بر ما انعام کننده ای و ما را از میان هفت اقلیم اکرام کننده ای، و این عادت لطیف توست در اهل دین اسلام در زمان های گذشته و آینده آن و شب های رفته و مانده آن.

ای خدای من! چگونه خوشدل باشیم به سرایی که بکنده است در او گودال هایِ افتادن آن، و بکُشته ما را در دست های مرگ ها دام های مکر آن، و جرعه جرعه داد ما را در حالی که به اکراه رسیده بودیم جرعه های تلخی آن، و دلالت کرد ما را نفس بر بریده شدن زندگانی و عیش او اگر نبودی آنچه میل کرد به او نفس ها از لذّت نعمت های او و در فتنه افتادن او به چیزهای فانی از زینت های فاحش او.

ای خدای من! به تو پناه می گیریم از مکرهای فریب دنیا، و به تو استعانت می جوییم بر گذشتن پل دنیا، و به تو طلب می کنیم جدا شدن اعضا را از پس مانده های آرزوی دنیا، و به تو می خواهیم کشف پرده های حیرانی دنیا، و به تو راست می کنیم از دل ها دشواری نادانی دنیا را.

عدلِ الهی

بار خدایا! اندوهناک نمی سازیم نفس های خود را از نقل کردن از این سراها، اگر به وحشت نیندازی ما را آنجا از هجر رفیقی کردن نیکوکاران.

بار خدایا! ضرر نکند ما را فراق برادران و خویشان، اگر نزدیک گردانی ما را به خود ای خداوند عطیّه های آن.

بار خدایا! خشک نشود از آب امیدواری محل های آب کام های ما، اگر طواف نکند مرغ شومی ها به حوض های رغبت های ما.

بار خدایا! اگر عذاب کنی مرا، پس من بنده ام که آفریده ای او را برای آنچه خواستی آن را؛ پس عذاب کردی او را به عدل خویش و اگر رحمت کنی مرا، پس من بنده ام که یافتی او را بدکردار، پس نجات دادی او را به رحمتِ خویش.

بار خدایا! هیچ راهی نیست به نگاه داشتن نفس از گناه الاّ به نگاه داشتِ تو؛ و هیچ رسیدنی نیست بر کردنِ نیکی ها الا به ارادت تو.

بار خدایا! اگر من نیستم اهلِ آنچه امید می دارم از رحمتِ تو، تو اهلِ آنی که کرم و بخشش کنی بر گناهکاران به فضل با وسعتِ تو.

ملاقات حق

بار خدایا! چه مشتاقم به ملاقاتِ تو و چه عظیم است امیدِ من به جزایِ تو و تو صاحبِ آن کرمی که ناامید نشود به پیشِ تو امیدِ امیدواران و باطل نشود نزدیکِ تو اشتیاق مشتاقان.

بار خدایا! اگر نزدیک گشته است اَجلِ من و نزدیک نمی سازد مرا به تو عملِ من، پس به درستی گردانیدم مُعترف شدن را به گناه به سویِ تو وسیله هایِ علّت های خود.

بار خدایا! اگر عفو کنی، پس کیست سزاوارتر از تو به آن و اگر عذاب کنی، پس کیست عادل تر در حکم کردن از تو آنجا؟!

بار خدایا! تو همیشه به من نیکویی کننده ای در روزهایِ زندگانیِ من، پس قطع مکن نیکویی خویش را از من بعد از مُردنِ من.

نظرِ نیکو

بار خدایا! چگونه نومید شوم از نیکویی نظرِ تو به من بعد از وفاتِ من و تو نمی دهی مرا مگر نیکویی در ایام حیاتِ من.

بار خدایا! به درستی که گناهانِ من بترسانید مرا و دوستیِ من، تو را، ایمن گردانید مرا؛ پس بده از کارِ خود به من آنچه تو اهلِ آنی.

ای آنکه پوشیده نیست بر او هیچ پنهانی و غایب نیست از او هیچ غایبی! صلوات ده بر محمد و آل محمد و بیامرز مرا آنچه پوشیده است بر مردمان از کارِ من.

بار خدایا! پوشیدی بر من در دنیا گناهان را و ظاهر نکردی آن را برای جماعتی از مؤمنان و من به پوشیدن او در روزِ قیامت محتاج ترم.

وصال

بار خدایا! کرمِ تو گسترانیده است امیدِ مرا و شکر تو قبول کرده است کارِ مرا. پس صلوات ده بر محمد و آلِ محمد و خوش دل ساز مرا به وصالِ خود وقتِ نزدیکیِ اجلِ من.

بار خدایا! نیست عذر خواستن من به تو، عذرِ آن کسی که مستغنی باشد از قبولِ عرش. پس قبول کن عذر مرا ای بهترین آن کس که عذر آرند به او بدکاران.

بار خدایا! رد مکن مرا از حاجتی که فانی ساختم عمرِ خود را در طلبِ آن از تو.

دوستیِ حق

بار خدایا! به عزّت تو که اگر مطالبه کنی مرا به جرمِ من، من مطالبه کنم تو را به عفو تو و اگر مؤاخذه کنی مرا به جهلِ من، من مطالبه کنم تو را به حِلمِ تو و اگر مجازات کنی مرا به لئیمیِ من، مطالبه کنم تو را به کریمیِ تو و اگر درآوری مرا در دوزخ، بشناسانم اهلِ دوزخ را که همیشه دوستِ تو بوده ام.

بار خدایا! نفسِ من به آرزو می اندازد مرا که تو بیامرزی مرا. پس اکرام کن به این آرزویی که بشارت دادی به عفو خود و راست گردان به کرمِ خود بشارت دهنده های آرزوی این نفس را و ببخش او را به کرمِ خود مهلکاتِ جنایت کردنِ او را.

امید به تو

بار خدایا! اگر نزدیک کرد مرا گناهِ من به عذاب تو، به درستی که نزدیک کرد مرا امید من به تو به ثوابِ تو.

بار خدایا! اگر عفو کنی، به فضلِ توست و اگر عذاب کنی، به عدلِ توست.

ای آن که امید ندارند مگر فضلِ تو را و نمی ترسند مگر عدلِ تو را، صلوات ده بر محمد و آلِ محمد و منّت نِهْ بر ما به فضلِ خود.

بار خدایا! به کرمِ تو متمسک می شوم، پس نگاه دار مرا. به تو احتراز می کنم از گناهان، پس نگاه دار مرا. به لطفِ تو پناه می گیرم از دوزخ، پس پناه ده مرا. می خواهم توفیقِ تو را برای آن چه خشنود کند تو را و سؤال می کنم تو را.

خدایا! تو کریم ترینِ کریمانی و رحیم ترینِ رحیمانی.

یا رب! به درستی که کرده ام از گناهانْ آنچه تو می دانی و اسراف کرده ام بر نفسِ خود آنچه تو می دانی. پس بگردان مرا بنده یا فرمانبرداری که اکرام کنی او را و یا نافرمانبرداری که رحمت کنی او را. خدایا! محروم مکن مرا از جزای خود آن که وعده کرده ای مرا به آن.

ای خدای من! به حقّ عزت تو و بزرگی تو که به حقیقت دوست می دارم هم چنان دوستی که قرار یافته است شیرینیِ او در دلِ من و سینه من و آنچه بسته شده است ضمیرهای موحدانت بر آنکه تو دشمن داری دوستانت را.

اشک های روان

بار خدایا! روان شد اشک های من وقتی که یاد کردم گناهانِ خود را و چه بوده است او را که روان نشود؟! نمی دانم به چه باشد بازگشتِ من؟ ای رحیم ترینِ راحمان! ای مونسِ همه غریبان! اُنس ده در گورِ غربت مرا.

ای دومِ هر تنهایی! رحم کن در قبر تنهایی مرا.

ای نزدیک! ای اجابت کننده! به درستی که تو بر همه چیزی توانایی و به همه چیز فرا رسنده ای ای رحیم ترینِ راحمان.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان