ماهان شبکه ایرانیان

گوش خوبی برای هم باشید

درک متقابل نکته ای است که اگر در یک رابطه وجود نداشته باشد باید دور آن رابطه را خط کشید. درک همسر و فهمیدن آنان یکی از اصولی ترین و کاربردی ترین ویژگی های هر شخصی تلقی شده که شاید بتوان از آن بعنوان تضمین کننده یک زندگی خوب و خوشبخت  نام برد.

درک متقابل نکته ای است که اگر در یک رابطه وجود نداشته باشد باید دور آن رابطه را خط کشید. درک همسر و فهمیدن آنان یکی از اصولی ترین و کاربردی ترین ویژگی های هر شخصی تلقی شده که شاید بتوان از آن بعنوان تضمین کننده یک زندگی خوب و خوشبخت  نام برد.

برای اولین گام باید یاد بگیرید که گوش دهید. باید به سخنان طرف مقابل کامل گوش داده و و پیش داوری و قضاوت نکنید. شنونده خوب بودن تمرین می خواهد اما اولین گام برای ارتقاء روابط اجتماعی است. بنابراین این یک مهارت است که بتوانید حالت جوابدهی بخصوص پروش تند را از خود دور کرده و بیش از پیش گوش کنید. این بنفع خود و دیگران است.

برای افزایش مهارت درک دیگران باید به شناخت آنها پرداخته تا بتوانند مفهوم حرکات دست و سرو سخنان کوتاه او را در موراد مختلف شناخته و عکس العمال مناسبی نشان دهند. 

 همسران با احساس  درک متقابل نه تنها به منفعت خود فکر نمی کنند بلکه برای حل مشکلات و پیمودن راههای صحیح زندگی یاری خواسته که نیاز به یک شناخت کامل از توانمند های زوجین از یکدیگر بوده که در نهایت منجر به بهره مندی پشتوانه ارزشمندی برای رسیدن به اهداف در زندگی زناشویی می شود. 

برای افزایش درک متقابل بهترین کار یک فرم نشستن و تکانهای دست و سر شما با همسرتان است که با تاکید و احساس ارامش او می انجامد و منجر به عکس العمال مناسب از طرف شما می شود.

 

گوش کردن به سخنان دیگران و درک همسر علاوه براینکه قدرت درک و فهمیدن طرف مقابل را بشما می دهد همچنین باعث بالا رفتن آستانه تحمل شما و همچنین خوش اخلاقی و درک متقابل شما می شود. درگام بعدی باید خود را جای فرد مقابل گذاشته و دنیا را از دید او ببینید. مهم این است که باور داشته باشید که سکوت کردن و شنیدن سخنان دیگران ارزشمند و مفید بوده و باکمی تامل کمک می کند شما طرف مقابل را شناخته و درنتیجه از اختلافات و مشاجره های بی مورد جلوگیری می کند.

بعضی وقت ها ما داریم با جان و دل به حرف های همسرمان گوش می دهیم اما کار خاصی انجام نمی دهیم که این گوش دادن را منتقل کنیم. سرمان را پایین انداخته ایم و گوش هایمان را تیز کرده ایم و گوش می دهیم و درک می کنیم. در این نوع از گوش دادن با این که شما اخلاقاً و وجداناً دارید گوش می دهید اما به طرف مقابلتان حس خوبی منتقل نمی کنید. شما او را در یک موقعیت مبهم قرار داده اید که نمی تواند متهمتان کند که به حرف هایش گوش نمی دهید و نه نشانه هایی از گوش دادن می بیند. در این حالت به جای این که ذهن طرفتان درگیر حرف های خودش و ادامه دادن صریح تر به آن ها شود، درگیر این ابهام می شود و معمولاً ترجیح می دهد که حرف هایش را زودتر تمام کند یا این که احتمالاً از شما بپرسد که آیا به حرف هایش گوش می دهید.

 این حرف شما که «گوشم پیش شماست» هم معمولاً دردی را دوا نمی کند و بیشتر اعصاب همسرتان را به هم می ریزد. روانشناسان به این نوع گوش دادن تقریباً بی فایده می گویند گوش دادن منفعل.در مقابل در گوش دادن فعال علاوه بر این که ما دل و جانمان را هم به خدمت گوش دادن گرفته ایم، طوری رفتار می کنیم که این گوش دادن به طرفمان منتقل شود. از سر تکان دادن های معروف خبرنگاران گرفته تا برگرداندن یک خلاصه از حر ف های طرف به خودش می تواند نشانه گوش دادن ما باشد.فقط یادتان باشد که نه خودتان را گول بزنید و نه همسرتان را. این که شما بدون گوش دادن به حرف های طرف، فقط سرتان را تکان دهید یا لبخند بزنید، بالاخره شما را لو می دهد.

 

 هیچ ضرورتی ندارد که با همسرتان موافق باشید. لازم نیست هنگام گوش دادن به او بفهمانید حرف هایش را قبول ندارید. سعی کنید از حالات چهره ای که همسرتان آن را حمل بر تمسخر و سرزنش می کند خودداری کنید. در این مواقع چشم ها را نچرخانید و لب هایتان را طوری به هم ندوزید یا طوری کج نکنید که همسرتان تصور کند او را مسخره می کنید.دو نوع حالت چهره دیگر هم هستند که نشانه نبود همدلی هستند. نگاه «شنونده سلطه گر» گویای این است که اگر همسرتان کلمه ای خلاف میل شما بگوید، فوراً او را محکوم می کنید.

 وقتی که سر خودمان را به سوی پایین متمایل می کنیم و چنان با اخم به همسرمان چشم می دوزیم که انگار می خواهیم افکارش را کنترل کنیم، در واقع در نقش شنونده سلطه گر فرو رفته ایم.«چهره جدال طلبانه» هم همین قدر مخرب است. وقتی که سرمان را بالا می گیریم، طوری که از تیررس نگاه همسرمان خارج می شود و چانه رو به روی او قرار می گیرد، معنایش این است که «تنم برای یک دعوای حسابی می خارد». دست به سینه ایستادن هم همین معنا را می دهد.

حتما شما هم تجربه داشته اید که تا کسی حرفی می زند تجربه های مشابه او یا فرق های خودمان با او به ذهنمان می آید. این تا حدی طبیعی است اما مهم این است که آن فکرها را به زبان نیاوریم.

وقتی که هدف گوش دادن به طرف است، باید کاری کنیم که او به حرف هایش ادامه دهد نه این که با گفتن تجربه های ذهنی خودمان جریان حرف هایش را قطع کنیم.


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان