ماهان شبکه ایرانیان

راههای پیشگیری از انحراف فکری جوانان چیست؟

لازم است کارگزاران تربیتی، نهادهای فرهنگی و خانوادهها با برنامهریزی منظم، افراد آسیبپذیر را شناسایی و برای ایمنسازی آنان اقدام کنند

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 همانگونه که در تأمین سلامت جسمی[1] افراد جامعه، اولویت با پیشگیری و ایمنسازی افراد است، در تأمین سلامت فکری و اعتقادی جامعه نیز باید پاکسازی محیط از آلودگیهای فکری، روانی و اعتقادی و پیشگیری از گسترش آن را در اولویت قرار داد. به همین دلیل سیاستگذاریهای فرهنگی باید به گونهای باشد که محیط خوب و سالمی برای جوانان و نوجوانان فراهم آید.

 

لازم است کارگزاران تربیتی، نهادهای فرهنگی و خانوادهها با برنامهریزی منظم، افراد آسیبپذیر را شناسایی و برای ایمنسازی آنان اقدام کنند. همچنین افرادی که مورد تهاجم فرهنگی بیگانه قرار گرفته اند، باید شناسایی شوند تا با استفاده از روشهای پیشگیرانه، آنان و دیگران از آلودگی بیشتر برحذر باشند. گفتنی است در ارایه راهکارهای پیشگیری از فریب خوردن جوانان و نوجوانان و افتادن آنان در دام افراد و جریانهای منحرف، باید به شرایط سنی، تفاوتهای فردی، شرایط زمانی و مکانی و پایگاه فرهنگی و اجتماعی جوانان و نوجوانان توجه کرد. اینک شماری از این روشها را بر میشماریم:

 

1. نهادینه کردن شناخت و باورهای دینی: بنیادیترین روش برای پیشگیری از فریب خوردن جوانان، گسترش زمینه های شناخت معارف الهی و درونی سازی باورهای مذهبی است. از آنجا که «مذهب» و «خداپرستی» در آیینه فطرت انسان، نقش بسته و «کمال جویی» در نهاد انسان نهفته است،(روم،29) کافی است پدران و مادران و کارگزاران فرهنگی با برنامه های تبلیغی و هدایتی، فطرت خداجوی جوانان و نوجوانان را شکوفا سازند. افزایش آگاهی ها به همراه دستیابی به معرفت و باورهای دینی باید به گونه ای باشد که جوانان در برابر تبلیغات دشمنان، ایمن شوند.

 

2. بسترسازی برای حضور جوانان در مکانهای مذهبی: فراهم آوردن زمینه حضور جوانان و نوجوانان در مساجد، نماز جمعه و بهره گیری آنان از برنامه های سازنده و روحبخش مذهبی، جوانان را با خدا مأنوس می سازد[2]و به زیور خوبی ها و زیبایی ها آراسته میگرداند.[3]

 

3. تشویق جوانان و نوجوانان به مطالعه کتابهای سازنده: ممکن است برخی جوانان به دلیل تبلیغات رسانه های گروهی، نسبت به آگاهی از مسایل دینی احساس بی نیازی کنند و انگیزه ای برای مطالعه نداشته باشند. در این صورت، باید بکوشیم این احساس کاذب از میان برود و انگیزه مطالعه در جوانان ایجاد شود.

 

4. تشکیل جلسه های مذهبی و سرگرمی مناسب: با تشکیل جلسه های آموزش مسایل دینی، سیاسی و اجتماعی، گردشهای دسته جمعی و جلسه های دعا و نیایش که از هدفهای رفتاری مشخص و دراز مدت برخوردارند، میتوان علاقه های جوانان را به این امور جلب کرد. در این زمینه از هنر و ادبیات نیز در انتقال باورهای دینی باید بهره برد. نمایش فیلمهای سودمند با درون مایه مذهبی، گزارشهای مستند جنگ تحمیلی و بازدید از مناطق جنگی در تقویت دین باوری نسل جوان مؤثر هستند. [4]

 

5. تشکیل جلسه های پرسش و پاسخ و گفت وگو: با بهره گیری از آموزگاران و مربیان علاقه مند و با تجربه می توان بحثهای آزاد عقیدتی و سیاسی درباره مسایل روز و مورد علاقه جوانان برپا کرد.

 

6. فراهم آوردن محیط گرم و خانوادگی و برخورد دوستانه با جوانان: نوجوانان در سن بلوغ بیش از حد حساس هستند و به همین دلیل، نباید با آنان با سختی و خشونت برخورد کرد. اگر افراد خانواده به ویژه پدر و مادر، به نیازهای عاطفی و روانشناختی جوانان و نوجوانان در محیط خانواده توجه داشته باشند، آنان دیگر انگیزه ای نخواهند داشت که با افراد ناباب، رفت و آمد و دوستی کنند. پس پدران و مادران باید بکوشند محیطی آرام و سرشار از محبت و احترام برای جوانانشان فراهم آورند.[5]

 

7. انتخاب دوستان خوب و شایسته: گاه دیده شده است که همه عوامل تربیتی برای یک فرد فراهم بوده، ولی رفت و آمد با دوستان ناباب، او را منحرف کرده و از هدایت و رشد بازداشته است.[6] ممکن است چنین تصور شود که چه بسا جوان، فردی را خوب و شایسته تشخیص دهد، در حالی که وی، فردی مشکلدار و وابسته به جریانهای ضدمذهبی باشد. پدر و مادر نیز نمی توانند برای فرزند جوانشان، دوستان خوب و شایسته برگزینند. پس مراد از این موضوع چیست؟ در این زمینه باید گفت پدر و مادر میتوانند از همان دوران کودکی فرزندانشان، دوستانی خوب و شایسته برای آنان انتخاب کنند; چون تجربه نشان داده است که معمولاً جوانان و بزرگسالان دوستی خود را با افرادی ادامه می دهند که در دوران کودکی با آنان دوست بوده اند.

 

نتیجه

خانواده، مدرسه، کارگزاران تربیتی و سیاستگذاران فرهنگی، هرکدام به سهم خود می توانند در پیشگیری از فریب خوردن جوانان و افتادن آنان در دام افراد و جریانهای ضدمذهبی، نقش مؤثر ایفا کنند.

 

نقش خانواده در تربیت، از همان دوران کودکی پدیدار می شود که به ایجاد فضای گرم و صمیمی در خانواده بر می گردد. همچنین مدرسه با ارایه برنامه های سالم و تقویت باورهای دینی دانش آموزان می تواند نسلی مذهبی و غیر وابسته به جریانهای ضدمذهبی، به جامعه تحویل دهد. سیاستگذاران فرهنگی نیز می توانند با ایجاد فضای مناسب و ساخت مراکز فرهنگی، ورزشی و تفریحی، اوقات فراغت جوانان را پر سازند و از انحراف آنان پیشگیری کنند.



[1] صباح > پاییز و زمستان 1381، شماره 5 و 6 > (حفظ فرهنگ و ارزشهای دینی)

[2] عنکبوت، 45.

[3] آموزش نماز، ویژه نوجوانان و جوانان، محسن قرائتی.

[4] مسایل نوجوانان و جوانان، محمدخدایاری فرد، تهران، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، 1372، فصل 4، مذهب و جوانان و نوجوانان.

[5] خانواده و مسایل نوجوان و جوان، علی قائمی، شفق، 1370، صص 207-204.

[6] میزان الحکمة، محمد محمدی ریشهری، ج1، صص51 - 43; ج 2، ص 61; با جوانان در ساحل خوشبختی، سیدحمید فتاحی، نشر الهادی، 1377، صص281 314.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان