ازدواج امام علی علیه السلام با حضرت فاطمه علیهاالسلام

این جا خانه کیست که این قدر بوی خُلود می دهد؟ فرشتگان از کدام واقعه بزرگ به وجد آمده اند؟ این جا جشن کدام آفرینش دوباره است که فرشتگان سجده برده اند؟

پیوند با خورشید

امیرز مرزبان

این جا خانه کیست که این قدر بوی خُلود می دهد؟ فرشتگان از کدام واقعه بزرگ به وجد آمده اند؟ این جا جشن کدام آفرینش دوباره است که فرشتگان سجده برده اند؟

خانه نور است، خانه وحی، خانه محمد، و آن که به دامادی این خانه می آید، علی است. خورشید می آید به پیوند خورشید و ستاره ها نُقل می پاشند. راه آسمان را با عطر گُل محمدی فرش کرده اند. خدیجه از بهشت میوه زیبای خود را در جامه سپید عروسی نظاره می کند. عشق به حُرمت این لحظات سکوت کرده است، و دست های خورشید به دست های خورشید پیوند خورده است.

فرشی از پر ملائک، از خانه نبی تا خانه علی، به یُمن قدم های زهرا پهن می شود. آسمان بر سرِ زمین گل می پاشد، عشق می رقصد در حلقه نور، و حُسن با تمام وُجود از علی و فاطمه رو می گیرد.

پیامبر مرکبی از جلال و شور به خانه عدل روانه می کند. علی چشم هایش را به باران بی انتهای مهر فاطمه می دوزد. مدینه غرق سرور است، ماه خوشحال از این که نورافشان بزمی است که انبیا، میهمان آنند و اوصیا، مدیحه گوی آن.

فاطمه پا می گذارد به خانه ای که پر است. از عشق و سفال و ظرف های گِلی، خانه ای که نه دیبای روم دارد، نه طلای هند و حبش و جز دو پوست پاره، فرشی در آن نیست؛ امّا عرش، فرش آن خانه خواهد بود؛ و علی می ماند و ودیعتی به بلندای عصمت، به عظمت شهادت.

دست های خورشید با دست های خورشید پیوند می خورد و آسمان جلوه دو خورشید را می بیند که تا ابدیت می درخشد! و آسمان چه خوشبخت بود آن شب!

خانه ای به اندازه آسمان، میهمان گام های مرد و زنی می شود که تمام جهان، بسته گام های صبورشان خواهد شد! و تاریخ تازه از همین لحظه آغاز خواهد شد و ملایک تا ابد در سجده جاودان خود خواهند ماند! حالا لحظه آغاز ابدیت است.

عشق ساده نیست!

نزهت بادی

از آب می گویم

که مهر تو را با خود دارد

و از علی علیه السلام

صاف و زلال و روشن

چونان خورشید

که ایزد مهرورزی است!

سکوت می کنم

تمام عمر

به احترام آن نور مقدس

که شما دو عزیز را به هم پیوند داد

سپر علی علیه السلام را دوباره می خرم

و پیراهن عروسی ات را بازپس می گیرم

به ده قطره اشک

که از ته دل جاری شده باشد

هر دو را به آب خواهم سپرد

تا همگان بدانند

که تو و علی علیه السلام

عشق را برای همه می خواستید

نه خودتان!

عاشق می شوم،

فقط با یک شاخه نبات ویک جلد کلام اللّه

به همین سادگی!

مثل تو

که بر سر سفره خالی علی علیه السلام نشستی

اما می خواهم بگویم

که عشق ساده نیست!

باید تاوانش را پس داد

تاوان پس خواهم داد

هر چه باشد، باکی ندارم!

برای رسیدن به آن انحنای روشن دل،

راه تو را می پویم، ای ماه مهربانم!

یا فاطمه علیهاالسلام بنت نبی صلی الله علیه و آله !

پیوند نورانی

عاطفه خرّمی

عرق شرم و حیا بر پیشانی علی علیه السلام نقش بسته است. این، بارِ اولی نیست که در محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله زانو می زند؛ امّا این بار حاجتی دارد که شرم حضور و حیای معصومانه اش زبان سخن گفتنش را می بندد. پشت چشم های روشنش آرزویی نشسته است. پیامبر صلی الله علیه و آله راز چشم های علی علیه السلام را می خواند. پیامبر صلی الله علیه و آله می داند این چشم ها دریچه ای رو به بهشت دارند.

«لَعَلَّکَ جِئْتَ لِخُطبِ فاطِمَةَ؛ شاید به خواستگاری فاطمه آمده ای؟»

ـ آری

ـ ای علی علیه السلام پیش از تو نیز مردان دیگری به خواستگاری فاطمه علیهاالسلام آمده اند؛ امّا هیچ کدام از آن ها شایستگی همسری فاطمه علیهاالسلام را نداشته اند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله نزد فاطمه علیهاالسلام می رود. فاطمه علیهاالسلام ، علی علیه السلام را خوب می شناسد. کمالات و فضایل علی علیه السلام ، سابقه اش در اسلام، و نزدیکی برادرانه اش با پیامبر صلی الله علیه و آله بر کسی پوشیده نیست. فاطمه علیهاالسلام سر به زیر می اندازد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله منتظر پاسخ زهرا علیهاالسلام است؛ اما پاسخ او جز سکوت نیست؛ سکوتی از سر رضایت.

پیامبر فریاد برمی آورد: «اللّه اکبر! سُکُوْتَها اِقْرارُها» جبرئیل بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نازل می شود. او مأمور شده است فاطمه را به عقد علی علیه السلام درآورد. فاطمه علیهاالسلام بهترین انتخاب خداست برای علی و علی شایسته ترین مردی است که مِدال همسری زهرا علیهاالسلام را بر گردن می آویزد.

«لَوْ لَم یُخْلَقْ عَلِیُّ ما کانَ لِفاطِمَةَ کُفوٌ؛ اگر علی علیه السلام خلق نشده بود برای فاطمه همسری نبود.»

علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام با کوله باری از کمال و فضل و افتخار، دل به پیوندی می دهند که حاصل آن عصاره های ناب ایمان و انسانیّت می شود. پایه های خانه ای را بنا می کنند که مسیر آمد و رفت ملکوتیان می شود. علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام رو به راهی دارند که به آسمان ختم می شود.

خانه کوچک علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام کهکشانی می شود که یازده خورشید تابناک از مدار نورانی آن سر برمی آورند و عالمی را در نور عظمت خود غرق می کنند.

پیوند علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام عرش را مَسرور می کند و پایه های دین خدا را استوار.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر