ماهان شبکه ایرانیان

۱۰ تجربه‌ای که در تنها سفر کردن یاد می‌گیرید / بخش اول

به قدرت خود پی خواهید برد

به قدرت خود پی خواهید برد.تصمیم گرفتم به یک سفر طولانی بروم. دلیل این تصمیم شاید ارضای حس ماجراجویی ام بود و یا شاید به این دلیل بود که می‌خواستم از فشار زندگی برای مدتی خلاص شوم و کمی استراحت کنم، اما دلیل واقعی اولین سفر طولانی و بزرگ من، آن هم به تنهایی، حال روحی ناخوشایند و قلب شکسته ام بود. هر جا که می‌رفتم چیزی یا کسی آزارم می‌داد، به همین دلیل تصمیم گرفتم که از این فشار روحی فرار کنم.

وقتم را به دو قسمت تقسیم کردم: قسمت اول زمانی بود که در جمع بودم و با گروه بودم و زمان دوم، زمان تنهایی و خلوتم بود. به عنوان اولین حرکت به The Ranch 4.0 (برنامه سخت و مشقت بار ورزشی و تناسب اندام که در کالیفرنیای جنوبی برگزار می‌شد) پیوستم. در حرکت دوم هم به جزیره Kauai رفتم و در ویلایی که آنجا پیدا کردم ماندم و به گروه Pure Kauai (گروهی که خدمات مراقبتی و رفاهی در سطح جهانی به زنانی که تنها سفر می‌کردند، زوج ها، خانواده‌ها و گروه‌ها ارائه می‌کردند) ملحق شدم.

من در این مکان‌ها مطالب و تجربه‌های جدیدی یاد گرفتم و کسب کردم که افراد قبل از من هم آنها را درک کرده بودند: تنها سفر کردن قطعا زندگی شما را تغییر خواهد داد. در این مقاله فهرست کاملی از تجربیات شخصی ام در اختیارتان می‌گذارم تا حتما سفر بعدی‌تان را به تنهایی آغاز کنید.

1. تنها که باشید راحت‌ترید

 

وقتی که خانواده و دوستانم فهمیدند میخواهم تنها سفر کنم 2 واکنش عمده از خود نشان دادند. می‌گفتند: "خیلی هیجان انگیز است، به تو غبطه می‌خوریم و حسودیمان می‌شود" و یا "آیا از اینکه به تنهایی سفر می‌کنی نگران نیستی؟"، جمله اول از طرف دوستان و جمله دوم از طرف خانواده‌ام بود. فکر و ذهنم در مورد جمله دوم کمی مشغول شد. از طرفی به خودم افتخار می‌کردم که در حال آغاز یک ماجراجویی بزرگ هستم، آن هم به تنهایی. و از طرفی دیگر کمی هم نگران بودم. آیا خطری سلامتی مرا تهدید نمی‌کند؟ آیا قرار است واقعا تنهای تنها باشم؟ به طور مثال یکی از مسایلی که آزارم می‌داد تصور خوردن شام در مکانی بود که همه زوج‌های جوان برای ماه عسل به آنجا آمده‌اند و من به تنهایی نشستم و دارم با غذایم بازی می‌کنم و سعی می‌کنم چشم از آنها بردارم. نگران این موضوع بودم که نکند به جای اینکه قدرت درونی ام بیشتر شود، احساساتی‌تر و دل نازک‌تر بشوم. من عادت کرده بودم که در زندگی روزمره ام کارهایم را به تنهایی و با سلیقه و روش خودم انجام بدهم، اما وقتی می‌شود کاری را به صورت گروهی انجام داد و نتیجه بهتری گرفت، انجام آن به تنهایی همیشه آسان‌ترین و بهترین انتخاب نیست.

طوری که به نظر می‌رسید، احساس می‌کردم که قرار است به شدت قوی شوم و اعتماد به نفس از دست رفته خود را به دست بیاورم چون باید همه کارهایم را به تنهایی انجام می‌دادم. یکی از مهم‌ترین کارهایی که می‌توانید برای خودتان انجام دهید این است که روی یک صندلی بنشینید و با خودتان راحت باشید. وقتی تها سفر می‌کنید به فلسفه وجودی خود بیشتر و دقیق‌تر پی می‌برید.

2. با افراد متفاوت و جدیدی ملاقات می‌کنید

 

خوشگذرانی و رفتن به تعطیلات با دوستان مزایای خاص خودش را دارد، اما متاسفانه در این سفرها و پیک نیک رفتن‌ها وقتی برای آشنایی با افراد جدید باقی نمی‌ماند. شاید همیشه با دوستانتان بوده‌اید و چه بخواهید و چه نخواهید توجه کمتری نسبت به غریبه‌ها داشته اید. اما وقتی که تنها سفر کنید، تقریبا همیشه این فرصت را دارید که با افراد جدید ارتباط برقرار کنید، چه بر اساس نیاز و چه به صورت تصادفی و شانسی، در هر صورت خیلی راحت می‌توانید بروید جلو و سلامی بکنید در صورتی که در سفرهای گروهی و دوستانه چنین فرصتی را نخواهید داشت. 

3. متوجه می‌شوید که چه چیزهایی را درباره خودتان دوست دارید و چه چیزهایی را دوست ندارید

شاید شنیده باشید که می‌گویند: "هر جا که باشید و بروید، تنها نیستید". بر اساس همین جمله می‌توان گفت که شما هر جایی که سفر کنید از خودتان نمی‌توانید فرار کنید. فرقی نمی‌کنید که چه کاری انجام می‌دهید و یا به کجا سفر می‌کنید، اگر خودتان را دوست نداشته باشید و از خودتان راضی نباشید هیچوقت احساس آرامش نخواهید کرد.

وقتی در مکانی جدید که به آنجا سفر کرده اید خودتان را تنها می‌بینید، بلافاصله به نقاط ضعف و قوت خود پی می‌برید. شانس این را دارید که بفهمید دقیقا چه کسی هستید، کدام مشخصات خود را دوست دارید و کدامیک از این ویژگی‌ها و مشخصات می‌توانند باعث پیشرفت شما شوند. در این سفر متوجه خواهید شد که تا چه اندازه می‌توانید از پس گفتگو و تعامل کلامی با دیگران بربیایید و یا اینکه تا چه میزان مایل به انجام کارهایی هستید که ارتباط با مردم حرف اول را در آن کار می‌زند. متوجه خواهید شد که چقدر خود را در این مدت تحت فشار قرار داده اید و تا چه اندازه به این آرامش و آسایش نیاز دارید. در هر صورت وقتی که تنها سفر می‌کنید در محاصره چهره‌ها و مکان‌های مشخص و آشنایی نیستید که اغلب به شما اجازه کارهای اشتباه می‌دهند و شما را وادار می‌کنند که آن کسی باشید که نیستید، بلکه در تنهایی محبورید که با خود واقعی‌تان روبرو شوید.

4. متوجه می‌شوید که چه کارهایی را دوست دارید انجام دهید و چه کارهایی را دوست ندارید

 

وقتی در قالب یک گروه سفر می‌کنید زمان‌هایی پیش می‌آید که دوست دارید طیق برنامه از پیش مشخص شده سفر عمل نکنید و کاری که خودتان دوست دارید را انجام دهید. اما در تنها سفر کردن این شانس را دارید که خودتان انتخاب کنید که دوست دارید چه کاری را انجام دهید و چه کاری را انجام ندهید و از چه مکانی دیدن کنید و یا چند بار دیدن کنید و یا اصلا به آنجا بروید یا نروید. شاید دوست داشته باشید که روز اول سفرتان را تماما به آفتاب گرفتن روی شن‌های داغ ساحل و در کنار دریا بگذرانید و روز دوم مسافتی حدود 10 مایل را پیاده روی کنید. این سفر، سفر شماست. شما تصمیم می‌گیرید که چه کارهایی بیشترین لحظات شاد را برایتان رقم خواهند زد. زمان، زمان شماست و این شما هستید که تصمیم می‌گیرید سفرتان چند روز به طول بیانجامد و چه مکان‌هایی از این دنیای پهناور را جستجو کنید و کشف کنید. 


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان