ماهان شبکه ایرانیان

سرمقاله؛ خط ممتدّ سیاه در دفتر تاریخ

امروز غرب برای ما تکلیف و خط مشی تعیین می کند، ما را تروریست و شرور می خواند، ایران را محور شرارت می شمارد، ما را تهدید به حمله نظامی می کند و قس علیهذا

امروز غرب برای ما تکلیف و خط مشی تعیین می کند، ما را تروریست و شرور می خواند، ایران را محور شرارت می شمارد، ما را تهدید به حمله نظامی می کند و قس علیهذا. و با کمال تأسف برخی از مسؤولین سیاسی و رجال فرهنگی ما نیز گویا با آنان همدل اند و سخنانی بر زبان جاری می کنند و مواضعی می گیرند که انگار مرعوب غربیان واقع شده اند و بی میل نیستند که دست در دستِ امریکا و ایادی اش بگذارند و با فرهنگ و تمدّن غربِ امروز کنار بیایند! صاحب این قلم توصیه می کند رجال سیاسی و فرهنگی ما اگر تاریخ غرب را نخوانده اند حتما بخوانند و اگر پیش تر مروری بر آن داشته اند، یکبار دیگر و بلکه مکرّر آن را از سرِ دقّت و عبرت آموزی مورد مطالعه قرار دهند. تمدن غرب امروز، ادامه تمدن یونان و روم باستان است. آن زمان که پاتریسین ها حاکمیت را به دست داشتند و بر گروه پُلبین ها و بردگان و بندگان حکومت می کردند، اندیشه حاکمان سیاسی غرب، چیزی جز ستم و زورگویی و قساوت نبود. قوانینی که در غرب باستان از سوی سنای جمهوری پاتریسین ها وضع می شد، بر نابسامانی های نظام طبقاتی روز بروز می افزود و زمینه نبردهای طبقاتی را بیش تر فراهم می ساخت. نظام سیاسی غرب از گذشته های دور، نظام امپریالیستی و استکباری بوده و اینک نیز همان ماهیت را داراست. روحیه استعمارگری، استثمارگری و قدرت طلبی در مقابل ملل دیگر جهان، جزء ذات و ماهیت حاکمان مغرب زمین بوده و هست. باید تاریخ غرب را ورق زد و با دقت خواند و نقطه های سیاه پرونده حاکمیت ننگین سیاستمداران اروپا و امریکا را آفتابی کرد.

آیا رجال سیاسی ما که بعضا امروزه دلباخته غرب و شیفته آشتی با آنان هستند می دانند که اسلافِ همین حاکمان امریکا و اروپای امروز در مراسم جشن و شادی خود، دو انسانِ برده را به جان هم می انداختند و به تماشا می نشستند تا آنجا که آن دو یکدیگر را مجروح کنند و نهایتا یکی دیگری را به قتل برساند و حاکمان بخندند؟! آیا اینان در تاریخِ غرب خوانده اند که آباء و اجداد همین سیاستمداران امروز اروپا و امریکا در مراسمِ جشن و سرورِ خود، برده ای را به جنگ و چنگِ حیوانات وحشی همچون شیر یا پلنگ می انداختند تا در مرئی و منظر عموم با پنجه های آن حیوان درنده، تکه تکه شود و آن گاه آنان که بر تخت قدرت تکیه زده اند، لبخند بزنند؟! آیا برخی رجال وابسته و دلباخته ما نگاهی به یادداشت های ویل دورانت، مورخ معروف غربی در «تاریخ تمدن»اش انداخته اند که می گوید آباء و اجداد همین حکمرانان امروزینِ غرب، زنجیر به قوزکِ پای بردگان و بندگان و کارگرانِ خود می بستند و شب ها آنان را در سیاهچال ها زندانی و سخت ترین شکنجه ها را در مورد آنان اعمال می کردند؟! و اینک نیز مگر نمی بینند که دولتمردان امریکا سرزمین مظلوم افغانستان را به اشغال خود درآورده اند؟ و مگر نمی بینند که چگونه صهیونیست های غاصب با حمایت دولت امریکا، مردم مظلوم فلسطین را به گلوله می بندند و هر روز و هر ساعت، جوانان پاک و معصوم آنان را به خاک و خون می کشند؟

آیا برخی رجال سیاسی ما در تاریخ تمدن و فرهنگ غرب خوانده اند که پیشینیانِ دولتمردانِ امروز امریکا و اروپا گرفتار همجنس بازی و آمیزش با حیوانات بوده اند؟ آیا خوانده اند که باستان شناسان وقتی به بقایای شهر پمپی ایتالیا در زیر خروارها خاکستر در مجاورت کوه های آتشفشان دست یافتند، آثار شنیع ترین و زشت ترین مفاسد جنسی و اخلاقی را در تصاویر و مجسمه های آنان مشاهده نمودند؟!

چرا ما اینک در برابر غرب و تمدن غربی، مرعوب و منفعل باشیم؟ تاریخ گذشته، چراغِ راه آینده است و باید از مطالعه تاریخ گذشته، مسیر آینده خود را انتخاب کنیم. مطالعه تاریخ صرفا برای نقل نیست و نباید باشد! تاریخ را باید تحلیل کرد و به فرمول ها و مکانیسم های تحولات اجتماعی در گذر تاریخ دست یافت. لذا از دیدگاه نگارنده، امروزه غرب زدگی برای همگان به خصوص رجال فرهنگی و سیاسیِ ما حرام است، امّا غرب شناسی، واجب!

بیایید یکبار دیگر تاریخ مغرب زمین را از سر دقت و عبرت آموزی بخوانیم و عبرت بگیریم.! والسلام

سردبیر

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان