انسان همیشه با مسئله حق و باطل درگیر بوده است. انسان می خواهد بداند، حق کدام است و باطل کدام. می خواهد بداند، در مسیر زندگی، به کدام نشانه ها اعتماد کند که آسیب نبیند. انسان دوست دارد با هوس ها بجنگد و خواسته های شیطانی اش را نادیده بگیرد و حق را برگزیند و اسیر باطل نشود.
گرایش انسان به حق و باطل، در اتفاق های بزرگ، آثار بسیاری دارد و دیگران را تحت تأثیر قرار می دهد. برای آن که بیش تر با مسئله حق و باطل و گرایش انسان به حق و دوری از باطل آشنا شویم، ماجرای خونین کربلا و ظهور امام زمان (عج) را بررسی می کنیم.
پیامبران و امامان، همواره در برابر مشرکان و منافقان ایستادگی کرده اند و با آن ها جنگیده اند. اوج این ایستادگی و استواری در روز عاشورا دیده شد، روزی که نادانی و ناجوان مردی به اوج خود رسید و تاریخ شرمنده شد. هنگام ظهور امام زمان (عج) نیز، خوبان و نیکان در برابر ستم گران می ایستند و حق و باطل به شکلی دیگر به چشم می اید. این دو نهضت، در خاورمیانه رخ می دهد.
مدینه شهر پیامبر
راه سرخ: امام حسین (ع) با یزید بیعت کرد، چرا که یزید گناه کار و بی ایمان بود. امام چون یاری در شهر پیامبر نداشت، با مدینه و خاطره هایش خداحافظی کرد و همراه خانواده وفادارش راهی مکه، شهر پروردگار شد.
راه سبز: امام مهدی (عج) در مدینه زندگی می کند. او پیکی برای زمینه سازی ظهور به مکه می فرستد. در مدینه کسی نیست که او را یاری کند. فرستاده امام به مکه، به شهادت می رسد و لشکر سفیانی، پس از فتح عراق، برای تصرف حجاز و کشتن امام به مدینه حمله می کنند. امام تنها و غریب است. او راهی مکه می شود و مدینه، گرفتار سپاه سفیانی.
مکه، شهر خدا
راه سرخ: امام حسین (ع) بیش از چهار ماه در مکه زیست. او تا زمان برگزاری مراسم حج، مسلمانان را برای قیام علیه ستم، دعوت کرد. مردم مکه به دعوت امام پاسخ ندادند و حاجیان با بی اعتنایی با دعوت امام برخورد کردند. مردم کوفه که از ستم های فراوان یزیدیان خسته شده بودند، به ندای یاری امام پاسخ دادند. آن ها دوازده هزار نامه برای امام فرستادند که زیر هر نامه، امضای چهار نفر بود.
دشمنان امام حسین (ع) بسیار بودند و مکه شهری ناامن بود. از این رو امام تصمیم گرفت، به نامه کوفیان پاسخ دهد و به کوفه برود. بیش از این که امام راهی سرزمین عراق شود، مُسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد. کوفیان از مسلم استقبال و با او بیعت کردند.
راه سبز: امام مهدی (عج) به مکه می رود، ولی در شهر خدا غریب است. تا فرارسیدن محرم چیزی نمانده است. در این زمان کوتاه، یاران وفادار امام مهدی (عج) به یاری امام می شتابند. بیش تر یاران فداکار امام، ایرانی اند. برخی از آنان جزو رجعت کنندگان هستند و سرآمد رجعت کنندگان ایرانی، سلمان فارسی است.
با کامل شدن سپاه امام مهدی (عج) به خواست پروردگار بی همتا، امام در مکه ظهور می کند. مردم مکه با امام مخالفت می کنند و سرانجام شهر مکه فتح می شود و ستم گران به سزای اعمال خود می رسند و نخستین شهری که عدالت را می چشد، مکه است.
در راه مکه
راه سرخ: امام حسین (ع) مکه را به مقصد کوفه ترک کرده بود. والی اموی مکه که خبر سفر امام را شنیده بود، کوشید جلوی امام را بگیرد، ولی ناکام ماند و امام به راه خویش ادامه داد.
راه سبز: خبر ظهور امام زمان (عج) در مکه می پیچد و سفیانی با خبر می شود که چه حادثه بزرگی رخ داده است. از این رو سپاهی بزرگ آماده می کند تا مکه را تصرف کند. سپاه سفیانی در راه مکه، در منطقه بیدا، گرفتار عذابی آسمانی می شود. سفیانی و سپاه بزرگ او در زمین فرو می روند و نابود می شوند.
در راه عراق
راه سرخ: امام حسین (ع) 1500 کیلومتر راه پیمود تا به کربلا رسید. ایشان 23 روز در راه بود. امام در راه با افراد گوناگونی روبه رو شد. در زرود، با زهیر بن قیس آشنا شد و از او خواست که همراه وی بیاید. در نزدیکی ثعلبیه، خبر شهادت مسلم را شنید. در نتیجه، بسیاری از کسانی که به هوای رسیدن به ثروت و قدرت، همراه امام آمده بودند، از وی جدا شدند. در شراف، لشکر هزار نفری حر، راه را به روی امام بستند و از او خواستند که به کوفه نرود. از این رو امام راهی جز مکه و کوفه را برگزید و رهسپار کربلا شد.
راه سبز: با نزدیک شدن لشکر امام مهدی (عج) به مدینه، باقی نیروهای سفیانی فرار می کنند و مدینه فتح می شود. با آزاد شدن مدینه، سادات هاشمی و شیعیان این دیار رها می شوند. امام برای مدینه، استانداری برمی گزیند و سپس راهی عراق می شود.
پس از آن که امام، مدینه را ترک می کند، یاران امام زیاد می شوند. در منطقه ثعلبیه، مردی علوی، از امام سندی خواست تا قلب یاوران مهدوی، مطمئن شود. امام زمان (عج) عهدنامه ای از پیامبر را به آن ها نشان می دهند. یاوران حضرت که این سند محکم را می بینند، بار دیگر با رهبرشان بیعت می کنند و با گام های استوار و قلب های مطمئن راهی کوفه می شوند.
در کوفه، شیعیان ایران قیام کرده اند. آن ها برای رهایی شیعیان مظلوم عراق، به رهبری سیدی خراسانی، با سپاه کافران می جنگند. از سویی دیگر، شیعیان یمن به رهبری یمانی، راهی عراق می شوند و در نزدیکی کوفه، به امام می پیوندند.
مقصد
راه سرخ: مقصد امام حسین (ع) کوفه بود، که به دلیل ضعف شیعیان و نقشه شوم امویان، امام نتوانست وارد این شهر شود و به ناچار به کربلا رفت. امام حسین (ع) روز دوم محرم به کربلا رسید و هشت روز در این صحرای سوزان زیست. در این مدت حادثه های گوناگونی رخ داد که به آن ها اشاره می کنیم:
ـ در این هشت روز، سربازان بسیاری وارد سپاه یزید شدند و سپاهی سی هزار نفری شکل گرفت. سپاه یزید، آب را به روی امام حسین (ع) بست و قرارگاه امام را محاصره کرد.
ـ هجده نفر از جوانان بنی هاشم که اهل کوفه بودند، خود را به امام رساندند. چند نفر هم از مدینه و بصره به سپاه امام پیوسته بودند. روی هم 54 نفر در سپاه امام حضور داشتند که آماده پیکار با یزیدیان بودند.
راه سبز: در آستانه ظهور امام مهدی (عج) در عراق، شیعیان ناب فراوان اند، ولی سفیانی به یاری دولت های غربی، عراق را تصرف می کند. در این زمان، افراد بسیاری کشته می شوند و کوفه و نجف و کربلا، در آتش جنگ می سوزد. در این وضعیت نگران کننده، نسیم رهایی از دو سو می وزد. از سوی حجاز لشکری راهی کوفه می شود که یاران مهدی (عج) اند و به رهبری او برای نجات کوفه می ایند. از سوی دیگر، ایرانیان، به سمت عراق حرکت می کنند تا به امام شان کمک کنند.