به گزارش ایسنا به نقل از کانورسیشن، مریم میرزاخانی، پروفسور ریاضیات و تنها زن دارنده مدال معتبر فیلدز در این رشته، روز 14 ژوئیه در سن 40 سالگی درگذشت.
ظرف اندک ساعاتی نام او هم به فارسی (#مریم میرزاخانی) و هم به انگلیسی (#maryammirzakhani) به موضوعات مهم توئیتر و فیسبوک تبدیل شدند و آژانسهای مهم خبری دنیا خبر درگذشتش را پوشش دادند و گزارشهای زیادی درباره دستاوردهای این دانشمند منتشر کردند.
غم و اندوه از دست رفتن این نابغه ریاضی به ویژه برای نسلی از دانشگاهیان جوان همچون نگارنده سخت است، چون ما همیشه مریم را به عنوان یک الگو تصور کردهایم، الگویی که به ارائه تعریفی دوباره از جایگاه زنان در علم و به ویژه ریاضیات کمک کرد.
نکته جالب این بود که مریم همیشه تلاش میکرد از قرار گرفتن در کانون توجه رسانهها اجتناب کند. به رغم این واقعیت که او تنها زنی بود که به چنین جایگاهی در دنیای ریاضیات دست یافته بود و فاتح مدالی بود که از آن به عنوان جایزه نوبل ریاضیات یاد میشود، سادگی و تواضعش زبانزد همه آنهایی بود که او را میشناختند.
متاسفانه، من شخصا شانس ملاقات کردن مریم را نداشتم، اما مانند بسیاری از همدورهایهای ایرانیام در دانشگاههای مختلف، او را الگویی به عنوان اثبات این موضوع میدانستم که جهان پذیرای انسانها و دستاوردهای علمیشان است، صرف نظر از رنگ پوست، ملیت یا مذهبشان.
از آنجا که مردم سراسر دنیا در اندوه از دست دادن این ریاضیدان با استعداد داغدارند، زندگی مریم الهامبخش دختران و پسران جوان در تمامی جنبههای زندگیشان است.
پیشرفتهای مداوم یک نابغه سختکوش
بهرغم ظاهر آرام و لبخند گرمش، مریم مانند یک "مبارز" بود. او ابتدا میخواست نویسنده شود و عشق او به نویسندگی حتی در طول تحصیلش در دبیرستان هرگز کمرنگ نشد، با این حال، این نابغه لذت بزرگتر را در حل کردن مسائل ریاضی یافت. به عنوان یک دانشآموز، مریم اولین عضو تیم ملی ایران بود که در مسابقات بینالمللی المپیاد شرکت کرد و دو سال پیاپی دو مدال طلا را از آن خود کرد؛ دستاوردی که هنوز هم یک رکورد به شمار میآید.
مریم مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه صنعتیشریف ایران و پس از آن مدرک دکترایش را از دانشگاه هاروارد دریافت کرد. در سال 2014، او نخستین زن دارنده مدال فیلدز لقب گرفت و این افتخار را برای تلاشهایش در هندسه هذلولی از آن خود کرد.
مطالعات این دانشمند روی سطوح انحنادار مانند کرهها یا شکلهای دونات و چگونگی درک ویژگیهای آنها متمرکز بود. دستاوردهای او کاربردهای زیادی در رشتههای دیگر علوم از جمله حوزه نظریههای کوانتومی، مهندسی و علم مواد دارند و میتوانند حتی بر نظریههایی تاثیر بگذارد، مبنی بر اینکه جهان چگونه شکل گرفت.
مریم، فروتنانه موفقیتهایش را به تلاش زیاد و صبر نسبت میداد و میگفت: "زیبابی ریاضیات فقط خودش را به مریدان صبورترش نشان میدهد."
متاسفانه، وقتی او به دریافت مدال فیلدز مفتخر گشت، با آخرین چالش خود یعنی سرطان سینه دست و پنجه نرم میکرد؛ بیماری که سرانجام او را از پا در آورد.
آنچه او بود و نه صرفا آنچه انجام داد، مهم است
دستاوردهای مریم در رشته ریاضیات تا سالیان مدید به یادگار خواهد ماند، اما آنچه مهم است میراث او به عنوان یک الگوست. مریم یک ایرانی، یک زن و یک مهاجر به ایالات متحده بود و متاسفانه این سه واژه در تعدادی از کشورهای غربی به خصوص آمریکا و با طرح پیشنهادی ترامپ درباره ممنوعیت مهاجرت به این کشور، خط قرمز به شمار میآیند.
با این حال، استعداد مریم در ایران رشد کرد و بعدها ثمر داد و مریم بالاتر از تمامی برچسبهای افراد و قضاوتهایشان درباره دیگران است.
افسانه مریم پس از مرگ زودهنگامش همچنان خواهد ماند، اما ذکر این نکته لازم است که مطابق مطالعات جمعیتشناختی انجمن ریاضیات آمریکا در سال 2015 درباره 213 گروه ریاضی در دانشگاههای امریکا، هنوز فقط 20 درصد هیات علمی تمام وقت ریاضی در دانشگاههای آمریکا زن هستند.
تحقیقات نشان میدهد الگوهایی مانند مریم میتوانند بر درک افراد حاضر در مشاغل ریاضی، مهندسی، علم و فناوری تاثیر بگذارد. درست مانند "ماری کوری" و "جین گودال"، بانوی دانشمند انگلیسی، که مردم آنها را به عنوان پیشگامان عرصه علم میدانند، نام "مریم میرزاخانی" هم به عنوان یک نابغه ریاضیدان در تاریخ خواهد ماند.