حجت الاسلام و المسلمین تقی زاده داوری
علت این که امری جاودانه می شود یا ایده ای در طول تاریخ تداوم و استمرار پیدا می کند این است که به آرمان و ایده آل انسان ها تبدیل می شود. حال اگر چیزی به صورت آرمان یک قوم و ملتی درآید، مادامی که آن قوم حیات دارد، آن آرمان و ایده آل باقی خواهد ماند. در قیام عاشورا نیز حوادثی اتفاق افتاد که با سرنوشت پیروان و علاقمندان به خاندان پیامبر(ص ) گره خورد، و در طول تاریخ ، به آرمان آن ها تبدیل شد آن ها همواره با تذکّر و یادآوری آن حوادث ، روزگار گذرانده اند، عواطف خود را تهییج نموده اند، ذخیره های مالی و غیرمالی زندگی خود را برای تداوم یادآوری آن خرج کرده اند، تا این که ، حوادث مزبور، به عامل هویّت بخش آنان تبدیل شده است . در واقع ، رمز و سرّ دوام و بقای تاریخی پیروان خاندان پیامبر که شیعه نامیده می شوند، در نهضت و قیام سیدالشهداء نهفته است . این نهضت ، به تدریج هویت تاریخی شیعه را شکل داده و به صورت مذهب غالب ایرانیان درآمده و سرزمین آنان را به استقلال رسانده است .
از آنجایی که در این قیام ، آرمان های متعالی از قبیل عزّت و آزادگی وجود داشت ، در هر فرهنگی که آموزه های عاشورا وارد شد، احساسات مردم آن را تهییج نمود، روشنفکران را تسخیر کرد و هم دلی و هم دردی انسان دوستان را برانگیخت زیرا این قیام جنبه های انسانی داشت . به همین دلیل باقی مانده است. بنابراین ، رمز جاودانگی نهضت امام حسین (ع ) این است که از یک حادثهء فرقه ای و قومی و تاریخی فراتر رفته و به یک تراژدی انسانی با آرمان های روحانی و معنوی تبدیل شده و به همین روی ، جاودان مانده است . همان گونه که بسیاری از ارزش های انسانی تا وقتی که انسان باقی است باقی می ماند، این حادثه و تعلیمات و آموزه های آن نیز جاودانه خواهد ماند.
اهداف عاشورا در آموزه های عاشورا و در اسنادی که از عاشورا باقی مانده کاملاً روشن است . متونی وجود دارد که حضرت سیدالشهداء(ع ) بر طبق آن ها، اهداف خود را روشن کرده است خرافاتی در جامعه شیوع پیدا کرده بوده که آن حضرت قصد تغییر آن ها را داشته و اصلاحاتی را مدّ نظر داشته است که می توان از آن به امر به معروف و نهی از منکر یا به اصطلاح سیاسی از آن به اصلاحات اجتماعی تعبیر کرد. می توان گفت : حقوق انسانی در جامعهء عصر آن حضرت، توسط رژیم اموی مورد غفلت و انکار قرار گرفته بود، احکام اسلامی در روابط اجتماعی مورد توجه قرار نمی گرفت و حکومت به صورت وراثتی در دست یک طبقهء اشراف قرار گرفته بود، در توزیع بیت المال نیز قرابت های قومی و خانوادگی به جای لیاقت و شایستگی های فردی لحاظ می شد. از لحاظ سیاسی هم حکومت درصدد دفاع از حقوق افراد نبود بلکه حقوق عمومی را انکار می کرد. ارزش حاکمی که در جامعه رواج داشت ، تملّق گویی و چاپلوسی بود. از این رو، حضرت سیدالشهداء(ع ) برای امر به معروف و نهی از منکر و اصلاحات اجتماعی دست به قیام زدند.
حضرت سیدالشهداء(ع ) قیام مسلحانه نکردند، دیگران ایشان را به شهادت رساندند و میان این دو، تفاوت بسیار است . خود آن حضرت نیز در تعبیراتشان فرموده اند که من شورش نکرده ام و یاغی نیستم . قیام مسلحانه را یک یاغی و شورشی به پا می کند، حضرت إنذار و نصیحت داشتند، برای امّت اسلامی ، خیرخواهی داشتند. ایشان شریف ترین فرد باقی مانده از خاندان پیامبر(ص )، اولی و احق ّ نسبت به حکومت و دل سوزتر از بقیه نسبت به دین آباء و اجدادی خود بودند، خاندانشان نیز در جان نثاری برای اسلام از همه پیش قدم تر بود. بنابراین ، طبیعی بود که حق نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر داشته باشند، ولی شمشیر بلند نکرده و هیچ کس را نکشتند، اما آن ها حضرت سیدالشهداء(ع ) و حضور ایشان را تحمل نمی کردند تا این که ایشان را کشتند. بنابراین ، باید فرق واضحی بگذاریم بین گروهی که خروج می کند و هر چه را سر راهش است اعم ّ از بزرگ و کوچک ، مرد و زن را به قتل می رساند و گروهی که ناصح است و خیرخواهی دارد و می خواهد روابط فاسد جامعه را به صلاح آورد، اما دیگران آن ها را تحمل نمی کنند و به رویشان شمشیر می کشند.
شعایر و مناسکی که در ایام محرم به کار می رود، بخشی از مجموعه آداب و رسومی است که در کل ّ جامعهء دینی همراه با مراسم اعیاد و سوگواری ها به کار می رود و کارکرد آن بخشی از کارکرد کل ّ آداب و مناسک و شعایر دینی است . آداب و رسوم مربوط به ایام محرم ، به خصوص تاسوعا و عاشورا، دارای ابعاد متعدّدی است و کارکرد متعدّدی دارد: مثلاً اعمال دینی از قبیل نمازخوانی ، حضور در جماعت ، وضوداری ، ریش گذاری ، پوشیدگی ، یادآوری نام خدا، توسل به ارواح اولیای دین ، و تلاش برای قرب به خدا، تحصیل رضا و طلب حلال و رعایت مسائل مربوط به مَحرم و نامَحرم ، که در شریعت مطرح است ، در این ایام به طور محسوسی برجسته می شود. تجارب روزمره ما نشان می دهد که در این ایام ، مردم اصرار دارند نماز صبح شان قضا نشود، آب که می خورند تعمد دارند نام حضرت سیدالشهداء(ع ) را به زبان بیاورند. بنابراین ، به یک تعبیر، می توان گفت که محرّم موجب بازیابی هویت دینی ما است افراد سعی می کنند هویت دینی خود را باز یابند و یا مجدداً آن را بازآفرینی کنند علاوه بر این که باطنشان دینی است ، ظاهرشان را هم شریعت فرابگیرد و نمود اجتماعی پیدا کند.
از نظر اخلاقی ، محرّم و تاسوعا و عاشورا کارکرد مثبتی برای جامعه دارد، از جمله ، کارکرد محسوس رشد جنبه های عاطفی افراد جامعه و انگیزه های دگرخواهانه . نوع رفتار ما در مجالس ، حالت رسمی خشک ، سرد و البته احترام آمیز دارد. ولی در مجالس حضرت سیدالشهداء و مجالس سینه زنی ، و نوحه خوانی امام حسین (ع )، رفتارهای ما صمیمی و غیر رسمی می شود، در غذا، در چای ، در آب ، ما نوعاً دیگران را مقدم می داریم و انگیزه های غیرخواهانه و فراموش کردن خود و خودیت ما، نمود پیدا می کند. در نتیجه این نوع رفتارها، جنبه های عاطفی افراد شرکت کننده در آن مراسم تقویت می شود و هم سازی عمومی و انسجام و یکپارچگی بیش تری پدید می آید. کارکردهای اخلاقی برای دوام و بقاء حیات اجتماعی ما فوق العاده مهم ّاند. اما کارکرد اجتماعی و جامعه شناختی محرّم و صفر آن است که افراد را به شیوه خاصی جامعه پذیر می کند، آموزش های دین خواهانه غیررسمی به فرزندان ما می دهد، بچه ها از شب اول محرّم ، لباس مشکی می پوشند و به سینه زنی می روند، شعار می دهند، عَلَم بر می دارند، در دسته جات شرکت می کنند و بدین ترتیب نسل جدید، اجتماعی و جامعه پذیر می شود. علاوه بر این ، محرّم زمینهء توبهء افراد فاسد و مفسد را فراهم می کند، افراد ناسازگار را سازگار می کند، افراد نابهنجار را بهنجار می کند و بزهکار و منحرف را اصلاح می کند، بعضی ها در عزای سیدالشهداء(ع )، قسم می خورند و توبه می کنند و می بینیم که مجرم ، فاسق و فاسد تغییر رفتار می دهند. بنابراین از نظر اجتماعی ، این ایام و این مراسم ، موجب بهنجار شدن و جامعه پذیر شدن افراد می شود، انسان ها الگوها و هنجارهای جامعه دینی را فرا می گیرند و در این ایّام ممارست می کنند. از نظر حقوقی ، نرخ آسیب های اجتماعی به طور معمول در این ایّام کاهش محسوسی می یابد. آن مقداری که اطلاعات و ارقام به ما می گوید، مثلاً، آمار طلاق در این ایّام به طور قاطع فروکش می کند، آمار جرم و جنایت و دزدی و بزهکاری در سطح جامعه تقلیل پیدا می کند.
از نظر فرهنگی نیز، چیز محسوسی که در بدو امر می توان دید این است که با آمدن ماه محرم ، بلافاصله نمادها و نشانه ها و علایم حرمت گذاری و بزرگ داشت شهدای عاشورا بر در و دیوار شهرها و روستاها ظاهر می شود و این ، اختصاص به اماکن دولتی ندارد، بلکه بر در خانه های افراد نیز پرچم عزا نصب می شود و افراد لباس مشکی می پوشند و همهء آنچه که نماد این ماه محسوب می شود و بزرگ داشت و احترام به واقعهء عاشورا تلقّی می شود از در و دیوار جامعه نمایان می شود چنان که گویی ، این مصیبت فردی و شخصی افراد جامعه است و به شخص آن ها ربط دارد. همه سعی می کنند با مال و جان و وقت و تغییر آرایش و رفتار، در چنین مراسمی سهیم باشند و بگویند که ما هم آماده احیای سنت های دینی هستیم .
در این ایام ، علاوه بر رسم ها و نمادها، ارزش های سیاسی نظیر آزادی خواهی و آزاد زیستن نیز تقویت می شود، مثلاً، این فرمایش حضرت سیدالشهداء(ع ) که ان لم یکن لکم دین و کنتم لاتخافون المعاد فکونوا احراراً فی دنیاکم دائم به ذاکرهء جامعه می آید، از ناخودآگاه افراد جامعه به اذهان آن ها آورده می شود و تأکید می گردد. روحیهء عزّت و دلاوری تلقین اجتماعی می شود. امامت خواهی به عنوان ارزشی دیگر نیز این چنین است . دیگر ارزش ها هم که معمولاً در روزمرّگی زندگی ما مورد غفلت قرار گرفته است مجدداً به ذاکرهء جامعه می آید و تقویت و تثبیت می شود. دوست داشتن امامان (ع ) که از زشتی بری ّاند، عدل دوستی ، تنفّر از طاغوت و نظام های ظالمانهء طاغوتی ، ظلم ستیزی و مبارزه با حاکمان و حکومت های نامشروع و هم چنین ترویج احکام اسلامی در خودآگاهی افراد تلقین می شود و در باورهای آن ها نفوذ می کند. ترغیب و تهییج گرایش عمومی به سوی یک نظام اجتماعی عادلانه و متوازن که همهء اقشار و اقوام به طور برابر و متساوی بتوانند از منابع و مواهب خداوندی آن استفاده کنند از جملهء کارکرد فرهنگی دیگر تاسوعا و عاشورا و محرّم است .
از نظر اقتصادی هم می بینیم که طیف وسیعی از جامعه درگیر نقل و انتقال مربوط به تغذیه و تدارک سوگواران می شوند. در هر محله ، و شهر و استان ، داد و ستدهای وسیعی صورت می گیرد. طیف وسیعی از اقشار جامعه در قالب آشپز، کمک آشپز، شوینده و نظافت گر و مانند آن به فعالیت می پردازند. فروش مواد غذایی و کالاهای ویژهء این ایام در بازار رونق پیدا می کند، مشاغل ویژهء تولید و توزیع لباس ها و آلات و ادوات ِ اغذیه و اشربه ، ظروف آشپزخانه ، آب ، چای ، شربت و زنجیر و عَلَم و سِنج و طبل و دُهُل و پرچم و سربند و امثال آن رونق پیدا می کند. بنابراین ، از نظر اقتصادی نیز، بخش وسیعی از جامعه ، مهیّا و تجهیز می شوند تا بتوانند این مراسم را تدارک کنند. در واقع در این ایّام یک تدارک جمعی ملی صورت می گیرد.
از نظر سیاسی ، به خصوص در نیم قرن اخیر، محرّم و صفر و تاسوعا و عاشورا، نقش فوق العاده مؤثری در شکل دهی یک ایدئولوژی قدرتمند برای گروه های اسلام گرا ایفاء کرده است . این ایدئولوژی دو بخش دارد:
1. یک بخش این ایدئولوژی ظلم ستیز، عبارتست از کنار گذاشتن تقیّه و جواز شورش و طغیان علیه نظام جور شاهنشاهی .
2. و بخش دیگر آن عبارت است از انحصار مشروعیّت حاکمیت سیاسی در الگوها و اسوه های علمی و اخلاقی جامعه که امروزه از آن به ولایت فقیهان عادل ، ولایت اسلام شناسان عادل و ولایت أئمّه عدول تعبیر می کنیم .
این ایدئولوژی ، مرهون تاسوعا و عاشوراست . اگر دقت کنیم ، در دوران انقلاب بیش از همه در ایّام تظاهرات تاسوعا و عاشورا بود که مردم اعلام و تأکید کردند که رژیم شاهنشاهی مردود و شاه معزول است . به عبارت دیگر، تاسوعا و عاشورا توانست برای گروه اسلام گرا، یک تفوّق و برتری مشروعیّت، نسبت به دیگر دسته جات سیاسی به بار آورد و برای آنان حقانیت ایجاد کند حقانیت استفاده از قدرت یعنی فقط جناح اسلام گرا باید در جامعه ما قدرت داشته باشد. جناح کمونیست ، ملی گرا و لامذهب را نشاید که تفوق و تسلط سیاسی بر گروهی داشته باشند، که امام و سیّد و سالار و مقتدای آن ها امام حسین (ع ) است .
در بحث روابط بین الملل نیز، کارکردی که محرّم و صفر داشته و دارد، تقلیل ستیزهای قومی و قوم مدارانه در درون امّت اسلامی و جوامع شیعی می باشد. البته ، این کارکرد را در درون کشور کم تر می بینیم ، اما در خارج از کشور به طور محسوسی مشاهده می کنیم. مثلاً در یک مسجد واقع در منچستر، یا هامبورگ و یا واشنگتن افراد شیعی ، پاکستانی ، هندی ، عرب ، ایرانی ، مالزیایی و اخیراً اروپایی در کنار هم می نشینند و همه ذکر واحدی دارند: حسین جان . دست های همهء این ها به یک سمت دراز می شود: همه به سینه می زنند، همه با هم غذا می خورند و دست همدیگر را به گرمی می فشارند و برای هم آرزوی سلامتی و توفیق می کنند. و این امور برای تداوم جامعه شیعی در کل ّ، کارکرد حیاتی دارد.
در مجموع ، اگر بخواهیم موارد ذکر شده را به بیانی دیگر جمع بندی کنیم ، محرّم دو کار مرتبط با هم و فوق العاده مهم انجام می دهد. یکی از آن ها، تخلیهء درونی سوگواران از آلام ، مصایب ، تشویش ها، دغدغه ها و حزن های نامحسوس ، مخفی و پنهان است . سوگواران همه مصائب و اندوه خود را به پای آلام و مصایب حسین بن علی (ع ) می ریزند و آن ها را تخلیه می کنند، می شویند و پاک می کنند. لازمهء این تخلیه چیست؟ قطعاً تجدید حیاتی دیگر، طراوتی دیگر، سرزندگی ای دیگر، شادابی ، نشاط ، خوش بینی و امید به زندگی ای دیگر که همهء افراد جامعه سوگوار دریافت می کنند. بنابراین ، می بینیم که پس از تاسوعا و عاشورا، نشاط و امید به زندگی و سرزندگی افراد إرتقاء می یابد انسان های سوگوار به درستی تلقین شده اند که آینده از آن مؤمنان و موحدان و یاران امام حسین (ع ) است . پس تاسوعا و عاشورا و عزاداری بر امام حسین (ع ) همهء ما را به هم پیوند می دهد و نسبت به آینده خوش بین می کند و مصایب و آلام ما را پایین می آورد و از بین می برد، و ما را انسان هایی سالم ، امیدوار و متحّد می سازد.