ماهان شبکه ایرانیان

رسالت ذاکران

برگزاری همایش ها و یادواره ها، یا برای احیای یک امر فراموش شده است، مثل زکات، امر به معروف و نهی از منکر، تعاون; یا برای زدودن یک پدیده نامناسب و مقابله با یک معضل اجتماعی و مشکل عمومی، مثل بیکاری، اعتیاد، تهاجم فرهنگی و یا برای تصحیح و توجیه و جهت صحیح دادن و به کمال رساندن یک مساله است .

بایدها ونبایدها در مداحی اهل بیت علیهم السلام

برگزاری همایش ها و یادواره ها، یا برای احیای یک امر فراموش شده است، مثل زکات، امر به معروف و نهی از منکر، تعاون; یا برای زدودن یک پدیده نامناسب و مقابله با یک معضل اجتماعی و مشکل عمومی، مثل بیکاری، اعتیاد، تهاجم فرهنگی و یا برای تصحیح و توجیه و جهت صحیح دادن و به کمال رساندن یک مساله است .

همایشی که در گرامی داشت مداحان نمونه و یادواره پیش کسوتان مداحی و مرثیه خوانی و رهیافت شیوه های متین و مفید و مثبت در امر مداحی است، از این قبیل است; تا این حرکت مقدس دینی در جامعه ما، در مسیری سازنده تر و به دور از پیرایه ها و نقاط ضعف پیش برود .

جایگاه والای مداحی

می توان از عظم ترین دستاوردهای نهضت عاشورا، پدیده «وعظ » و «مرثیه خوانی » را به شمار آورد که به توصیه اهل بیت علیهم السلام و به قصد زنده نگهداشتن پیام عاشورا و درس های بزرگ آن حماسه، برپا شده و می شود; منبری به وسعت جهان و در درازای تاریخ، زیرنام مقدس «اباعبدالله الحسین علیه السلام » . که بیان دین و تعظیم شعائر و تکریم اسوه های دین باوری، جهاد و شهادت، از آثار آن است .

در سایه این مجالس و محافل، هم پایه های اعتقادات دینی مردم استوار می شود، هم عواطف مردم با «آل الله » پیوندی مستحکم می یابد و هم آگاه سازی جامعه نسبت به تکالیف دینی و اجتماعی، تقویت می شود .

وقتی امام صادق علیه السلام می فرماید: حمد و سپاس خدایی راکه در میان مردم، کسانی را قرار داد که به سوی ما می آیند و ما را مدح می کنند و برای ما مرثیه می خوانند; «الحمد لله الذی جعل فی الناس من یفد الینا و یمدحنا و یرثی لنا» (1) این، نشان دهنده جایگاه «زیارت » ، «مدح » و «مرثیه » در فرهنگ شیعی و در راستای احیای فرهنگ اهل بیت علیهم السلام است .

عملکرد مقدس مداحان و مرثیه خوانان، به خدا، رسول، پیامبران، صالحان، فرشتگان و کروبیان می رسد; چرا که «مداح » اهل بیت، خدای متعال است . سوگوار شهدای کربلا و امام حسین علیه السلام، همه پیامبران الهی و حضرت رسول و ائمه معصومین علیهم السلام بوده اند . پیش کسوت مداحان و مرثیه سرایان اهل بیت، کسانی همچون: فرزدق، دعبل، کمیت، سید حمیری، عبدکوفی و . . . بوده اند .

لباس فاخر مداحی اهل بیت، زیبنده قامت خالص مردانی است که با ایمان، عقیده، عشق و دلدادگی، زبان و حنجره و دل و جان خویش را وقف خاندان عصمت می کنند .

بسیاری از مردم هم از رهگذر مجالس سوگواری و محافل مرثیه خوانی، به شجره طیبه دین، قرآن و عترت وصل می شوند .

این که مردم، جذب مداحان شده اند و می شوند، هم موهبتی عظیم برای آنان است و هم بارسنگین و رسالتی حساس را بر دوش آنان می گذارد .

از آنجا که عشق و ولای اهل بیت و پیوند جوانان و نوجوانان ما با خاندان عصمت، تا حد زیادی آنان را در برابر مفاسد و تهاجم فرهنگی و دین گریزی بیمه و مصون می کند، ضروری است که به این مساله مهم، جدی تر نگریسته شود .

و از آنجا که اشعار مدح و مرثیه، در یک جامعه دین باور به «فرهنگ دینی » تبدیل می شود، تصمیم و هدایت و پاکسازی و آفت زدایی از این موضوع مهم دینی، بسیار ضروری می نماید .

ضرورت نقد و بازنگری

جهت سالم ماندن هر فرد یا مجموعه ای، نقد، بررسی و ارزیابی، ضروری است . نقشی که مداحان در بعد اعتقادی و دینی مردم دارند، این «نقد» را ضروری تر می سازد .

«مداحی » یک هنر مهم است و در آن، تنها حنجره خوب و صدای زیبا نیست که کارساز است، بلکه فکر، باور، اخلاق، منش و شخصیت خود مداح هم سهمی عظیم دارد .

نارسایی هایی که در این زمینه وجود دارد، گاهی جنبه شکلی و ظاهری است و به مسائلی همچون: صدا، آهنگ، دستگاه های موسیقی، ابزار صوتی، نوع خواندن ها، نوع مجالس و محافل، کیفیت دعوت و پذیرفتن دعوت، پیش شرطهای مالی و مادی و . . . مربوط می شود و گاهی هم جنبه محتوایی دارد .

در این محور، دقت روی استحکام و درستی و غنا و ارزشمندی محتوای اشعار، استواری متن شعر، صحت و اعتبار حرف های مطرح شده، خصلت های شخصی و رفتار و اخلاق خصوصی مداح و این گونه مسائل مطرح است; که شاید مناسب نباشد که این محورها خیلی باز شود . زیرا برای اهل درک، اشارات را همین اندازه کافی است .

کاری به این عظمت، وسعت و قداست، اگر از ناخالصی ها، دروغ ها، انحراف ها و احیانا بدعت ها مبرا نباشد، هم خوبی های فراوان این حرفه عاشقانه را از بین می برد و تحت الشعاع ضعف ها قرار می دهد، و هم وجود برخی عناصر دنیا طلب و ناصالح در این مجموعه عظیم ایمانی، اخلاصی و ولایی، آبروی پاکان و صالحان و شایستگان را ضایع می کند .

گریاندن به هر بهانه و با هر حرف و نقلی، راست یا دروغ، مستند یا بی سند، در شان مداحان متعهد نیست که گاهی محتوای برخی از سروده ها هم، ذلت آور برای اهل بیت است; دودمانی که مظهر غیرت خدا و عزت دین اند، نباید به صورت حقیر، زبون و خوار مطرح شوند!

در این زمینه، نقل مطلبی از زبان مرحوم محدث قمی بسیار به جاست . وی می نویسد:

«سزاوار است انسان - بویژه ذاکران و مرثیه خوانان - از ذکر آنچه که اشعار به ذلت اهل بیت علیهم السلام دارد، پرهیز کنند، خصوصا در باره امام حسین علیه السلام و اهل بیت او; چرا که او فرمود: «هیهات منا الذله » . (2)

مرحوم میرزا حسین نوری در «دارالسلام » داستانی دارد که خلاصه اش این است:

یکی از سادات تعزیه خوان، خواب دید که قیامت بر پا شده و مردم در وحشتی عجیب به سر می برند و هرکس گرفتار خود است و ماموران الهی مردم را پای حساب گسیل می دارند و همراه هرکس، دو مامور (سائق و شهید) است . . . تا آن که ما را به جایگاه حساب بردند .

منبر بلندی بود، با پله های بسیار که بر بالای آن حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم نشسته بود و پله پایین تر، حضرت علی علیه السلام و مشغول حسابرسی مردم بود . همه در برابر او به صف ایستاده بودند .

نوبت به من که رسید، با عتاب و توبیخ به من چنین خطاب فرمود: «چرا فرزندم حسین علیه السلام را با ذلت یاد کردی؟» مانده بودم که چه جواب دهم! ناچار انکار کردم . به مجرد انکار، دردی را در بازوی خویش حس کردم . گویا میخی بود که به آن فرو کرده باشند . به کنار خود نگاه کردم، مردی را دیدم که طوماری در دست داشت، آن را به من داد و گفت: «بخوان!» باز کردم، دیدم صورت و لیست همه مجالس و منبرها و مشروح حرف هایی که در مجالس گفته ام، با ذکر این که کی و کجا بوده است، بیان شده و حتی آن صحبت های ذلت بار که آن حضرت پرسید و من انکار کردم در آن است . . .

آن خواب وحشتناک، سبب شد آن سید، آن شغل را رها کند و گفت: «خود را شایسته آن کار و قیام به شرایط آن نمی بینم .»

سید حمیری که از شاعران برجسته شیعی و مرثیه سرایان پر ارج حماسه عاشوراست، روزی با جعفر بن عفان طایی بود . سیدحمیری به وی گفت: وای برتو! درباره اهل بیت، چنین شعر می گویی:

ما بال بیتکم تخرب سقفه

و ثیابکم من ارذل الاثواب

«خانه شما را چه شده است که سقفش خراب شده است و جامه هایتان از پست ترین جامه هاست!»

جعفر بن عفان نتوانست آن را انکار کند .

سید حمیری گفت: اگر توانایی مدح شایسته و خوب نداری، ساکت باش! آیا آل محمدصلی الله علیه وآله وسلم را این گونه وصف می کنند!؟ ولی من تو را معذور می دانم; طبع و میزان درک و نهایت فهم تو همین قدر است . اما من چیزی را در باره اهل بیت علیهم السلام گفته ام که عار و ننگ مدح تو را از بین ببرد و آن، این است:

اقسم بالله و آلائه

والمرء عما قال مسؤول . . .

«سوگند به خدا و نعمت هایش! همانا انسان مسئول چیزی است که می گوید .

به راستی که علی بن ابیطالب، بر تقوا و نیکی سرشته است .

او امام هدایتگری است که بر همه امت برتری دارد .

هم سخن حق می گوید و هم بحق، داوری می کند و هرگز باطل ها او را مشغول نمی سازد .

وی در حالی به جنگ و نبرد می شتافت که در کف او شمشیری بران و صیقل خورده بود .

به شیری می ماند که از بیشه درآمده و در میان فرزندان خود به راه افتاده است .

او همان بزرگ مردی است که در یک شب، میکائیل و جبرئیل بر او تحیت و سلام دادند .

میکائیل، همراه هزار فرشته و جبرئیل در میان هزار فرشته، در حالی که اسرافیل هم در پی آنان بود .

در شب بدر، به یاری پیامبر خدا فرود آمدند، گویا «طیر ابابیل » بودند - که بر سر سپاه ابرهه فرود آمدند - و چون نزد آن حضرت آمدند، از روی تکریم و بزرگداشت، بر او سلام کردند .» (3)

آری . . . در باره این خاندان، این گونه باید شعر گفت . ای جعفر! شعر تو برای افراد فرومایه و ناتوان خوب است .

جعفر بن عفان سر او را بوسید و با ادب و احترام گفت: «به خدا قسم ای اباهاشم! تو سرور و سرآمد و سالاری، و ما دنباله رو و پیرویم .»

برخی از کاستی ها

1 . بدعت ها

شیوه های عزاداری و مرثیه خوانی، گاهی از قالب سنتی بیرون می آید و به اسم نوآوری و جذابیت، بدعت هایی وارد آن می شود و نتیجه اش، گرچه جذب طیفی از جوانان و مخاطبان است، ولی پایگاه مردمی این سنت دینی را سست کرده و کسانی را دفع می کند .

2 . تحریف ها

از عمده ترین ضعف ها، تحریف حقایق تاریخی، سیمای حوادث و چهره معصومین و اهل بیت علیهم السلام است .

گاهی کسانی به عمد و برای اغراض خاص، دست به تحریف می زنند; گاهی هم ندانسته و بی اطلاع، از مطالب تحریف شده استفاده و آنها را بازگو می کنند و در نتیجه، به فرهنگ عمومی جامعه و باورهای دینی مردم سرایت می دهند .

3 . آهنگ های مبتذل

وارد ساختن آهنگ و موسیقی به دستگاه عزاداری امام حسین علیه السلام، از قداست و موقعیت آن می کاهد . هرچند وسایلی چون طبل، سنج و نی، از دیرباز در این گونه مراسم و تعزیه ها بوده است، لیکن کاربرد آنها یادآور میدان رزم و صحنه جنگ در عاشورا است; اما آنچه در این اواخر وارد این جریان مقدس شده است، با فرهنگ عزای حسینی مناسبت و سنخیتی نداشته، حتی افکار و توجه عمومی را بیش از محتوا و دورنمایه عزاداری و سوگ، به شکل ها و ظواهر و نمادها معطوف ساخته است .

4 . پیش شرطهای مالی و . . .

محبان اهل بیت و بانیان مجالس حسینی، از دیرباز به عنوان گوشه ای از ارادت و عشق به ساحت اهل بیت عصمت علیهم السلام از بذل مال و تامین هزینه محافل عاشورایی مضایقه نداشتند . پرداخت وجه به واعظان و مداحان و مرثیه خوانان هم گوشه ای از این هزینه های عاشورایی است .

از سویی، مناعت طبع و بزرگواری اهل منبر و ذاکران حسینی، این پرداخت ها و دریافت ها را در هاله ای از شرم و عفاف و احترام نگه می دارد; لیکن تبدیل شدن این فرهنگ به نوعی کسب و کار سودآور و تعیین پیش شرطها و پیش پرداخت های مالی و نرخ گذاری ها و امثال این گونه امور، هم به وجهه مداحان لطمه می زند، هم از معنویت امر می کاهد و هم موجب حرف و حدیث های فراوان در پشت سر می شود!

5 . عدم صلاحیت اخلاقی

در میان مداحان، گاهی کسانی پیدا می شوند که از نظر اخلاقی و پاکی نگاه ومهذب بودن رفتار و برخورد، در حد «ذاکر امام حسین علیه السلام » و «مداح اهل بیت علیهم السلام » نیستند، بلکه آلودگی هایی دارند که دامن پاکان و خوش نامان را هم می گیرد و خوبان را هم بدنام می سازد .

البته تعیین حدود و شرایط و بایستگی هایی برای آنان که به این کار می پردازند و برخورد با ناصالحان، می تواند گامی در حفظ کرامت و قداست تلاشگران صادق و صالح این وادی باشد .

6 . ذلیل نمایی ها

برخی از انواع مرثیه خوانی ها، با عزت و کرامت خاندان پیامبر ناسازگار است و بعضی مرثیه خوانان به خاطر اشک گرفتن از مستمعان، می کوشند وضع ائمه و اهل بیت علیهم السلام و حرف ها و رفتارهای آنان را هرچه جان گدازتر و سوزناک تر مطرح کنند . که این کار، گاهی به ذلیل و خوار نشان دادن اولیای بزرگوار الهی منتهی می شود!

7 . ریا و تظاهر

آنچه برای سوگواری و مرثیه خوانی ارزش آفرین است، صداقت و معنویت است . وجود تعارض بین «بود» و «نمود» و «حرف » و «عمل » در بین مداحان، مثل هر قشر و گروه دیگر، هم از ارزش و اجر و معنویت کارشان می کاهد و هم آنان را از چشم ها و دل ها می اندازد .

مکتب حسینی، پذیرای صادقان خالص است، نه ریاکاران متظاهر! از این جهت، مداحی را نباید به وسیله ای برای مرید پروری تبدیل کرد و از احساسات پاک و عواطف زلال محبان اهل بیت، به نفع موقعیت و محبوبیت شخصی بهره گرفت .

چاپ «کارت ویزیت » با شیوه های تبلیغاتی و به اصطلاح، امکانات خوب و قیمت مناسب و عکس های آن چنانی، دور از ساحت مقدس مداحی است .

8 . تبدیل عشق به شغل

بی شک ترویج «فرهنگ مدح و مرثیه » از سوی امامان شیعه، برای حفظ و اشاعه فرهنگ اهل بیت در سایه پیوند روحی و عاطفی پیروان این خاندان بوده است . و گریستن بر مظلومیت این خاندان و برگزاری مجالس سوگواری، بعد ضد ستم را در شیعه تقویت می کند . حال، اگر اشک و گریه و عزاداری، به چیز مستقلی تبدیل شود که نه تنها آن اثر و انگیزه نخست را نداشته باشد، بلکه نوعی شکل گرایی، اشباع کاذب نیازهای روحی، جمع کردن مشتری و مرید، اجرای نمایش های سرگرم کننده و جذاب، تخلیه غرایز جوانان و . . . شود، با هدف اصلی آن فاصله گرفته است! راستی، سوختن در داغ و مصیبت و مظلومیت «آل الله » کجا و شلوغ کاری و هیاهو و سروصداهای بی سوز و اشک کجا؟

اگر گاهی کتاب «حماسه حسینی » - اثر شهید مطهری، که در بردارنده آگاهی بخشی هایی نسبت به عاشورا و افشای برخی دروغ ها و تحریف ها و نقد برخی شیوه هاست - مورد تحریم بعضی ها قرار می گیرد که نانشان در دروغ و هیاهو و تحریف و ذلیل نمایی نسبت به ساحت ائمه است، جای شگفتی نیست .

9 . کمرنگ شدن وعظ و منبر

مجالس حسینی پیوسته این برکت را داشته است که شیفتگان اباعبدالله و اهل بیت علیهم السلام، با معارف دین، احکام شرع، حلال و حرام، سنت های اسلامی، تفسیر قرآن، روایات معصومین و آموزه های مکتب آشنا می شدند و آنان که اهل این گونه مجالس بودند، هم تعبد و دینداری شان بالا بود و هم دین شناسی و سطح آگاهی های اسلامی شان .

اگر رونق گیری کار مداحان، سبب شود که وعظ و منبر و توجه به تبلیغات اسلامی کم رنگ شود، یک «ضایعه » است! زمانی این هنر، با سینه زنی و پیشخوانی، مجلس را آماده می ساخت تا حاضران، از وعظ و منبر استفاده کنند . بانیان محافل حسینی هم، چنین دیدی داشتند و این گونه برنامه ریزی می کردند . اگر آنچه گوشه و کنار دیده می شود و رو به گسترش است، باب و رایج شود، یعنی در حاشیه قرار گرفتن منبر و وعظ و گاهی حذف مبلغ دینی از مراسم و اکتفا به مداح; این، محروم ساختن شیعیان سیدالشهداءعلیه السلام از آموزش معارف والای دینی است که قطعا خود اباعبدالله علیه السلام هم به آن راضی نیست .

گاهی جوانان و اهل محل، در اطراف مجلس و مسجد می چرخند تا منبر تمام شود و مداح بیاید و یا در زمان سخنرانی واعظ، مجلس خوب است و هنگام مداحی، ازدحام و غلغله جمعیت . به راستی این نشانه چیست؟

آیا فاصله گرفتن از روح تعالیم ائمه در باره عزاداری و مرثیه خوانی و یاد کرد اهل بیت و عاشورا نیست؟

همه بزرگان دین، جایگزینی «مداحی و مرثیه خوانی » را به جای «منبر وعظ و تبلیغات و بیان احکام » ، هشداری از یک آفت و ضایعه می دانند . خوب است این هشدارها جدی گرفته شود; اگر رواج نوارها و سی دی های مداحان، جای فکر و مطالعه و جلسات مذهبی و آموختن و رشد کمی و کیفی در قلمرو «معرفت دینی » را بگیرد، جای تامل است!

10 . تحت الشعاع قرار گرفتن عاشورا

از کاستی هایی که در برخی مجالس سوگواری دیده می شود، آن است که نام اهل بیت و مظلومیت شهدای کربلا، تحت الشعاع شخص متوفا قرار می گیرد که مجلس به یاد آنهاست . از سنن ارجمند پیشین، آن بوده که تحمل هر داغ و مصیبت را، با یادکردی از مصائب اهل بیت علیهم السلام، آسان می ساختند و با گریزی به کربلا، که با تعبیر «لایوم کیومک یا اباعبدالله » انجام می شد و مجالس فاتحه و یاد بود و مجلس شهید، تبدیل به مجلس عاشورایی می شد .

افراط برخی مداحان، کار را به جایی می رساند که همه داغ ها، مصیبت ها، یادکردها، شیون ها، ذکر مناقب و . . . منحصر به مرحومی می شود که مجلس برای اوست و هرچه حرف و حدیث و خواب و رؤیا و خاطره و . . . است، از اوست و یاد کرد مناسب از مصائب خاندان پیامبر نمی شود . «شهدا» نیز گرچه بسیار ارجمند و عزیزند، اما نباید یاد آنها، ائمه و امام حسین علیهم السلام و شهدای کربلا را تحت الشعاع قرار دهد .

11 . سطح نازل اشعار نوحه

سرزدن به کتابفروشی هایی که «کتاب نوحه » عرضه می کنند، نشان از سطحی نگری تهیه کنندگان، ناشران، فروشندگان و مصرف کنندگان این قبیل «کالای فرهنگی » است . گزینش شعرهای سطحی و ضعیف از سوی برخی از افراد بی تخصص و احیانا تجارت پیشه و نشر آن از سوی بعضی ناشران سودجو، این بازار را آشفته تر می سازد .

وقتی علاقه مندان به دکه ها و کتاب فروشی های عرضه کننده این گونه آثار مراجعه می کنند، ناچار از میان «آنچه هست » انتخاب می کنند . اینجاست که رسالت «شاعران مذهبی » و «ناشران دینی » سنگین و حساس می شود; زیرا سودجویی در عرصه ای که به معتقدات و باورهای پیروان اهل بیت علیهم السلام مرتبط می شود، زشت و گناه به شمار می آید .

12 . کلاس های آموزش مداحی

هرچند اصل کار، سودمند و نوعی کار فرهنگی است و مداحان پیوسته باید آموزش ببینند و در ارتقای سطح کار خویش بکوشند; اما به نظر می رسد راه اندازی کلاس های آموزش مداحی، آن هم برای کودکان و نوجوانان، کار حساب شده و وزینی نیست . ابهت کار ذاکران حسینی و شان والای مداحی اهل بیت، ایجاب می کند که حریم این «رسالت » محفوظ بماند و به کاری کودکانه تبدیل نشود .

البته سوق دادن نوجوانان به سمت این گونه برنامه ها، اگر ایجاد پیوند عاطفی و معنوی بین این قشر و عترت پیامبر باشد، بسی ارزنده است; اما نه به قیمتی که عرصه گردان محافل دینی و مجالس عاشورایی، تعدادی نوجوانان احیانا نابالغ باشند و به دلیل نو بودن کار و جذابیت آن، کار مداحان بزرگ و با سابقه و با معرفت و معنویت، از رواج بیفتد .

دریغ است که برخی نوجوانان و جوانان کار و تحصیلات خود را رها کنند و به مداحی به عنوان یک شغل بنگرند! رهبر معظم انقلاب، در سخنی خطاب به مداحان ارجمند - در سال 1367 - فرمودند:

«کسی تصور نکند که این، یک شغل است و همچنان که یک نفر بقال می شود، یا یکی عطار می شود، یکی هم مداح می شود; این چنین نیست!» (4)

پیامدها

نتیجه رواج این گونه کاستی ها و اصلاح نکردن این ضعف ها، اینهاست:

- کاسته شدن و زدوده شدن قداست امر .

- رواج اجناس تقلبی در بازار فراورده های مذهبی .

- بازار سیاه یافتن متاع حقیقت در این آشفته بازار .

- به هم ریختن مرزها و نبودن معیار و ثبات .

- غیر قابل دفاع شدن حق آمیخته با باطل .

- سوختن خالصان صالح به آتش ناصالحان متظاهر .

- رواج دکانداری و کساد صداقت در مرثیه خوانی .

- مشوه شدن چهره های زلال، با ناهنجاری های نالایقان .

- روی آوردن کاسب کارانه به این سنت مقدس و کهن .

- رواج یافتن فرهنگ سطحی و نازل نسبت به حماسه عاشورا .

- گسترش شعرهای سطحی و عوامانه در نوحه ها .

- رواج شکل گرایی و فاصله گرفتن از محتوا .

- کاهش معلومات و معنویات عزاداران .

اینها پیامدهای سوئی است که قطعا ائمه معصومین علیهم السلام و بزرگان دین و دلسوزان فرهنگ شیعی، به آن راضی نیستند و از آن رنج می برند .

راه حل ها و پیشنهادها

نکاتی را باید خود مداحان متعهد و دلسوخته دین و انقلاب رعایت کنند; نکاتی هم باید از سوی مراکز و محافل و نهادهایی که برنامه های مداحی و مجالس دینی دارند، مراعات شود . و البته چون نتیجه مثبت و منفی مداحی خوب و بد، به وجهه اسلام و تشیع و نظام برمی گردد، نظارت و کنترلی هم در جهت حفظ وجهه و حیثیت اسلام و نظام و کشور و تبلیغات دینی و اعتقادات مسلمانان و پیروان اهل بیت، باید وجود داشته باشد .

اما در مجموع، آنچه به صورت پیشنهاد در جهت رفع کاستی ها و بهینه ساختن امر مداحی مطرح می شود، به قرار زیر است:

1 . تلاش خود مداحان در جهت غنای فکری و شعری و محتوایی برنامه ها و ترویج فرهنگ مطالعه و عمق بخشیدن به اطلاعات دینی و تاریخی . جلسات ویژه مداحان و داشتن برنامه های سودمند برای خود آنان در این زمینه، مفید است .

2 . ضابطه مند ساختن کار مداحی و جلسه داری، جهت حفظ حدود و حریم ها و تبیین وظایف و محدوده کار آنان .

3 . مراعات جنبه های خط فکری مداحان و نداشتن افراط و تفریط در گرایش ها و شیوه ها و میدان ندادن به آنانی که با نظام و آرمان شهدا و خط امام و ولایت، مساله و مشکل دارند و به نشر بدبینی کمک می کنند .

4 . کنترل و برخورد نسبت به ناشایستگان و نا اهلان و تنظیم مجوز برای مداحی، بی آنکه این کار حالت دولتی به خود بگیرد و از جنبه مردمی بودن آن کاسته شود; مثل روحانیت که در عین حال که مردمی است و با توده های مؤمنین سر و کار دارد، اما برای تخلفات صنفی و اخلاقی و انحرافات سیاسی و بدعت گذاری و مذهب سازی و تلاش های ضد انقلابی برخی از آنان، «دادگاه ویژه » وجود دارد .

البته چنین کنترل و نظارتی بر عملکرد مداحان و تعیین صلاحیت ها، باید از سوی مرکز و نهادی باشد که هم اهمیت داشته باشد، هم قدرت تشخیص، هم سالم باشد و هم بی غرض .

5 . تلقی مداحی به عنوان یک کار فکری و فرهنگی (سازنده یا سوزنده) و جدی گرفتن این مقوله و کلاس دانستن جلسات عزاداری و مرثیه خوانی، هم از سوی خود مداحان، هم بانیان و دعوت کنندگان، نه در حد صرفا اجرای برنامه ای و گرفتن وجهی و پرداختن نذر و نیازی . شبکه عظیم و گسترده مجالس سوگواری و مداحان متعهد و سالم، می تواند جهت گیری ضد فساد، ضد ظلم، ضد گناه و ضد انحرافات داشته باشد و به عنوان بازوی پرتوان مکتب و زبان گویای ارزش های والای دینی و ولایی، عمل کند .

6 . تجمع های منطقه ای و جلسات هفتگی مداحان، که حاوی تبادل اطلاعات و تجارب و نقد و ارزیابی عملکرد جامعه مداحان و توجیه و ارشاد افراد نوپا و بهره گیری از روحیات و معنویات و مهارت های پیش کسوتان باشد، به قصد آموزش، بالابردن کیفیت کار و اصلاح کاستی ها .

7 . برگزاری همایش های سراسری و راه اندازی «مجمع بزرگ مداحان » و اندیشیدن به نوعی سازماندهی و برخورداری از تشکیلات منسجم و دارای موضع .

پایان سخن را فرازی پرنکته از رهنمودهای مقام معظم رهبری قرار می دهیم که در سال 1368 به مداحان عزیز توصیه فرموده اند:

«باید به تدریج سمت مداحی اهل بیت علیهم السلام - که واقعا یک منصب است - یک ثغوری هم پیدا کند . مداحی اهل بیت که هم مقام والایی دارد و هم تاثیر زیادی در جامعه و در ذهن مردم دارد، باید یک حدودی پیدا کند، که بدانید چه کسی مداح است؟ و مقدمات کار مداحی اش چه قدر است؟ چه قدر شعر می داند؟ چه قدر حفظ است؟ چه قدر می تواند بخواند؟

این خصوصیات را یک مرکزی از مراکز، تایید کند و خود شماها به یک کیفیتی فکر این کار را بکنید; چون این چیزی است که دنیای امروز و نیازهای جامعه امروز، غیر از این را قبول نمی کند . و لذا آن کسانی که این منصب را رسما به عهده می گیرند و لباس مقدس ستایش اهل بیت علیهم السلام را برتن می کنند و مردم آنان را به این عنوان می شناسند، باید خصوصیاتی داشته باشند و مرکزی باشد که اینها را با این خصوصیات تشخیص بدهد و تایید کند .» (5)

به امید هرچه بیشتر بالنده و بی نقص شدن فرهنگ عزاداری و مدیحت پردازی و مرثیه خوانی در جامعه شیعی و ولایی .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان