ردبول ایلوم یکی از مسابقات اصلی عکاسی بینالمللی در زمینه ورزش و ماجراجویی است. دهها هزار عکاس آماتور و حرفهای هر سال وارد این رقابتها میشوند اما تنها چند نفر توسط 53 داور این رقابتها پذیرفته میشوند. 34624 عکس امسال توسط 5646 عکاس از 120 کشور در 11 بخش مختلف وارد این رقابتها شدند.
جایزه اصلی به لورنز هولد برای عکس زیبایش از دوچرخهسوار نمایشی سناد گروسیک در حال عبور از پلی در آلمان رسید. تصاویر چشمنواز دیگر شامل دانیل ووجتیچ به خاطر عکس مبهوتکننده از هواپیماهای جنگنده و ویکتور سوخوروکف از یک پاراگلایدر در حال چرخش به دور یک فانوس دریایی در زمستان رسید. تصاویر زیر را مرور کنید و بهترین را انتخاب کنید.
1- فینالیست نهایی بخش شاهکار، گابلنز از آلمان
وقتی ما از کنار این منظره عبور میکردیم ، سناد و من در حال رفتن به یک صحنهی دیگر در اول صبح بودیم. یک نکتهی آزاردهنده این بود که دریاچه پوشیده از برگهایی بود که از درختان به زمین ریخته بود و به این خاطر انعکاس پل درون آب مشخص نبود. من تلاش کردم با دست این برگها را بردارم. تمام سعی خود را کردم که تا حد ممکن تصویر را نزدیک به آب بردارم تا یک تصویر تمام آینهای را بردارم. پل همانند یک دایره کامل به نظر میرسید و نور هم خیلی خوب بود. وقتی سناد روی پل بود 2-3 بار تلاش کردیم تا این صحنه را بدست آوریم.
2- فینالیست نهایی بخش خلاقیت نو، تالین از استونیا
وقتی یک عکس را در یک کتابفروشی دیدم که انعکاس تصویر عکاس درون چشم سوژه عکس مشخص بود این ایده به نظرم رسید تا چیزی شبیه به آن ایجاد کنم. ما تصمیم گرفتیم تا از گربهی خودم استفاده کنیم. ما از یک صفحه سفید 9×6 متری برای عکسبرداری استفاده کردیم. در جلوی این صفحه اریک ارگو و کریستو اویسمیتز شروع به اجرای حرکات خود کردند. ما چندین تصویر خوب گرفتیم حتی چندین عکس سیاه و سفید برداشتیم اما عکس رنگی از همه بهتر بود.
3- برنده نهایی بخش توالی، بوداپست از مجارستان
من همیشه دلم میخواست یک مسابقه هوایی ردبول را عکاسی کنم و بالاخره این شانس در سال 2015 در مجارستان نصیب من شد. تصمیم گرفتم تا یک عکس متوالی از حرکات هواپیماها را در حالی که تغییر جهت میدهند را بردارم. من همچنین کنجکاو بودم تا ببینم یک عکس چگونه میتواند ارتفاع و سرعت را به نمایش بگذارد. من این عکس را با دوربین نیکون دی3 و لنز 50 میلیمتری برداشتم. من از سرعت دیافراگم 1000/1 برای تثبیت تصویر استفاده کردم.
4- برنده نهایی بخش شاهکار، سنتپترزبورگ از روسیه
یک صبح مهآلود بسیار سرد ما تصمیم گرفتیم تا یک تصویر از پاراگلایدری در کنار فانوسدریایی 40 متری در کنار خلیج فنلاند عکاسی کنیم. یک مه جادویی در اطراف ما قرار داشت اما آنقدر غلیظ بود که میترسیدیم تا نشود از فانوس دریایی عکاسی کنیم. هرچند به زودی برج این فانوس دریایی در افق خود را نمایان کرد. چهار چترباز از روی فانوس دریایی شروع به پرش کردند و من شروع به عکاسی کردم. فقط یک عکس از تعداد زیادی از عکسها کیفیت بالایی داشت. این عکس سیمن لازارف را نشان میداد که در حال پرش بود.
5- برنده نهایی بخش ارتفاع، کوهستان کیتزتاینهورن از اتریش
نیترو اسنوبرد با این ایده به ذهن من آمد تا یک گروه اسنوبردسوار روی تعداد زیادی بادکنک به پرواز دربیایند. جدای از سازماندهی تعداد کافی بادکنک، هلیوم و پرکردن بادکنکها ما همچنین باید مکان درست را نیز پیدا میکردیم. بعد از مشورتهای لازم تصمیم گرفتیم به کوهستان کیتزتاینهورن برویم. جایی که آنها یک سکوی پرش مخصوص درست کردند. یک برآمدگی در وسط صحنه به ما اجازه داد تا دستاندرکارانی که بادکنکها را به آسمان میبردند پنهان کنیم. بعد از چندین تلاش و تنظیم زمانبندی و منظره توانستیم لحظهی درست را پیدا کنیم و نتیجه تمام تلاشهای خود را بگیریم.
6- فینالیست نهایی بخش شاهکار، منطقه مورنارموس از آلمان
من داشتم قدم میزدم تا یک منطقه را برای عکاسی پیدا کنم و از میان باتلاقی در مورنارموس عبور میکردم که این چاله آب بهاری با آبی زلال و رنگهایی زیبا را پیدا کردم. من پیشبینی کردم که عکسی از بالا فوقالعاده خواهد شد و تصمیم گرفتم تا تصویر ورزشی خود را همینجا عکاسی کنم. با این حال هر چقدر نزدیکتر میشدم برف کمتری روی زمین پیدا میشد. وقتی من نهایتاً به آنجا رسیدم یک شوک بزرگ به ما وارد شد هیچ برفی نبود فقط سبزی خیس آنجا بود. من با اسنوبرد سوارمان ماکس هورن صحبت کردم و بحث کردیم تا ببینیم چکار میتوانیم بکنیم و او حرف خود را زد مبنی بر اینکه بدون برف این کار را بکنیم. فکر میکنم ما سه بار قبل از اینکه علفها خشک بشوند و انجام کار غیرممکن بشود، تلاش کردیم. تصویر برخلاف تصوری که من داشتم خوب از کار درآمد اما بدون هیچ برفی در اطراف، این عکس خاصتر شد.
7- فینالیست نهایی بخش ارتفاع، دره پاس از آمریکا
من قبلاً یک ایدهای داشتم در مورد یک سری عکس از اسنوبردهایی که زیر آنها نوری ساطع میشود. وقتی من با سیج کوتسنبرگ ملاقات کردم از اینکه هیچ برفی قابل دسترسی نبود شوکه شده بودیم و سیج یک آدم حرفهای بود و اصلاً پریشان نبود. بعد از چند حرکت دستگرمی او کمکم درخشانتر ظاهر شد. هوا داشت تقریباً تاریک میشد تا عکاسی کنیم و سیگ مطمئن نبود چند تلاش دیگر میتواند انجام بدهد. خوشبختانه در حالی که آفتاب در حال غروب بود سیگ یک پرش فوقالعاده انجام داد و من هم لحظه درست را ثبت کردم.
8- فینالیست نهایی بخش توالی، شهر جارمر از جمهوری چک
رد بول از من خواسته بود تا چندین تصویر را از نمایشگاه هوایی بردارم. هوا ابری بود به همین دلیل عکس نهایی بسیار نمایشی شد. خلبانها همچنین دود را از هواپیماها بیرون دادند و شما میتوانستید رد آنها را ببینید. دوربینی که من برای این عکس استفاده کردم یک نیکون دی5 بود چرا که من فضایی در اختیار نداشتم و میخواستم تصویر داخل هواپیمایی که درون آن نشسته بودم را نیز بردارم.
9- فینالیست نهایی بخش خلاقیت نو، منطقه بروکلین از نیویورک
هیچکس تا حالا یک عکس عجیب ورزشی را از درون اتوموبیلی که دوچرخهسوار روی شیشه جلوی اتوموبیل بود، عکاسی نکرده بود. من میدانستم برای برداشت این تصویر باید به یک نقطه نمادین درون شهر میرفتم. برای من روشن بود که نیویورک با تمام پلها و محلهای مختلفش بهترین نقطه است و چه جایی بهتر از یک تاکسی نیویورکی برای انجام این کار پیدا میشد؟ انتخاب آرون چیس به عنوان دوچرخهسوار کاملاً طبیعی بود. او برای مدتی طولانی دوست من بوده است و یکی از پیشگامان دوچرخهسواری خیابانی بود. یک سال برای آمادهسازی و یک روز کاری، استفاده از چندین نفر و کمی پول لازم بود تا این تصویر گرفته شود. اما من به عکسبرداری ادامه دادم و بعد از 12 بار تلاش بالاخره موفق شدم.
10- فینالیست نهایی بخش شاهکار، منطقه گرمپینز از استرالیا
صخره تایپن در پارک ملی گرمپینز استرالیا دیواری است پر از ماسهسنگهای آویزان با سنگهایی سخت که بالا رفتن از آنها خیلی سخت است. ما از این صخره به مدت 1-2 هفته عکاسی میکردیم. ویز فینرون قصد داشت تا راه دیگری برای عبور از یکی از بهترین مسیرهای دنیا پیدا کند. من وسایل را درون کولهای گذاشتم و کسی را داشتم تا طرف دیگر آن را از روی زمین بکشد و توانستم این صخره عظیم را عکاسی کنم و ویز را در حالی که از دیوار بالا میرفت گیر بیاورم. در میانه راه او از دیوار روی برگرداند تا بتواند استراحت کند. من این صحنه را عکاسی کردم و میدانستم چیز منحصر به فردی را در دنیای صخرهنوردی شکار کردهام.
11- فینالیست نهایی بخش انرژی، ریو دوژانیرو از برزیل
من در حال مسافرت با عدهای از موجسواران برزیلی بودم. در انتهای هر ساحلی که آب به صخرهها برخورد میکرد و یک فواره چرخشی از آب را ایجاد میکرد محل بسیار مناسبی برای موجسواری بود. من که از پایین ساحل در حال عکاسی بودم تا بتوانم این عکسهای انتزاعی را بگیرم تا بعد از عکاسی متوجه حضور رنان در تصویر نشدم. یک معنای دوگانه در این تصور وجود دارد. میتوان آن را به صورت احترامی به قدرت و خروش اقیانوس دید یا میتواند به عنوان تلاشی بر مسخره کردن قدرت طبیعت باشد و نشاندهنده تلاش بیپایان انسان برای کنترل طبیعت باشد.
12- فینالیست نهایی بخش توالی، منطقه ریتالک از کانادا
13- فینالیست نهایی بخش نمای نزدیک، منطقه فونتنبلو از فرانسه
مهمترین وسیله در صخرهنوردی دست و بازوهای شماست. با کمک 2 تخته سفید متوسط در دو طرف تصویر من توانستم روی دستها و انگشتها تمرکز کنم در حالی که صاحب آنها در تاریکی پنهان شده بود. من دلم میخواست تا تماشاگر چیزی بیشتر از دستان ورزشکار (رستم گلمانف) را در این تصویر که رنگ به اندازه تضاد اهمیت نداشت را ببیند.
14- فینالیست نهایی بخش شاهکار، منطقه سیارگو از فیلیپین
یک موج پیچشی خیلی خوب قرار بود که به جزیره سیارگو در فصلی که برای موجسواری نبود برسد. در حالی که همه انتظار تخته موجسواری را داشتند اما به اندازه کافی تخته موجود نبود. آب زیادی به خاطر موجها بود و جزر و مد نیز در اوج خود قرار داشت. من که توسط موجها ضربه میخوردم چند متر عقبتر برده شدم. مانوئل ملیندو در حال پارو زدن به عقب بود تا برروی موجی که من را به عقب زده بود قرار بگیرد. وقتی ما به زیر آب رفتیم من دوربین گوپروی خودم را به سمت او بردم و به عقب شنا کردم تا در محل خوبی قرار بگیرم و کلاً موضوع عکس را فراموش کرده بودم. میدانستم چندین تصویر موجدار خوب گرفتهام اما وقتی این تصویر شگفتآور را درون رایانه دیدم بسیار تعجب کردم.
15- فینالیست نهایی بخش شاهکار، منطقه تیهاپو از پلینزی فرانسه