اجزای سازنده ی سرشت کدام است؟
براساس تحقیقات دو روان پزشک معروف به نام های چس و توماس، ویژگی های سازنده ی سرشت شامل فعالیت های آهنگین ( خوردن، خوابیدن، دفع ادرار و مدفوع) ، میزان فعالیت ( پرتحرکی، کم تحرکی و تحرک معمولی) ، نزدیک شدن- دور شدن ( راحتی در نزدیک شدن به انسان ها یا موقعیت ها) ، انطباق پذیری ( سازگاری با تغییرات) ، آستانه ی پاسخ حسی ( میزان تحریک لازم برای پاسخ دهی) ، خلق غالب ( عواطف و هیجانات مثبت و منفی) ، شدت و عمق خلق ( در زمان خوشحالی، ناراحتی) گستره ی توجه ( میزان توجه ضمن فعالیت و پیگیری) و حواس پرتی( در صورت وجود تحرک خارجی) می شود.
بر اساس ویژگی هایی که در بالا ذکر شد، کودکان از نظر سرشتی به سه گروه کودکان راحت، دشوار و دیرجوش تقسیم می شوند. بیش ترین مشکلات روان شناختی در زندگی آینده ی کودکان دشوار دیده می شود.
کودکان راحت چه ویژگی هایی دارند؟
همان طور که از نام آن ها پیداست، کنترل و مدیریت این گونه کودکان برای والدین آسان و راحت است. کودکان راحت، خوش خلق و خوش رو هستند و کم تر گریه می کنند، از نظر میزان فعالیت، معمولی هستند، نسبت به افراد غریبه و موقعیت های نا آشنا واکنش مثبت نشان می دهند، با تغییرات برنامه ی روزانه به راحتی کنار می آیند، از نظر برنامه خواب، تغذیه و دفع ادرار و مدفوع منظم هستند و در صورتی که خواسته ای داشته باشند یا چیزی را بخواهند، به راحتی والدین می توانند حواس شان را پرت کنند.
حدود چهل درصد شیرخواران ویژگی های کودکان راحت را دارند. تعاملات مادر با شیرخواری که جزء دسته ی کودکان راحت محسوب می شود بسیار مثبت است. مادران این گونه شیرخواران اغلب تمایل زیادی به در آغوش گرفتن و نوازش کردن آن ها دارند و در مقایسه با کودکان دشوار و دیرجوش رسیدگی به این کودکان برای مادر لذت بخش تر است. در حقیقت به دلیل پاسخ مثبت و خوبی که این کودکان به مراقبت های مادر می دهند، مادران برای رسیدگی به آن ها ترغیب می شوند.
در بسیاری از موارد به دلیل پاسخ دهی مناسب مادران به نیازهای شیرخواران راحت، آن ها هم مادر را مورد اعتمادترین موجود اطراف خود می یابند و با حضور مادر احساس امنیت و آرامش می کنند و بدین ترتیب دلبستگی امن در کودکان شکل می گیرد، زیرا در مقابل نیازهای شان به خصوص در سال اول و دوم زندگی پاسخ های مناسب و کافی دریافت می کنند. آن ها دنیای اطراف خود را امن و قابل اعتماد می یابند و در آنان احساس خوبی نسبت به خود و اطرافیان شکل می گیرد، در حقیقت از نظر روان شناختی به وضعیت « من خوبم»، « تو خوبی» می رسند. آن ها در روابط آینده ی خود، در حد مناسب و کافی به دیگران اعتماد می کنند، احساس می کنند همان گونه که او انسان ها را دوست دارد، آن ها نیز او را دوست دارند، یعنی ظرفیت دوست داشتن و دوست داشته شدن مناسبی دارند.
کودکان دشوار چه ویژگی هایی دارند؟
کنترل و مدیریت رفتار کودکان دشوار برای والدین به خصوص مادران آن ها همیشه با چالش های جدی همراه است. کودکان دشوار پر تحرک و بدخلق هستند، زیاد گریه می کنند، نسبت به افراد ناآشنا به شدت حس غریبی نشان می دهند و واکنش منفی دارند، از نظر تغذیه و خواب و دفع ادارا و مدفوع نامنظم هستند، اغلب ریتم خواب درستی ندارند، مثلاً شب ها بیدار و روزها در خواب هستند، نسبت به محرک هایی مانند نور و صدا واکنش شدیدی نشان می دهند، مثلاً با کوچک ترین نور و صدایی از خواب می پرند.
کودکان دشوار در صورتی که خواسته ای داشته باشند، والدین به راحتی نمی توانند حواس شان را پرت کنند و برای خواسته ی خود اصرار شدیدی می کنند، تمایلی ندارند که در آغوش مادر یا سایرین قرار گیرند و حتی وقتی آن ها را در آغوش می گیرند به شدت بی قراری نشان می دهند.
ده درصد کودکان ویژگی های کودکان دشوار را دارند. اغلب مادران این کودکان به دلیل این که در فرآیند مراقبت از آنان دچار ناکامی های مکرر می شوند، انگیزه ی کافی برای رسیدگی به نیازهای آنان را پیدا نمی کنند. بسیاری از این مادران دچار افسردگی و اضطراب می شوند. آن ها از روش های مختلفی برای برقراری ارتباط عاطفی و مراقبت از فرزند خود استفاده می کنند که در اغلب این روش ها ناموفق هستند و نتیجه ی لازم را نمی گیرند، لذا سرخورده می شوند، احساس ناکامی و ناامیدی پیدا می کنند و به دنبال آن دچار احساس افسردگی می شوند. در مواردی به دلیل گریه های زیاد و متناوب این کودکان و پرتحرکی و بدخلقی های آنان، مادران احساس عدم کفایت نسبت به نقش مادری خود پیدا می کنند، چون اغلب از طرف دیگران، به خصوص همسران خود برای عدم رسیدگی کافی به فرزندشان سرزنش می شوند و این چرخه ی معیوب به افزایش احساس اضطراب و افسردگی آن ها کمک می کند.
به دلیل این ویژگی های سرشتی و تعاملات منفی مادر- شیرخوار ممکن است در این کودکان دلبستگی نا امن شکی گیرد؛ یعنی آن ها دنیای اطراف خود را نامطمئن و غیر قابل اعتماد می یابند و احساس منفی نسبت به خود و دیگران در آن ها شکل می گیرد و از نظر روان شناختی ممکن است به وضعیت « من خوب نیستم، تو هم خوب نیستی» برسند. ممکن است تعدادی از کودکان دشوار در دوره ی نوجوانی به افسردگی، سوء مصرف مواد مخدر و استرس های مختلف در زندگی مبتلا و در خانواده کم تر حمایت شوند.
کودکان دیرجوش چه ویژگی هایی دارند؟
این کودکان کم تحرک و بدخلق هستند، معمولاً منزوی و کناره گیرند، آن ها با محیط های اجتماعی مانند مهمانی ها و مهدهای کودک دیر سازگار می شوند، معمولاً در دوست یابی و مهارت های ارتباطی ضعیف هستند، کم رو و خجالتی هستند و اعتماد به نفس پایینی دارند.
پانزده درصد کودکان دارای این ویژگی های شخصیتی و رفتاری هستند. در بسیاری از موارد با توجه به تعاملات مادر- کودک، آن ها دارای دلبستگی نا امن اجتنابی می شوند.
آن ها نیز دنیا را نا امن و غیر قابل اعتماد می یابند، با وجودی که دوست دارند با هم سالان خود ارتباط برقرار کنند، در بسیاری از موارد به خاطر ترس از طرد شدن، از دیگران کناره می گیرند.
اغلب کودکان دیرجوش درسنین بالا دچار انواع اختلالات اضطرابی از جمله اضطراب از مادر می شوند، به شدت به مادر می چسبند و جدا شدن از مادر آن ها را دچار اضطراب شدید می کند.
انواع ترس های مرضی مانند ترس از حیوانات، ترس از تاریکی، تنهای، بلندی و ترس های اجتماعی در این کودکان بیش تر است.
سایر کودکان از نظر سرشتی مختلط اند و مخلوطی از انواع ویژگی هایی شخصیتی کودکان راحت، دشوار و دیرجوش را دارند.
آیا کودکان دشوار بیش تر در معرض انواع کودک آزاری هستند؟
کودکان دشوار به علت داشتن ویژگی های سرشتی مانند پرتحرکی و بی قراری، بدخلقی و گریه های زیاد، عملکرد تکانه ای و عدم پاسخ مناسب به ارتباط عاطفی والدین، بیش تر از کودکان راحت در معرض انواع بدرفتاری قرار می گیرند؛ اما این اصل کلی نیست، ممکن است در بسیاری از خانواده ها کودکان دشوار مورد کودک آزاری قرار نگیرند بلکه بر عکس کودکان راحت بیش تر در معرض بدرفتاری باشند؛ زمینه های محیطی و اجتماعی تسهیل کننده ی بدرفتاری ها نیز بسیار مهم است. معمولاً درباره ی والدین، مادران جوان، فقیر، کم سواد و تک سرپرست بیش تر در معرض خطر بدرفتاری با فرزند شان هستند.
والدینی که خود دلبستگی ناایمن دارند، رفتارهای مبتنی بر کسب استقلال در فرزند شان را به طرد شدن از طرف آنان تعبیر می کنند و احتمال بدرفتاری در این گونه والدین بیش تر می شود، هم چنین والدینی که سبک فرزند پروری مستبندانه دارند و در روش های تربیتی آن ها کنترل و نظم زیاد است و ممکن است بیش تر با کودکان خود بدرفتاری کنند.
بیش تر بدرفتاری ها شامل مو کشیدن، سیلی زدن و پرت کردن اشیا به طرف کودکان و زدن آن ها با وسایل دم دست است. مسلماً در سابقه ی خانوادگی این گونه والدین، انواع بدرفتاری نسبت به آن ها از طرف والدین شان وجود داشته. تصور آن ها بر این است که استفاده از روش های سخت و خشونت بار تربیتی، کمک بیش تری به کنترل فرزندان شان می کند.
آیا تقسیم بندی های دیگری از سرشت وجود دارد؟
بله، در تئوری های باستانی مربوط به سرشت، پزشک یونانی بقراط به چهار نوع از سرشت اشاره کرده است: صفراوی یا تحریک پذیر، سوداوی یا افسرده. دموی یا خوش بین و بلغمی یا سرد و بی رغبت، این تئوری مربوط به چهار صد سال قبل از میلاد مسیح بوده. بر اساس این تئوری، ویژگی های سرشتی و ذاتی افراد بر اساس ترشح صفراوی زرد، صفرای سیاه، خون زیاد و بلغمه ی زیاد تنظیم می شود.
تعدادی از تیپ شناسان نیز به رابطه ی بین ویژگی های جسمی و سرشتی اشاره کرده اند، مثلاً افراد چاق را تنبل و بذله گو و افراد لاغر را عبوس و حساس توصیف کرده اند.
دیگر تقسیم بندی شخصیت شامل برون گرایی و درون گرایی است. بر اساس این تئوری تیپ شناسی، افراد برون گرا گرم و معاشرتی هستند، در حالی که افراد درون گرا خجالتی هستند، آن ها تنهایی را ترجیح می دهند و از ارتباط با دیگران اجتناب می کنند.
ویژگی های شخصیتی افراد برون گرا و درون گرا چیست؟
به طور مشخص افراد برون گرا معاشرتی هستند، دوست دارند در مهمانی ها شرکت کنند، دوستان زیادی دارند، نیاز به صحبت کردن با مردم دارند، خیلی دوست ندارند زمان زیادی را صرف مطالعه یا تنها ماندن کنند، در جست و جوی هیجان هستند، خطرپذیری بالایی و عملکرد تکانه ای دارند، مثلاً بدون در نظر گرفتن عواقب کار تصمیم های ناگهانی می گیرند، بذله گو و حاضرجواب هستند. تغییر در هر زمینه ای را دوست دارند، بی پروا، آسان گیر، خنده رو و خوش بین هستند و در عین حال پرخاشگرند و زود از کوره در می روند، کنترل های درونی ضعیفی دارند و همیشه افراد قابل اعتمادی نیستند، آن ها حراف و سرزنده هستند و قدرت رهبری خوبی نیز دارند.
اما افراد درون گرا معمولاً آرام و ساکت، متفکر و اهل مطالعه هستند، معمولاً از دیگران فاصله می گیرند و دوستان صمیمی محدودی دارند، اهل برنامه ریزی هستند و هیچ کاری را بدون تفکر و تأمل انجام نمی دهند، از هیجانات دوری می کنند، برنامه های روزه مره زندگی را کاملاً یکنواخت و همیشگی پیگیری می کنند، در کل افرادی جدی هستند، کنترل های درونی قوی دارند، به ندرت پرخاشگری می کنند و به آسانی از کوره در نمی روند، قابل اعتمادند و بدبین و منفعل هستند، در انجام کارها محتاط هستند و برای آن ها استانداردهای اخلاقی بسیار مهم است و آن ها معمولاً متین و صلح طلب هستند. بسیاری از افراد کاملاً برون گرا یا درون گرا نیستند و تعدادی از ویژگی های شخصیتی هر دو طیف را دارند.
منبع مقاله: خوشابی، کتایون؛ (1388)، سرشت (کودک من چه مزاجی دارد؟)، تهران: نشر قطره، چاپ اول