ماهان شبکه ایرانیان

الگوهایی برای چگونه بودن-۱خصال یاران مهدی(ع)

هر انقلابی نیاز به مقدمات و اسباب و عواملی دارد، تا زمینه و بستر آن آماده و موانع راه آن برداشته شود. بهویژه اگر این حرکت، دارای هدفی عالی، الهی و انسانی و برای رفع ظلم و ستم و گسترش عدل و داد با دیدگاهی جهانشمول باشد؛ که این خود نیاز به برنامهریزیهای کلان و تلاشهای طاقتفرسا و در رأس آن رهبری با ویژگیهای ممتاز و موقعیتهای عالی دارد.

هر انقلابی نیاز به مقدمات و اسباب و عواملی دارد، تا زمینه و بستر آن آماده و موانع راه آن برداشته شود. بهویژه اگر این حرکت، دارای هدفی عالی، الهی و انسانی و برای رفع ظلم و ستم و گسترش عدل و داد با دیدگاهی جهانشمول باشد؛ که این خود نیاز به برنامهریزیهای کلان و تلاشهای طاقتفرسا و در رأس آن رهبری با ویژگیهای ممتاز و موقعیتهای عالی دارد.

رهبری انقلاب جهانی مصلح موعود، که هدفی جز رفع ظلم و ستم و کوتاه کردن دست ظالمان و جباران و رفع هرگونه فساد از جامعه و گسترش قسط و عدل و علم و معرفت، آن هم در سطح جهانی و بینالمللی ندارد، با انسانی کامل، الهی، معصوم و منصوب از طرف خدای متعال است که همه ویژگیهای انبیا و اوصیای الهی از آدم تا خاتم را دارا میباشد.

جای تردید نیست که این رهبر الهی برای اجرای برنامههای نهضت جهانی خود علاوه بر دیگر اسباب و عوامل، نیاز به یارانی عاشق، متحد، باوفا، مؤمن، شجاع، فهیم و مخلص دارد؛ چرا که تجربه تاریخی نشان داده هیچ رهبر و مصلح اجتماعی بدون داشتن یارانی وفادار نتوانسته است اهداف خویش را محقق سازد. در طول تاریخ بسیار شاهد بودهایم که رهبرانی شایسته و توانمند تنها به دلیل نداشتن یارانی همدل و همراه از حرکت اصلاحی خود باز ایستادهاند که نمونه بارز آن عدم قیام امام صادق(ع) بر ضد امویان است.

«سدیر صیرفی» میگوید:

روزی بر امام وارد شدم و گفتم: چرا نشستهاید؟ امام فرمود: ای سدیر! چه اتفاقی افتاده است؟ گفتم: از فراوانی دوستان و شیعیان و یارانت سخن میگویم. فرمود: فکر میکنی چند تن باشند؟ گفتم یکصد هزار. فرمود: یکصد هزار؟! گفتم آری و شاید دویست هزار! فرمود: دویست هزار؟ گفتم: آری و شاید نیمی از جهان.به دنبال این گفتوگو، امام به همراه سدیر به سوی «ینبع» حرکت کرد. در آنجا گلّه بزغالهای مشغول چرا بود. آن حضرت با دیدن آن گله فرمود:

ای سدیر! اگر تعداد یاران ما به تعداد این بزغالهها بود، ما برجای نمینشستیم.سدیر میگوید: بعد از اقامه نماز رفتم و بزغالهها را شمردم، دیدم هفده رأس بیشتر نیستند.انقلاب جهانی حضرت مهدی(ع) نیز از دیگر نهضتها جدا نیست، بلکه همان روند طبیعی را خواهد پیمود، نه اینکه همه چیز با معجزه تمام شود و هیچ قطره خونی ریخته نشود. برعکس، آنچه از روایات استفاده میگردد و از بیان اوصاف شخص حضرت روشن میشود، این است که ایشان دارای چنان قدرت جسمانی است، که به فرموده امام رضا(ع):با اینکه سن زیادی دارد، ولی جوان و بدن او قوی است. حتی اگر دستهای مبارکش را به طرف بزرگترین درخت دراز کند و آن را به طرف زمین آورد، میشکند؛ اگر صیحهای بین کوهها زند از فریاد او کوهها درهم میریزند...2 .هر یک از یاران آن حضرت نیز قوه چهل مرد را دارا و از نظر صلابت همچون پارههای آهن هستند. اینها نشانگر آن است که حضرت جنگ سختی در پیش خواهند داشت. و اگر کارها با معجزه تمام میشد دیگر نیازی به یارانی با چنین قدرت جسمانی و صلابت و شجاعت نبود. در حالی که روایات به ما میفهمانند که کار حضرت حجت(ع) سختتر از کار جدش رسول خدا(ص) خواهد بود؛ زیرا مردمی که در برابر پیامبر خدا ایستاده بودند افراد جاهلی بودند که سنگ و چوب و... میپرستیدند ولی جاهلانی که در مقابل امام عصر(ع) میایستند کسانی هستند که قرآن به دست میگیرند و با تأویل کردن آیات قرآن و مستمسک قرار دادن آن با حضرت میجنگند. لذا باید ایشان یاورانی باهوش داشته باشد که مانند یاوران حضرت امیر در جنگ صفین فریب مکرها و حیلههای دشمن نخورند.

فضیل بن یسار میگوید از امام صادق(ع) شنیدم که میفرمود:إنّ قائمنا - علیهالسلام - إذا قام استقبل من جهل الناس أشدّ ممّا استقبله رسولالله - صلّی الله علیه و آله و سلم - من جهّال الجاهلیّه. قلت: و کیف ذاک؟

قال: انّ رسولالله - صلّی الله علیه و آله و سلّم - أتی الناس و هم یعبدون الحجاره والصخور والعیدان والخشب المنحوته، و إنّ قائمنا - علیهالسلام - إذا قام أتی الناس و کلّهم یتأوّل علیه کتاب الله و یحتجّ علیه به.3

هنگامی که قائم ما(ع) برمیخیزد مردمان جاهل [عصر او] برخوردی بسیار شدیدتر از برخوردی که جاهلان عصر جاهلیت با پیامبر خدا داشتند، با او خواهند داشت. پرسیدم: چگونه؟ فرمود: پیامبر خدا(ص) در حالی در میان مردم آمد که آنها سنگ و صخره، چوبهای کندهکاری شده میپرستیدند، اما قائم ما(ع) هنگامی که بهپا میخیزد در حالی در میان مردم میآید که همه آنها در برابر او به تأویل کتاب خدا میپردازند و براساس آن با او احتجاج میکنند.

لازم به ذکر است که ما منکر امدادهای الهی و غیبی خدای متعال نیستیم. همانگونه که خداوند پیامبران را با امدادهای خود با فرستادن ملائکه یا معجزات دیگر؛ مانند عصای حضرت موسی و... کمک کرد، در انقلاب حضرت حجت(ع) بیشتر کمک خواهد کرد؛ چرا که حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) نتیجه زحمات طاقتفرسای همه پیامبران و اوصیای پیامبران و ثمره خون پاکان و نیکانی است که در راه رفع ظلم و ستم و استقرار عدل و عدالت ریخته شده است و این حکومت صالحان و وعده حتمی خداوند است.

بنابراین سیره و روش حکومت حضرت همان سیره جد بزرگوارش میباشد که جاهلیت را از بین میبرد و اسلام را از بدعتها و زواید پیراسته میکند و اسلامی نو به دور از هرگونه بدعت و زواید به دنیا عرضه میکند:

یصنع کما صنع رسولالله - صلیالله علیه و آله - یهدم ما کان قبله، کما هدم رسولالله - صلیالله علیه و آله - امر الجاهلیه و یستأنف الأسلام جدیداً.4

او آنچنان که رسول خدا(ص) عمل کرد عمل میکند آنچه را قبل از او موجود بوده نابود میسازد - همچنانکه پیامبر خدا(ص) مظاهر جاهلیت را نابود ساخت - و اسلام را با چهرهای جدید برمیگرداند.

در اینجا ما به بعضی از خصال یاوران آن حضرت که در قرآن کریم و روایات معصومین(ع) وارد شده اشاره میکنیم. تا این عزیزان را بهتر بشناسیم و الگوی راه

خود قرار دهیم و اوصاف و ویژگیهای آنها را در راه خودسازی خویش بهکار گیریم تا زمینهساز حضور حضرتش شویم و از جمله اصحاب و یاران آن عزیز قرار گیریم.

انشاءالله

1. یارانی بلند آوازه

از روایات به خوبی استفاده میشود که یاران مهدی(ع) افرادی شناخته شده، خوشنام، و حسب و نسبشان کاملاً معلوم و صاحب مناصب اجتماعی،

اشراف و قضات و حکاماند:

و هم النجباء والقضات و الحکّام والفقهاء فیالدین .5

آنها از افراد نیکنژاد، قاضیان، فرمانروایان و فقهای در دین هستند.

حتی بر روی سلاح آنها نام و نسب و اوصاف آنها نوشته شده است.6 چنانکه مولای متقیان علی(ع) میفرمایند:

أسماؤهم فیالسماء معروفه و فیالأرض مجهوله... .

آنها در آسمان شناخته شدهاند و در زمین [تا آمدن آن حضرت] ناشناخته میمانند.

صادق آل محمد(ع) در تأویل و تفسیر آیه 148 سوره بقره میفرماید:

نزلت هذه الآیه فیالمفقودین من أصحاب القائم - علیهالسلام - قوله عزّوجلّ: «أینما تکونوا یأت بکمالله جمیعاً» أنّهم المفقودون من فرشهم لیلاً فیصبحون بمکّه، و

بعضهم یسیر فی السحاب نهاراً یعرف إسمه و إسم أبیه و حلیته و نسبه. فقلت جعلت فداک أیّهم أعظم ایماناً؟ قال: الّذی یسیر فیالسحاب نهاراً.8

این آیه که میفرماید: «در هر کجا باشید خداوند همه شما را حاضر میکند» درباره ناپدید شوندگان از اصحاب قائم(ع) نازل گشته است. آنان شبانگاهان از

بسترهایشان ناپدید میشوند و بامدادان در مکه خواهند بود و بعضی از آنها در روز بر ابرها حرکت میکنند که نام آنها و نام پدرشان و خصوصیات و نسبشان

معروف است.

راوی میگوید: عرض کردم: فدایت شوم، کدام یک ایمانشان قویتر است؟ حضرت فرمودند: آن که در روز بر ابر حرکت میکند.

2. پیشگامان در کارهای خیر

یکی از اوصاف و ویژگیهای «عباد الرحمن» اقدام در کارهای خیر است. آنها نه تنها در کارهای خیر وارد میشوند و از انجام کارهای نیک بهرهمند میگردند، از

خداوند نیز میخواهند که آنها را امام و پیشوای نیکاندیشان و نیکوکاران قرار دهد. قرآن کریم ضمن شمارش دوازده صفت از اوصاف «عبادالرحمن» میفرماید:

یکی از اوصاف آنها این است که از خداوند میخواهند آنها را از رهبران و پیشگامان راه خیر قرار دهد:

واجعلنا للمتقین إماماً9.

از اینرو یکی از اوصاف یاران حضرت مهدی(ع) سبقت گرفتن در کارهای خیر است.

چنانکه امام صادق(ع) در تفسیر آیه 148 سوره بقره که میفرماید:

فاستبقوا الخیرات أین ما تکونوا یأت بکم الله جمیعاً.

پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید. هر جا باشید، خداوند همه شما را حاضر میکند.

میگویند:

منظور از خیرات «ولایت» است. و منظور از «یأت بکم الله جمیعاً»، 313 تن از یاران قائم(ع) میباشند. به خدا سوگند! در یک لحظه همچون قطعات ابر پاییزی گرد

شمع وجود حضرتش جمع میشوند. و به خدا قسم «امت معدوده» (ذکر شده در قرآن) آنها هستند.10

آری مصداق بارز و اتم خیرات «ولایت» است؛ ولایت خدای متعال، ولایت رسول خدا(ص) و ائمه هدی(ع) که اصحاب حضرت با جان و دل آن را پذیرفته و تا

آخرین قطره خون در احیا و ترویج و دفاع از آن سر از پا نمیشناسند.

3. دارای شخصیتی بینظیر

شخصیت انسان - که برگرفته از مجموعه عوامل اعتقادی، اجتماعی، وراثتی و... است - سبب میگردد تا هر فردی در درجه خاصی از مکانت اجتماعی و

موقعیت دینی قرار گیرد و مجموعه رفتارهای عملی انسان نیز از این شخصیت ریشه میگیرد. قرآن کریم میفرماید:

قل کلّ یعمل علی شاکلته11.

بگو: هر کس به طریقه خویش عمل میکند.

به قول معروف: از کوزه همان برون تراود که در اوست. بنابراین هر چه شخصیت انسان والاتر باشد، مکانت اجتماعی و موقعیت انسانی بالاتری خواهد داشت،

لذا امیر مؤمنان(ع) در اشاره به شخصیت منحصر به فرد یاران حضرت مهدی(ع) میفرماید:

لم یسبقهم الأوّلون ولایدرکهم الآخرون.12

آنان به مقامی رسیدهاند که نه گذشتگان بر آنان پیشی گرفتهاند و نه آیندگان به مقام والای آنان میرسند.

برخی از آنان به مقامی میرسند که با ابرهای آسمان از مکانی به مکان دیگر سیر میکنند: «و بعضهم یسیر فیالسحاب نهاراً»13، بعضی دیگر زمین بسان

طوماری در زیر پایشان درهم پیچیده میشود و آنان مسافت طولانی را در مدتی کوتاه میپیمایند.

امام صادق(ع) نیز در مورد آنان میفرمایند:

فیصر الله أنصاره من أطراف الأرض، تطوی لهم الأرض طیّاً14

یاران مهدی از نقاط مختلف زمین به سوی او حرکت میکنند و زمین زیر پای آنان درهم پیچیده میشود.

4. حقیقتی ناشناخته

برخی از واقعیات که در کتب آسمانی و از جمله قرآن کریم یا در روایات اسلامی آمده در نگاه اول غیرممکن یا بعید به نظر میرسد. این امر دلائل مختلفی

دارد. یک دلیل آن منحصر و محدود کردن اسباب و عوامل موجود در عوامل و اسباب مادی است. مثلاً: اگر معجزات پیامبران؛ مانند اژدها شدن عصای حضرت

موسی(ع) را با ادله مادی بنگریم قطعاً غیرممکن به نظر میرسد که یک چوب در آن واحد به ماری تبدیل شده و همه اشیای ساحران را ببلعد و دوباره به حالت

اول برگردد. اما اگر زاویه دیدمان را از مادیات فراتر بریم درمییابیم که معجزات انبیا بیسبب و علت نیست منتهی علت مادی ندارد.

دلیل دیگر، محدود بودن اطلاعات ماست، چه در بعد مادی چه در بعد معنوی؛ لذا تا کنون علت بسیاری از امور - حتی فعل و انفعالات جسمانی خود - را

نمیدانیم. به همین جهت پس از قرنها تحقیقات و مطالعات دانشمندان، هنوز وقتی درباره انسان اظهارنظر میکنند میگویند: «انسان موجود ناشناخته».

طیالأرض از اموری است که هنوز بشر به چگونگی آن پینبرده است. در حالی که یقین داریم این کار شگفت برای برخی از بندگان خدا میسر است.

قرآن کریم در داستان حضرت سلیمان و تخت ملکه «سبا» به این موضوع تصریح دارد و میفرماید:

قال یا أیّها الملؤا أیّکم یأتینی بعرشها قبل أن یأتونی مسلمین قال عفریت من الجنّ أنا اتیک به قبل أن تقوم من مقامک و إنّی علیه لقوی أمین قال الذی عنده

علم من الکتاب أنا اتیک به قبل أن یرتدّ إلیک طرفک فلّما رءاه مستقراً عنده قال هذا من فضل ربّی... .15

سلیمان گفت: ای سران [کشور] کدامیک از شما تخت او را - پیش از آن که مطیعانه نزد من آیند - برای من میآورد؟« عفریتی از جنّ گفت: «من آن را پیش از

آن که از مجلس خود برخیزی برای تو میآورم و بر این [کار] سخت توانا و مورد اعتمادم.» کسی که نزد او دانشی از کتاب [الهی] بود، گفت: «من آن را پیش از

آن که چشم خود را برهم زنی برایت میآورم.» پس چون [سلیمان] آن [تخت] را نزد خود مستقر دید، گفت: این از فضل پروردگار من است.

این آیه به صراحت بیانگر آن است که تخت ملکه سبا از فاصله بسیار دور (از یمن تا اردن) در کمتر از چشم برهم زدن نزد حضرت سلیمان آورده شده است.

5. ذخیرههای الهی

خداوند متعال همواره برای هدایت انسانها و رفع مشکلات آنها و تنبیه زورگویان و متجاوزان فاسد افرادی از پیامبران، اوصیای بزرگ آنها و افراد صالح و مؤمن را

برمیگزیند، که گاهی در روایات از آنها با عنوان کارگزاران خداوند در روی زمین یاد میشود.

اصحاب حضرت حجت(ع) همچون امامشان - که «بقیه الله» و «ذخیره الله» است - از جمله افرادی هستند که خداوند وعده عذاب حکام جور و ستم و

مشرکان و کفار را به دست آنها داده و مقرر ساخته است که پایان حکومت جباران و شروع حکومت صالحان با دست توانای آنها و رهبریت امام زمان(ع) واقع

شود.

قرآنکریم از آنها تحت عنوان «أمّت معدوده» نام میبرد. خداوند متعال در قرآن خطاب به کفار منحرف میفرماید:

و لئن أخّرنا عنهم العذاب إلی أمّه معدوده لیقولنّ مایحبسه ألایوم یأیتهم لیس مصروفاً عنهم و حاق بهم ما کانوا به یستهزءون16.

اگر ما عذاب را تا [آمدن] «امت معدوده» از آنها به تأخیر بیندازیم میگویند: چه چیز آن را باز میدارد؟ آگاه باش! هنگامی که آن روز بیاید، عذاب از آنها برگردانده

نمیشود، و آنچه را که مسخره میکردند آنها را فرو خواهد گرفت.

از امام باقر و امام صادق(ع) روایت شده که آن دو بزرگوار در تفسیر این آیه فرمودند:

منظور از «امت معدوده» (امت شمرده شده)، همان اصحاب حضرت مهدی(ع) در آخرالزمان هستند که 313 نفر به تعداد اهل «بدر» میباشند و همانگونه که

پارههای ابر پاییزی به هم میپیوندند آنان نیز در آن واحد گرد میآیند.17

و در روایت دیگر امام صادق(ع) میفرماید:

منظور از «عذاب» خروج حضرت قائم(ع) است (که سبب عذاب کافران و مفسدان خواهد شد) و منظور از «امت معدوده» اصحاب اوست که به تعداد اهل بدر

میباشند.18

6. ایمان یاوران مهدی(ع)

بنابر آنچه از قرآن کریم و روایات معصومین به ما رسیده، ایمان نیز مانند بسیاری از حقایق دیگر دارای رتبه و درجه است؛ لذا مؤمنان به نسبت علم و معرفت و

یقینی که نسبت به حقیقت دین - بهویژه ذات باریتعالی پیدا میکنند - دارای درجات مختلفی میباشند (والمؤمنون والمؤمنات بعضهم أولیاء بعض)19 لذا هر چه

پایه یقین فرد قویتر باشد و کمتر شک و تردید در قلب او راه یابد دارای ایمانی قویتر است و از رتبه و ارزشی والاتر برخوردار خواهد بود.

یاوران مهدی(ع) به درجهای از ایمان رسیدهاند که هیچ شکی در دلشان راه نمییابد:

« و رجال کان قلوبهم زبرالحدید، لایشوبها شکّ فی ذاتالله أشدّ من الحجر...»20 .

مردانی هستند فولاددل که همه وجودشان یقین به خداست و هیچ شکی در دلشان راه نمییابد مردانی سختتر از صخرهها... .

با معرفت، به خدا ایمان آوردهاند، و ایمان به خدا در اعماق جانشان نفوذ کرده است. امام صادق(ع) در روایتی، ضمن بیان اوصاف آنان، شیعیان را به الگو

گرفتن از آنان سفارش میکند:

سلیمان بن هارون میگوید: به آن جناب گفتم، بعضی از عجلیان گویند که شمشیر رسول خدا، نزد عبدالله بن حسن است. فرمود: به خدا سوگند! نه او و نه

پدرش با هیچ یک از دو چشمانشان آن را ندیدهاند، مگر آن که پدرش آن را نزد حسین دیده باشد و آن شمشیر برای صاحب این امر محفوظ است. پس مبادا به

راست و چپ روی آوری که به خدا سوگند امر روشن است. به خدا سوگند! اگر اهل آسمان و زمین همدست شوند که این امر را از جایگاهی که خداوند آن را

قرار داده، جدا سازند نخواهند توانست و چنانچه همه مردمان کفر ورزند تا جایی که هیچکس نماند، خداوند کسانی را خواهد آورد که شایستگان باشند. سپس

فرمود: آیا نمیشنوی که خداوند میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، هر کدام از شما که از دین روی گردانید، پس به زودی خداوند قومی را که آنها را

دوست میدارد و آنها نیز خدا را دوست میدارند و با مؤمنان فروتن و یا کافران سرسختاند، به نصرت اسلام برمیانگیزد...»21 (تا آخر آیه را تلاوت فرمود) و در

آیه دیگر فرمود: «پس اگر این قوم به آن کفر ورزند، همانا قومی را که هرگز به آن کافر نشوند، بر آن میگماریم.» سپس حضرت فرمود: «اهل این آیه، همان

کسانیاند که در آیه قبل بودند».

در آیهای که امام صادق(ع) آن را تلاوت فرمودهاند، اوصاف مؤمنانی که باید این رسالت بزرگ را انجام دهند، چنین بیان گردیده است:

1. آنها به خدا عشق میورزند و جز به خشنودی او نمیاندیشند: «یحبّهم و یحبّونه»؛

2. در برابر برادران دینیشان خاضع و فروتن هستند: «أذلّه علی المؤمنین»؛

3. برای بسط عدل و اجرای فرامین الهی همواره در راه جهاد فیسبیلالله هستند: «یجاهدون فی سبیلالله»؛

4. برای نابودی کافران و برچیدن بساط ستمگران، کوشا هستند و از هیچ ملامتی پروا ندارند: «ولا یخافون لومه لائم».

این صفات پسندیده که از اعتقاد به خدا و ایمان به مقصد نشأت گرفته، از آنها انسانهایی ساخته است که در شکستن سنتهای نادرست - که اکثر مردم

بدانها پایبندند و مخالفان خود را به استهزا میگیرند - پروایی ندارند.

بسیاری را میشناسیم که صفات ممتازی دارند، اما مقابل غوغای محیط و هجوم افکار عوام و اکثریت منحرف، بسیار محافظهکار و ترسو میگردند و در مقابل

آنها میدان را خالی میکنند. در حالی که برای یک رهبر سازنده و افرادی که برای اجرای افکار او وارد میدان میشوند، قبل از هر چیز چنین شهامتی لازم است.

عوامزدگی، محیطزدگی و مانند آن، که همه نقطه مقابل این امتیاز عالی روحی هستند، سد راه بیشتر اصلاحات محسوب میگردند. آری به دست آوردن این

امتیازات و موقعیتها در هر درجه که باشد، علاوه بر کوشش خود فرد، مرهون فضل خداوند است که به هر کس بخواهد و شایسته بیند عطا کند:

ذلک فضلالله یؤتیه من یشاء.22

7. برپا دارندگان نماز

نماز، ستون دین »و هی عمود دینکم«23 ؛ معراج مؤمنان «الصلوه معراج المؤمن»24 ؛ وسیله یاد خدا «أقم الصلوه لذکری»25 ؛ نور چشم رسول خدا «قره

عینی فیالصلوه»26 است و اهمیت دادن به آن از بارزترین نشانههای مؤمن برشمرده شده است: «قد افلح المؤمنون الذینهم فی صلوتهم خاشعون».27

هر پیکارجوی با باطل و دفع کننده ظلم و فساد و برپا کننده حق و عدالت، باید خود را به زیور نمازگزاران آراسته کند؛ چرا که این نماز است که از فحشا و منکر

جلوگیری میکند و یاد خدا را در دلها زنده میدارد. نماز عهد خداست «الصلوه عهد للَّه».27 از اینرو درباره اصحاب صاحبالأمر(ع) میخوانیم:

فیهم رجال لاینامون اللیل لهم دوی فی صلوتهم کدوی النحل29.

برخی از آنان شب را نخوابند و زمزمه نماز و مناجات شبانهشان همچون صدای زنبوران عسل فضا را آکنده سازد.

آری با یاد خدا و برپایی نماز جان و دلشان را روشن نمودهاند: «کان قلوبهم القنادیل»30 و چهره ظاهریشان نمایانگر سیرت پاک درونیشان میباشد:

قد أثر السجود بجباهم لیوث بالنهار، رهبان باللیل31.

سجدهها در پیشانی آنها اثر گذارده است. آنان شیران روز و پارسایان شبند.

و به فرموده قرآن:

سیماهم فی وجوههم من أثر السجود32.

نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است.

8. پرداخت کنندگان زکات

همچنان که اسلام تنها یک مکتب اخلاقی، عبادی و فلسفی نیست. بلکه یک «آیین جامع» و کامل است که به همه نیازهای روحی و معنوی انسان توجه

دارد. پرورش یافتگان حقیقی این مکتب نیز افرادی تک بعدی نیستند بلکه یک مسلمان راستین در حالیکه یک مجاهد میدان رزم است، یک عابد محراب عبادت نیز

میباشد. همچنان که خود را به خدا نزدیک میسازد، ارتباط خود را با خلق خدا نیز محکم میکند. لذا همانگونه که برپا داشتن نماز نشانه یک مؤمن وارسته

است: «و یقیمون الصلوه»33 زکات نیز نشانه بارز یک مسلمان واقعی است: «و یؤتون الزکاه»34. همچنان که یک مسلمان از اقامه نماز به رشد و کمال و معراج

میرسد از طریق پرداخت زکات نیز به این مقامات میرسد: «خذمن أموالهم صدقه تطهرّهم و تزّکیهم بها»35؛ چرا که زکات انسان را از بخل و دنیاپرستی و

رذائل اخلاقی پاک میکند، و نهال نوع دوستی، سخاوت، رعایت حقوق دیگران بهویژه فقرا، مستمندان و درماندگان را در نهاد او پرورش میدهد و با پرداخت

زکات زمینه فساد را در جامعه از بین میبرد. لذا امام صادق(ع) میفرماید:

کسی که یک قیراط از زکات را نپردازد نه مؤمن است و نه مسلمان و نه ارزشی دارد.36

لذا یکی از اوصاف بارز اصحاب امام زمان(ع) که از برگزیدگان شاگردان مکتب وحی بوده و الگوی راستین رهپویان طریق انبیا و اولیا میباشند، پرداخت زکات

است. بنابراین بعد از استقرار حکومت عدل جهانی حضرت مهدی(ع) اولین اقدام آنها اقامه نماز و ادای زکات و احیای امر به معروف و نهی از منکر میباشد.

چنان که امام باقر(ع) در تفسیر آیه 41 سوره حج میفرماید:

الذین إن مکّناهم فی الأرض أقاموا الصلوه و اتواالزکوه و أمروا بالمعروف و نهوا عن المنکر وللَّه عاقبه الأمور.

میفرماید: این آیه درباره آل محمد(ص) و حضرت مهدی(ع) و اصحاب او میباشد. خداوند، شرق و غرب عالم را تحت سیطره آنها درمیآورد و دین را به وسیله

آنها در جهان آشکار میسازد، و دیگر از ظلم و ستم و بدعت نشانی در روی زمین باقی نمیماند.37

9. امرکنندگان به معروف و پیکارکنندگان با منکر

امر به معروف و نهی از منکر وظیفهای که اجرای آن نشان افتخار «بهترین امت» را برای امت اسلامی به ارمغا

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان