چه واژه ای است واژه انتظار که بوی یار از آن استشمام می شود. همانند لفظ «گل» که بوی گل می دهد و کلمه «خوب» که از مصادیق خوب است. باری با اطلاق کلمه «فرج» که مضاف الیه انتظار است و با توجه به ابعاد گسترده آن در تمامی شؤون اجتماعی، مخصوصا در این زمان که دست های کهنه کار و پنهان استکبار از اهانت به حرم امیرالمؤمنین و مولی الموحدین علیه افضل صلوات المصلین، دریغ نورزیده و جمعیتی را که از نماز جمعه مراجعت می نمودند و قاعدتا گروهی از آن ها به لحاظ اول ماه رجب روزه دار بودند، به همراه امام جمعه به خاک و خون کشیدند و جنایتی بی سابقه آفریدند. آری در چنین زمان، انتظار فرج کلی معنای ملموسی پیدا می کند و نیاز به گسترش عدالت در سطح جهان بیش تر می شود.
ای آخرین تیر ترکش الهی و ای خاتم اوصیاء نبوی و ای پناه بی پناهان شیعه، تا کی زمزمه کنیم «این المرتجی لازالة الجور والعدوان»؛ ما به جز تو دادرسی نداریم و جز قدرت تو که نشأت گرفته از قدرت الهی است در برابر ستمکاران و دشمنان اسلام سلاح دیگری نداریم.
گرچه ما نتوانستیم شرایط لیاقت درک حضور و صلاحیت مشاهده آن قدرت الهی را در خود ایجاد نماییم و به همین علّت است که ظهور تو به تأخیر افتاده و الاّ فیض ازلی عام و عنایت ربوبی غیرقابل تخصیص است، لیکن گستردگی ظلم و بیدادگری به ویژه از سوی قدرت های بزرگ از یک سو و انحصار طریق عدالت گستری در ظهور تو از سوی دیگر، شاید ایجاب می کند که هر چه زودتر بیایی و قدرت الهی خویش را نمایش دهی و ستمکاران را در جای خود بنشانی. باشد که خورشید تابان از پس ابرهای متراکم نمایان شده و عالمیان را به نور خود اضائه فرماید. آری «انتظار الفرج عبادة»، به این معنی است که انتظار فرج، انتظار عدالت است، انتظار حیات مجدد اسلام است، انتظار تمامی ارزش های اسلامی است، انتظار رؤیت انسان جمال اللهی است و بالاخره انتظار نمایان شدن اسلام پس از خفاء آن است.
اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلاً و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها کثیرا.
ت ت: 17/6/82
چ 1: 17/6/82
پیام حضرت آیت اللّه العظمی صافی گلپایگانی(مدظله العالی)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَأَخیهِ وَلاتَیْأَسُوا مِنْ رُوحِ اللّهِ
اِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ اِلاَّ القَومُ الکافِرونَ(1)
داد نماید، چنان که از ظلم و جور پر شده باشد.
مسلمانان را به انتظار آینده و روز خلاص و روز نجات گذارده که با ایمان به این حقیقت در هر عصر و زمان، تحت هیچ شرایطی، دست از اسلام نکشند و به عقب بر نگردند و به چپ و راست متمایل نشوند، و انتظار آن روز را از افضل اعمال، بلکه افضل از جهاد بدانند؛ چرا که انتظار هم جهاد است و هم استقامت است و هم صبر و مقاومت، هم عمل و حرکت است و هم عبادت که مظاهر آن در اعتقادات، معرفت به خدا و معرفت نبوّت و نبوت ختمیه، معرفت به امامت و مخصوصا امامت امام زمان، معرفت و ایمان به معاد و سایر عقاید بر حق است.
این معارف و این عقاید، همه امید بخش و نشاط آفرین است، قلب را نورانی می نماید و عقب گرد و واپس گرایی و ناامیدی را از میان می برد.
این نگاه به آینده و امید به وعده های قرآنی و سنّت غیر قابل تغییر الهی، مثل نصوص:
لِیُحِقَّ الحَقَّ وَیُبطِلَ الباطِلَ وَلَوْ کَرِهَ المُجرِمُونَ(2)
وَیُریدُ اللّهُ أَنْ یُحِقَّ الحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَیَقْطَعَ دابِرَ الکافِرینَ(3)
یُریدُونَ أَنْ یُطفِئُوا نُورَ اللّهِ بِأَفواهِهِمْ وَیَأبَی اللّهُ اِلاّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الکافِرُونَ(4)
یُریدُونَ لِیُطفِئُوا نُورَاللّهِ بِأَفواهِهِمْ واللّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الکافِرونَ(5)
دوران حکومت های بنی امیه و بنی عباس و ستمگران بی باک تاریخ بوده است.
در همین یک صد سال اخیر، در دوران دیکتاتور خون خوار و بی سوادی مثل رضاخان و آن همه شدّت و اعمال زور و ارعاب و حبس و شکنجه و کشتار برای نفی هویّت اسلامی جامعه و سیاست های مزوّرانه ای که به اسم روشنفکری و اصلاح طلبی و ترقّی و آزادی خواهی و تقلید از غرب اجرا شد که حتی جشن ها و چراغانی های نیمه شعبان را تعطیل کردند. آن چه بحمداللّه هویّت اسلامی و مذهبی این جامعه را نگه داشت، همان ایمان به ظهور حضرت مهدی(عج) بود. همه از برکات همین عقیده به مهدویّت و این که آینده برای قرآن و برای اسلام و برای ظهور و حکومت و ولایت اهل بیت است، بوده و خواهد بود.
در حال حاضر نیز با همین ایمان و عقیده به مهدویت در برابر دشمنانی که محو اسلام را وجهه نظر قرار داده اند، به فضل خدا در حفظ همه مواضع به شرط التزام به احکام اسلام و بیرون نرفتن از خط هدایت اهل بیت(ع)، پیروز خواهیم بود. انشاء اللّه تعالی والعاقبة للمتقین.
اَللّهُمَّ عَجِّل فَرَجَهُ وَسَهِّل مَخرَجَهُ وَقَرِّب زمانَهُ وَاجعَلنا مِنْ أعوانِه وَاَنصارِهِ آمین ربَّ العالَمین
لطف اللّه صافی
ت ت: 17/6/82
چ 1: 17/6/2 8
پیام حضرت آیت الله نوری همدانی (مدظله العالی)
به مناسبت نیمه شعبان 1424 برابر با 20 مهر 1382
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
بعدالحمدوالصّلوة
پیغمبر مکرّم اسلام، حضرت محمد مصطفا صلی الله علیه و آله از روز طلوع اسلام این سه مطلب را به طور مکرّر و مؤکّد، در هر فرصتی برای مردم بیان می کردند:
1ـ مسأله خلافت و ولایت علیّ بن ابی طالب، امیرمؤمنان علیه السلام ؛
آن حضرت برای روشن کردن این مسأله، در مواردی شایستگی ها و برتری های علی علیه السلام از لحاظ خلقت و در مواقعی موقعیّت مهم و محوری آن حضرت در پیشرفت اسلام را گوشزد می کرد و در مناسبت هایی برتری او را از لحاظ دارا بودن حدّ اعلای کمالات انسانی تبیین می نمود، تا این که در روز عید غدیر با نزول آیه "وَاِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ"، در یک مجمع پرشکوه تاریخی، به ولایت و خلافت او از سوی پروردگار تصریح و به همراه بیعت مردم، موضوع را بر همگان روشن کردند.
به این ترتیب، روح در پیکر دین دمیده شد و شجره طیّبه نبوّت به بار نشست و «اَلیَومُ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُم وَاَتمَمتُ عَلَیکُم نِعْمَتِی وَرَضیتُ لَکُمُ الاِسلامَ دینا» این حقیقت را اعلان و «اَلیَومَ یَبئِسَ الَّذینَ کَفَروُا مِن دینکُمُ» این ثمره طیّبه را بیمه کرد.
2ـ موضوع شهادت حضرت ابی عبدالله سید الشهدا علیه السلام ؛
پیشوایان معصوم، در این باره نیز به منظور ارایه نمونه ای از عظمت و جایگاه جهاد و شهادت در اسلام و بیان این مطلب که ماندگاری و پایداری بوستان اسلام جز به باغبانی آن به وسیله جهاد و آبیاری آن به وسیله خون شهیدان، شدنی نیست، شهادتِ آن حضرت و فرزندان و یارانش را پیش از آن که او قدم به عرصه این جهان بگذارد، در هنگام تولّد او و از آن پس در هر فرصتی بیان می نمودند، تا همه مسلمانان به جایگاه جهاد در فرهنگ اسلام پی ببرند و در همه دوران ها ـ که عرصه زندگی مسلمانان تجسّم «کل ارض کربلا و کلّ یوم عاشورا» است ـ در راستای این فرهنگ حرکت کنند و در میدان ظلم ستیزی و نبرد با استکبار، همیشه از مکتب مقدّس پیروزی خون بر شمشیر الهام بگیرند.
3ـ موضوع غیبت صاحب العصر و الزّمان حضرت مهدی ارواحنالتراب لمقدمه الفداء است
برای آگاهی و آمادگی مسلمانان درباره سرنوشت خاص امامت، به ویژه امامت امام دوازدهم(عج) و مسأله غیبت صغرا و غیبت کبرا، طولانی بودن مدّت غیبت کبرا، جریان های دشوار زمان غیبت، نشانه های ظهور، چگونگی ظهور و حکومت عدلِ جهانی آن حضرت، مطالب بسیاری از پیشوایان معصوم علیهم السلام رسیده است که ما در این جا چکیده ای از برخی از آن ها را با توفیق خداوند بیان می کنیم:
1ـ به وجود آمدن تغییرهای بسیاری در جامعه مسلمانان که با دین همخوانی ندارد و ضد دین است. مانند: شیوع منکرات، فراوانی گناهان، فراگیر شدن ظلم و نفاق، چیده شدن مستکبران و ستمگران و نقشه ها و ترفندهایی که آنان برای استضعاف فکری، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مسلمانان به کار می برند؛ صدها خبر که اوضاع و پیش آمدهای آخرالزمان را منعکس می کند، بازگو کننده این جریان ها است.
این خبرها هم چنین این حقیقت را ثابت می کند که پیشوایان معصوم علیهم السلام این جریان ها را صدها سال پیش از آن که به وقوع بپیوندد، در پرتو وحی و الهام خداوندی می دانستند و از آن ها خبر داده اند و همین اخبار دلیل روشنی بر این امر است که غیبت آن حضرت به امر الاهی است و به امر الاهی نیز ظهور و دنیا را از عدل و سرور پر خواهد کرد. آن ها تذکّر می دادند که شما در برابر این جریان ها، در راه دین ثابت قدم باشید و تلاش کنید به وظیفه خود عمل کنید و هرگز موضع انفعالی نداشته باشید و مطمئن باشید که «انّ الأرض یرثها عبادی الصالحون».
خستگان عشق را ایّام درمان خواهد آمد |
غم مخور آخر طبیب دردمندان خواهد آمد |
آن قدر از کردگار خویشتن امیدوارم |
که شفابخش دل امیدواران خواهد آمد |
دردمندان، مستمندان، بی پناهان را بگویید |
مصلِح عالم، پناهِ بی پناهان خواهد آمد |
کاخ های ظلم ویران می شود بر فرق ظالم |
مهدی موعود، غمخوار ضعیفان خواهد آمد |
در آن شرایط هر چند زمین از ستم پُر می شود، ولی اسلام هرگز اجازه سکوت در برابر ظلم را نمی دهد. هر چند در جامعه اسلامی منکرات فراوان بوجود خواهد آمد و معروف های بسیاری ترک می شود، امّا اسلام هیچ وقت اجازه ترک امر به معروف و نهی از منکر را نمی دهد هر چند سلطه گران و مستکبران، عرصه زمین را میدان تاخت و تاز قدرت استکباری خود قرار می دهند و با قلدر مأآبی، خون ها می ریزند و خانه ها را خراب می کنند، ولی دین اسلام به هیچ کس اجازه سلطه پذیری و برخورد انفعالی در برابر ستم و استکبار را نمی دهد و استکبار ستیزی را وظیفه قطعی و همیشگی مسلمانان می داند.
امروز صف آرایی دشمنان اسلام در برابر اسلام بر این چند محور می چرخد:
1ـ تضعیف دین با عنوان های پلورالیسم (قرائت های مختلف از دین) سکولاریسم، لیبرالیسم و جدایی دین از سیاست؛
2ـ تقویت رژیم صهیونیستی؛
3ـ تقویت و ایجاد راهکارهایی که فرهنگ غرب را بالاتر از فرهنگ اسلام نشان بدهد.
4ـ اشاعه فحشا و منکرات در جوامع اسلامی و به کار انداختن سلطه با تکیه به عناوینی از قبیل آزادی، حقوق بشر و ضدّ تروریست.
در چنین وضعی ائمّه علیهم السلام با بیان این که نگه داشتن دین، یعنی عمل کردن به وظایف دینی در برابر این جریان ها سخت است. مانند: نگه داشتن آتش سرخ در کفِ دست یا سخت تر از آن، تأکید می کنند که دین خود را در سایه ایمان و اعتقاد به خداوند، توکّل و اعتماد به آن ذات ذوالجلال و یاری خواستن از او نگاه بدارید تا مشعل اسلام همیشه فروزان و پرچم اسلام به همّت و اراده شما به ویژه جوانان متعهّد و با ایمان همواره در اهتزاز باشد. تا در موقع ظهور حضرت مهدی علیه السلام در حرکت پر خروش آن حضرت شرکت کنید و جزو همراهان و یاران آن حضرت باشید.
باید بدانیم که این همه فضیلت و ثواب که برای منتظران ظهور آن حضرت در احادیث اهلبیت علیهم السلام آمده است، تنها برای کسانی است که در دین و عقیده خود استوار و پابرجا باشند. مانند این روایت ها: آن ها ثواب کسی را دارند که در رکاب حضرت ولی عصر(عجل الله فرجه) و در خیمه آن حضرت همراه او باشند و یا مانند کسانی هستند که در جنگ بدر در رکاب حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله بودند. حضرت باقر علیه السلام فرمود: روزی حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله در حالی که جماعتی از اصحابش در محضر مبارکش اجتماع داشتند دعا کرد و گفت: اللّهم لَقّنی اخوانی؛ بار خدایا دیدار برادران مرا برای من فراهم کن بعد از آن دوباره همین دعا را تکرار نمود، اصحاب آن حضرت عرض کردند: آیا ما برادران تو نیستیم؟ حضرتش در پاسخ آن ها فرمودند: نه شما اصحاب من هستید. برادرانِ من مردمی هستند که مرا ندیده اند، ولی به من ایمان آورده اند. خداوند نام های آن ها و نام های پدران آنان را پیش از آن که از صلب پدران و ارحام مادران خود خارج شوند و به این جهان قدم بگذارند، به من معرفی کرده است. صبر و مقاومت آن ها در نگهداری دین خودشان از نگه داشتن آتش سرخ در کف دست بیش تر است. آنان چراغ های هدایت در تاریکی های آن زمان می باشند. خداوند آن ها را از هر فتنه ظلمانی نجات می دهد.(6)
حقیقی و یاران حضرت مهدی موعود علیه السلام باشند.