ایران ، 18 - 20/3/81
مقاله، که برگردانی از سخن رانی آقای سجادپور در مرکز مطالعات عالی بین المللی است، پیرامون زمینه های طرح جهانی شدن، نظرات مطرح شده در این باب و چگونگی تحلیل این پدیده به بحث می پردازد . بحث جهانی شدن پس از پایان جنگ سرد و بر اساس این نظریه مطرح شد که روابط و مفاهیم حاکم بر نظام بین الملل تغییر کرده و جهان به سوی یکپارچگی در حرکت است . عمده ی تحلیل گران این بحث سه گروه اند: 1 . پروژه اندیشان یا کسانی که جهانی شدن را مرحله ای جدید و امروزی از روند دیرباز استعمار می دانند; 2 . پروسه اندیشان یا کسانی که آن را ادامه ی یک تحول تدریجی تاریخی می دانند; 3 . کسانی که معتقدند جهانی شدن پروسه ای است که ممکن است به پروژه منتهی شود; همچون پروسه ی سرمایه داری که به پروژه ی استعمار اقتصادی انجامید .
از ویژگی های مهم مطرح شده در این بحث، کاهش نقش دولت - ملت ها در صحنه ی بین الملل به سود افراد و NGO ها، و تغییر مبنای قدرت از تکنولوژی و مواد خام (سخت افزار) به اطلاعات (نرم افزار) است . تاثیرات فرآیند جهانی شدن بر اقتصاد و فرهنگ موجب شده بعضی کشورها آن را کاملا بپذیرند; بعضی آن را تنها از بعد اقتصادی بپذیرند و از نظر فرهنگی تکثرگرا باشند (چین، هند و فرانسه) و برخی نیز هنوز تصمیم نهایی اتخاذ نکرده اند (ایران) . به عقیده ی آقای سجادپور، عدم تعریف مشخص از Globalization ] » ، وسعت سطح تحلیلی این تئوری و نیز توهم کاهش مطلق نقش دولت - ملت ها، مانع تحلیل صحیح تئوری جهانی شدن است .