Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
صبح صادق، ش 56
پیتر برگر، اندیشمند غربی،
در این مقاله به بررسی وضعیت نهاد دین در جهان امروز (عمدتا غرب) پرداخته است .
پیش تر، دین تنها منبع مشروعیت و یگانه منادی ساختن جهانی مشترک بود، و آموزه هایش
جنبه ی عمومی و الزامی داشت; اما امروزه با حاکمیت تفکر غیردینی، دین خصوصی شده و
جنبه ی فردگرایانه یافته است و به آن به مثابه ی یک اولویت و انتخاب داوطلبانه، آن
هم انتخابی فاقد محتوای الزام آور، نگریسته می شود . کثرت گرایی حاکم بر جوامع
موجب شده است دین به منزله ی نهادی در عرض سایر نهادها رخ نماید و تغییراتی
ساختاری در آن به وجود آید . به دلیل از دست دادن حق انحصاری نظارت، دین مجبور است
مانند سایر نهادها دست به بازاریابی بزند; در نتیجه ساختاری همچون ساختار سایر
نهادها می پذیرد تا بتواند جایگاه اجتماعی خود را حفظ کند و به مناسبات خود با
سایر نهادها ادامه دهد . منطق این ساختار، منطق دیوان سالارانه، و رفتار رهبران
دینی بر اساس عمل گرایی (پراگماتیسم) خواهد بود (تبلیغات به نفع دولت، تامین بودجه
از دولت و بخش خصوصی و . .). . کثرت گرایی دینی موجب تعدیل محتوای دین نیز خواهد
شد; زیرا در سیستم عرضه و تقاضای حاکم بر جامعه ی کثرت گرا، که عملا مورد پذیرش
نهاد دینی است، هیچ الزامی در پذیرش یک کالا (توصیه های دینی) از سوی مصرف کنندگان
(مردم) وجود ندارد; از این رو نهاد دین مجبور است سلیقه ها و ذائقه های مردم را
لحاظ کند و طبعا گرایش مردم به سمت آن دسته از محصولات دینی خواهد بود که با تفکر
غیردینی حاکم سازگارتر باشد . این روند، در نهایت به حذف نسبی یا کلی عناصر ماورای
طبیعی یا لااقل به تاکیدزدایی از آنها می انجامد، و در مقابل بر جنبه های خصوصی
دین (اخلاق، آرامش روح و . .). بیش تر تاکید خواهد شد; روندی که موجب می شود دین
در حد سایر نهادهای دنیایی تنزل کند و حتی نتواند پا به پای آنها در حوزه های
عمومی (سیاست و . .). تاثیرگذار باشد و اندیشمندان دینی
نیز نتوانند خود را در موضع اقلیت های روشن فکر احساس کنند .