Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
جام جم ، 23 و 25/6/81
این مقاله در صدد تبیین
نظام اخلاقی یکی از اندیشمندان بزرگ جهان اسلام، یعنی خواجه نصیرالدین طوسی است .
دغدغه اساسی خواجه نصیر در عرصه فلسفه اخلاق، خود انسان است . او در پی تربیت
انسان است; انسانی که رفتارش کاملا مطابق با موازین اخلاقی باشد . برای این مقصود،
او تمام قوا و ساحت های وجودی نفس و کمالات آن را به انسان می نمایاند و برای
انسان طالب کمال، اصول اخلاقی ای را پایه ریزی می کند که تحت سه عنوان «تهذیب
الاخلاق » ، «تدبیر منزل » و «سیاست مدن » بیان شده است . در نظر خواجه، موضوع علم
اخلاق نفس انسانی است، از آن جهت که از او افعالی جمیل و محمود یا قبیح و مذموم،
به حسب اراده، صادر می شود .
از آن جا که موضوع علم
اخلاق نفس است، باید معلوم شود نفس انسانی چیست و غایت و کمال آن کدام است؟ چه
قوایی دارد؟ موانع وصول به کمال چه چیزهایی است و چگونه باید خود را تزکیه کرد تا
موجب کمال شود .
انسان دارای خصوصیتی منحصر
به فرد است که او را از موجود دیگر متمایز می کند و آن خصیصه نطق یا قوه ادراک
معقولات است . انسان با این قوه می تواند جمیل را از قبیح، و مذموم را از محمود
باز شناسد . به کاربرنده این قوه سعید و خیر است و آن که در استفاده از آن، اهمال
می کند، شریر و شقی است . چنانچه قوای دیگری که انسان و حیوان در آن شریک اند،
یعنی قوه شهوی و سبعی، بر انسان غلبه یابد، آدمی از مرتبه خویش سقوط می کند و به
مرتبه حیوانات تنزل می یابد .
ازآن رو که نفس ناطقه دارای
دو قوه علمی و عملی است، کمال انسان نیز دو نوع دارد: کمال قوه علمی، شوق به سوی
ادراک معارف و آگاهی از مراتب موجودات و حقایق آنها و در نهایت، معرفت بر مطلوب
حقیقی است .
کمال قوه علمی آن است که
تمام قوا تحت قوه نطق منظم و مرتب شوند و بر یکدیگر برتری نیابند; سپس به درجه
اکمال غیره، که آن تدبیر منزل و مدن باشد، برسند و این کمال مطلوب حکمت علمی است .
کمال اول در حکم صورت، و کمال دوم در حکم ماده است و همان گونه که این دو بدون هم
ثبات و ثبوت ندارند، علم بدون عمل ضایع است و عمل بدون علم نیز محال است . در ادامه
مقاله، به فرق میان فضایل و شبه فضایل، شرف عدالت بر سایر فضایل، ترتیب اکتساب
فضایل و مراتب سعادت، و معالجه امراض نفس پرداخته می شود .