ماهان شبکه ایرانیان

فطرت و خشونت از نگاه نهج البلاغه

آیا انسان فطرتا موجودی «خشن » آفریده شده است؟ پاسخ این پرسش هر چه باشد در بینش و جهان بینی انسان نقش به سزایی خواهد داشت; زیرا جامعه انسانی وقتی شکل می گیرد که تک تک انسان ها در کنار یکدیگر قرار می گیرند و اگر فطرت آدمی عطوفت مدار باشد، جامعه متاثر از آن پایه گذاری می شود و اگر خشونت مدار باشد، به شکل دیگری شکل خواهد گرفت

نسیم صبا ، 19/12/81

آیا انسان فطرتا موجودی «خشن » آفریده شده است؟ پاسخ این پرسش هر چه باشد در بینش و جهان بینی انسان نقش به سزایی خواهد داشت; زیرا جامعه انسانی وقتی شکل می گیرد که تک تک انسان ها در کنار یکدیگر قرار می گیرند و اگر فطرت آدمی عطوفت مدار باشد، جامعه متاثر از آن پایه گذاری می شود و اگر خشونت مدار باشد، به شکل دیگری شکل خواهد گرفت . این دو پاسخ، در قانون گذاری و حکومت داری نیز تاثیرات ویژه ای می گذارند .

نویسنده در بحث خود برای نشان دادن رابطه فطرت و خشونت از دیدگاه نهج البلاغه، به اختصار موارد استعمال فطرت و خشونت در این کتاب نورانی را برمی شمارد و سپس نتیجه می گیرد که نهج البلاغه، فطرت آدمی را سرشار از توحید و یگانه پرستی می داند و امام علی علیه السلام نه فقط خشونت را در فطرت منتفی می داند، بلکه از اعمال خشونت در حکومت و حاکمیت نیز پرهیز می دهد . حکومت و حاکمیت باید در برابر تجاوزات و تعدیات به حقوق مردم، به قصاص، قتال، شدت و حدت و به طور خلاصه «قاطعیت » توجه کامل داشته باشد . البته این موضوع به شرط رعایت و دقت در عدالت است . امیرالمؤمنین علیه السلام خداوند را «احسن الخالقین » می داند . بنابراین فطرت و خلقت انسان به زیباترین وجه شکل گرفته است . «فطرت » یعنی توحید، وحدت و لطافت; و دیانت و حکومت باید بر اساس آن و به دور از «خشونت » ، اما محکم و همراه با «قاطعیت » به این نیاز درونی پاسخ گوید . در نتیجه حکومت «عطوفت مدار» برای بشریت «معجزه » می کند و حکومت «خشونت مدار» بشر را در برخورد با مشکلات «عاجز» می سازد .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان