آیا با روش های دینی می توان در حوزه تعلیم و تربیت از دین اسلام انتظار معقولی داشت؟ به عبارت دیگر آیا می توان به یاری اجتهاد و استنباط فقهی نظام منسجم تربیتی و تشکل یافته از مبانی، اصول، اهداف و روش ها پدید آورد؟ محمد حسین
نظام تربیتی و دانش تعلیم و تربیت یکی دیگر از رشته های علوم انسانی است که تناسب دارد از پیوندهای آن با دین به اختصار بنگاریم و بادقت علمی بکوشیم به این پرسش ها پاسخ دهیم: آیا می توان در حوزه تعلیم و تربیت از دین اسلام انتظاری معقول داشت؟ آیا با رشد و توسعه علوم تجربی و بشری می توان این انتظار را منطقی دانست؟ پاسخ اجمالی این پرسش ها مثبت است; زیرا حتی مراجعه مختصر به کتاب و سنت نیز از اهتمام آن ها به مطالب تربیتی حکایت می کند; ولی چند گزاره تربیتی از این منابع به دست می آید؟ آیا می توان با اجتهاد و استنباط فقهی نظام منسجم تربیتی و تشکل یافته از مبانی، اصول، اهداف و روش ها به دست آورد؟ حق مطلب آن است که نظام تربیتی نیز به اسلام مستند است، گر چه باید در تدوین آن از روش های تجربی و آماری نیز بهره گیریم . تبیین تفصیلی این سخن به توضیح اصطلاحات زیر بستگی دارد .
1- تربیت: این واژه در لغت از ماده «ربو» به معنای نشو، نمو، برتر نهادن، زیاد کردن، بزرگ داشتن و غیره گرفته شده است (1) و در اصطلاح تعاریف گوناگون دارد; برای نمونه می توان به تعریف های زیر اشاره کرد:
الف) تربیت عبارت است از تنظیم قوای بشری که حسن رفتار او را در جنبه های مادی و معنوی زندگی ضمانت می کند .
ب) تربیت مجموعه تلاش هایی است که هدف آن برخوردار ساختن فرد از همه قوایش و آماده کردن او برای استفاده صحیح از آن ها است .
ج) تربیت مجموعه فرایندهایی است که از طریق آن گروه یا جامعه قدرت ها و مقاصد خویش را انتقال می دهد تا بقا و رشد مداوم خویش را تضمین کند .
د) تربیت عبارت است از فراهم کردن زمینه ها و عوامل به فعلیت رساندن و شکوفا ساختن استعدادهای انسانی در جهت مطلوب .
این تعاریف که از سوی روان شناسان امریکایی و فرانسوی ارائه شده، جامعیت و مانعیت ندارد; زیرا، اولا این مفاهیم قراردادی اند; و ثانیا، با نگرش های گوناگون جامعه شناسانه و روان شناسانه عرضه می شوند . به هر حال، تربیت معادل کلمه Education است که در معنای کشف قانونمندی های حاکم بر تربیت به کار می رود و با مبانی و اصول و روش های تربیتی کشف شده وارد جامعه می شود . (2)
این تعریف و نیز هدف بعثت پیامبران نشان می دهد که دین باید در پرورش استعددهای مادی و معنوی، برای رساندن انسان ها به اهداف و کمالات متعالی، تلاش کند و در این راستا اصول و مبانی و روش هایی به ارمغان آورد .
2- اخلاق: جمع خلق، حالتی تثبیت شده در روح آدمی است که به وسیله تزکیه و تربیت محقق می شود . پس اخلاق ثمره تربیت است . نسبت تربیت باتزکیه عام و خاص مطلق است; یعنی دامنه تزکیه معنویات است و تربیت گسترده ای وسیع تر دارد .
3- نظام تربیتی: مجموعه گزاره ها و اندیشه های منظم و سازمان یافته درباره تربیت که از مبانی، اصول، اهداف و روش های تربیتی شکل گرفته است .
4- مبانی تربیتی: گزاره های بنیادین هستی شناسانه، انسان شناسانه، جهان شناسانه و معرفت شناسانه ای که از وضعیت و جایگاه انسان در عالم و مطلق هستی گزارش می دهد . فلسفه تعلیم و تربیت به تبیین مبانی تربیتی می پردازد . (3) دیدگاه های متافیزیکی و معرفت شناسی و انسان شناسی در عرصه نظریه و عمل تربیتی نتایج و لوازمی منطقی به همراه دارد .
5- اصول تربیتی: قواعد کلی تربیتی که با توجه به مبانی و اهداف نظام تربیتی به دست می آید و منشا پیدایش روش های تربیتی و شیوه های تحقق و تغییر رفتارها و ویژگی های انسان می گردد .
6- اهداف تربیتی: مقاصد و اهداف نزدیک، متوسط و نهایی که به وسیله نظام های تربیتی دنبال می شود .
7- روش های تربیتی: شیوه ها و راهکارهای کاربردی که انسان تربیت یافته را به اهداف تربیتی نزدیک می سازد .
متون دینی اسلام گزاره هایی دارد که ارکان چهارگانه نظام تربیتی یعنی مبانی، اصول، اهداف و روش های تربیتی را بیان می کنند . قبل از بیان مبانی تربیتی اسلام، باید یادآور شد که تفاوت نظام های تربیتی رهاورد اختلاف مکاتب فلسفی چون پراگماتیسم (پیرس، جیمز، دیویی)، رفتار گرایی (واتسون، اسکینر)، اگزیستانسیالیسم (کی یرکگارد، هایدگر، سارتر، هوسرل، پونتی)، فلسفه تحلیلی (مور، راسل، ویتکنشتاین، آیره رایل) مارکسیسم و فلسفه های شرق (هندی، چینی، ژاپنی، خاورمیانه، یهود، مسیحیت و اسلام) است . (4) حتی امروزه مباحث جدیدی چون زیبایی شناسی و هرمنوتیک نیز د رتعلیم و تربیت اثر می گذارند و بسیاری از الگوهای تدریس را متاثر می سازند .(5) مبانی فلسفی اسلام که در نظام تربیتی نقش ایفا می کنند، عبارتند از:
1- ترکیب انسان از نفس و بدن و ظاهر و باطن و تاثیر آن ها بریکدیگر (مؤمنون/12- 14)
2- رشد تدریجی مادی و معنوی انسان و سیر از مرحله ضعف به قوت (مؤمنون/12- 14)
3- بعد روحی و الاهی انسان (ص/72)
4- نیازهای طبیعی و مادی انسان مانند غذا (ص/81)، غریزه جنسی (مائده/3) و استراحت (نبا/9)
5- نیازهای روحی و معنوی انسان مانند امنیت و ایمنی (حجر/82) و آرامش (روم/21)
6- گرایش های فطری و وجودی انسان مانند خداگرایی (روم/30)، زیباگرایی (نحل/5و6)، برتری جویی وعزت طلبی (قصص/83) و خلودگرایی (طه/120)
7- شؤون نفس انسان مانند فطرت (روم/30)، عقل (یونس/100)، کرامت پذیری (اسراء/70) و قلب (بقره/225)
8- ویژگی های انسان مانند شهود (نجم/11)، اراده و اختیار، تحول پذیری از شرایط محیطی و اجتماعی و تاثیر گذاری بر آن ها
خداوند سبحان در آیات قرآن ضمن بیان گرایش ها، نیازها، ویژگی ها، ابعاد و شؤون انسان به جهت گیری های تربیتی آن ها توصیه می کند و انسان را به سوی اهداف متعالی فرا می خواند . مبانی مذکور منشا پیدایش اصول و روش های تربیتی است .
اهداف تربیتی اسلام عبارت است از: رشد (بقره/186)، حیات طیبه (نحل/97)، طهارت (مائده/6)، هدایت (فتح/20)، عبادت (ذاریات/56)، تقوا (بقره/187)، قرب (کهف/24)، رضوان (حدید/27)، اقامه قسط (حدید/25)، فلاح (اعراف/69)، تعقل (بقره/242) و تزکیه (مؤمنون/4). همه این اهداف در عرض هم قرار ندارند; برخی در طول امور دیگرند و ارتباط طولی با یکدیگر دارند; برای نمونه رشد، هدایت (طه/50)، تقوا (آل عمران/135) و قرب الاهی (علق/19) اهداف نهایی اند و بقیه اهداف ابتدایی و متوسط .
اصول و روش های تربیتی، حد وسط مبانی و اهداف تربیتی به شمار می آیند . (6) اسلام به اصولی چون تغییر ظاهر و تحول باطن توصیه می کند; زیرا دو ساحتی بودن انسان یعنی نفس و بدن (ظاهر و باطن) را مبنای نظام تربیتی می داند . تحول تدریجی شاکله انسان نیز از مبانی انسان شناسی اسلام است که اصل مداومت و محافظت بر عمل را می زاید . به همین دلیل، در آیات 23 و 24سوره معارج به مداومت بر نماز توصیه می شود . تاثیر و تاثر شرایط محیطی و اجتماعی بر انسان مبنای دیگری است که اصول و قواعدی چون اصلاح شرایط (طه/97)، مقاومت و تاثیر گذاری بر شرایط (مائده/105)، و دینداری مستحکم (حج/11) را به ارمغان می آورد . مبنای زیباگرایی انسان، اصل آراستگی و فضل را پدید می آورد . مبنای رشد تدریجی آدمی اصلی چون عدالت در روش های تربیتی را آموزش می دهد . مبنای کرامت به اصل عزت (منافقون/8)، مبنای عقل به اصل تعقل ورزی (عنکبوت/43) مبنای خدا پرستی به اصل تذکر و مبنای ضعف انسان در مرحله اولیه رشد مادی و معنوی به اصل مسامحت (بقره/186 و توبه/91) راه می برد .
این اصول، روش هایی را نیز به ارمغان می آورند . برای نمونه:
اصل تغییر ظاهر و تحول باطن وروش های تحمیل و تلقین به نفس، دعوت به ایمان (اعراف/180) و بینش درباره نظام هستی (بقره 270 و 271) و حقیقت انسان (فاطر/15)
اصل مداومت و محافظت بر عمل وروش های فریضه سازی (نور/1) و محاسبه نفس (حشر/18)
اصل اصلاح شرایط روش های زمینه سازی (مانند آیه 31 سوره مدثر که با زمینه سازی یقین را برای اهل کتاب فراهم می کند) و اسوه سازی (احزاب/21)
اصل استحکام در دینداری وروش های مواجهه با نتایج اعمال (روم/41) تحریک ایمان (توبه/13) و ابتلا (انبیا/35)
اصل آراستگی و فضل وروش های آراستن ظاهر (مدثر/4- 1)، تزیین کلام الاهی، عفو (ابراهیم/10) توبه (توبه/118)، تبشیر (عنکبوت/36) و مبالغه در پاداش (شوری/23)
اصل عدالت در وروش های تربیتی روش های تکلیف به قدر وسع (طلاق/7) و مجازات به قدر خطا (انعام 164)
اصل عزت وروش های ابراز توانایی ها و نعمت ها (نحل/76) و تغافل (توبه/61)
اصل تعقل ورزی وروش تزکیه و تعلیم (جمعه 1)
اصل تذکر وروش های موعظه حسنه (فصلت/33) و عبرت آموزی (هود/120)
اصل مسامحت وروش مرحله ای ساختن تکالیف (روم/39)
در اسلام روش های خاصی نیز توصیه شده است; برای نمونه، احترام به زنان و دختران . در روایت آمده است: آن که صاحب ارزش و احترام است، به زن احترام می گذارد و تنها فرد پست و لئیم به زن اهانت روا می دارد . (7) بنابراین، آگاهان به علوم تربیتی گواهی می دهند که در قرآن و سنت از ارکان چهار گانه نظام تربیتی سخن به میان آمده و می توان در این عرصه از آن آموزه ها نظام سازی کرد . البته این بدان معنا نیست که مسلمان و متخصص تربیت اسلامی نباید از روش ها، الگوها و مهارت های تجربی در عرصه مشاوره، آموزش و پرورش و غیره استفاده کند . انواع مهارت های آموزشی پیش از تدریس و الگوهای ضمن تدریس و روش های حفظ و تکرار و سخنرانی و پرسش و پاسخ و گردش علمی و الگوها و مهارت های آموزشی بعد از تدریس و انواع ارزشیابی از طریق مشاهده، انجام دادن کار، آزمون شفاهی، آزمون کتبی، آزمون های میزان شده، معلم ساخته و غیره که با روش های علمی و آماری تحصیل شده اند (8) - تا آن جا که بامبانی و اهداف نظام تربیتی اسلام ناسازگار نباشند - قابل استفاده اند . اگر عالمان تربیتی اسلام با آگاهی از نظام تربیتی اسلام در پی دستیابی به انواع سنجش و اندازه گیری در روان سنجی و انواع آزمون های روانی و تربیتی و آزمون های هنجاری، پیش رفت، شخصیت، هوش و توانایی باشند، (9)می توانند درباره صحت و سقم مقیاس های اسمی، ترتیبی، فاصله ای و نسبتی و مانند آن ها باقاطعیت اظهار نظر کنند .
|