حیات نو ، 17/4/80
چکیده: نویسندگان، در مقام پاسخ به این پرسشند که وضعیت فعلی جنبش دانشجویی چگونه است و این جنبش چه اهدافی دارد و از آنچه انتظاری می توان داشت .
دکتر بشیریه: هدف اصلی جنبش های دانشجویی باید متنوع کردن حوزه سیاسی جامعه از طریق مباحثه دموکراتیک باشد . وظیفه اصلی جنبش دانشجویی، وظیفه روشنفکرانه، روشنگری و نقد است . مقام دانش، مقام آزادی است و با سلطه جویی و سلطه طلبی مغایرت دارد . اگر جنبش های دانشجویی وارد بازی های سیاسی شوند، یعنی سیاست زده شوند، یا به عبارت دیگر قدرت را به جای حقیقت برگزینند، تباه می شوند . وظیفه این جنبش، نقد و روشنگری است و این نقد باید شامل ایدئولوژی حاکم، سیاست های رایج، وضعیت علم و دانش و بحث درباره همه ارزش ها و هنجارهای بنیادی جامعه باشد . نهاد جنبش دانشجویی باید خصلت حاشیه ای خود و عدم وابستگی به گروه های اقتصادی مسلط در متن جامعه را حفظ کند . همین عدم تقید باید فرصت را برای نقد و روشنگری مهیا سازد .
در مورد تعامل جنبش های دانشجویی با قدرت و نظام های سیاسی نیز به نظر من نباید ماهیت این گونه جنبش های اساسا فکری و روشنگر و نقاد با ماهیت گروه های قدرت طلب و ذی نفوذ خلط شود . همچنان که شان اندیشمند با شان تاجر و کاسب فرق اساسی دارد، میان جنبش های دانشجویی و روشنفکری با گروه های قدرت طلب نیز فرقی اساسی است . در این صورت بدیهی است که شرط انجام این کار ویژه، استقلال سیاسی جنبش هاست . به علاوه، چون جنبش های دانشجویی عموما در دانشگاه رشد می یابند، شرط استقلال سیاسی دانشگاه ها را هم باید در همین جا افزود . وقتی دانشگاه از لحاظ سیاسی و ایدئولوژیک وابسته باشد، چگونه می توان انتظار داشت که جنبش دانشجویی مستقل و نقادی پدید آید .
نکته اساسی دیگر این که قدرت تنها در ساختار دولت ظاهر نمی شود; بلکه در تار و پود مفاهیم، اندیشه ها، ایدئولوژی ها، فرهنگ ها و گفتمان ها تنیده است . شرط امکان آزادی و استقلال، آگاهی از سلطه علم و فرهنگی است که ما در آن سخن می گوییم .
مراد ثقفی: جنبش دانشجویی، اگر نگوییم کاملا، دست کم می توان گفت دارای وجه غالبا سیاسی است . این جنبش ابدا صنفی نیست و هیچ زمانی نیز تقاضاهای اجتماعی و فرهنگی روشنی نداشته است; از این رو هماهنگی این جنبش با کل حرکت اصلاحی خیلی سریع انجام شد و این هماهنگی به حدی بود که تشخیص هویت مستقل دانشجویی از کل حرکت دشوار بود . جنبش دانشجویی در همین سطح باقی مانده است و تدقیق وضعیت آن در ارتباط با کل جنبش می تواند از طریق تدقیق مواضعش صورت گیرد . در عین حال، نه جنبش دانشجویی و نه کل جنبش اصلاح طلبی، هیچ کدام نمی توانند به همین حد اکتفا کنند و هر دو باید ابزارهای لازم را برای تبیین پیوند اجتماعی و سیاسی این جنبش با جنبش های اجتماعی تعبیه کنند; وگرنه سرخوردگی های متعددی در راه خواهد بود .
جلال بشارتی: یکی از قشرهایی که در تمام جوامع همواره در صف مقدم پیکار برای از میان برداشتن حکومت های خودسر قرار داشته و از فداکاری های بسیاری از خود نشان داده، قشر دانشجو بوده است . دانشجویان با تشکیل کمیته های مختلف در دانشگاه ها، جنبش های دانشجویی را به طور خودجوش پدید آورده اند . این جنبش در قرن معاصر در بسیاری از کشورهای جهان موجب پدید آمدن انقلاب های کوچک و بزرگ بسیاری گردید .
از نظر اجتماعی، ویژگی های زندگی دانشجویی را می توان بدین صورت خلاصه کرد: دورافتادگی از خانواده، احساس گسیختگی و آزادی در انتخاب راه زندگی، زندگی دسته جمعی در خوابگاه، دورافتادگی از متن واقعی زندگی اجتماعی و ... . با توجه به این وضعیت، جنبش های دانشجویی، اغلب خصلتی آرمان گرایانه پیدا می کنند .
محمد حیدری: امروز جست وجوی دموکراسی و مردم سالاری به یک پدیده عمومی اجتماعی مبدل شده و دانشگاه در این مورد نقش اساسی دارد . احتمالا جنبش دانشجویی در سال های آینده چالش های بیشتری با مخالفان مردم سالاری خواهد داشت . حادثه 18 تیر تهران و 20 تیر تبریز باید بارها مورد بررسی این جنبش قرار گیرد . هزینه هایی که بدون هیچ دستاوردی نصیب دانشگاه می گردد، ناشی از کدام وجهه حرکت های دانشجویی است؟
می توان پرسش گر، نقدکننده و آرمان گرا و حتی رادیکال بود; اما نباید فراموش کرد که بدون عقلانیت، اندیشه و تحمل، دست یابی به دموکراسی ممکن نیست . نمود آرمان گرایی، پرداختن هزینه های سنگین و گزاف نیست; بلکه یکی از جلوه های آن می تواند کوشش برای کاستن از هزینه های تحول طلبی نیز باشد .
علیرضا اشراقی: در حال حاضر جنبش دانشجویی وجود ندارد . اطلاق واژه «جنبش » حکایت از وجود نوعی ارگانیسم حیات مند دارد که لااقل در برابر هر عمل، واکنشی متناسب از خود نشان می دهد . اکنون جنبش دانشجویی همچنان تبعات یاس سیاسی را از خود بروز می دهد و لذا در برابر تاثیرات و اتفاقات محیطی برانگیخته نمی شود .
پس از واقعه کوی، دو رویداد دیگر به ایجاد روحیه یاس در میان دانشجویان دامن زد: نخست آن که اطراف جنبش دانشجویی از اندیشمندان و روشنفکرانی که به دانشجویان خط می دادند و ظرف تحلیل آنها را از نظریات خویش پر می کردند خالی شده است . دانشجویان به وجود آن اندیشمندان شعله ور می شدند; اما اکنون آنها به اتاق های سکوت و فراموشی سپرده شده اند . دوم آن که دانشجویان، پس از حادثه کوی، فعالیت سیاستمداران مورد علاقه خود را نیز دیدند و آن را چندان منطبق با انتظاراتی که داشتند ندیدند . این جنبش پس از حادثه کوی کوتاه آمده و عقب نشسته است .
حال، دانشجویان باید دریابند که با محافظه کاران به سختی می توان گفت وگو کرد; چرا که آنان به لوازم این گفت وگو پای بند نیستند; لذا باید با کسی به تخاطب و گفت وگو بنشینند که لااقل در منش و روش، اهل مباحثه است . جنبش دانشجویی باید به جای محافظه کاران، خواسته های خود را بر خاتمی متمرکز کند و فقط از او بخواهد تا حقوق از دست رفته دانشجویان را استیفا کند .
اشاره
اگر جنبش دانشجویی، با همین اصطلاح، واقعیت داشته باشد، در جامعه امروز ما بیش از آن که ماهیت فرهنگی - اجتماعی داشته باشد، بار مطالبات سیاسی را بر دوش می کشد و بیش از آن جریانی است سیاست زده . جریانات مختلف سیاسی که بیشتر در قالب شبه احزاب عمل می کنند، همگی درصددند که از دانشجویان پرتوان یارگیری کنند . این پدیده به طور اصولی مانع از آن است که جنبش دانشجویی راه هموار خود را تا رسیدن به وضعیت مطلوب روشنگرانه خود طی نماید . شاخصه اصلی جریان دانشجویی و دانشگاهی، عقلانیت رفتاری است و این ویژگی تنها در بستری شکوفا خواهد شد که دانشگاه از شان واقعی خود تبعیت کند و نظام اسلامی نیز این شان و جایگاه را به خوبی دریابد . شکوفایی علم و دانش، از مسیر دانشگاهی عبور خواهد کرد که انتظار نیروهای «بر قدرت » و «در قدرت » از آن، تابع مصالح موقت و کوتاه مدت و جغرافیای قدرت در جامعه نباشد .