ماهان شبکه ایرانیان

بزرگراه های اطلاعاتی و امکانات بازدارندگی

چکیده: انقلابی که در اطلاع رسانی رخ داده، مزایا و محاسن بی شماری دارد; اما مسائل و مصیبت هایی نیز به دنبال خواهد داشت

آبان، ش 6

چکیده: انقلابی که در اطلاع رسانی رخ داده، مزایا و محاسن بی شماری دارد; اما مسائل و مصیبت هایی نیز به دنبال خواهد داشت . غالب اندیشمندان و حقوق دانان به این نتیجه رسیده اند که حمایت از ارزش های فرهنگی یک جامعه در برابر هجوم برنامه های اینترنت، سانسور محسوب نمی شود . مهم ترین معیار برای تعیین و تبیین ارزش هایی که باید برای حفظ آن کوشید، خرد جمعی و وجدان بین المللی است . مجلس شورای اسلامی در داخل و یونسکو در خارج باید با حفظ احترام به آزادی های فردی و اجتماعی، از کودکانمان در قبال استثمار جنسی نوینی که از طریق اینترنت در راه است، حمایت کنند .

به نظر می رسد جهانی شدن، علی رغم انتقادات وارد بر آن، امری اجتناب ناپذیر است . آن چه این اتفاق را حتمی می کند، انقلابی است که در زمینه ارتباطات رخ داده است . دیگر محال است کشوری بتواند درون مرزهایش مخفی شده، خود را بی نیاز از جهان و جهانیان بداند . کوچک ترین اتفاقی که در نقطه ای از جهان رخ می دهد، گاه می تواند در زندگی مردم تاثیری شگفت بگذارد . همه مردم جهان سوار بر یک اتوبوس به سوی مقصدی واحد حرکت می کنند و بدون شک همه به سوی تمدنی که بالاتر و باارزش تر است، در حرکتند . در همین راستا، انقلابی که در اطلاع رسانی رخ داده، مزایا و محاسن بی شماری دارد; اما فراموش نکنیم که مسائل و گاه مصیبت هایی نیز به دنبال خواهد داشت . بی اعتنایی به ارزش های فرهنگی باعث بی هویت شدن و در نتیجه استحاله فرهنگی می شود که اولین گام در استعمار نو به حساب می آید . اگر در قرن نوزدهم برای فتح کشوری احتیاج به لشکرکشی و صرف نیروی انسانی و تجهیزات جنگی بود، در قرن بیست و یکم چنین نیازی احساس نمی شود . ساده ترین راه، تهی کردن مردم از ارزش های فرهنگی و سپس جایگزین کردن عقایدی است که در نهایت موجب خواهد شد که نه تنها در مقابل مهاجم مقاومتی نکنند، بلکه حتی به استقبال وی نیز بروند . به عبارت دیگر، اینترنت تبدیل به غولی افسانه ای شده که اگر در خدمت بشریت و اهداف والای آن قرار نگیرد، می تواند بسیار مخرب و ویران گر باشد و با نقل قول از آقای مایور باید بگویم که بزرگراه های اطلاعاتی، حامل بدترین و بهترین محتویات هستند .

آیا راهی برای کنترل آثار مخرب اینترنت وجود دارد؟ آیا می توان بهترین بزرگراه های اطلاعاتی را دست چین کرد و مورد استفاده قرار داد و از ورود به بدترین ها جلوگیری کرد؟ نخست باید دید که آیا کنترل از جنبه فنی - مهندسی ممکن است و سپس باید بررسی کرد که آیا کنترل اینترنت از جنبه حقوقی - اجتماعی صحیح است یا خیر . کشورهای پیشرفته صنعتی امکان دادن هر نوع اطلاعات غلط و فاسدی را به کشورهای دیگر دارند و این جریان معمولا یک سویه است و امکان کنترل اطلاعات برای کشورهای مصرف کننده تقریبا غیرممکن است . به هر حال، با فرض دست یابی به دانشی که امکان کنترل در بزرگراه های اطلاعاتی را فراهم می سازد، باید به پرسش دیگری پاسخ دهیم: که آیا استفاده از این امکانات بازدارنده، با جریان آزاد اندیشه ها مغایرت دارد؟ آیا باید به این کنترل به عنوان سدی در برابر هجوم به ارزش های فرهنگی یک جامعه نگریست یا آن را وسیله ای برای سانسور دانست؟ غالب اندیشمندان، متفکران و حقوق دانان به این نتیجه رسیده اند که حمایت از ارزش های فرهنگی یک جامعه در برابر هجوم برنامه های اینترنت، سانسور محسوب نمی شود .

اما ارزش های فرهنگی یک جامعه چیست و معیار برای حفظ ارزش های فرهنگی کدام است؟ مهم ترین معیار برای تعیین و تبیین ارزش هایی که باید برای حفظ آن کوشید، خرد جمعی و وجدان بین المللی است . مسلما عقیده گروهی اندک، ولو حاکم بر سرنوشت کشورشان، نمی تواند ارزش های بین المللی را تفسیر و تبیین کند . معیار تعیین ارزش ها، خرد جمعی حاکم بر جهان است که در مصوبات سازمان ملل متحد متجلی است; از این رو آنچه در اعلامیه جهانی حقوق بشر به عنوان حقوق بنیادین و غیر قابل تخطی یک انسان به رسمیت شناخته شده است و میثاق ها و قراردادهای بین المللی که متعاقب آن صادر شده، تنها معیار تعیین ارزش ها هستند . از جمله این میثاق ها، قرارداد بین المللی حقوق مدنی - سیاسی، کنوانسیون بین المللی حقوق کودک، کنوانسیون رفع تبعیض از زنان، کنوانسیون منع برده فروشی و فحشا و هزاران تصمیم دیگر است که نشان گر خرد جمعی و وجدان بین المللی است . برای مثال، در اصل 34 کنوانسیون حقوق کودک (مصوب سال 1989)، از کودکان در برابر تمام اشکال سوءاستفاده و استثمارهای جنسی حمایت شده است در قطعنامه پایانی گردهمایی جهانی حمایت از کودکان در برابر سوء استفاده جنسی از طریق اینترنت که در سال 1999 تشکیل شد، آمده است: «هر چه اینترنت بیشتر توسعه پیدا کند، کودکان بیشتر در معرض محتویات خطرناک آن قرار خواهند گرفت . فعالیت های مجرمانه مربوط به فحشای کودکان و پرونوگرافی آنان که از طریق اینترنت مورد سوء استفاده جنسی واقع می شود، اکنون از مسائل حاد به شمار می روند . اگر چه سودمندی های اینترنت از زیان های بالقوه آن بیشتر است، اما نباید از شناخت خطرات آن غفلت کرد» .

بنابراین، اکنون مشخصا می توان گفت اینترنت نمی تواند در خدمت اموری قرار گیرد که وجدان بشریت و خرد جمعی آن را مردود اعلام داشته است و در راس این امور، سوء استفاده جنسی از کودکان و زنان و پرونوگرافی و ترویج فحشاست . نکته بسیار مهم این است که چون اینترنت پدیده ای جهانی است، قواعد ناظر بر آن نیز باید بین المللی باشد . هیچ کشوری در جهان نمی تواند به تنهایی در حفظ ارزش هایی که صحبت کردیم موفق باشد . مبارزه با مفاسد اینترنت، از جمله ترویج فحشای کودکان، همتی جهانی طلب می کند و نیازمند یک رویکرد استراتژیک جهانی و منحصر به فرد و مستلزم ضمانت اجرایی بین المللی است; بنابراین بایستی با جمع آوری قوانین داخلی کشورها و تنظیم روش و شیوه ای که با روح حاکم بر مقررات داخلی کشورها همخوانی بیشتری دارد، به ارائه یک برنامه عملی اقدام کرد و ضمانت های بین المللی برای اجرای آن از طریق مجمع عمومی سازمان ملل تدارک نمود .

در این راستا، به خوبی می توان ادعا کرد که سوء استفاده جنسی از اطفال به هر طریق و شیوه، طبق قوانین ایران جرم و عملی قابل مجازات است . مهم ترین قانونی که در این ارتباط به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است، در سال 1372 بود که به موجب آن، تولید و تکثیر و توزیع آثار سمعی و بصری مستهجن و مبتذل، جرم و مرتکب آن مستوجب کیفر است . استفاده از کودکان برای نگهداری، نمایش، عرضه، فروش و تکثیر نوارهای غیر مجاز و مستهجن و مبتذل، از عوامل تشدیدکننده جرم است و موجب اعمال حداکثر مجازات خواهد شد . البته قانون فوق الذکر صراحتا ناظر به اینترنت نیست و از سوی دیگر، مانند هر قانون کیفری فقط در داخل مرزهای کشور قابل اعمال است; بنابراین به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد می شود قانونی موافق با ساز و کار بین المللی اینترنت تصویب کند و از جهت بین المللی دست نیاز به سوی یونسکو، یونیسف و سایر مجامع بین المللی دراز کرده، استدعا داریم از کودکانمان با حفظ احترام به آزادی های فردی و اجتماعی در قبال استثمار جنسی نوینی که از طریق اینترنت در راه است، حمایت کنند .

اشاره

نویسنده در این مقاله نسبت به آثار قبلی اش با نگرشی جامع تر و واقع گرایانه تر به موضوعات اجتماعی نگریسته است و تاکید بر این روش می تواند به جو تفاهم و گفت وگوی صاحبان اندیشه برای حل معضلات اجتماعی و فرهنگی کشور کمک کند . با آن که نکات درست و شایسته ای در این نوشتار آمده است، اما به نظر می رسد که نگرانی و دغدغه ایشان و سایر دوست داران فرهنگ، هویت و معنویت ایران، تنها در سایه حل و فصل برخی از مباحث اصلی و کلیدی امکان پذیر است که متاسفانه در مقاله ایشان به گونه ای دیگر مطرح شده است . محورهای زیر به این گونه مباحث اشاره دارد:

1 . تردیدی نیست که دانش و تکنولوژی جدید، آثار و خدمات بسیاری را به جامعه انسانی تقدیم کرده است و شبکه های جهانی اطلاعات نیز از این قاعده مستثنا نیستند . اما خانم شیرین عبادی این مطلب را در قالب عباراتی بازگفته است که جای تامل بسیار دارد . برای مثال، ایشان می نویسد: «همه مردم جهان سوار بر یک اتوبوس به سوی مقصدی واحد حرکت می کنند; بدون شک همه به سوی مقصدی که بالاتر و باارزش تر است، در حرکتند .» در این عبارت، دو پیش فرض اثبات نشده وجود دارد که همین پیش فرض ها در داوری نویسنده نسبت به تمدن مدرن تاثیر به سزایی داشته است . فرض نخست آن است که همه ملت ها، با همه تفاوت ها و تنوع های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، بی هیچ مقاومتی به سوی آرمان های مدرنیته در حرکتند . این تصور غالبا از این اشتباه برمی خیزد که حضور عناصر ظاهری و تکنولوژی غرب در کشورهای دیگر را به معنای همسانی و هماهنگی آنها با مبانی فکری و آرمان های فرهنگی غرب می پندارند; حال آن که در این تحلیل، عنصر «انسان » و هویت ریشه دار و پایدار انسانی به عنوان مهم ترین مؤلفه یک تمدن، تقریبا نادیده گرفته شده است . پیش فرض دوم آن است که ایشان رشد و توسعه مادی را به معنای «مقصدی که بالاتر و باارزش تر است » تفسیر می کند; حال آن که ارزش تمدن به جنبه های انسانی و اخلاقی است و از این جهت نمی توان تمدن مدرن را از تمدن های پیشین بالاتر و باارزش تر دانست .

2 . نویسنده محترم در جست وجوی معیاری تعیین و تبیین ارزش هایی که باید برای حفظ آن کوشید، معتقد است که تنها خرد جمعی حاکم بر جهان که متجلی در مصوبات سازمان ملل متحد است، معیار تعیین ارزش هاست . در اینجاست که پرسش های فراوانی رخ می نماید که بدون پاسخ گویی به آنها نمی توان به راهکارهای عملی اندیشید:

الف) باید پرسید که آیا مصوبات سازمان ملل یا نهادهای وابسته به آن واقعا بازتاب وجدان جهانی بشر است؟ سازمان ملل از نمایندگان سیاسی دولت های جهان شکل گرفته است که بی تردید نمی توان چشم بسته آنها را نمایندگان وجدان عمومی مردم دانست . آنها در بهترین حالت، نمایندگان نخبگان و احزاب سیاسی هستند که در دوران مدرن، معمولا دانش، انگیزه و آرمان های آنها ریشه در فرهنگی متمایز با فرهنگ عمومی مردم دارد و در بدترین حالت نیز نمایندگان قدرت های سیاسی هستند که با ابزارها و شگردهای سلطه جویانه بر یک کشور حکومت می کنند و آرای آنها تجلی منافع حاکمیت است، نه مصالح مردم . به هر حال، در ساختار کنونی سیاست جهان به سادگی نمی توان مصوبات سازمان ملل را تجلی خرد جمعی حاکم بر جهان دانست .

ب) آیا سازمان ملل که بخش اعظم بودجه و مراکز اصلی قدرت آن به دست آمریکا و چند کشور بزرگ اروپایی و غیر اروپایی است و اهرم های فشار آشکار و نهانی برای جهت گیری سازمان ملل پیش بینی شده است، می تواند یک سازمان مستقل برای بازتاباندن افکار و وجدان عمومی بشر باشد؟ آیا مخالفت های بسیاری از مردم جهان در برابر مصوبات یا عملکرد سازمان های جهانی کافی نیست تا در خردمندانه بودن عملکرد سازمان ملل تردید شود؟ سکوت سنگین سازمان ملل و نهادهای وابسته در برابر تبعیض ها، تجاوزها و قلدری های آمریکا و هم پیمانان او در گوشه گوشه جهان (فلسطین، کوزوو، افغانستان و . .). نمونه ای آشکار از نفوذ قدرت های سیاسی و فرهنگی جهان در جلوگیری از ساز و کار واقعی یک سازمان بین المللی است .

ج) اساسا باید پرسید که آیا برای دست یابی به وجدان و خرد عمومی بشر راهی جز سازمان ملل وجود ندارد؟ به بیان دیگر، آیا ارزش ها و اصول خردمندانه، تعریف مستقل و متمایزی دارد، یا باید تنها آنچه را مردم می پسندند و باور دارند خردمندانه دانست؟

در همین راستا باز می توان پرسید که اصولا سازمان ملل و اعضای آن بر چه مبنا و معیاری به تصمیم گیری می پردازند؟ به راستی اگر معیار مستقل و متمایزی برای سنجش خردمندانه بودن یک رفتار وجود ندارد، از کجا می توان بر درستی یا نادرستی یک اندیشه یا عمل استدلال و گفت وگو کرد؟ آیا می توان گفت که وجدان و عقل انسانی تا پیش از صدور مصوبات سازمان ملل نمی تواند ارزش ها را از ضدارزش ها بازشناسد؟ این که نویسنده پیش از رای سازمان ملل به صورت قاطع بر ناروایی و نادرستی بهره برداری جنسی از کودکان در اینترنت سخن می گوید و مجلس شورا و یونسکو را مکلف به تصویب قوانین می داند، خود نشانه ای است بر این که می توان و می بایست پیشاپیش بر خردمندانه و ارزشمند بودن برخی از پدیده های انسانی و اجتماعی تاکید کرد و برای بازشناسی ارزش ها از ضد ارزش ها معیاری ارائه داد . حال از نویسنده محترم می پرسم که معیار و روش شناسی شما در تشخیص ارزش ها و شایستگی ها چیست و این معیار بر چه مبنا و منابعی استوار است؟

3 . خانم شیرین عبادی به کنوانسیون های مختلف بین المللی در دفاع از حقوق کودکان، زنان و ... اشاره کرده است و مصرانه خواستار مصوبه ای از سوی یونسکو در مورد سوء استفاده از اینترنت شده است . گویا تصور ایشان بر این است که با این گونه مصوبات می توان از مفاسد و انحرافات جهان غرب جلوگیری کرد . باید پرسید که چرا علی رغم کنوانسیون های بین المللی، هنوزهم قدرت های جهانی و منطقه ای به راهی دیگر می روند و هر جا با منافع آنان ناسازگار باشد، به راحتی بر همه چیز پا می گذارند؟ نکته ای که نویسنده از آن سخت غفلت کرده است، ارتباط بسیاری از پدیده های جهانی با منافع سرمایه داری بین المللی است . مادام که در تفکر لیبرال، سود و سرمایه محور و مدار همه چیز است و منطق سرمایه سالاری حیات جهانی را سمت و سو می بخشد، اقدامات صرفا حقوقی به هیچ روی نمی تواند در برابر موج تباهی ها و بی عدالتی ها مقاومت کند .

4 . جا داشت خانم شیرین عبادی به این سؤال پاسخ می گفت که آیا فسادها و بی عدالتی های دوران مدرن با این عمق و گستره، در طول تاریخ نظیر و مانندی داشته است؟ بمب های اتمی که در یک لحظه میلیون ها انسان و نسل های پیاپی را به قربانی می کشد، سلاح های شیمیایی و میکروبی که در یک چشم بر هم زدن هزاران انسان را فلج می کند، برگزاری مسابقه های تسلیحاتی در گوشه و کنار جهان و برافروختن جنگ ها و دشمنی های کاذب برای رونق کارخانه های تسلیحاتی غرب، تجارت بین المللی سکس که زنان و کودکان بسیاری را طعمه بازار سرمایه داری غرب کرده است، فاشیسم، توتالیتاریسم و تروریسم که همگی پدیده های مدرن و برآمده از مدرنیته هستند، ترویج گسترده همجنس بازی که با بهره گیری از مدرن ترین تکنولوژی ها انسان های فراوانی را به کام فساد کشانده است، تولید، تجارت و مصرف گسترده مواد مخدر که دست های آشکار و پنهان سرمایه داری آن را اداره می کند و ... به راستی هیچ نمونه و مثالی در دنیای گذشته ندارند . با این حال، آیا باز هم خانم شیرین عبادی می تواند به سادگی ادعا کند که: «بشریت بدون شک همه به سوی مقصدی که بالاتر و باارزش تر است در حرکتند» ؟ به نظر می رسد که نویسنده به دلیل دغدغه ذهنی و شغلی خود بر مساله ای انگشت نهاده است که در مقابل فجایع و فسادهای جهانی، اندکی در برابر بی شمار است .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان