شناسه : ۳۹۰۱۷۷ - سه شنبه ۳ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۵۳
پسایهودیسم و یهودیان تلاش گرا
پست صهیونیسم(Post _ Zionism) اعتراضی یهودی است که بر پایه آن، برخی از یهودیان، صهیونیسم را از بُعد مذهبی و غیر مذهبی رد می کنند. کسانی که صهیونیسم را از بُعد مذهبی و غیر مذهبی رد می کنند، به سه دسته تقسیم می شوند:
پست صهیونیسم(Post _ Zionism) اعتراضی یهودی است که بر پایه آن، برخی از یهودیان، صهیونیسم را از بُعد مذهبی و غیر مذهبی رد می کنند. کسانی که صهیونیسم را از بُعد مذهبی و غیر مذهبی رد می کنند، به سه دسته تقسیم می شوند:
یکم. برخی از یهودیان ارتدوکس، مانند گروه «نتوری کارتا»؛ این گروه این اشکال را به جنبش صهیونیسم وارد می کند که صهیونیسم جنبشی غیر مذهبی است که از یهود امتی نژاد پرست و غیر مذهبی می سازد و این موضوع با تعالیم مذهب یهود در تعارض است ؛ در حالی که ارتدوکس ها خواهان تشکیل و ایجاد امتی به تمام معنا مذهبی بوده که هویت آن با اجرای اوامر و نواهی خداوند مرتبط باشد.
این یهودیان ارتدوکس، جنبش صهیونیسم را جنبش مشیحانی دروغین می دانند که با اراده خداوند به ستیزه پرداخته است؛ به نظر آنها، صهیونیسم باید یهود را به صبر، انتظار و بردباری دعوت کند تا خداوند به آنها اجازه بازگشت دهد. در واقع، خداوند آن ها را به گرفتن زمام امور و بازگشت به فلسطین برای سکونت در آن دعوت نمی کند.(1)
دوم. اصلاح طلبان ؛ این دسته بر این باورند که صهیونیسم، یهود را از جنبه های مذهبی تهی کرده، تنها در پی بازگشت به گذشته پر شکوه یهودی است. بسیاری از اصلاح طلبان عقیده دارند که دولت صهیونیسم در وجدان یهودیان، خداوند، وفاداری به آن، حمایت از آن و اقامه شعائر او را گرفته است. «الکساندر شندلر»، یکی از خاخام های اصلاح طلب می گوید: یهود در حال حاضر تصور می کند، اسرائیل معبد آنها و رئیس دولت آن بزرگ خاخام های آن هاست ؛ هم چنین، یکی دیگر از خاخام ها صهیونیسم را چون گوساله ای طلایی توصیف کرده و می گوید: در حال حاضر، بت پرستی جای عبادت واقعی و حقیقی را گرفته است.
سوم. کسانی که از بعد غیر مذهبی با صهیونیسم به مخالفت برخاسته اند، یا لیبرال هستند و یا کمونیسم؛ آنها در این دیدگاه اشتراک نظر دارند که می توان مشکل یهود را در جوامع غرب، یا از طریق افزایش لیبرالیسم در جامعه یا از طریق وضع قوانین اشتراکی و سوسیالیستی حل کرد. این گروه که صهیونیسم را رد می کنند، در جوامع غرب در اقلیت قرار دارند، اما روز به روز رو به افزایش هستند.
پسا صهیونیسم در شکل دیگری هم ظهور کرده است؛ برخی از یهودیان بر این باورند که مسئله صهیونیسم به آن ها مربوط نیست و به شهرک نشینان صهیونیسم یا برخی یهودیانی که به دنبال وطن جدیدی برای خود هستند ارتباط دارد. پس می توان گفت که عدم توجه به صهیونیسم، دیدگاه غالب یهودیان در جهان است و بسیاری از بزرگان با فرهنگ و تحصیل کرده یهود در جهان، به این دیدگاه باور دارند.(2)
البته با گسترش صهیونیسم و به دست گرفتن رهبری گروه های یهودی جهان، رهایی یا رد کردن آشکار آن مشکل است؛ به همین دلیل برخی از اعضای گروه های یهود، برای اسرائیل به جنگ رو آورده اند، اما عملاً کاری در خدمت به منافع صهیونیسم انجام نداده اند، و چه بسا صهیونیسم ملی ـ میهنی در هر نوع آن، تعبیری از این رهایی است. یکی از طرفداران این ایده، این نوع از صهیونیسم را به گروه های ارشاد نظامی تشبیه کرده که سرود نظامی «به پیش، به پیش» را می خواند، اما از جای خود تکان نمی خورد.(3)
به بیان دیگر، بسیاری از یهودیان جهان، دولت صهیونیستی را به عنوان حقیقتی موجود می پذیرند، اما گاهی اوقات روی به نقد ریشه ای جنبش و دولت صهیونیسم می آورند؛ مثلاً برخی ارتدوکس ها دولت صهیونیسم را دولتی غیرمذهبی می داند که در آن لامذهبی منتشر شده، شعائر دینی در آن به پا داشته نمی شود.
برخی یهودیان سکولار اصلاح طلب و محافظه کار، آن را دولتی خشکه مذهب می دانند که تعدد و تنوع درون خود را رد می کند و یهودیت ارتدوکس بر آن خیمه زده است. برخی از لیبرال ها هم آن را دولتی می یابند که در بخش عمومی و دولتی، برخی از سمبل ها و اصول خشک کمونیسم تسلط دارد و دولت سیاست دولت های نژادی و نژادپرست را دنبال می کند. برخی چپی ها هم آن را دولتی فردگرا چون ایالات متحده می بینند که حول محور اقتصاد سرمایه داری در حال گردش است، و یا رودرروی نظام فاشیستی جهان قرار دارد. همچنین بسیاری از یهودیان اعتقاد دارند که مفهوم صهیونیسم در مرکزیت اسرائیل و حیات دیاسپورای آن نقش نداشته، به جای آن مفهوم مرکزیت دیاسپورا در حیات یهودیان مطرح است.(4)
تصویر کوچک ارائه شده در بالا نشان می دهد، علاقه و عشق اعضای گروه های یهود به اسرائیل علاقه ای واقعی نیست، بلکه مملو از اختلاف نظرها است، اما اکثر یهودیان جهان پرچم صهیونیسم را بر می دارند و از آن دولت حمایت می کنند تا پرستیژ این کشور را بالا برده، دیدگاه ها و شناخت های سنتی را که بر فرهنگ عامه حاکم است، از بین ببرند. دیدگاه و شناختی که معتقد است، یهود حیواناتی خون خوار و ترسو بوده، رحم و شفقت در وجود آنها نیست.
بدین ترتیب، یهودیان سعی می کنند، به جای این نگرش، یهودی تلاش گرا را معرفی کنند که صحرا را می کارد و از آنچه دارد، به ملل مستضعف جهان می بخشد. به همین دلیل از بین رفتن تصویر ارائه شده و زیبا از دولت صهیونیسم از جاذبیت آن برای سایر یهودیان جهان می کاهد و باز به همین دلیل، آنها تمام سعی خود را به کار می برند تا مسافت میان خود و این دولت را حفظ کنند و از آن دور بمانند و به هر ترتیب، پیوستن به آن را رد می کنند.(5)
|