خانواده های صمیمی و فرزندان با نشاط
کودکان، نعمت هایی هستند که خداوند به پدر و مادر ارزانی داشته است و به نیازمندی های آنان باید در محیط خانواده پاسخ گفته شود. چیزی که کودکان بیشتر بدان احتیاج دارند، داشتن خانواده ای مهرورز و هماهنگ است. دوران کودکی، چنان زود و تند می گذرد که ما چیزی از آن درنمی یابیم. باید آن سال ها را برای بچه هایمان، مهرآمیز و ایمن کنیم. در کنار همدیگر زیستن و ساعت های مفید زندگی را صرف یکدیگر کردن بسیار اهمیت دارد. پدر و مادر که دسترسی به آنها امکان پذیر است، برای آینده خود و بچه هایشان سرمایه گذاری می کنند. در هر حال، لازم است هر عضوی از خانواده، خود را در شمار گروهی حس کند که در جهت صمیمیت و حمایت از خانواده گام برمی دارد. اهمیت و ارزش قائل شدن برای همدیگر نیز جایگاه ویژه ای در خانواده دارد. هر بار که پدر و مادر به روی فرزند خود لبخند می زند، پیام مهمی به این مضمون به وی می رساند که: «تو اهمیت داری.» بدین ترتیب، در دوره خردسالی، شالوده اعتماد به نفس کودک ریخته می شود. روان شناسان تربیت فرزند می گویند: «با کودک بازی کنید، برایش کتاب بخوانید و در ضمن به چهره و تنش بنگرید. وی به شما متکی شده است، به آغوشتان می چسبد، صورتش می درخشد، متبسم می شود و چهره اش آرام می گیرد. بدین ترتیب حس مهم بودن در او شدت می یابد، ولی به یاد داشته باشید که هرچند عشق، ارزنده ترین موهبتی است که به فرزندانتان ارزانی می دارید، ولی باید بدانید که نظم و ترتیب، دومین هدیه است. بدانید که بچه نامنظم «دوست داشتنی نیست».
شیوه های انس در خانواده
هفته ای یک بار همه اعضای خانواده باید دور هم جمع شوند تا درباره مسائل مختلف و برنامه های گوناگون گفت وگو کنند. از این رهگذر، امکان صحبت، گوش دادن و به توافق رسیدن برای همگان فراهم می آید. افزون بر این، پدر و مادر نیز باید دست کم هفته ای یک ساعت را به تک تک فرزندان اختصاص دهند. تعطیلی آخر هفته، فرصت مناسبی برای هم نشینی و استفاده از برنامه ها و ارج نهادن به نظرهای فرزندان است. در این روز ما باید محیطی شاداب و سرزنده چه در داخل خانه و چه بیرون از آن برای فرزندانمان فراهم آوریم. تمام این فعالیت ها و کارهای روزانه، فرصت هایی هستند که نه تنها حس عزت نفس و انعطاف پذیری را برای فرزندانمان فراهم می سازند، بلکه به او می فهمانند جزئی از خانواده ای است که بدان پای بند است؛ کانون مستحکمی که سرانجام باید روزی از آن به در آید و به صورت موفقیت آمیزی با دنیای پیرامون خویش روبه رو گردد.
چگونه کودکان را شاد کنیم؟
یکی از بهترین هدایایی که پدر و مادر می توانند به فرزندانشان بدهند، امکان شاد زیستن و شاد بودن آنهاست. برای شاد بودن، به ثروت و دارایی فراوان نیازی نیست، بلکه می توان با ساده ترین و پیش افتاده ترین وسایل و امکانات نیز کودکان را شاد کرد. بچه هایی که بتوانند احساسات و عواطف شاد درونشان را بشناسند، می توانند آن را در سراسر زندگی خود حفظ کنند.
شادی کودکان موجب تقویت روحیه، انگیزه، عزت نفس و پایداری آنها می شود. پدر و مادر می توانند با استفاده از روشهای ساده زیر، شادی و نشاط را در وجود بچه ها زنده نگه دارند:
1. با فرزندان به بازی و جست و خیز بپردازید
با کودکان خود بازی های کودکانه کنید. زمستان ها با برف، آدم برفی بسازید و از برف بازی لذت ببرید. شاید نتوانید هم پای او بروید و تحرک داشته باشید. حضور شما، نیروی پایداری را در کودکتان افزایش می دهد و دلیلی برای خنده و شادی هردو شما خواهد شد. بچه ها از اینکه می توانند بیشتر بپرند و سریع تر بدوند، احساس غرور می کنند و با آزاد کردن انرژی درونی شان، احساس شادی و نشاط می کنند.
2. با صدای بلند بخندید
لطیفه بگویید. داستان های طنز و خنده دار و شعرهای شاد بخوانید. به دنبال سرگرمی های شاد کننده باشید. کاری کنید تا صدای خنده فرزندتان بلند شود. آن وقت خواهید دید که با خنده او شما هم خواهید خندید. خندیدن شما تأثیر فراوانی بر جسم و جان شما می گذارد و بسیاری از فشارهای روانی کاهش پیدا می کنند. اکسیژن بیشتری به بدنتان می رسد و با روحیه بهتری به حل مشکلات می پردازید.
کودکان موفق، کودکان شادند و کودکان شاد، کودکان موفقند. بکوشید عادت هایی را در فرزندتان تقویت کنید که روحیه تحمل و مقاومت را در او بالا ببرد. همه کودکان به زمانی برای تخلیه بار هیجانی، زنگ تفریح و بازی های شادی بخش نیاز دارند. دیدن پرواز پرندگان، حرکت ابرها و دقت در محیط اطرافشان هم می تواند به نوعی تفریح به شمار آید.
3. کمک کردن و حمایت کردن را به کودک بیاموزید
هر کودکی برای اینکه احساس ارزشمندی کند، نیازمند حس تعلق نسبت به گروهی است که در آن زندگی می کند. از فرزندتان بخواهید اسباب بازی های قدیمی و وسایلی را که مدتهاست به سراغشان نرفته است، به بچه های مستمندی که می شناسد، اهدا کند. کودک در این حال به آرامش روحی و روانی دست می یابد و از صمیم قلب احساس راحتی و شادابی می کند.
4. در تشویق فرزندتان خلاق باشید
وقتی فرزندتان در انجام کاری موفق شده و توانسته است به هدفش برسد، با گفتن جمله هایی که شادی شما را از این پیروزی نشان دهد، او را تشویق کنید. البته مراقب باشید که تشویق هایتان اغراق آمیز و بیش از حد لازم نباشد.
5. امکان نوآوری را به کودک بدهید
هر کودکی توانایی و استعداد خاصی دارد. چرا نباید این امکان را به او داد که خودی نشان دهد؟ آیا او کتاب خواندن را دوست دارد؟ در این صورت، زمانی که شما آشپزی می کنید یا به باغچه آب می دهید، می توانید به او اجازه دهید برایتان کتاب بخواند. وقتی شور و شوق و اشتیاق فرزندتان را برای کمک و همکاری بپذیرید و نشان دهید که تحت تأثیر محبت های او قرار گرفته اید، موجب شادی و افزایش اعتماد به نفس او خواهید شد.
6. بلندپروازی را فراموش کنید
اگر پدر و مادر هدف معقول و قابل دسترسی برای فرزند خود تعیین کنند و آنها را کمتر دچار بلندپروازی و بهترین بودن سازند، بچه ها طعم شادی و لذت را در سراسر زندگی شان بیشتر خواهند چشید. باید هدف هایی را که برای کودکان ترسیم می کنیم، قابل دسترس باشند تا پس از رسیدن به آن احساس توانمندی و شادی کنند. در صورتی که به هدف های کوچک تر دست یابند، برای رسیدن به اهداف بلندتر، کنجکاوانه، همه چیز را بررسی می کنند و در مقابل فشارهای آینده، بهتر پایداری از خود نشان خواهند داد.
7. به صحبت فرزندتان فعالانه گوش دهید
هیچ چیز مثل گوش دادن به سخنان کودک و توجه کردن به رفتارهای او نمی تواند احساس شادی و شعف را در وی به وجود آورد. شاید با این کار خود به او می فهمانید که چقدر برایش ارزش قائلید. شنونده فعال بودن به معنای آن است که وقتی فرزندتان با شما صحبت می کند، اگر کاری در دست دارید، کنار بگذارید و به گفته های او توجه کنید.
تأثیر سخن در شادی آفرینی در خانواده
گفت وگو و پرسش و پاسخ در خانواده باید مؤدبانه و محبت آمیز باشد، نه خصمانه و نفرت انگیز.
زن و شوهر باید در برابر سخنان تند و خشنی که از همسر خود می شنوند، متانت و سعه صدر نشان دهند و صحنه نزاع را به مجلس مزاح تبدیل کنند. البته تأثیر آهنگ صدا و حرکت دست و چشم و لب و ابرو هنگام سخن گفتن از تأثیر واژه ها در ایجاد محبت مهم تر است.
آهنگ نرم و ملایم محبت و شادی می آفریند، چنانکه صدای کلفت و خشن، ملال و نفرت می آورد. لب خندان و چهره شکفته و باز، شنونده را جلب می کند و ترش رویی و اخم، هنگام سخن گویی، مخاطب را دل سرد و افسرده می کند. زن و شوهر باید در گفت وگوهای روزانه خود، این نکته ها را رعایت کنند.
باید گفت یک مطلب مخصوص را می توان به گونه ای ادا کرد که شنونده را خوش آید و پاسخ نیکو دهد و همان مطلب را می توان به صورتی بیان کرد که شنونده پاسخ ندهد یا پاسخ زشت و تند بدهد.
در اینجا، مثال «بنشینید، بفرمایید، بتمرگید» را فراموش نکنید.
امام صادق علیه السلام می فرماید: «برخورد کردن با لب خندان با برادر مسلمانت، ثواب یک حسنه دارد».
شادی آفرینیِ محبت ورزیدن
دوست داشتن و ابراز عشق و محبت زن و مرد به یکدیگر، باعث گرمی بیشتر کانون خانواده خواهد شد. اگر می خواهید زندگی شیرین و آرامی داشته باشید، از زندگی تان لذت ببرید، در زندگی تان کام روا و شادمان باشید، و زندگی را با عشق و صمیمیت ادامه دهید، باید عشق و علاقه و مهر و محبتتان را به همدیگر ابراز کنید. اگر زن می خواهد محبت او در دل شوهرش زیاد شود، باید نسبت به شوهرش دل سوزی داشته باشد. وی باید عیب شوهر را عیب خود بپندارد، به کارهای شوهرش بی توجه نباشد، موفقیت شوهرش را بزرگ شمارد و پابه پای شوهرش گام بردارد. همچنین نسبت به شوهرش خوش رویی و ملاطفت و نرمی نشان دهد و از بدزبانی بپرهیزد. مرد اگر می خواهد قلب زنش را از عشق و محبت خود سرشار سازد، باید نسبت به زنش توجه کند، زنش را بزرگ شمارد و دوست داشتن خود را نسبت به زنش ابراز کند. مرد باید در عمل نشان دهد که تمام کوشش او برای راحتی همسر و زندگی اش است. پس باید از خشونت نسبت به همسرش بپرهیزد، با عطوفت و مهربانی با همسرش برخورد کند، نیازهای روحی و مادی همسرش را فراهم آورد. اگر چنین شد، قلب زن از عشق و محبت به شوهر سرشار می شود و صفحه زندگی شادمانه ورق می خورد!
رهنمودهایی برای ایجاد زندگی صمیمانه
آنان که خواهان رسیدن به یک زندگی ایده آل، آرام، شاد و بامعنویت هستند، علاوه بر ابراز عشق و محبت، باید رهنمودهای زیر را به کار بندند:
1. بینش تکاپویی و تحول
همیشه نسبت به همسر خویش نگرشی متکی بر این سه عنصر را داشته باشید:
الف) او را به عنوان فردی با ارزش و برخوردار از کرامت انسانی بپذیرید.
ب) او را فردی مستعد کمال و تحول بپندارید.
ج) به پیشرفت و ترقی او علاقه مند باشید.
چنین بینشی در شخصیت انسان، عرصه زندگی را بر روی نوآوری می گشاید و کانون خانواده را از زوال و فرسایش تدریجی در امان نگاه می دارد.
2. تبادل عاطفی در برابر انجماد عاطفی
داد و ستد عاطفی همسران در ابتدای زندگی و ادامه آن در طول حیات مشترک از بهترین و پرشکوه ترین جلوه های زندگی متعادل است.
شیوه های صحیح تبادل عاطفی میان زن و شوهر را می توان چنین برشمرد:
الف) شیوه قلبی
قلب، خاستگاه و رویشگاه تمامی ارتباطات و مناسبات انسانی است.
قلب، سرچشمه فیاض احساسات و تمایلات است. اگر همسری در کشتزار قلب خود، بذر عشق و محبت به همسرش را کاشت، یک عمر، نشاط، شادابی، بالندگی، نوآوری، پویایی، معنویت، موفقیت و خوشبختی درو خواهد کرد.
ب) شیوه کلامی
یکی از توانایی های روحی و جاذبه های شخصیتی آدمی، ابراز محبت نسبت به همسر و شریک زندگی اش است. موانع فراروی ابراز محبت، عبارتند از: معرفت نداشتن، غرور بی جا، حجب و حیای افراطی.
ج) شیوه عملی
در این زمینه، پایه های زندگی که پیش تر به وسیله راهکارهای قلبی و کلامی و ابراز محبت استوار شده است، با انجام دادن خدمات خالصانه و عاشقانه برای همسر، استحکام بیشتری می یابد و احساس ارزش شخصی دو طرف، فزونی می گیرد.
3. حفظ طراوت و شادکامی
شادکامی، یک احساس درونی است که آثار بیرونی هم دارد و تا به صورت قلبی، خود را آماده خوش رفتاری و خوش رویی نکنیم، در رفتارمان تجلی نخواهد کرد. هر یک از اعضای خانواده، در شادکامی زندگی، نقش برجسته ای دارند، ولی مرد به دلیل مدیریت خانواده، در این زمینه مسئولیت سنگین تری دارد. مردِ شادکام و با نشاط، خانواده را شادکام نگه خواهد داشت. او چون چشمه ای از درون می جوشد و خرمی و زیبایی می آفریند. امام علی علیه السلام می فرماید: «انسان با ایمان، اندوهش را در دل و خوش رویی را بر چهره دارد.» بنابراین،مرد فهیم و خردمند، مشکلات روزانه را وارد حریم خانواده نمی کند و می کوشد طراوت و شادابی اش را همیشه متعادل نگه دارد. آری؛ «همانند، همانند می سازد» و «افسرده دل، افسرده می کند انجمنی را.» به همین ترتیب، مرد با ایمان و خوش رو، خانواده متقی و شاداب را تربیت می کند و برعکس.
در این زمینه، به این موارد نیز می توان اشاره کرد: مثبت گرایی در برابر منفی گرایی، هنر خوب شنیدن سخن همسر، در نظر گرفتن علاقه و خواسته های همسر، پرهیز از مقایسه همسر با دیگران، پی ریزی پایه های زندگی با صداقت، رفاقت در برابر لجاجت، رعایت حق همسر در تصمیم گیری، هماهنگ کردن کردار با گفتار، حضور در جمع خانواده، اعتدال در عشق ورزی به همسر، غنی سازی اوقات فراغت در خانه، پشتیبانی از شوهر، درک همسر، ایجاد کانون آرامش و آسایش، تعادل و همکاری.
تأکید بر ابراز محبت
در اینکه زن و شوهر یکدیگر را دوست دارند، سخنی نیست، ولی گاهی بدون علت خاصی، کدورت پدید می آید. در چنین حالتی، مرد و زن نسبت به رفتارهای یکدیگر به دیده تردید می نگرند.
اسلام از ما می خواهد که دوستی و محبت خود را نسبت به هر کس که دوست داریم، بیان کنیم و این امر در زندگی خانوادگی ضروری است. به فرموده پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، بیان جمله «دوستت دارم» هیچ گاه از یاد زن نخواهد رفت.
شاید اظهار عشق و محبت نسبت به همسر در نظر شما مسخره آید و گمان کنید همسرتان آن را می داند و می فهمد، ولی چنین نیست. بگذارید این مطلب اظهار گردد تا او اطمینان پیدا کند. پیوند زناشویی با ابراز محبت و علاقه، استحکام پیدا می کند و از این رهگذر دوام می یابد. باید دانست در زندگی زناشویی، در کنار نظم و انضباط؛ علاقه و محبت باید حکومت بکند، نه قانون و مقررات.
سرایت اخلاق خوش
اخلاق خوش، سرایت کننده است، همان گونه که اخلاق بد سرایت می کند. اگر با لبخند و نشاط با همسرتان روبه رو شوید، آثار خوبی بر جای می گذارد که کمترین آن، تعادل روحی و روانی است.
انسان خواه ناخواه تحت تأثیر عواطف است. هرچند خشن و سخت گیر باشیم، باز هم در برابر محبت ها و گذشت ها شرمنده ایم و تسلیم خواهیم شد.
شما با اخلاق خوش می توانید در برابر طوفانی از قهر و غضب و خشم بایستید و آن را رام کنید. این امر زمانی به دست می آید که خوددار باشید، از کوره به در نروید. یک انسان فهیم در پی آن است که به جای شکوه و شکایت، راهی پیدا کند که به افکار همسرش نزدیک شود، طبیعت او را بفهمد و با نرم خویی، در او نفوذ کند و تغییرش دهد.
چگونه درباره احساسات ناخوشایند صحبت کنیم؟
برقراری ارتباط عاشقانه هنگامی که ناراحت و ناامید و ناراضی و عصبانی هستیم، کار دشواری است.وقتی احساسات منفی و ناخوشایند پدید می آید، به طور موقت، احساسات عاشقانه ای چون اعتماد و علاقه مندی، درک و پذیرش و قدرشناسی و احترام را از دست می دهیم. در چنین شرایطی، اگر هم بهترین نیت را داشته باشیم، بحث و گفت وگو به دعوا می انجامد و صحبت کردن نتیجه ای در بر ندارد. خوشبختانه راه چاره ای در این زمینه وجود دارد. به جای آنکه با صحبت کردن، احساسات خود را با همسرتان در میان بگذارید، می توانید برای او نامه بنویسید. نوشتن نامه به شما فرصت می دهد تا به احساسات خودتان گوش کنید، بدون آنکه نگران ناراحت شدن همسرتان باشید. وقتی آزادانه احساسات خود را ابراز می کنید و به آن گوش فرا می دهید، به خودی خود، می توانید فکر خود را متمرکز کنید و بامحبت تر شوید و در عین حال، رفتار خود را تعدیل کنید. نوشتن احساسات ناخوشایند و منفی یکی از بهترین راه ها برای آگاه شدن از این موضوع است که تا چه اندازه ممکن است بی محبت به نظر آیید. با نوشتن احساسات منفی، از شدت آن احساسات می کاهید و فرصتی برای اظهار نظر دباره احساسات مثبت شما پدید می آید.
آیا یکی شدن زن و مرد، شادی را در زندگی زناشویی از بین می برد؟
یکی از دلایل اصلی اختلافات در زندگی زناشویی و از بین رفتن شادی، «یکی شدن زن و مرد است که به آن همانند سازی می گویند. پس از چند سال زندگی مرد و زن با یکدیگر، آنها به مرحله ای می رسند که گویا در هم حل شده و یکی شده اند. آنان فراموش می کنند که دو نفر هستند و از این رو، هر چه به خود روا می دارند، برای دیگری نیز روا می دارند. خواسته های همسر خود را نادیده می گیرند، همان گونه که خواسته های خود را نادیده می گیرند. توصیه های همسر خود را نمی شنوند؛ چون آن را توصیه خود می دانند. آنها دوتا بودن را فراموش می کنند و این مسئله، دلیل علاقه به شخص ثالث یا بی توجهی به همسر نیست. این پدیده فقط حالت یکی شدن با همسر است. در این حالت، باید توصیه کردن به یکدیگر را فراموش کنند و منتظر بمانند که دیگری، موضوع مورد نظر آنها را توصیه کند. در واقع، پس از اینکه زندگی ما شکل خود را گرفت، دیگر هیچ توصیه ای کارساز نخواهد بود. ما همان خواهیم بود که امروز هستیم.
برای پیش گیری از ایجاد محیط غم آلوده در زندگی، فاصله خود را با همسرتان حفظ کنید. چند ساعت در روز، او را با همان احترامی که در اول آشنایی، به هم داشته اید، صدا کنید. همدیگر را با لقب آقا و خانم مورد خطاب قرار دهید، در برابر هم برخیزید و همان احترام که در حضور غریبه ها نسبت به هم دارید، رعایت کنید. این گونه است که بار دیگر شادی به زندگی زناشویی شما باز می گردد.