ماهان شبکه ایرانیان

آداب طلبگی

۱ـ قبل از این که در کلاس درس حاضر شوید، درسی را که استاد قرار است بگوید، مطالعه کنید تا با بحث مورد نظر آشنا شوید؛ زیرا پیش مطالعه، در فهمیدن درس خیلی موثر است

نحوه مباحثه کردن و شیوه درس خواندن

1ـ قبل از این که در کلاس درس حاضر شوید، درسی را که استاد قرار است بگوید، مطالعه کنید تا با بحث مورد نظر آشنا شوید؛ زیرا پیش مطالعه، در فهمیدن درس خیلی موثر است. مثلاً اگر امروز می خواهید باب حروف جر از سیوطی یا صمدیه را درس بگیرید، اول از عوامل و هدایة، باب حروف جر را مطالعه کنید، سپس متن درس را بخوانید و قسمتی را که متوجه نمی شوید، در کلاس درس حواستان را جمع کنید و خوب به سخنان استاد گوش فرا دهید تا آن قسمت، توسط استاد برای شما روشن گردد.

2ـ باید در کلاسِ درس و موقع تدریس استاد خوب گوش فرا دهید و به این طرف و آن طرف نگاه نکنید و یا با دیگری صحبت نکنید یا فکرتان جای دیگری نباشد و خلاصه این که در موقع تدریس استاد، از آنچه باعث می شود حواس شما به جای دیگر متوجه شود، خودداری کنید.

3ـ بعد از تدریس استاد، باید آن درس را دوباره مطالعه کنید و برای مباحثه آماده شوید و مطالبی را که احیاناً نفهمیدید، مشخص کنید تا در حین مباحثه، رفع شود.

4ـ روز بعد (درس گذشته را) مباحثه کنید.

5ـ بعد از اتمامِ تحصیل، یکباره کتاب را کنار نگذارید، بلکه در فرصت مناسب دوباره کتاب را مرور کنید.

6ـ بعد از تدریسِ کلِ کتاب، توسط استاد، و مباحثه و رعایت موارد دیگر، خودتان آن کتاب را تدریس کنید، که علاوه بر این که در آن درس خُبره می شوید، زکات علم خود را هم پرداخته اید.1

7ـ روزهای تعطیلی، کتاب را خلاصه نویسی کنید و پیرامون مطالب کتاب تحقیق نمایید و کتب جنبی دیگری که متن درسی نیستند، مطالعه کنید.

 

برنامه عملی

 

در کنار درس و تعلیم و تعلم که شما را باسواد می کند، باید از قرآن کریم و احادیث اهل بیت (علیهم السلام) استفاده و بهره برداری کنید، چون در آینده که شما یا خطیب و سخنران می شوید، یا مؤلف و مترجم و مدرس و... از آیات قرآن و احادیث بی نیاز نخواهید بود، بلکه رمز موفقیت شما حفظ آیات و احادیث اهل بیت (علیهم السلام) است؛2 زیرا مردم از شما قرآن و حدیث و روایات می خواهند و اموری از قبیل ضَرَبَ ضَرَبا و قواعد منطق و اصول و فلسفه و بقیه دروس حوزوی، مورد توجه آن ها نیست و اگر از این ها سخن به میان آورید، خسته و ملول می شوند؛ لذا از همین الان تصمیم بگیرید قرآن و حدیث حفظ کنید.3

حفظ قرآن به حدی مهم است که حضرت آیت الله مجتهدی (حفظه الله) می فرمایند: مرحوم آیت الله العظمی شاه آبادی، استاد عرفان امام (اعلی الله مقامهما)، فرموده اند: تمام علوم در سکرات موت و لحظه جان دادن، از انسان گرفته می شود، مگر علوم قرآنی.

پس بروید به دنبال علمی که جاودانه است؛ یعنی قرآن را بخوانید و حفظ کنید.4 و بدانید که آسانسور بهشت با قرآن کار می کند، یعنی هر چقدر بخوانی، بالاتر می روی و اگر نخواندی، آسانسور می ایستد و باید پیاده شوی.

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «حَمَلَةُ القُرآنِ عُرَفاءُ اَهْلِ الجَنَّةِ»؛5 حافظان و حاملان قرآن عارفان اهل بهشت هستند. تا جوان هستید، قرآن کریم را حفظ کنید. آیاتی را که ما در جوانی حفظ کرده ایم، الان به خاطر داریم.

سعی کنید هر روز مقداری قرآن بخوانید6 و در معانی آن فکر کنید و از خداوند بخواهید که به شما توفیق دهد به آن عمل کنید. حضرت امیرمؤمنان علی (علیه السلام) فرمودند: «اَلا لا خَیْرَ فی قرائَةٍ لَیْسَ فِیها تَدَبُّر»؛7 آگاه باشید، خیری در قرآن خواندنی که با تفکر و تدبّر نباشد، نیست.

خداوند متعال در قرآن کریم از بندگان شکایت می کند که چرا در آیات قرآن تدبّر نمی کنید «اَفلا یَتَدَبَّرُونَ القُرآنَ».8 حضرت زین العابدین (علیه السلام) فرمودند:9 آیات قرآن خزاین و گنجینه هاست، پس هر وقت گنجینه ای باز شد، سزاوار است تو در آن نگاه کنی.

حضرت آیت الله العظمی حاج سید احمد خوانساری که از مراجع تقلید بودند، به دلیل بیماری زخم معده، به دستور پزشک معالج، در بیمارستان بستری شدند. و چون ایشان سالخورده و ضعیف البنیه بودند و در وقت بستری شدن 89 سال از عمرشان می گذشت، لذا طاقت تحمل جراحی بدون بیهوشی ممکن نبود، و از طرفی هم ایشان اجازه بیهوش کردن را نمی دادند، زیرا معتقد بودند که در هنگام بیهوشی، تقلید مقلّدین اشکال پیدا می کند.

دکتر معالج به ایشان عرض می کند که طبق آزمایش ها و عکس برداری ها، باید حتماً عمل جراحی روی ایشان صورت گیرد.

آیت الله خوانساری می فرمایند: مانعی ندارد، عمل جراحی را هر وقت خواستید، شروع کنید، ولی قبل از آن به من خبر دهید که با تلاوت قرآن و توجه به آن، مشکل بی هوش کردن حل شود.

دکتر جراح پذیرفت و لحظاتی بعد عرض کرد: ما آماده هستیم که دست به کار شویم. آیت الله خوانساری فرمودند: هر وقت من شروع به خواندن کردم، شما هم شروع کنید. دکتر می گوید: تا ایشان شروع به خواندن سوره انعام کردند، چاقوی جراحی را روی شکم ایشان گذاشته و دست به کار شدیم، و چنان ایشان بی حرکت بودند، گویا در حال بی هوشی کامل هستند. بعد از پاره کردن و دوختن و اتمام کار، عرض شد: حضرت آقا! کار ما تمام شد. ایشان قرآن را بستند و فرمودند: صدق الله العلی العظیم.

عرض کردند: آقا دردتان نیامد؟ فرمودند: مشغول قرآن بودم، نفهمیدم.

علامه ملاّ محمد باقر مجلسی (ره) فرمودند: هر قدر در آیه ای بیشتر دقت می کردم، حقایق بیشتری نصیبم می شد تا این که ناگهان حقایق و معارف فراوانی بر قلبم فرود آمد. پس در هر آیه ای که تدبر کردم، همین گونه به من از حقایق و معارف عطا می شد.

حاج شیخ رضا سراج (ره) می فرمودند: قرآن را نباید خواند، بلکه باید آن را خورد. (یعنی فقط خواندن نباشد که عبارات در دهان تلفظ شود، بلکه قرآن را باید در اعماق وجود خود جای داد؛ هم از نظر حفظ و قرائت و هم از نظر معنی و عمل. قرآن مانند غذای لذیذ و گوارایی است که نباید فقط به دیدن و بو کردن آن اکتفا نمود، بلکه باید آن را خورد و از ویتامین ها و پروتئین های قرآن برای کمال معنوی و مادی بهره برد. در این صورت است که «هُدیً لِلْمُتَّقین» می شود و در غیر این صورت، کسی که بهره ای از تقوا نداشته باشد، نمی تواند زندگی خود را مطابق قرآن قرار دهد، لذا قرآن او را هدایت نمی کند.

هر چه انسان روی آیات و روایات تأمل و تعمق کند، باعث می شود که درهای علوم و معارف بی پایان به رویش باز شود و نور علم در دل او قرار گیرد و یکی از مواردی که نور علم در دل انسان پرتوافشانی می کند، وقتی است که انسان ارتباط خود را به وسیله عبادت و بندگی با ائمه اطهار (علیهم السلام) زیاد کند؛ زیرا که آن بزرگواران، قرآن ناطق هستند.

طلاب علوم دینیه در هر مقطعی که باشند، باید مدام با قرآن کریم و همچنین احادیث اهل بیت (علیهم السلام) در ارتباط باشند؛ چرا که احادیث آن ها، دل ها را زنده می کند و باعث موفقیت می شود؛ زیرا پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) در حق کسانی که احادیث اهل بیت (علیهم السلام) را نشر دهند، دعای خیر کرده است. 10 در این احادیث، شأن نزول آیات قرآن، تفسیر قرآن، و مسائل اخلاقی، فقهی، عرفانی و... موجود است. لذا روی همین اصل است که در حوزه علمیه حضرت آیت الله مجتهدی، صبح ها توسط ایشان، در کلاس درس برای طلاب، و ظهرها بین دو نماز و عصرها، بعد از نماز مغرب و عشاء حدیث گفته می شود. ایشان می فرمایند: باید این احادیث را بخوانید و بنویسید و عمل کنید و برای دیگران هم بگویید. هر جا می نشینید، حدیث بگویید؛ حتی شب ها که در خانه هستید.11

شایسته است هر کس دفتر حدیث داشته باشد و این احادیث را با ترجمه بنویسد که این دفتر بعد از او به یادگار بماند؛ چرا که فرزندان ما در آینده کمتر به دنبال دین و حدیث و قرآن می روند، ولی اگر شما دفتری داشته باشید و بعد از خود به یادگار بگذارید، گاهی دفتر شما را می آورند و می خوانند و می گویند: این دفتر پدر یا جد ماست و افتخار هم می کنند.12

مهم ترین برنامه ای که قرآن و احادیث به ما معرفی می کنند، تقوای الهی است.13 تقوا دارای مراتب و مراحلی است. مرحله اول تقوا، ترک محرمات و عمل به واجبات است. حضرت امیرمؤمنان علی (علیه السلام) فرمودند: «اَلمُتَّقی مَنِ التَّقی الذُّنُوبَ»؛14 با تقوا کسی است که از گناه پرهیز کند. و حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «اِعمَل بِفَرائِضِ اللّهِ تَکُن أتّقَی النّاسِ»؛15 به واجبات الهی عمل کن تا با تقواترین مردم باشی. که این مرتبه اولِ مرحله عمل می باشد.

حضرت آیت الله مجتهدی می فرمایند: وقتی که ما در قم طلبه بودیم، هر شب موقع خواب از رساله مراجع تقلید مسأله می خواندیم و با احکام فقهی و نظرات مراجع و دستورات اسلام آشنا می شدیم، بعد می خوابیدیم. امّا الان مردم یا توضیح المسائل در منزل ندارند یا اگر دارند، حال مراجعه کردن ندارند و اگر به مشکلی و یا مسأله ای برخورد کردند، از یکی از روحانیون می پرسند و چون همه روحانیون مجتهد نیستند، لذا هر کدام از آن بزرگواران نظر مرجع تقلید خودش را بیان می کند، و کمتر روحانی یافت می شود که نظرات همه مراجع تقلید را بداند و در مسأله مورد نظر، فتوای همان مرجع را بگوید. حتی بعضی پا فراتر گذاشته اند، یعنی مرجع مشخص نکرده اند، یا می گویند: باقی هستیم، اگر باقی بر تقلید از مرجع میّت هستند، باید به اجازه یکی از مراجع زنده فعلی باشد.

مرحله دوم تقوا، به جا آوردن مستحبات و ترک مکروهات است.

حضرت آیت الله مجتهدی در این زمینه می فرمایند: علما باید مستحبات را برای خود واجب بدانند و مکروهات را حرام. شما طلاب به مستحبات خیلی اهمیت بدهید.

همچنین ایشان می فرمایند: استاد ما حاج شیخ علی اکبر برهان خیلی در مستحبات و مکروهات دقیق بودند، لذا ما جرأت نداشتیم نزد ایشان این موارد را رعایت نکنیم، استاد ما حتی نسبت به بعضی موارد هم مخالف بودند؛ مثل خوردن آجیل و تخمه و چای و...، و ما نزد ایشان جرأت چای خوردن هم نداشتیم. مطلبی که در مستحبات مهم است، این است که حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: «اِذا اَضَرَّتِ النَّوافِلُ بِالفَرائِضِ فَارْفُضُوها»؛16 اگر مستحبات به واجبات ضرر زد، مستحبات را رها کنید. و مطلب دیگر این که حضرت فرمودند: «اِنَّ لِلْقُلُوبِ اِقْبالاً وَ اِدْباراً، فَاِذا اَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوها عَلَی النَّوافِلِ، وَ اِذا اَدْبَرَتْ فَاقْتَصِروُا بِها عَلَی الفَرائِضِ»؛17 برای قلب ها روی کردن (حالت میل و رغبت) و پشت کردن (بی میلی و بی رغبتی) است. هنگامی که این قلب ها میل داشت، آن ها را به انجام مستحبات وادارید و هرگاه قلبتان میل و رغبت نداشت، به واجبات اکتفا کنید.

مطلب مهم دیگر، دائمی بودن است. حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: «قَلیلٌ یَدوُمُ خَیْرٌ مِنْ کَثیرٍ مُنْقَطِعٍ»؛18 کار کم و همیشگی، بهتر از کار زیادی است که انسان را خسته کند و پیوستگی و دوام نداشته باشد. این حدیث فقط درباره مستحبات نیست، بلکه در تمام امور به کار می آید.

مرحله سوم تقوا، این است که انسان مباح هم انجام ندهد؛ یعنی مثلاً در هنگام خوردن و آشامیدن و... که از افعال مباح هستند، صرفاً جهت سیر شدن، غذا نخورد، بلکه نیت کند که با سیر شدن می تواند نیروی کافی به دست آورد تا واجبات و عبادات را انجام بدهد و بتواند بهتر درس بخواند و بهتر به اجتماع و اسلام خدمت کند. این جاست که ضمن برطرف شدن گرسنگی یا تشنگی، خداوند برای او، عبادت هم می نویسد؛ چرا که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «اِنَّمَا الاَعْمالُ بِالنِّیّاتِ».19 و همچنین فرمودند: «یُبْعَثُ النّاسُ عَلی نِیّاتِهِم»؛ مردم در روز قیامت بر طبق نیت هایشان مبعوث می شوند.20

باید توجه داشت که انسان ها عموماً و طلاب خصوصاً، در این راه دشمنان زیادی دارند که مهم ترین آن ها یکی شیطان است و دیگری نفس امّاره که پیوسته در کمین ما هستند تا ما را منحرف سازند.

شیطان در این زمینه قسم خورده است: «قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ اَجْمَعینَ»؛21 (به عزت و جلال تو قسم که تمام افراد را گمراه خواهم کرد.) خداوند متعال هم می فرماید: «اِنَّ الشَّیطانَ لَکُم عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوّاً»؛22 به درستی که شیطان برای شما دشمنی است (آشکار)، پس شما هم او را دشمن بدارید. «یا اَیُّها الَّذینَ آمَنُوا لاتَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیطانِ»؛23 ای کسانی که ایمان آوردید از ردّ پاها و گام های شیطان پیروی نکنید.

 

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان