اعتقاد به موعود در عقاید مانوی نیز خودنمایی می کند. در انجیل زنده[44] که از متون مقدس مانویان و منسوب به مانی است، مانی خود را فارقلیط، یعنی همان کس که مسیح مژدة آمدنش را داده بود، می داند. در زبور مانوی که یکی دیگر از آثار ادبی دینی مانویان است و به پیروی از زبور داوود سروده شده، مانی همان فارقلیط معرفی شده است:
او را بزرگ می داریم
فارقلیط، مانی را
پسر و روح القدس را؛ آنان را می ستاییم با راستی.[45]
البته در جایی دیگر نوید موعود دیگری به جز مانی داده شده است:
ای فارقلیط! تو از عیسی نازل شده ای،
با صلح آمدی ای خورشید نوینِ جان های آدمیان!
با صلح فرازآمدی، ای خداوندگار ما، مانی!
بمای[46] تو را بستاییم و موعود نوین تو را.[47]
در قطعة شمارة 9 اسناد مکشوفة تورفان Turun (کلکسیون لنینگراد) پرسش هایی دربارة آخرالزمان و علامات آن مطرح می شود. این اسناد، سال ها پس از زمان مانی نوشته شده است، ولی از آن ها چنین بر می آید که پیروان مانی به ظهور وی در آخرالزمان معتقد بوده اند. قسمت هایی از کتاب شاپورگان[48] مانی وجود دارد که در آن ها اشاره به ظهور مانی نمی شود، امّا از قراین چنین به دست می آید که انتظار ظهور عیسی را دارند. در شاپورگان ترجمة (( مولر muller)) نام (( خردیشهر ایزد))[49] آمده که در آخرالزمان باید ظهور کند. جکسون عقیده دارد که بی شک عیسی به این لقب نامیده شده است.[50] در نیایشی دربارة آمدن دوبارة عیسی چنین می خوانیم:
به من بگو ای شهریار، آریامان![51]
نشانم ده ای گرامی ترین پسر!
دربارة زمان آمدنت، هنگامی که سرانجام می آیی.
ای منجی بزرگ، ای آموزگار من! بگو دربارة آن زمان و نشانه های آن.[52]
به هر حال، وقایعی که با ظهور مصادف می شود، عبارت از علامات شگفت انگیزی است که در آسمان پدید می آید و بر آمدنِ (( خردیشهر ایزد)) دلالت می کند، و دانش را پیش از تکمیل فرشگرد به دنیا می آورد. فرشتگانی از شرق و غرب به فرمان او فرستاده می شوند و به همة اهل دنیا پیام می فرستند. امّا اشخاص شرور، او را انکار می کنند و کاذب می شمارند. از طرف دیگر، پنج تن از نگهبانان پیروزگر آسمان ها و زمین ها با پرهیزگاران و دیوان فروتن به پرستش او سر فرود می آورند.[53]
منابع و مآخذ 1. آیین بودا، هانس ولفگانگ شومان، ترجمة ع. پاشایی.
2. آیین گنوسی و مانوی، ویراستة میرچاالیاده، ترجمة ابوالقاسم اسماعیل پور، انتشارات فکر روز، 1373.
3. ادیان و مکتب های فلسفی هند، داریوش شایگان، انتشارات امیرکبیر، 1356.
4. اساطیر هند، ورونیکا ایونس، ترجمة باجلان فرخی، انتشارات اساطیر، 1373.
5. اسطورة آفرینش در آیین مانی، ابوالقاسم اسماعیل پور، انتشارات فکر روز، 1375.
6. اسطورة بازگشت جاودانه، میرچا الیاده، بهمن سرکاراتی، نشر قطره، 1378.
7. انتظار مسیحا در آیین یهود، جولیوس کرینستون، ترجمة حسین توفیقی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1377.
8. او خواهد آمد، داوود الهامی، علی اکبر مهدی پور.
9. ایران در زمان ساسانیان، آرتور کریستین سن، ترجمة رشید یاسمی، انتشارات دنیای کتاب، چاپ نهم، 1374.
10. بندهش، فرنبغ دادَگی، گزارنده مهرداد بهار، انتشارات توس، 1369.
11. بندهش هندی، تصحیح و ترجمه، رقیه بهزادی، مؤسسة مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1368.
12. پیام آور گذشته ها، اریک فون دانیکن، بدون نام مترجم، بی تا.
13. تاریخ ادیان، هاشم رضی، انتشارات کاوه، ج 4 و 5، 1345.
14. تاریخ کیش زرتشت، مری بویس، ترجمة همایون صنعتی زاده، انتشارات توس، 1374.
15. دانشنامة مزدیسنا، دکتر جهانگیر اوشیدری، نشر مرکز، 1371.
16. دایرةالمعارف فارسی، به سرپرستی غلامحسین مصاحب.
17. در جستجوی افسانه های قدیمی، اریک فون دانیکن، ترجمة شیرین رادان، انتشارات فردوسی، 1372.
18. دین ایرانی بر پایة متن های معتبر یونانی، امیل بنونیست، ترجمة دکتر بهمن سرکاراتی، نشر قطره 1377.
19. دین و اسطوره در امریکای وسطا، مهران کندری، مؤسسة مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1372.
20. دین های ایران باستان، ه .س. نیبرگ، ترجمة دکتر نجم آبادی، مرکز ایرانی مطالعة فرهنگ ها، 1359.
21. رسالة سوشیانس، استاد پورداوود، انتشارات فروهر، چاپ دوم، 1374.
22. زبور مانوی، سی. آر.سی. آلبری، ترجمة ابوالقاسم اسماعیل پور، انتشارات فکر روز، 1375.
23. زندوهومن یسن، صادق هدایت، بی تا.
24. فرهنگ نام های اوستا، هاشم رضی، ج 2، انتشارات فروهر، 1346.
25. فرهنگ و تمدن امریکای جنوبی، مهران کندری، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1371.
26. فرهنگ و تمدن امریکای میانه، همان، 1369.
27. کتاب مقدس، ترجمة انجمن کتاب مقدس.
28. گنجینه ای از تلمود، ا.کهن، راب، ترجمة امیر فریدون گرگانی، چاپ زیبا، 1350.
29. مقالات تقی زاده، زیر نظر ایرج افشار، ج 9 (مانی و دین او)، انتشارات شکوفان، 1356.
30. مقالة (( گونه شناسی اندیشة موعود در ادیان مختلف))، علی موحدیان عطار، فصلنامة هفت آسمان، ش 12-13.
31. مقالة (( موعود در آیین زرتشت))، نگارنده، همان، شمارة 3-4.
32. مهابهارت، جلالی نائینی، ناشر کتابخانة طهوری، 1359.
33. نجات بخشی در ادیان، محمدتقی راشد محصل، مؤسسة مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1369.
34. وندیداد، ترجمه و یادداشت ها، هاشم رضی، ج 1 و 4، انتشارات فکر روز، 1376.
35. ویسپرد، گزارش پورداوود، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1357.
36. یسنا، همو، انتشارات دانشگاه تهران، ج 1، چاپ سوم، 1356.
37. یشتها، همو، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم، 1356.
پی نوشت ها [44] . انجیل زنده: این اثر به زبان سریانی نوشته شده و بخشی از آن که از سریانی به یونانی ترجمه شده است، در مجموعة دست نوشته های مکشوف در اکسیرینخوس OxyrhYnchus یونان وجود دارد.
[45] . سی. آر. س آلبری، زبور مانوی، ترجمة اسماعیل پور، مزمور 220.
[46] . بِما Bema: جشنی مانوی همانند عید ایستر که در ماه مارس برگزار می شد. در لغت به معنای (( تخت و اورنگ)) است. در اصل جشن عروج مینویی مانی است. مانویان، مرگ و شهادت مانی را جشن می گرفتند؛ چه معتقد بودند که وی از زندان تن آزاد گردیده و عروج کرده است. در مراسم بما، تمثالی از مانی را در برابر حضار می نهادند و به سرودخوانی و نیایش می پرداختند.
[47] . زبور مانوی، مزمور 227.
[48] . شاپورگان یا شاهپورگان، یکی از کتب مانی است که به زبان پهلوی ساسانی نوشته شده است. این کتاب به نام شاهپور اول، و حاکی از مطالب متعلق به مبدأ و معاد بود. بعضی از قسمت های آن و ترجمة پهلوی انجیل، در ضمن قطعات مکشوف تورفان به دست آمده است. عرب ها، شاپورگان را شبورقان گفته اند. ر.ک: ایران در زمان ساسانیان، ص 284؛ دانشنامة مزدیسنا، ص 342.
[49] . آقای تقی زاده می نویسد: این منجی که به اسم (( دوست)) خوانده می شود، (( پسر خدا)) است و در بعضی روایات، همان انسان ازلی است و گاهی اوهرمزد یا (( خرذی هیشهر)) و گاهی (( عیسای متعالی)) خوانده می شود و مانویان به او (( عیسای منوّر و درخشان)) می گویند. ر.ک: مقالات تقی زاده، ج 9، مانی و دین او، ص 44.
[50] . در آیین مانی از سه عیسی سخن رفته که تشخیص آن ها از یکدیگر گاه بسیار سخت است: 1. عیسای درخشان: ایزدی که در آفرینش سوم پدیدار می شود و گهمُرد را از خواب بیدار می کند. این ایزد همپایة نریسه ایزد و بهمن بزرگ است. 2. عیسای رنجبر: نامی است که مانویان غرب به نفس زنده یا گریوزندگ داده اند. او از ایزدان آفرینش نخست است که از امهر سپندان، پنج فرزند هرمزدبغ، پدید آمده است. این عیسی در واقع، همان نور محبوس در ماده است که رنج می کشد و گویی چون عیسی مسیح به صلیب کشیده شده است. 3. عیسی مسیح: پیامبر و (( فرزند خدا)) که بر انسان های متأخر ظاهر شده و آنان را به راستکاری می خواند. اوست که ظاهراً به صلیب کشیده می شود. امّا مانی با این دیدگاه که عیسی مسیح به جسم خاکی در آمده، سخت دشمنی ورزیده است. زیرا به گمان او، در شأن عیسی مسیحِ مینوی نیست که به کالبد مادی در آید، کالبدی که پلید و دیوی است. ر.ک: اسطورة آفرینش در آیین مانی، ص 83-84، حاشیة 95.
[51] . به معنی (( دوست)) و لقب عیسی است.
[52] . ر.ک: میرچاالیاده، آیین گنوسی و مانوی، ترجمة اسماعیل پور، ص 243.
[53] . صادق هدایت، زند و هومن یسن، پیشگفتار، ص 25-26.