ماهان شبکه ایرانیان

بررسی تطبیقی نشانه های ظهور موعود آخرالزمان از دیدگاه دین اسلام و مسیحیت

اعتقاد به «ظهور مصلح» به شیعه یا مسلمان اختصاص ندارد. بلکه تمام ادیان آسمانی در این عقیده مشترکند

بررسی تطبیقی نشانه های ظهور موعود آخرالزمان از دیدگاه دین اسلام و مسیحیت

مقدمه

اعتقاد به «ظهور مصلح» به شیعه یا مسلمان اختصاص ندارد. بلکه تمام ادیان آسمانی در این عقیده مشترکند. پیروان همه ادیان معتقدند که در یک عصر تاریک و بحرانی که جهان را فساد، بی دادگری و بی دینی فرا گرفته، نجات دهنده ای بزرگ طلوع می کند و به واسطه نیروی فوق العاده غیبی، اوضاع آشفته جهان را اصلاح می کند و خداپرستی را بر بی دینی و مادی گری غلبه می دهد. به عبارت دیگر، وقتی انسان ناامید می شود و می بیند که با وجود این همه ترقی و پیشرفت های فکری و علمی، روز به روز به فساد و تباهی کشیده می شود و اختراعات و اکتشافات محیرالعقول، نتوانسته انسان را از سردرگمی نجات دهد، بنا به فطرت ذاتی خود، متوجه درگاه خداوند بزرگ می شود و از او برای رفع ظلم و ستم و بحران های روحی و معنوی کمک می جوید. از این رو، در همه قرون، آرزوی «موعود جهانی» در دل خداپرستان وجود داشته است و این آرزو تنها در میان پیروان دین های بزرگ، مانند: زرتشتی، یهودی، مسیحی و مسلمان سابقه ندارد، بلکه آثار آن را در افسانه های یونانی، افسانه های میترا در ایران، کتاب های قدیم چینی ها، عقاید هندیان و در بین اهالی اسکاندیناوی و حتی در میان مصریان قدیم و بومیان وحشی مکزیک و نظایر آنها نیز می توان یافت. البته هر ملتی او را به لقبی مخصوص می شناسد، زرتشتیان او را به نام «سوشیانس »؛ یعنی نجات دهنده جهان، عیسویان به نام «مسیح موعود»، یهودیان به نام «سرور میکائیلی» و مسلمانان به نام «مهدی موعود» می شناسند. هر ملتی نیز آن «موعود نجات بخش» را از خودش می داند. برای مثال، زرتشتیان او را ایرانی و از پیروان زرتشت می دانند، عیسویان او را هم کیش خودشان می دانند، یهودیان او را از بنی اسرائیل و از پیروان موسی می شمرند و مسلمانان او را از دودمان بنی هاشم و فرزند پیامبر(ص) می شمارند، که البته اسلام، به طور کامل و مشخص این شخصیت جهانی و موعود کل را معرفی نموده که در سایر ادیان چنین نیست.

بررسی دیدگاه ادیان آسمانی و بلکه همه مذاهب در مورد «موعود و مصلح جهانی » بسیار قابل توجه است که مسلمانان کم تر به این مهم توجه کرده اند. وقتی جامعه بشری به این مهم توجه کند که عقیده به ظهور یک نجات دهنده فوق العاده جهانی، یک عقیده مشترک دینی است که از مصدر وحی سرچشمه می گیرد و همه پیامبران الهی بدان بشارت داده اند و همه ملل در انتظار او هستند، در این صورت، مسلمانان و به ویژه شیعیان را به «خیال بافی »، «عقاید خرافی» و نظایر آن متهم نمی کنند. در این پژوهش، دیدگاه دین اسلام و مسیحیت، در مورد نشانه های «ظهور منجی» به صورت تطبیقی مورد توجه قرار می گیرد. در ارتباط با پیشینه بحث لازم به ذکر است، اگرچه پژوهش هایی درخصوص بررسی نشانه های ظهور در ادیان مختلف از جمله مسیحیت صورت گرفته است، اما این پژوهش ها بیشتر پیرامون نشانه های کلی ظهور در بین ادیان مختلف بوده، اما چون پژوهشی مستقل به صورت بررسی تطبیقی در مورد نشانه های ظهور در دو دین اسلام و مسیحیت در زمینه های مختلف امور طبیعی، اجتماعی و اخلاقی رؤیت نشده؛ از این رو نگارنده را برآن داشت تا به بررسی تطبیقی نشانه های ظهور در دو دین اسلام و مسیحیت بپردازد. ناگفته نماند که ما درصدد اثبات «مهدی موعود» با استدلال به بشارت های کتاب های ادیان دیگر نیستیم و اصولاً به آنها احتیاج نداریم. بلکه با مطالعه دیدگاه مسیحیت در این زمینه، روشن می شود که عقیده به «انتظار موعود» و «نجات دهنده فوق العاده جهانی» یک عقیده مشترک دینی است.

1- نشانه های ظهور

هر چند زمان ظهور منجی، دقیقاً مشخص نیست و مخفی است، امّا نشانه هایی در هر دو دین اسلام و مسیحیت برای آن بیان شده است. از این جهت، ظهور «منجی » به قیامت تشبیه شده است؛ زیرا همچنان که قیامت نشانه هایی دارد، ظهور نیز علائم و نشانه هایی دارد که قبل از آن به وقوع می پیوندد. اصل وجود علائم و نشانه های ظهور و بعضی از آن نشانه ها بین دو دین اسلام و مسیحیت مشترک است که ما در این پژوهش به بعضی از آنها اشاره می نماییم.

1-1- وقایع طبیعی قبل از ظهور، در دین مسیحیت

در منابع انجیل، قبل از آمدن منجی، اتفاقاتی ذکر کرده اند که این اتفاقات را از نشانه های ظهور منجی دانسته اند که آن حوادث عبارت است از:

1-1-1- قحطی و بیماری های مهلک

طبق آموزه های دین مسیحیت از نشانه های ظهور، قحطی، وبا و بیماری های کشنده است. « و قحطی ها و وباها و زلزله ها در جای ها پدید آید». (مرقس: 21: 11) در جای دیگر بیان می کند: «در روی زمین عسرت و تنگی در جامعه روی خواهد داد و بر زمین تنگی و حیرت برای امت ها روی خواهد داد». (متی: 24: 7)

1-1-2- خسوف و کسوف متعدد و اتفاقات آسمانی

در این باره در کتاب مقدس چنین آمده: « و در آفتاب و ماه و ستارگان، علامات خواهد بود و بر زمین، تنگی و حیرت از برای امت ها روی خواهد نمود. به سبب شوریدن دریا و امواجش و دل های مردم ضعف خواهد کرد و از خوف و انتظار آن وقایعی که بر ربع مسکون ظاهر می شود، زیرا قوات آسمان متزلزل خواهد شد». (متی: 24: 29-30) از آیات فوق چند مطلب برداشت می شود:

الف. خسوف و کسوف که آن را عبارت «و در ستارگان علامات خواهد بود» بیان می کند.

ب. اتقاقات آسمانی که مربوط به ستارگان خواهد بود؛ مانند پیدا شدن ستاره های دنباله دار و مانند آن که عبارت «و در ستارگان علامات خواهد بود » بیانگر آن است.

ج. خشکی و اتفاقات غیر عادی بر روی زمین که عبارت «و بر زمین تنگی و حیرت از برای امت ها روی خواهد نمود» آن را می فهماند.

د. طوفان و ناامنی در دریا از عبارت «به سبب شوریدن دریا و امواجش» نیز اتفاقاتی که بر ربع مسکون ظاهر می شود؛ مانند سیل و زلزله. حتی جای دیگر، تاریک شدن و خاموش شدن خورشید و ماه و فرو ریختن ستارگان از آسمان بیان شده است: « بعد از مصیبت آن ایام، آفتاب تاریک گردد و ماه، نور خود را بدهد و ستارگان از آسمان فرو ریزند و قوّت های افلاک متزلزل شود. آن گاه علامت پسر انسان در آسمان پدیدار گردد». (مرقس: 13: 25 )

1-1-3- وقوع زلزله و حوادث طبیعی

«و زلزله ها حادث خواهد شد، قحطی ها و اغتشاش ها پدید می آید. این ها، ابتدای دردهای تازه می باشد».(مرقس: 8: 13) آیه فوق و نظایر آن، چند مسئله را پیش از ظهور منجی و دوره آخرالزمان بیان می کند:

الف. آمدن زلزله، از این که زلزله را به صورت جمع آورده، معلوم می شود که متعدد است و از عبارت بعد از آن هم مخرّب بودن آن فهمیده می شود.

ب. قحطی و کم شدن نعمت نیز یکی از وقایع این دوره است که هم می تواند بر اثر درگیری و جنگ ملت ها و قدرت ها باشد و هم به سبب نبودن باران کافی و اختلالات جوی.

ج. وجود اغتشاش و بی نظمی که شاید مراد، بُعد طبیعی آن باشد؛ یعنی در طبیعت و زندگی روزمره مردم، اغتشاش به وجود می آید و ممکن است منظور جنبه اجتماعی آن باشد که بر اثر جنگ و ناامنی پیش می آید.

1-1-4- بروز مرگ و بلایا

«لهذا بلایای او از مرگ و ماتم و قحط در یک روز خواهد آمد و به آتش سوخته خواهد شد».(یوحنا: 8: 18) در این آیه، به آمدن بلایا و مرگ فراوان بین مردم هشدار می دهد که یا بر اثر قحطی و بیماری است یا به سبب جنگ و اختلاف. احتمال دیگر این که هر دو باعث مرگ و میر فراوان می شود. «قوم ها و ممالک جهان، با یکدیگر ستیز بر خواهند خاست. در جاهای مختلف، قحطی و زمین لرزه روی خواهد داد؛ ولی این ها پیش درآمد بلاهای بعدی است ».(متی: 24: 7)

1-2- وقایع طبیعی قبل از ظهور، در دین اسلام

یکی از وقایع مهم در دین اسلام که وعده الهی در قرآن است:«وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فی الْأَرْض وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ»(قصص/ 5) ظهور منجی و مصلح، موعود ادیان است. خداوند به وسیله او به تمام وعده های خود لباس وجود می پوشاند که برخی نشانه های آخرالزمان، قبل از آمدن منجی و برخی دیگر، بعد از آن محقق می شود. این نشانه ها، در ابعاد مختلف طبیعی، اجتماعی، اخلاقی و معنوی است. معمولاً نشانه هایی که جنبه منفی و نامطلوب دارد و بیانگر پریشانی، آشفتگی و هرج و مرج است، قبل از ظهور می آید و نشانه هایی که مثبت و امیدوار کننده هستند بعد از آمدن منجی تحقق می یابند. در حدیثی از پیامبر اسلام (ص) نشانه های آخرالزمان که قبل از برپایی قیامت رخ خواهد داد، شمرده شده است که یکی از آنها ظهور مصلح است. (مجلسی، 1412: 52 / 209 ) نشانه ها نیز چند دسته هستند، گاهی قابل تغییر و دگرگونی نیست؛ زیرا در صورت عدم تحقق آن، خلف وعده لازم می آید؛ مثل ظهور منجی در آخرالزمان و قبل از قیامت. برخی دیگر نیز حتمی است؛ اما نه به اندازه دسته قبل؛ بلکه می تواند محقق شود یا نشود و خلاف عدلی پیش نمی آید. دسته آخر نیز نشانه هایی است که به قید و شرط وابسته است که با تحقق آن شروط محقق می شود که اصطلاحاً به آنان، اتفاقات غیر حتمی می گویند. ( محمدی، 1388: 87 )

«وَلَنَبْلُوَنَّکمْ بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ (بقره/155)؛ قطعاً شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، زیان مالی و جانی و کمبود محصولات، آزمایش می کنیم وصابران (در این حوادث و بلاها را) بشارت بده ». طبق بعضی از روایات، این آیه یکی از مصادیق دوره آخرالزمان است. محمد بن مسلم در تفسیر این آیه، روایتی از امام صادق(ع) نقل کردند: «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبی عبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (ع) أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ قُدَّامَ قِیَامِ الْقَائِمِ عَلَامَاتٍ بَلْوَی مِنَ اللَّهِ تَعَالَی لِعبَادِهِ الْمؤْمِنِینَ قُلْتُ وَ مَا هِیَ قَالَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ ءٍ منَ الْخوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بشِّرِ الصابِرِینَ قالَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ یَعْنِی الْمُؤْمِنِینَ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْخَوْفِ منْ ملُوکِ بَنِی فُلَانٍ فِی آخِرِ سُلْطَانِهِمْ وَ الْجُوعِ بِغَلَاءِ أَسْعَارِهِمْ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ فَسَادِ التجَارَاتِ وَ قلَّهِ الْفَضْلِ فِیهَا وَ الْأَنْفُسِ قَالَ موْتٌ ذَرِیعٌ وَ الثَّمَراتِ قلَّهِ رَیعٍ ما یُزْرَعُ وَ قِلَّهِ بَرَکَهِ الثِّمَارِ وَ بَشِّرِ الصابِرِینَ عنْدَ ذَلِکَ بِخُرُوجِ الْقَائِمِ ثُمَّ قَالَ لِی یَا مُحَمَّدُ هَذَا تَأْوِیلُهُ إِنَّ اللَّهَ عزَّ وَ جلَّ یَقُولُ وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسخُونَ فِی الْعِلْم؛ محمد بن مسلم از امام صادق(ع) نقل می کند که ایشان فرمودند: پیش از قیام قائم، نشانه هایی جهت آزمایش از جانب خداوند نسبت به بندگان مومنش است، عرض کردم: آن گرفتاری ها چیست؟ فرمود: همان است که خدای عزّ و جلّ می فرماید: «ولنبلونکم بشی»؛ یعنی هرآینه بیازماییم شما مومنان را «بشی من الخوف» به مقداری و چیزی از ترس یعنی از پادشاهان فلان خانواده در پایان سلطنت شان و«الجوع » و گرسنگی به خاطر بالا بودن قیمت ها «ونقص من الاموال» و کاستی از مال ها (یعنی فساد تجارت ها) «والانفس» و جان ها(یعنی مرگ سریع) «والثمرات» و محصولات (یعنی کم شدن کشاورزی و کمبود برکت محصولات ) «و بشرالصابرین » بشارت ده صابران را در چنین وقت به خروج قائم(عج) سپس به من فرمود: ای محمّد! این است؛ تأویل قول خداوند عزّ و جلّ که می فرماید:« وَما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فی الْعلْم؛ تأویل آن را به جز خدا و پایداران در دانش کسی نمی داند». (نعمانی، 1363: 250؛ قندوزی حنفی، 1375: 3/71) در این آیه و روایت، ابتدا بیماری ها و قحطی و مشکلات زندگی بیان شده است؛ ولی در نهایت به کسانی که صبر می کنند و با وجود مشکلات بر دین خود پایداری می کنند مژده داده شده است. (خادمی شیرازی، 1390: 17- 18)

در احادیث، علائمی برای ظهور بیان شده است که عبارتند از:

1- قحطی شدید؛ از جمله علائم، آمدن قحطی شدید در جامعه است؛ به گونه ای که ترس تلف شدن بین مردم ایجاد می شود، قیمت اجناس بالا می رود، تجارت بی رونق می شود و در روایتی از امیرالمؤمنین(ع) آمده است که سه سال قحطی و گرانی پیش می آید، به محصولات کشاورزی هم آفت زده و باعث از بین رفتن آنها می شود. (مجلسی، 1412: 52/185 و 219)

2- وقوع بیماری طاعون؛ در روایات آمده است که بیشتر مردم، با مرگ عادی از بین می روند که علت آن هم بیماری طاعون است یا بر اثر جنگ و درگیری کشته می شوند که از اولی به مرگ سفید و از دومی به مرگ قرمز تعبیر شده است. (مفید، 1414: 2/ 368 -378؛ صافی گلپایگانی، 1422: 3/81-85 ). پیامبر اکرم (ص) مرگ ناگهانی را از علائم آخرالزمان شمرده اند. (طوسی، 1403: 2/ 277) 3- وقوع زلزله در شام قبل از خروج سفیانی؛ زمین لرزه ای در شام اتفاق می افتد که صد هزار نفر بر اثر آن هلاک می شوند که برای مومنان، رحمت و برای کافران عذاب است. (همان:2/ 277) و در روایتی از امام باقر(ع) آمده است در شام اختلافی پیش می آید و صد هزار نفر از بین می روند. این، رحمتی برای مومنان و عذابی برای کافران است. (مجلسی، 1412: 216 و 253)

2- اتفاقات آسمانی؛ در حدیث آمده است که ستاره های دنباله دار در آسمان پدیدار گشته و ستاره ها به یکدیگر نزدیک می شوند. و برخلاف قواعد نجومی کسوف در وسط ماه رمضان و خسوف در آخر آن رخ می دهد. همچنین طلوع خورشید از مغرب رخ می دهد. (مقدسی شافعی، 1416: 73)

3- آمدن باران فراوان؛ در آخرالزمان، باران فراوانی می آید؛ به گونه ای که مثل آن را مردم ندیده اند و باعث برکت و زنده شدن زمین می شود. (مجلسی، 1412: 52 / 212؛ امین، 1403: 4/143 ) در روایت آمده است که نشانه های پیش از آمدن منجی در آخرالزمان یعنی آخرین علامت آن دوره، باران های پی در پی است، به اندازه ای که همه جا سرسبز و خرم می شود و این، آغاز زندگی همراه آسایش و راحتی است. (مفید، 1414ق: 1/370)

6- طلوع ستاره ای از مشرق؛ طلوع ستاره از شرق که مانند ماه نور دارد و شرق را روشن می کند از دیگر علائم است. و نیز تراکم ستارگان از جمله آن علامت ها است. (حائری یزدی، 1422: 52)

7- خسوف و کسوف بسیار؛ از دیگر علائم، خسوف و کسوف های متعدد به ویژه در ماه شعبان و رمضان با آشکار شدن نشانه هایی در خورشید و ماه و تغییرات غیر منتظره در آسمان است. از امام باقر(ع) روایت شده است در آخرالزمان دو علامت ظهور می کند: یکی گرفتن ماه در پنجم ماه و دیگری گرفتن خورشید در نیمه ماه که تا آن زمان بی سابقه است. (مجلسی، 1412: 52/922)

2- وقایع اجتماعی پیش از ظهور منجی در دین مسیحیت

2-1- اختلافات اقوام، جنگ و درگیری ها

در بعضی موارد در کتب آسمانی آمده است که کشورها و اقوام مختلف در آخرالزمان با هم جنگ و اختلاف دارند و از این بابت، فساد و اضطراب بین مردم زیاد می شود؛ اما مومنان را به صبر توصیه می کند و می گوید: «وجود این امور در آخرالزمان، ضروری است: و چون اخبار جنگ ها و فسادها را بشنوید، مضطرب مشوید؛ زیرا که وقوع این امور اول ضروری است؛ لکن انتهای عالم نیست. سپس به ایشان گفت: قومی با قومی و مملکتی با مملکتی مقاومت خواهند کرد». (لوقا:21: 9-10 ) 2-2- وجود ظلم و بی عدالتی حکام «قبل ازاین، همه بر شما دست اندازی خواهند کرد و جفا نموده شما را به کنائس و زندان ها خواهند سپرد. و در حضور سلاطین و حکام به سبب نام من، خواهند برد و این برای شما به شهادت خواهد انجامید ».(مرقس: 13: 9)

2-3- ظهور ضد مسیح

چند فصل از انجیل، به آمدن شخصی مستبد و اهریمنی در آخرالزمان اختصاص داده شده که به ضد مسیح موسوم است و با تشکیل حکومت، دنیا را مطیع خود می کند. (یوحنا: 2: 18 ) در برخی آیات، ضد مسیح که همان دجال است، کسی معرفی شده که مسیح را انکار می کند: « و هر روحی که عیسی مسیح مجسم شده را انکار کند، از خدا نیست و این است روح دجال که شنیده اید او می آید و الان هم در جهان است». (یوحنا: 4: 3)

2-4- آمدن الیاس قبل از ظهور مسیح

در عهد جدید به آمدن الیاس قبل از ظهور منجی اشاره شده است. ابتدا باید الیاس ظهور کند و با اصلاح جامعه زمینه را برای آمدن مسیح، آماده سازد و این اتفاق حتمی است. عیسی(ع) در جواب شاگردان که پرسیدند: «آیا الیاس می آید؟» جواب می دهد: «الیاس البته اول می آید و تمام چیزها را اصلاح خواهد کرد». (مرقس: 9: 12)

2-5- ویرانی و سقوط اورشلیم

در کتاب مقدس، خرابی و محاصره اورشلیم و سقوط آن در دوره قبل از متن آخرالزمان و آمدن منجی پیش بینی شده و به پیروان خود توصیه کرده است که به بیرون بیابان ها بگریزند: « آن گاه هر که در یهودیه باشد به کوهستان بگریزد». (متی: 16: 24)

2-6- ظهور پیامبران دروغین

عیسی(ع) به حواریون و پیروان خود مکرر توصیه نموده که قبل از آمدن پسر انسان، افرادی به دروغ ادعا می کنند منجی و پسر انسان هستند و شما را به قصد فریب، به جانب خود دعوت می کنند؛ اما هوشیار و آگاه باشید و شما منتظر منجی واقعی باشید: « زنهار کسی شما را گمراه نکند؛ از آن رو که بسا به نام من آمده و خواهند گفت: من مسیح هستم و بسیاری را گمراه خواهند کرد». (متی: 4: 5) از این عبارت فهمیده می شود که عده ای به دنبال مدعیان دروغین مسیح خواهند رفت و در جامعه، گروه های منحرف تشکیل می گردد. در چند بند بعدی می گوید: « و بسا انبیای دروغین ظاهر شده، بسیاری را گمراه می کنند». (متی: 4: 13)

3- وقایع اجتماعی پیش از ظهور منجی در دین اسلام

3-1- جدایی و تفرقه در اجتماع

پیش از آمدن مصلح و در آخرالزمان، جوامع بشری از جدایی و تفرقه رنج می برند. انسان ها آرزوی یک دل و یک سو بودن را دارند و اکثر جامعه با یکدیگر در تضاد و اختلاف به سر می برند هر کسی و گروهی، از آموزه های دینی، برداشت و تفسیر متفاوتی دارد که باعث اختلاف در مسائل و رفتارهای اجتماعی می شود.

3-2- رواج فساد و ظلم در جامعه

آن زمان، گناه، ظلم و کفر در جامعه رواج پیدا می کند و ظلم بر عدل غلبه می یابد. آن هنگام، مسلمانان برای هویت خود ارزشی قائل نیستند. اکثر مردم هم به حالات کافران و مشرکان گرایش می یابند و سعی می کنند در زندگی و حرکات خود شبیه آنان شوند. حتی در تربیت فرزندان خود نیز از الگوی آنها پیروی می کنند. ارزش های اخلاقی و ادب اجتماعی بین افراد از بین می رود و دیگر نه کوچک تر به بزرگتر احترام می گذارد و نه بزرگ تر به کوچک تر رحم می کند. (مقدسی شافعی، 1416: 217؛ مجلسی، 1412: 52/ 191-266)

3-3- آمدن فتنه های پی در پی

فتنه ها یکی پس از دیگری ظاهر می شود و هر فتنه، از فتنه قبل بزرگ تر و مخرب تر است. طبق نقلی از پیامبر اکرم(ص) در فتنه اول، ریختن خون، در فتنه دوم، علاوه بر خون، مال مردم و در فتنه سوم، خون، مال، جان و نیز ناموس، مباح شمرده می شود و فتنه چهارم هم دجال است. (محامی، 2000: 223؛ متقی هندی، 2003: 103) در روایتی از حضرت علی(ع) آمده است: چند حادثه مهم، پیش از ظهور منجی و در آخرالزمان رخ می دهد؛ از جمله خون هایی که در بصره ریخته می شود، تخریب خانه های بصره و هلاکت اهل آن، ترس و وحشت عمومی در همه عراق پدید آمده و موجب سلب آسایش و آرامش مردم می شود. (مفید، 1414: 340)

3-4- شورش و قیام ها

قبل از ظهور منجی، شورش ها و قیام هایی رخ می دهد از جمله:

- خروج سفیانی؛ طبق روایات، سفیانی شخصی است که در آخرالزمان و قبل از ظهور، در منطقه شام قیام کرده و باعث انحراف عده زیادی از مسلمانان می شود و مناطق مهم شام، فلسطین، عراق و اردن و چند منطقه دیگر را به تصرف خود در می آورد اما در نهایت، در منطقه بیداء با سپاه امام درگیر می شود و با امدادهای الهی، شکست خورده و در زمین فرو می رود.

- خروج یمانی؛ از نشانه های قبل از ظهور منجی و نزدیک به آن، خروج یمانی بیان شده است. یمانی شخصی است که از منطقه یمن خروج نموده و مردم را به حق و عدل دعوت می کند. همزمان با آن، در نقاط دیگر، قیام هایی رخ می دهد ولی مسلم و مشهور، قیام یمانی است؛ گرچه تفصیل کیفیت آن بیان نشده است. (طوسی، 1403: 267؛ صدر، 1412: 525)

- قتل نفس زکیه؛ منظور از نفس زکیه، شخصی با ایمان و از اولیای خداست نزدیک آمدن منجی، کنار رکن و مقام، به ناحق کشته می شود. نام دیگری که برای او ذکر شده است، سید حسنی یعنی از نسل امام حسن(ع) است.(صافی گلپایگانی، 1422: 3/ 86- 102)

- خروج دجال؛ این اتفاق نیز از وقایع مهم و غیرقابل انکار است؛ اگرچه در تفسیر دجال اختلاف نظر وجود دارد. ظهور قیام های بسیار در نقاط مختلف؛ از جمله این قیام ها قیام در یمن، به رهبری سید یمانی که گذشت و نیز بیرون آمدن پرچم های سیاه از خراسان و قیام سید خراسانی و امثال آن.

4- بررسی نشانه های ظهور در قرآن

«إن اللَّهَ قَادِرٌ عَلَی أَن ینَزِّلَ آیَةً (انعام /17 )؛ به درستی که خداوند قادر است که نشانه ای فرو فرستد». در تفسیر این آیه در روایت امام باقر(ع) به چند نشانه از نشانه های ظهور حضرت ولی عصر(ع) اشاره شده است: «فی رِوایةِ أبِی الجارودِ، عَن أبی جَعفَرٍ علیه السلام فی قَولِهِ:« إنَّ اللَّهَ قادِرٌ علَی أَن ینَزِّلَ آیَةً» وسَیریکم فی آخِرِ الزَّمانِ آیاتٍ: مِنها دابَّة الأَرضِ ، وَالدَّجّالُ، ونُزولُ عیسَی بنِ مریمَ (ع)، وطُلوعُ الشَّمسِ مِن مَغرِبِها». امام باقر (ع) فرمودند: «زود است که در آخرالزمان آیات و نشانه هایی از قدرت خداوند می بینی: 1. دابة الارض؛ 2. دجال؛ 3. نزول حضرت عیسی بن مریم(ع)؛ 4. طلوع خورشید از مغرب.(مجلسی، 1412ق: 52 /181 )

«قُلْ هُوَ الْقادِرُ علی أَن یبْعَثَ عَلَیکمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِکمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکمْ أَوْ یلْبِسَکمْ شِیعاً وَ یذیقَ بَعْضَکمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ کیفَ نُصَرِّفُ الْآیاتِ لَعَلَّهُمْ یفْقَهُونَ (انعام/65 )؛ بگو او قادر است که از فرازتان یا از زیر پای شما، عذابی بر شما بفرستد؛ یا به صورت دسته های پراکنده شما را با هم بیامیزد؛ و طعم جنگ و اختلاف را به هریک از شما به وسیله ی دیگری بچشاند، ببین چگونه آیات گوناگون را شرح می دهیم؛ شاید بفهمند». در ذیل این آیه هم روایتی از امام باقر(ع) در مورد بعضی از علائم ظهور اشاره شده است:« فی روایة أبی الجارود عن أبی جعفر(ع) فی قوله «قل هوَ الْقادِرُ عَلی أَنْ یبْعَثَ عَلَیکمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِکمْ» قال (ع): هو الدجال و الصیحة« أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکمْ » و هو الخسف« أَوْ یلْبِسَکمْ شِیعاً » و هو اختلاف فی الدین و طعن بعضکم علی بعض« وَ یذِیقَ بَعْضَکمْ بَأْسَ بَعْضٍ » و هو أن یقتل بعضکم بعضا و کل هذا فی اهل القبله. از امام باقر(ع) در مورد آیه «قل هُوَ الْقادِرُ علی أَن یبْعَثَ عَلَیکمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِکمْ » منقول است که فرمودند: آن دجال و صیحه است (عذابی آسمانی و از بالا) و مراد از « أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکمْ » (یا از زیر پای شما)، خسف و فرو رفتن در زمین است. و مراد از«أَوْ یلْبِسَکمْ شِیعاً» (یا به صورت دسته های پراکنده شما را با هم بیامیزد )، همانا اختلاف در دین و طعن به یکدیگر زدن است ومنظور از« وَ یذِیقَ بَعْضَکمْ بَأْسَ بَعْضٍ »(و طعم جنگ را به هر یک از شما به وسیله دیگری بچشاند)، کشتن شدن دسته ای از شما توسط گروه دیگر است و تمام این حوادث در میان اهل قبله و مسلمانان به وقوع می پیوندد. (مجلسی، 1412: 52/182) «قُلْ أَرَأَیتُمْ إِنْ أَتَاکمْ عَذَابُهُ بَیاتًا أَوْ نَهَارًا مَاذَا یسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ» (یونس/51 )؛ بگو: مرا خبر دهید که اگر شب یا روز عذاب خدا شما را فرا رسد (چه راه مفری دارید و) گناهکاران چه چیزی را از او به تعجیل می طلبند؟. از امام باقر(ع) نقل شده که فرمودند: مراد از عذاب در این آیه، بلاهایی است که در آخرالزمان بر مردم نازل می شود.

« وَلَوْ تَرَی إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَأُخذُوا منْ مَکانٍ قَرِیبٍ (سباء/50 )؛ و اگر تو سختی حال مجرمان را مشاهده کنی هنگامی که ترسان و هراسانند، در آن حال هیچ (از عذاب و قهر الهی) فوت نشوند و از مکان نزدیکی دستگیر شوند ». از امام باقر(ع) در مورد این آیه نقل شده است که فرمودند در مقدمه قیام جهانی حضرت مهدی(ع) صیحه ای از آسمان بلند می شود که همه مردم در هرحالی که هستند این صدا را می شنوند و در زمین بیداء، لشکریان سفیانی به زمین فرو خواهند رفت. عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ فِی قَوْلِهِ تَعَالَی «وَ لَوْ تَری إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ» قَالَ: مِنَ الصوْتِ وَ ذَلِک الصوْتُ مِنَ السَّمَاءِ وَ قَوْلِهِ «وَ أُخِذُوا مِنْ مَکانٍ قَرِیبٍ» قَالَ: مِنْ تَحْتِ أَقْدَامِهِمْ خُسِفَ بِه. امام باقر(ع) در تفسیر آیه: ولَوْ تَری إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ، فرمود: «ترس آن ها از صدایی بود که منبع آن صدا از آسمان بود. و این که می فرماید: وَ أُخِذُوا مِنْ مَکانٍ قَرِیبٍ؛ یعنی می ترسند که زمین از زیر پاهایشان دهن باز کند و آن ها را فرو برد». (مجلسی، 1412: 52 /185)

«سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ (معارج/1)؛ سائلی از عذابی که وقوع آن حتمی است سؤال نمود». از امام باقر(ع) در رابطه با این آیه مبارکه سؤال کردند که منظور از این عذاب چیست؟ فرمودند:« سُئِلَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیهِ السَّلاَمُ عَنْ مَعْنَی هَذَا، فَقَالَ: نَارٌ تَخْرُجُ منَ اَلْمغْرِبِ وَ مَلَک یسُوقُهَا مِنْ خَلْفِهَا حَتَّی تَأْتِی دَارَ بَنِی سَعْدِ بْنِ هَمَّامٍ عِنْدَ مَسْجِدِهِمْ فَلاَ تَدَعُ دَاراً لِبَنِی أُمیةَ إِلاَّ أَحرَقَتْهَا وَ أَهْلَهَا وَ لاَ تَدَعُ دَاراً فِیهَا وَتْرٌ لِآلِ مُحَمَّدٍ إِلاَّ أَحْرَقَتْهَا، وَ ذَلِک اَلْمَهْدِی(ع)؛ عذاب در این جا آتشی است که از طرف مغرب شعله ور می شد و پادشاهی آن را رهبری می کند و تمام خانه های بنی امیه و همه غاصبان حقوق اهل بیت را آتش می زند و مخصوصا از بنی امیه آثاری باقی نخواهد گذاشت و اوست مهدی آل محمد(ع)». (مجلسی، 1412: 52/188؛ خادمی شیرازی، 1390: 20 -21)

5- علامات اجتماعی آخرالزمان در حدیث پیامبر(ص)

خوردن ربا در جامعه، گسترده و عادی می شود در حالی که از گناهان کبیره و حرام است. مردم در آخرالزمان برای انجام کار از یکدیگر رشوه می گیرند. سفها و نادانان را به کار می گمارند که شاید به سبب نبود افراد صالح و کاردان یا به دلیل کناره گیری آنان از اجتماع است. ارتباط با خویشاوندان و رفت و آمد با آنان، در آخرالزمان قطع می شود. ریختن خون و از بین بردن نفوس، بی اهمیت می شود. ظلم در جامعه، فخر و ارزش می شود و حاکمان فاجر و مشاوران ظالم سر کار می آیند. در جامعه، به ناحق، شهادت داده می شود و بدون این که شاهد مطلبی باشند، در آن شهادت می دهند. قلوب مردم، از هم فاصله می گیرد و الفت و مهربانی از بین می رود. به عهد و پیمان خود عمل نمی کنند از این رو به یکدیگر اطمینان ندارند. بزرگ و سردمدار قوم، پست ترین و بی ارزش ترین آن ها می شود و شایسته سالاری وجود ندارد. (صدوق، 1416: 2/525؛ مجلسی، 1412: 52/192-195)

6-وضعیت اخلاقی جامعه پیش از ظهور منجی در دین مسیحیت و اسلام

در این بخش، جنبه معنوی جوامع بشری، قبل از ورود به دوران ظهور در دین مسیحیت و اسلام بررسی می شود. این بخش، شامل ابعاد فردی و اجتماعی بشر، در زمینه های عبادی، اخلاقی، تربیتی و دیگر امور می شود. در این دوره، بشر از معنویت و فطرت خود دور شده و ارزش های انسانی و معنوی رو به فراموشی رفته و ضد ارزش نشان داده می شود. برعکس، ضد ارزش ها، ارزش شمرده می شوند.

6-1- اشاره به سردی عواطف در منابع مسیحی

در دین مسیح، بیان شده است که در دوره قبل از ظهور منجی، بر اثر رواج گناه در جامعه، عواطف بین مردم از بین می رود و روابط به سردی می گراید: «و به جهت افزونی گناه، محبت بسیاری سرد خواهد شد».(متی، 24: 12)

6-2- اشاره به از هم پاشیدن خانواده ها در منابع مسیحی

در این دوران، کانون خانواده سست می شود و فرزندان برخلاف روش پدر و مادر عمل می کنند و با آنان در اختلاف و ستیزند که این امر، موجب ناهنجاری های اجتماعی خواهد شد: «برادر به برادر خود خیانت خواهد کرد و پدر به فرزند خود. فرزندان نیز پدر و مادر خود را به کشتن خواهند داد». (مرقس، 13: 12 ) این وضعیت و رابطه ناهنجار خانوادگی، طرفینی است؛ یعنی هم پدر به فرزند و هم فرزند به پدر جفا می کند و حقوق یکدیگر را رعایت نمی کنند. همچنین سایر اعضای خانواده برابر یکدیگر. حتی گاهی فردی از خانواده برای نجات خود، عضو دیگر خانواده را تسلیم دشمن می کند و باعث هلاکت او می شود. تمام روابط خانوادگی، خویشاوندی و دوستی، دست خوش عدم اعتماد و بی رحمی خواهند شد: « پدر و مادر، برادران، بستگان و دوستانتان به شما خیانت خواهند کرد شما را تحویل دشمن خواهند داد و برخی از شما کشته خواهید شد». (لوقا، 22: 16)

6-3- اشاره به رواج فساد و گناه در جامعه در منابع اسلامی

فسق و گناه در جامعه رواج پیدا می کند؛ به گونه ای که گناه، علنی و آشکار می شود. بیشتر مردم، به حالات کفار و مشرکان میل پیدا می کنند و سعی می کنند در زندگی و حرکات خود، شباهتی به آنان داشته باشند. حتی در تربیت فرزندان خود از الگوی آنها تبعیت می کنند. تقریباً کفر تمام عالم را فرا می گیرد و ارزش های اخلاقی و ملاک های معنوی بین افراد نیز از بین می رود. (مجلسی، 1412: 52/ 266؛ محامی، 2000: 222)

6-3-1- وضعیت دین

از نظر دینی نیز جامعه رو به زوال و انحطاط می رود. مساجد، ظاهری آراسته همراه مناره ها و گلدسته های بلند و زیبا دارند و از آنها صدای اذان بلند می شود؛ اما نمازگزاران واقعی اندکند؛ زیرا دل ها بر اثر گناه و غفلت، تیره و سیاه شده و دیگر لذتی از عبادت نمی برند. در مساجد، به جای عبادت و وعظ و تحصیل تقوا، گناه و غیبت وجود دارد. به تعبیر روایت، دیندار بودن در آخرالزمان مانند نگه داشتن آتش بر کف دست است. قرآن هم زیبا و آراسته چاپ می شود؛ ولی عمل به آن، فراموش می شود. قاریان، به حسب شماره زیادند؛ ولی قاریانی که حافظ دستورات آن باشند، اندکند. علما و فقها هم آن چنان که باید به وظایف دینی خود عمل نمی کنند. فتواهای آنها طبق امیال افراد و قدرت هاست و به جای این که طبق شرع و دین باشد، در آن مصالح دنیوی لحاظ می شود. اعمال عبادی، تحریف و حقایق دگرگون می شوند. مردم بعضی عبادات مثل حج را برای تظاهر و فخر فروشی انجام می دهند و عالم واقعی کمتر وجود دارد. عده ای فاسق، خود را عالمان جامعه معرفی می کنند و علم، جای خود را به جهل می دهد. در روایتی است که امام صادق(ع) می فرمایند: زمانی فرا می رسد که مردم، به اوقات نماز اهمیتی نمی دهند. (صافی گلپایگانی، 1422: 3/42-50؛ سید بن طاووس، 1403: 131؛ مجلسی، 1412: 52/ 190؛ حائری یزدی، 1422: 182- 185)

6-3-2- زمینه های اخلاقی

در بُعد خانوادگی؛ جامعه رو به انحطاط می رود و خانواده به معنای واقعی کمرنگ می شود. دیگر کانون گرم خانواده وجود ندارد و افراد خانواده به اصول و ارزش های خانواده پایبند نیستند. امنیت و حرمت خانواده از بین می رود. فساد و گناه حالت طبیعی و انسانی به خود می گیرد و کسی توانایی تغییر این وضعیت را ندارد. فرزندان، احترام چندانی برای پدر و مادر قائل نیستند در مقابل، والدین هم در فکر تربیت صحیح فرزندان خود نیستند. اخلاق در جامعه از بین می رود و منکر، معروف و معروف منکر می شود. پیامبر اکرم(ص) در حدیثی می فرماید: «قبل از قیامت، به طور آشکارا به زنان تجاوز و بی حرمتی می شود و هیچ کس نکوهش نمی کند و حداکثر می گویند: ای کاش در کناری این کار را انجام می دادی». (سید بن طاووس، 1403: 101) مردان، خود را شبیه زنان و زنان نیز خود را شبیه مردان می کنند. زنان پاکدامن در چنین جامعه ای بسیار اندک هستند. مردم، ظاهر خوب و آراسته و باطنی گرگ صفت دارند. حق افراد ضعیف و ساکت، ضایع می شود و حیله گران و ریاکاران از موقعیت خوبی در جامعه برخوردارند. ( مجلسی، 1412: 52/ 256- 260؛ حائری یزدی، 1422: 182) روابط اجتماعی، جنبه خدایی و انسانی ندارد و کمک به دیگری از روی عشق و محبت نیست؛ زیرا دوستی ها و اظهار علائق، واقعی نیست و تنها صوری و برای منافع دنیایی خود است و برعکس، دشمنی و کینه ها واقعی و درونی است. جنبه های فردی؛ بیشتر مردم در این دوران، مسائل اخلاقی را رعایت نمی کنند. همیشه منافع مادی را برای خود می خواهند و به دیگران ضرر و زیان می رسانند و حال همسایگان، فقیران و تهی دستان را رعایت نمی کنند. به عهد و پیمان خود پایبند نیستند و برای به دست آوردن دنیا و منافع زود گذر آن، دین و آخرت خود را می فروشند. آنان برای جلب رضایت شخص بزرگ تر و بالاتر هرگونه تملق، چاپلوسی و کرنشی را انجام می دهند. (صافی گلپایگانی، 1422: 3/44 - 48؛ مجلسی، 1412: 52 / 118و 418) عواطف مردم رو به سردی می رود و روابط خانوادگی و خویشاوندی سست می شود. پیامبر اکرم(ص) می فرماید: قیامت برپا نمی شود، تا زمانی فرا رسد که شخص از شدت فقر، به اقوام و بستگان خود مراجعه می کند و آنان را به خویشاوندی سوگند می دهد تا بلکه به او کمک کنند؛ ولی به او چیزی نمی دهند. همسایه نیز از همسایه خود کمک می خواهد و او را به حق همسایگی سوگند می دهد ولی کمکش نمی کند. (متقی هندی، 1431: 14/240؛ سیوطی، 1404: 6/50) شاید بتوان از این حدیث شریف و مشابه آن، علاوه بر نبود عواطف انسانی، زوال اطمینان و شروع دروغ و نیرنگ را نیز استنباط کرد.

نشانه های معنوی آخرالزمان در حدیث پیامبر(ص)

در یک حدیث، نشانه های معنوی آخرالزمان این گونه آمده است: نماز از بین مردم رخت بر می بندد و می میرد. امانت، بین مردم ضایع و بی اهمیت می شود. دروغ گفتن حلال شمرده و در جامعه زیاد می شود. به سبب زندگی چند روزه دنیا و برای این که به منافع زودگذر آن برسند، دین خود را به دنیای خود می فروشند. مردم، به جای عقل، از هوای نفس تبعیت می کنند. زنان به مردان و مردان به زنان شبیه می شوند. گناه و فجور در جامعه علنی و آشکار می شود. قرآن زیبا چاپ می شود؛ اما عمل کننده به آن و قاری واقعی کم است. مساجد به زیورآلات، آراسته و مناره های مسجد ها بلند می شود. خوانندگان قرآن، فاسقند؛ یعنی قرآن می خوانند؛ ولی به آن عمل نمی کنند. (صدوق، 1416: 2/525؛ مجلسی، 1412: 52 / 192 - 195؛ صافی گلپایگانی، 1422: 3/47 - 48 )

بشارت حضرت عیسی(ع) در مورد ظهور منجی

مهم ترین اصل تعلیمات حضرت عیسی(ع)، که مرکز رسالت او قرار گرفته، بشارت ظهور قریب الوقوع دولت آسمانی است. در انجیل های همگون، حکومت خدا هسته تعلیمات عیسی است و رستگاری انسان فقط در این قلمرو تحقق می پذیرد. در انجیل مقدس، حکومت خدا را با ظهور پسر انسان معرفی می کند که لازم است متحمل رنج های فراوان شود و به وسیله رهبران، سران کاهنان و علمای یهود، طرد و کشته شود. او به شاگردان خود می گوید: « هرکه از من و سخنان من در این زمانه گناه آلود و فاسد، عار داشته باشد، پسر انسان هم هنگامی که در جدال پدر خود با فرشتگان مقدس می آید، از او عار خواهد داشت. یقین بدانید که بعضی از آنها که در اینجا ایستاده اند، تا حکومت خدا را که با جلال ظاهر خواهد شد نبینند، نخواهند مرد». (مرقس: 8: 38) حضرت عیسی(ع) در جای دیگر گفته است: « ساعت مقرر فرا رسیده است، حکومت خدا نزدیک است. متحول شوید و به این بشارت ایمان آورید». (همان، 1: 15) در این گفتار، سه نکته بسیار اساسی وجود دارد: 1- انجیل یا همان مژده اصلی حضرت عیسی(ع) که مسیحیت بر آن بنا شده، ظهور حکومت خداوند و قلمرو آسمانی است. 2- برای شرکت در این قلمرو، باید متحول شد. 3- حکومت خدا، نزدیک و قریب الوقوع است.

نتیجه

در تمام ادیان و مذاهب مختلف از جمله اسلام و مسیحیت، از مصلحی که در آخرالزمان ظهور خواهد کرد و به جنایت ها و خیانت های انسان ها خاتمه خواهد داد و شالوده حکومت واحد جهانی را، بر اساس عدالت و آزادی استوار خواهد نمود، گفت وگو به عمل آمده که ما این نشانه ها را به صورت تطبیقی در این پژوهش بررسی کردیم و نتیجه پژوهش این است که:

1- نوید آن مصلح جهانی، علاوه بر قرآن مجید، در مسیحیت هم داده شده است؛

2- هر دو دین، اعتقاد دارند که در آخرالزمان، اتفاقات غیر طبیعی و بی سابقه رخ خواهد داد؛

3- هر دو دین معتقدند از جهت اجتماعی دوران قبل از ظهور با اختلافات اقوام، جنگ و درگیری ها، وجود ظلم و بی عدالتی حکام، جدایی و تفرقه در اجتماع، آمدن فتنه های پی در پی همراه است؛

4- نقطه اشتراک دیگر بین دو دین این است که در دوران قبل از ظهور منجی، بشر از معنویت و فطرت خود دور شده و ارزش های انسانی و معنوی رو به فراموشی رفته و ضد ارزش نشان داده می شود. برعکس، ضد ارزش ها، ارزش شمرده می شوند؛

5- هر دو دین، در این مطلب اشتراک دارند که بعد از ظهور منجی در آخرالزمان، دوره ای از زندگی بشر شکل می گیرد که ظلم و فساد از بین می رود و ظالمان و ستمگران، به جزای عمل خود می رسند و صالحان و مومنان وارث زمین می شوند؛

6- نقطه اشتراک دیگر بین دو دین، این است که در آخرالزمان حکومت الهی، تحقق می یابد و تا ابد بر زمین مستقر می شود. همه مردم نیز موحد و یکتا پرست می شوند؛

7- همچنین هر دو دین معتقدند این دوره با آمدن منجی موعود آغاز می شود؛ اما در مسیحیت درباره انتها و مدت آن به طور دقیق سخنی گفته نشده اما در منابع اسلامی به این موضوع اشاره شده است که این دوره منجر به رجعت شده و تا پایان دنیا ادامه خواهد داشت.

منابع

قرآن کریم

1- امین، سید محسن (1403ق): «اعیان الشیعه »، بیروت: دارالمعارف للمطبوعات.

2- حائری یزدی، علی (1422ق): «الزام الناصب فی اثبات الحجة الغایب»، بیروت: موسسه الاعلمی.

3- خادمی شیرازی، محمد (1390ش): «نشانه های ظهور او»، قم: انتشاران مسجد جمکران.

4- سید بن طاووس، علی بن موسی بن جعفر بن محمد (1403ق): «الملاحم و الفتن»، بیروت: موسسه وفا.

5- سیوطی، عبدالرحمن بن ابی بکر(1404ق): «الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور»، قم: مکتبة آیت الله المرعشی النجفی.

6- شافعی سلمی، یوسف بن یحیی علی عبدالعزیز (1416ق ): «عقدالدرر فی اخبار المنتظر»، قم: انتشارات مسجد جمکران.

7- شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان عکبری (1414ق): «الارشاد»، بیروت: دارالمفید.

8- صافی گلپایگانی، لطف الله (1422ق): «منتخب الاثر»، قم: انتشارات سلمان فارسی.

9- صدر، سید محمد (1412ق): «تاریخ غیبت الکبری»، بیروت: دارالمعارف.

10- صدوق، محمد بن علی بن حسین قمی (1416ق): «کمال الدین و تمام النعمه »، قم: جامعه مدرسین.

11- طوسی، ابراهیم بن جعفر بن محمد (1403ق): «کتاب الغیبه»، بیروت: موسسه الاعلمی.

12- قندوزی حنفی، سلیمان بن ابراهیم (1375 ش): «ینابیع الموده»، قم: انتشارات شریف رضی.

13 - کتاب مقدس(عهدین) (1995م): انگلستان: ترجمه انجمن کتاب مقدس ایران.

14 - کورانی، علی (1391ش): «عصر ظهور»، تهران: نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی.

15- متقی هندی، علی بن حسام الدین (2003 م): «البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان»، مصر: دارالغد الجدید.

16- ______ (1431ق): «کنزالعمال فی سنن الاقوال والافعال»، بیروت: دار احیاء التراث العربی.

17- مجلسی، محمد باقر (1412ق): «بحارالانوار»، بیروت: دارالاحیاء التراث العربی.

18- محامی، احمد حسین یعقوب (2000م): «حقیقه الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر»، اردن: دارالملاک.

19 - محمدی؛ محمد حسین (1388ش): «آخرالزمان در ادیان ابراهیمی»، قم: بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود.

20 - نعمانی، محمد بن ابراهیم (1363ش): «الغیبة»، تهران: انتشارات صدوق.

References

The Holy Quran

1. Amin , Seyyed Mohsen (1983): "Shiite nobles", Beirut: Dar Al-Ma'arif for publications.

2. Haeri Yazdi , Ali (2001 ): "Elzam Al-naseb fi Ethbat Al-hojat Al-qaeib", Beirut: Scientific Institute.

3. Khademi Shirazi, Mohammad (2011 ): "Signs of his emergence", Qom: Jamkaran Mosque Publications.

4. Sayyid Ibn Tawus, Ali Ibn Musa Ibn Ja'far Ibn Muhammad (1983): "Al-Malahim wa Al-Fitn", Beirut: Wafa Institute.

5. Siouti , Abdul Rahman Ibn Abi Bakr (1984): "Al-Dor Al-Manthur Fi Al-Tafsir Bal -Mathur ", Qom: Ayatollah Al-Marashi Al-Najafi School.

6. Shafi'i Salmi, Yusuf bin Yahya Ali Abdul Aziz (1996 ): "Aqd Al-dorar in the news of waiting", Qom: Jamkaran Mosque Publications.

7. Sheikh Mufid , Muhammad ibn Muhammad ibn Nu'man Akbari (1994 ): "Al -Arshad", Beirut: Dar al-Mufid.

8. Safi Golpayegani , Lotfollah (2001): "Selected Works", Qom: Salman Farsi Publications.

9. Sadr, Sayyid Muhammad (1992): "History of the Great Absence", Beirut: Dar al -Ma 'arif.

10. Saduq , Muhammad ibn Ali ibn Hussein Qomi (1996 ): "Kamal al-Din and all the blessings", Qom: Teachers Association.

11. Tusi, Ibrahim ibn Ja'far ibn Muhammad (1983): "The Book of the Unseen",Beirut: Al-A'lami Institute.

12. Kunduz Hanafi , Suleiman Ibn Ibrahim (1996): "Yanabi Al-Mawda", Qom: Sharif Razi Publications.

13. Bible (Covenants ) (1995): England: Translation of the Iranian Bible Association.

14. Korani , Ali (2012): "Age of Emergence ", Tehran: International Publication of the Islamic Propaganda Organization.

15. Mottaqi Hindi, Ali Ibn Hussam Al -Din (2003 ): "Al-Burhan Fi Allamat Mahdi Apocalypse ", Egypt: Dar Al -Ghad Al-Jadeed.

16. ______: (2010): Treasures of deeds in the tradition of words and deeds", Beirut :Dar Al-Ahya Al -Tarath Al-Arabi.

17. Majlisi, Mohammad Baqir (1992 ): "Baharalanvar ", Beirut: Dar Al-Ahya Al -Tarath Al-Arabi.

18. Mahami, Ahmad Hussein Yaqub (2000 AD): "The Truth of Belief in Imam al -Mahdi Al -Muntazr", Jordan: Dar al-Malak.

19. Mohammadi ; Mohammad Hussein (2009 ): "The Apocalypse in the Abrahamic Religions", Qom: Cultural Foundation of the Promised Mehdi.

20. Nomani, Mohammad Ibn Ibrahim (1984): "The Unseen", Tehran: Sadough Publications.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان