ماهان شبکه ایرانیان

تواضع

اسلام برای رساندن انسان به سعادت و کمال در همه زمینه های مادی و معنوی برنامه جامع و کامل دارد. هندسه اخلاق آدمی را به دقیق ترین و زیباترین شکل ترسیم نموده و پیروان خویش را به آراستن خود به ارزشهای والای اخلاقی فرا خوانده است . در هندسه اخلاق تواضع جایگاه ویژه ای دارد.

اخلاق و آداب اهل علم (9)

قسمت اول

اسلام برای رساندن انسان به سعادت و کمال در همه زمینه های مادی و معنوی برنامه جامع و کامل دارد. هندسه اخلاق آدمی را به دقیق ترین و زیباترین شکل ترسیم نموده و پیروان خویش را به آراستن خود به ارزشهای والای اخلاقی فرا خوانده است . در هندسه اخلاق تواضع جایگاه ویژه ای دارد.

تواضع دلها را نرم و دورترین اشخاص را به انسان نزدیک می کند. فروتنی رمزایجاد محبت دوستی و عطوفت و پایه سربلندیهاست .

تواضع کشتزاری است که در آن گلهای زیبا و عطرآگین برادری صف مهر و محبت و بزرگواری می روید وارجمندی و منزلت واقعی را به ارمغان می آورد.

فروتنی ثمره پرارج درخت دانش و آگاهی است . تواضع پدید آورنده عظمت قدرت عزت شرافت کرامت و حریت انسانی است . نخل وجودانسان رااز طوفان نفس اماره و تندباد تکبر و غرور و نخوت مصون می دارد.

فروتنی از صفات نیکو و پسندیده ای است که از کانال آن فیوضات و درهای رحمت الهی بر روی بندگانش باز می شود و ضعف و زبونی را به قدرتی آمیخته با نرمی بدل می سازد.

تواضع مقام والا وارجمند پیامبران و ریشه واساس هر سعادت و نیکبختی است .

انسان برخوردارازاین صفت دارای موهبتی است پرارج که هیچ فردی به آن رشک و حسد نبرد.

در یک کلام فروتنی دژی است مستحکم و پرصلابت که دشمن را یارای نفوذ در آن نباشد و تاج افتخاری است که بندگان مخلص خدا بر سر می نهند. علی ( ع ) دراین باره می فرماید:

واعتمداو وضع التذلل علی روسکم والقاءالتعزز تحت اقدامکم و

تاج افتخار فروتنی را بر سرهای خویش نهید و گردن کشی را در زیر پاهای خود بیفکنید و زنجیراسارت تکبر رااز گردنهایتان فرود آرید وافتادگی و تواضع را همچون سنگری تسخیر ناپذیر میان خود و دشمن بشمارید شیطان و سپاهیان او.

در فرهنگ اسلامی احترام وارزشی انسانها بر معیارها و ملاکهای معنوی واصیل بنیان شده است . ملاکهای دروغین و ظاهری همچون : پول مقام جاه قدرت و...ارزش به حساب نیامده است .ارزش انسان به مال و مقام و فرزند و قوم و قبیله و رنگ و نژاد نیست بلکه به تقوی و عمل صالح و دانش و بصیرت است . فروتنی در برابر مردم به هر میزان از شائبه دخالت ملاکهای پوچ و ضدارزشی به دور باشد به همان میزان پرارج تر و پسندیده تراست . برخورداری ازاین فضیلت اخلاقی از همگان زیبنده است . ولی از عالمان و حوزویان زیبنده تر .

مومنان پاکنهاد و صالح طریق بندگی و ستودن خدا را در فروتنی می بینند و رسیدن به سر منزل توحید را جز با آرامش و تواضع میسر نمی دانندازاین روی درادامه مباحث :[ آداب واخلاق اهل علم] بر آن شدیم که درباره این موضوع بحث کنیم .

 

فضیلت واهمیت تواضع

 

در سلسله ارزشها و خصلتهای نیک آدمی تواضع جایگاه ویژه ای دارد. اگراین صفت بر رفتارانسان پرتوافکند بسیاری از فضایل دیگر خود به خود رخ می نماید.

ازاین روی در منابع دینی کبراز رذایل و در مقابل آن تواضع از فضایل به شمار آمده است . رسول اکرم می فرماید:

ان احبکم الی واقربکم من یوم القیامه مجلساحسنکم خلقا و

همانا محبوبترین و نزدیکترین کسان به من در روز قیامت نزد من خوش اخلاق ترین و متواضعترین افراداست و دورترین افراد به من در روز قیامت مستکبران و خود بزرگ بینانند.

در منابع دینی ما آمده است که : خداوند آن گاه که بنده ای را دوست بدارد تواضع وافتادگی به وی الهام می نماید:

ان الله اوحی الی : ان تواضعوا . 3

خداوند متعال به من وحی کرد تا به شمااعلام کنم : تواضع را پیشه خود سازید.

نشانه عبودیت انسان باید در رفتار و برخوردهایش بروز کند.اعمال آدمی جلوه ای از روحیات و آینه ای ازافکار واندیشه اوست .انسانی می تواند به پایه ای از حقیقت عبودیت و بندگی دست یازد که خود را قطره ای دراقیانوس بیکران هستی ببیند و عالم و موجودات آن را جوله و مظهر خداوند بداند. دراین جایگاه است که به حلاوت و جوهره عبادت خویش خواهد رسید چرا که پرستش خداوند یعنی عالی ترین و برترین اعمال جز در پرتوافتادگی و خاکساری در پیشگاه الهی پذیرفته نیست .

افتادگی آموزاگر طالب فیضی

هرگز خورد آب زمینی که با بلنداست

رسول گرامی اسلام به جمعی که مشغول نماز و نیایش بودند فرمود:

 

...مالی لااری علیکم حلاوه العباده ؟ قالوا: و ما حلاوه العباده ؟

قال :التواضع . 4

 

چه شده است که شیرینی و حقیقت عبادت را در شما نمی بینم ؟

گفتند: شیرینی عبادت چیست ؟ فرمود: تواضع !

دراین روایت تواضع نشانه بندگی و روح اعمال عبادی مومنان دانسته شده است . و در جای دیگراز تواضع به عنوان علامت تشیع راستین و پیروان امیرالمومنین علیه السلام یاد شده ازامام عسکری ( ع ) نقل شده است :

و من تواضع فی الدنیا لاخوانه فهو عندالله من الصدیقین و من شیعه

کسی که با برادران دینی خود تواضع کند در نزد خداونداز صدیقین محسوب می شوداز شیعیان علی بن ابی طالب است .

از باب این که هر چیزی را بایداز ضد آن شناخت دراین راستا سخن رسول گرامی اسلام (ص ) را درباره تکبر مطالعه می کنیم :

[روزی آن حضرت گروهی را دیدند که در مکانی اجتماع کرده اند. پرسیدند: علت این اجتماع شما چیست ؟

گفتند: دیوانه ای است که باافعال و حرکات خویش مردم را متوجه خود ساخته است .

پیامبر(ص ) آنان را به سوی خود فرا خواند و فرمود:

می خواهید که دیوانه واقعی را به شما معرفی کنم ؟

سپس فرمود: دیوانه واقعی کسی است که با تکبر و غرور راه می رود و پیوسته به این سوی و آن سوی خود نگاه می کند. پهلوی خود را حرکت می دهد تا توجه مردم را به خود جلب کند و خود را در نظر آنان بزرگ جلوه دهد]. 6

تکبر نشانه ذلت و عدم تعادل روحی و روانی انسان به شمار می رود و تواضع علامت اعتدال روح و بلندی اندیشه آدمی . هیچ چیز به زیبندگی تواضع براندام روح بشر نیست .ازاین روی خداوند آن راازاوصاف و ویژگیهای پیامبرانش برشمرده است . علی ( ع ) می فرماید:

..ولکنه سبحانه کره الیهم التکابر و رضی لهم التواضع فالصقوا

لیکن خدای سبحان تکبر را در بر آنان پیامبران ناپسند دید و فروتنی و تواضع را بر آنان پسندید. پس پیامبران از روی تواضع گونه های خود را بر زمین چسبانیدند و چهره های خود را به خاک مالیدند و در برابر مومنان فروتنی نمودند و خود مردمانی مستضعف بودند.

به گفته شاعر عرب :

تواضع تکن کالنجم راح لناظر

علی صفحات الماء و هو رفیع

ولاتک کالدخان یعلو بنفسه

علی طبقات الجو و هو وضیع 8

تواضع کن تا همچون ستاره در چشم بیننده بر صفحه آب باشی ولی بلند جایگاه . دود مباش که خود را به بالا می کشد ولی پست و پایین است .

یکی قطره باران زابری چکید

خجل شد چو پهنای دریا بدید

که جایی که دریاست من کیستم

گراو هست حقا که من نیستم

چو خود را به چشم حقارت بدید

صدف در کنارش به جان پرورید

سپهرش به جایی رسانید کار

که شد نامور لولو شاهوار

بلندی ازاو یافت کو پست شد

در نیستی کوفت تا هست شد

جایگاه تواضع در قرآن

واژه[ تواضع] در قرآن مجید نیامده است ولی خداوند با تعبیرهای لطیف و جالب دیگری مردمان را به این فضیلت فرا خوانده است . خطاب به پیامبراکرم (ص ) می فرماید:

واخفض جناحک للمومنین . 9

بال و پر خود را برای مومنان فرود بیاور.

جناح به معنای بال و پر و[ خفض] ضد[ رفع] است .

پرندگان هنگامی که می خواهند فرود آیند بالهای خود را جمع می کنند و پایین می آورند آن گاه که می خواهنداوج بگیرند بالهای خود را باز می کنند. در مجموع [ خفض جناح] نهایت تواضع و فروتنی راز سر مهر و محبت می رساند.

در آیه فوق خداوند به رسول اکرم (ص ) که مربی و معلم مومنان است دستور تواضع و فروتنی می دهد تا همه کسانی که در مقام رهبری و هدایت مردم قرار گرفته اند خود را بااین خصلت پایسته بیارایند.

همچنین خداوند درباره تواضع واحترام نسبت به والدین با همین واژه (خفض جناح ) خطاب می فرماید:

 

واخفض لهما جناح الذل من الرحمه و قل رب ارحمهما

کما ربیانی صغیرا . 10

 

در برابر پدر و مادراز روی مهربانی و لطف بالهای خویش را فرودآور و بگو: پروردگارا همان گونه که آنان مرا در کوچکی تربیت کردند مشمول رحمتشان قرار بده .

آیه دیگری که مومنان بویژه رهبران و مسؤولان را به تواضع و فروتنی فرا می خواند با تعبیر زیبای[ لین] بیان شده است :

فبما رحمه من الله لنت لهم ولو کنت فطاغلیظالقلب لا نفضوا من

به سبب رحمت خداونداست که تو پیامبر چنین خوشخوی و فروتن هستی . اگر تندخو و سخت دل بودی از گرد تو پراکنده می شدند.

آیات قرآن هندسه اخلاقی انسان مسلمان را به بهترین وجه ترسیم نموده وازاین رهگذر همگان را به سوی ارزشهای و زیبنده دعوت می کند. در آیه دیگر در توصیف بندگان شایسته خداوند چنین می خوانیم :

 

و عبادالرحمن الذین یمشون علی الارض هونا واذا خاطبهم الجاهلون

قالوا سلاما . 12

 

بندگان شایسته خدای بخشایشگر کسانی هستند که با آرامش و تواضع بر زمین راه می روند و هنگامی که جاهلان آنان را مخاطب می سازند به آنان سلام می گویند.

در مقابل در قرآن به شدت از تکبر مذمت شده است . به عنوان نمونه :

13. ولا تمش فی الارض مرحاانک لن تخرق الارض ولن تبلغ الجبال طولا .

در روی زمین با تکبر و غرور گام برمدار چرا که نمی توانی زمین را بشکافی و طول قامتت هرگز به کوهها نمی رسد! کوههای با آن عظمت در برابر عظمت خد همچون پرکاهی هستند معلق در هوا که بدون اراده به این سو و آن سو می روند.

لمقان حکیم به فرزندش توصیه می کند:

ولا تضعر خدک للناس ولا تمش فی الارض مرحاان الله لا یحب کل مختال

پسرم !از مردم روی مگردان و متکبرانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبر مغروری را دوست ندارد.

[تعصر] به معنای روی برگرداندن از مردم است از روی تکبر برای خوار ساختن آنان . واضح است که تواضع در راه رفتن به معنای سست و بی رمق حرکت کردن نیست بلکه مراد رعایت حالت طبیعی است . در حالات رسولخدا نوشته اند:

قد کان یتکفا فی مشیه کانما یمشی فی صبب . 15

در حالی که شتاب نداشت با سرعت و صلابت گام برمی داشت گویی از یک سرازیری پائین می رفت .

 

مفهوم تواضع

 

واژه تواضع از ریشه: [ وضع یوضع و ضاعه] دراصل به معنای افتادگی و فروتنی است .

به گفته اهل لغت :

 

الوضع ضدالرفع التواضع التذلل . 16

 

وضع ضد رفع و بلندی است و تواضع به معنای افتادگی و خاکساری است .

[تواضع الرجل] خود را هم ترازاو کرد فروتنی کرد.

[تواضع الارض] 17 زمین از آنچه دراطرافش بود فروتر شد.

عالمان اخلاق تواضع را به معنای ناچیز شمردن نفس دانسته اند. در برابر خداوند به اطاعت ازاوامر و در برابر به رفتار فروتنانه و رعایت انصاف . مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی می نویسد:

تواضع آن بود که خود را مزیتی نشمرد بر کسانی که در جاه ازاو نازلتر باشند. 18

تعبیرهایی همچون :[ تواضع قبول حق است از حق برای حق] 19 [ تواضع بودن ذلیل دلهاست برای داننده غیبها] 20 و[ تواضع عبارت است از نرمی و آرامش و مهربانی] 21 در آثاراخلاقی و عرفانی به چشم می خورد و همه بیانگراظهار کوچکی افتادگی خاکساری و فروتنی در برابر خدا و خلق است . در روایتی امام صادق علیه السلام با نشان دادن چند مصداق برای تواضع همین معنی را بیان فرموده است :

سئل عن الصادق ( ع ) عن التواضع فقال : هوان ترضی من المجلس بدون

ازامام صادق ( ع ) سئوال تواضع چیست ؟

فرمود: به پائین نشستن در مجلس راضی باشی و به هر که رسیدی سلام کنی واز مجادله بپرهیزی گرچه حق با تو باشد.

تواضع دراصطلاح عالمان اخلاق و عارفان بیدار دل معنایی وسیع تر و فراترازاین موارد دارد مرحوم عزالدین محمود کاشی می نویسد:

تواضع وضع نفس خود با حق است در مقام عبودیت و با خلق در مقام انصاف . که در قسم اول به انقیاد اوامر و نواهی بود یه به قبول تجلیات صفات یا فناء وجود در تجلی ذات . که انقیاداوامر و نواهی تواضع مبتذیان است و قبول تجلی ذات در روح با فناء وجود خود در وجود مطلق تواضعع منتهی نیست . و قسم دوم که وضع نفس در مقام انصاف باشد با خلق یا به قبول حق بود یا به رعایت حقوق یا بترک ترفع و توقع حکم . 23

با توجه به آنچه گفتیم تواضع در مقامهای مختلف فرق می کند. تواضع در مقابل خداونذد و فرمانبرداری ازاو تواضع در برابر مردم و همنوعان .اما در همه آنها به معنای افتادگی و فروتنی است . تواضع نه این که فرد برای خود هیچ گونه مزیت و فضیلتی نبیند. ممکن نیست که صاحب هنر دانش و دانای به فنی خویش را را در آن دانش و هنراز فردی که بی بهره از آنهاست و هیچ نمی داند برتر نبیند بلکه تواضع عدم فخر به علم مال جاه زهد و تقوی قدرت زیبائی فرزندان قوم و قبیله و بالاخره رنگ و نژاد است.

حد و مرز تواضع

در کتب اخلاق هنگامی که جایگاه صفات شایسته و ناپسند را بیان می کنند می گویند: بله تکبر و خودبرزگ بینی مذموم و ناپسنداست اما ذلت و خود را بی مقدارانگاشتن نیز ناشایست و نکوهیده است . براین اساس انسان نباید خویش را بزرگ بشمارد و توقع احترام و بزرگ شمردن خویش رااز دیگران داشته باشد و یا خود را حقیر و بی مقدار سازد بلکه باید با مردم مهربان و فروتن باشد حقوق آنان را پاس بدارد و از پذیرش حق دریغ نورزد و در عین حال شخصیت خود را نیز حفظ کند تا به ورطه ذلت نیفتد. برای شناخت مرز تواضع یادآوری نکات ذیل ضروری است :

واژه تواضع نیز همچون بسیاری از مفاهیم اخلاقی از تفسیرهای انحرافی مصون نمانده است تا آن جا که در محاورات مردم و حتی برخی از نوشته ها و آثار منتشره تواضع را به ذلت و سکوت در برابر ظلم و تعدی ظالمان معنی کرده انداز باب نمونه :

واماالتواضع فاحتمال الاذی من کل احد . 24

تواضع و ذلت تواضع تحمل آزار واذیت است از هر کسی !

دراسلام ازاین گونه تواضع ذلت آفرین نهی شده است . دراین مکتب تواضعی مطلوب و شایسته است که برخاسته از آگاهی قدرت واحترام باشد.

تواضع اظهار کوچکی است در عین صلابت و عزت .

امیرالمومنین ( ع ) در ویژگی مومنان می فرماید:

...سهل الخلیقه لین العریکه نفسه اصلب من الصلد و هواذل من

مومن خویی آرام دارد به نرمی راه می پوید. نفس او سختراز سنگ خاراست . و خود خوارتراز عبد.

قرآن مجید نیز براین نکته تاکید دارد که همواره مومنان باید در برابر یکدیگر فروتن و مهربان باشند و در مقابل دشمنان و کافران سرسخت و پرقدرت :

اذله علی المومنین اعزه علی الکافرین . 26

به عبارت دیگر ذلت دو گونه است :

1. ذلت نفس .این نوع از ذلت دارای ارزش و پسندیده است زیرا فرد برای رسیدن به کمالات که نفش سرکش مانع آن است خواری را بر نفس خویش تحمیل کرده است .

2. ذلت در برابر دیگران .این گونه ذلت مذموم و مورد نکوهش است . راغب اصفهانی می نویسد:

والذل متی کان من جهه الانسان نفسه لنفسه فمحمود . 27 .

ذلت و خواری اگر به معنای ذلت و خواری نفس از ناحیه خودانسان باشد پسندیده است .

به همین معنی اشاره می کند رسول اکرم (ص ) آن جا که می فرماید:

 

طوبی لمن تواضع لله تعالی فی غیر منقصه واذل نفسه فی غیر مسکنه . 28

 

خوشا به حال کسانی که فروتنی و تواضع کنند برای خداوند تعالی بدون پستی و کاستی و نفس خویش ر در عین قدرت و توانایی به خواری وا دارند.

با نگاهی به سیره و روش پیشوایان دینی در می یابیم که آنان از هرگونه رفتار و عملی که نشانه ذلت و تحقیر شخصیت انسان باشد به شدت منع نموده و با آن برخورد کرده اند. درباره امیرالمومنین ( ع ) نوشته اند: آن گاه که زمام جامعه اسلامی را به دست گرفت بخشنامه ای صادر کرده و در آن چنین فرمود:

[ ای مردم !از هرگونه رفتار ناپسند و مذلت بار که شخصیت شما را پست سازد پرهیز کنید].

و فرمود:

[ از بوسه بر خاک و غیر آن وافتادن در پای رکاب و مانند آن که از رفتار مشرکین است وازاخلاق جباران ستمکاران و متکبرین به شمار می آید پرهیز کنید]. 29

تواضع و حلم

برای روشنتر شدن معنی و حقیقت تواضع به مفهوم و معنای حلم نیز اشاره می کنیم و فرق آن دو را یادآور می شویم . گفتیم که : تواضع حالت نفسانی است که در عمل افتادگی وانکسار آدمی را به نمایش می گذارد. این حالت اگر در درون روح و نفس انسانی رسوخ یافت و ملکه شد در همه حال و در برابر همگان جلوه می کند.

اما حلم غالب در جایی به کار می رود که عملی نابجا و نامناسب از شخصی سر بزند وانسان در برابر آن عمل عکس العمل منطقی و عاقلانه ای از خود بروز دهد واز کنار آن با تدبیر و درایت بزرگوارانه بگذرد. دراین صورت با لجام حلمش افراد چموش و سرکش را رام خواهد ساخت .

به فرموده علی ( ع :

 

الحلم فدام السفیه 30 .

 

حلم دهان بند سفیهان است .

و در جای دیگر می فرماید:

حلم و بردباری قوم و عشیره است .

بنابراین حلم به آن عملی اطلاق می شود که از شخص عاقل و مدبر در مقابل برخورد ناشایست افراد نادان و بی منطق انجام گیرد.این حالت از کسی صادر می شود که دارای روح بزرگ و همت والا باشد. امیرالمومنین ( ع ) می فرماید:

 

الحلم والاناه توامان ینتجهما علوالهمه 32 .

 

بردباری و خونسردی در برابر حوادث از یک شکم افتادند و هر دواز همت بلند زادند.

واما تواضع رفتار فروتنانه ای است که بدون عمل و رفتاری از طرف متقابل ازانسان سر می زند. گر چه گاهی به عکس العمل در برابر عمل نام معقول و ناپسند نیز تواضع اطلاق می شود.

 

تواضع و تملق

 

از آنچه در معنای تواضع گفته شد نبایداینگونه برداشت شود که هرگونه کوچکی را شامل می شود. بلکه اگراظهار کوچکی به این حد برسد که انسان به طمع نان و نام و یا آرزوهای نفسانی دیگر دست به گفتار و رفتاری بزند که شائبه تملق و تمجید و نابجا و مدح قدرتمندان و زراندوزان داشته باشد بی شک از نظراسلام مذموم و ناپسنداست .

پیامبراسلام (ص ) می فرماید:

 

احثوالتراب ی وجوه المداحین . 33

 

به صورت ستایشگران چاپلوس خاک بپاشید.

یا:

 

الا لاتماد حوا واذارایتم المداحین فاحثوا فی وجوههم التراب . 34

 

هان !از ستایشگران و تملق گویان مباشید و هرگاه مدح کنندگان را یافتید به چهره هایشان خاک بریزید.

بنابراین بین تواضع و تملق تفاوت بسیاراست چرا که تواضع حکایت از رفعت مقام و عظمت روح آدمی دارد و چابلوسی و تملق گویای روح پست ضعیف و آلوده به دنیا و مظاهر فریبنده آن است .

 

تواضع مذموم

 

اکنون که مفهوم و حقیقت تواضع را به گونه گذرا مورد بررسی قراردادیم و رابطه آن را به خصلتهایی همچون : ذلت حلم و تملق بیان داشتیم و دانستیم که تواضع به معنای صحیح آن عزت آفرین و حرکت زاست این نکته را نیز یادآور می شویم که سفارش تاکید بر تواضع و فروتنی بدان معنا نیست که تواضع در همه جا و با همه کس مورد تایید و تشویق اسلام است بلکه در مواردی به شدت از آن نهی و مذمت شده است از جمله :

 

1. تواضع در برابر متکبران

 

در منابع دینی از فروتنی در برابر فردی که خود را بزرگ می پندارد و به دیگران به دیده تحقیر می نگرد منع و نهی شده است زیرا این گونه تواضع موجب پستی و ذلت مسلمان است علاوه تواضع در برابرانسان خودبین و متکبر چه بسا عامل افزایش حالت تکبراو می گردد و چنین گمان می کند که واقعا نیز بزرگ و برتر و لایق تکریم و احترام دیگران است . آنگهی خودداری از فروتنی در برابر متکبر موجب آن می گردد که وی به خود آید و متنبه شود و دست از کارهای ناپسندش بردارد واز بند اسارت نفس رهایی یابدازاین روی نه تنها در برابر چنین انسانی نباید تواضع کرد بلکه یکی از مواردی که تکبر برای مومنان جایز و روا شمرده شده است تکبر در برابر با متکبران است . پیامبر اکرم (ص ) :می فرماید

 

اذا رایتم المتواضعین من امتی فتواضعوالهم رایتم المتکبرین

فتکبروا علیم فان ذالک لهم مذله و صغار . 35

 

آن گاه که به انسانهای مومن متواضع برخوردید با آنان تواضع کنید ولی اگر به انسانهای متکبر برخورد نمودید با آنان تکبر ورزید. زیرااین روش برای آنان خواری و حقارت می آورد.

 

2. تواضع در برابر کافران

 

کافرانسانی است حق ناپذیر که با دست خود وجدان واندیشه اش رااز نور حقیقت مرحوم ساخته و در تاریکی جهل و غفلت به سر می برد.اواز رحمت و عزت الهی به دوراست زیرا عزت از آن خدا و پیامبر و مومنان است :

ولله العزه ولرسوله وللمومنین 36 .

ازاین روی از هر کاری که مایه عزت ظاهری و موجب تقویت کافران گردد باید پرهیز شود.از جمله اموری که ممکن است به کافران و دشمنان خدا عزت ظاهری واحساس بزرگی و کرامت دهد فروتنی مومنان در برابر آنان است .

از وظایف اصلی مومنان راستین اظهار مودت با دوستان خدا واظهار تبری و بیزاری با کافران است .البته پر واضح است که فروتنی و تواضع در برابر کفاراگر صرفااز نقطه نظرانسانیت به منظور جذب و هدایت و تالیف قلوب آنان باشد کاری است شایسته و چه بسا موجب هدایت آنان گردد و دلهایشان نسبت به مومنان رام گردد.

تواضع با فاسقان و ظالمان

از مواردی که تواضع در آن مورد نهی قرار گرفته است فروتنی در برابر گنهکار و ستمگراست .اظهار محبت واحترام و برخورد مسالمت آمیز و متواضعانه بااین گونه انسانه موجب جرات و جسارت بیشتر آنان به گناه و فسادشان می گردد. آنان این گونه برخوردهای انسانی را مهر تایید بر افعال ناپسند و ناروای خویش می گیرند.ازاین روی اسلام پیروان خویش رااز تواضع در برابر فاسقان و ظالمان برحذر داشته است : .

 

امرنا رسول الله (ص ) ان نلقی اهل المعاصی بوجوه مکفهره 37 .

 

علی ( ع ) می فرماید: پیامبر(ص ) به ما دستور داد که با گناهکاران با چهره گرفته و درهم کشیده برخورد نماییم .

بدینسان می یابیم که هرگونه گشاده رویی و رفتاری که به معصیت کاران و فاسقان میدان بدهد و آنان را در گناه و فسقشان تثبیت و یا تشویق نمایداز نظراسلام محکوم و مردود شمرده شده است .

با ثروتمندان و قدرتمندان 4. تواضع

تواضع در برابرانسانهای مومن و دین باور یک ارزش و وظیفه انسانی واخلاقی است .این تواضع آن گاه ارزشمند خواهد بود که باانگیزه ایمان و پاکی مومنان انجام بگیرد واگرانگیزه هایی همچون : مقام مال ثروت و قدرت اجتماعی موجب این فروتنی گردد نه تنها بارارزشی نخواهد داشت که خود یک عمل ضدارزش و ناپسند به شمار خواهد آمد.از این روی در روایات اسلامی از تواضعی که براساس معیارها وارزشهای مادی افراد صورت گیرد مذمت شده است . علی ( ع ) می فرماید:

من اتی عنیا فتواضع له لغناه ذهب ثلثادینه 38 .

کسی که بر ثروتمندی وارد شود و برای دارایی اش در برابر وی تواضع کند خداوند دو سوم دینش را می برد.

دین باوران غیرتمند هرگز به صاحبان زر و زور و فرومایگان سست عقیده چشم طمع نمی دوزند و به خاطر رسیدن به مال و مقام : (حطام دنیا) واحیانا جلب مرید و پیرو فروتنی و کرنش نمی کنند واز سر عجز و مسکنت در برابر آنان با لکنت و تانی سخن نمی گویند در سخنان پیشوایان دینی آمده است :

[مالی که بااظهار ذلت و پستی به دست آید خداوند خیر و برکت را از آن می گیرد و آن مال در رفع نیازمندیها کارساز نمی تواند بود و دین و دنیای او را تباه می سازد و در قیامت با قارون زراندوز محشور و به آتش افکنده می شوند] 39 .

تواضع رهبران ودولتمردان

تواضع صفتی است که از همگان زیبنده است ولی برای رهبران و کسانی که زمام امور زندگی و دینی مردم را به عهده دارند زیبنده تر و لازم تر است . روشن است که مقام و موقعیت اجتماعی زمینه ای است برای ایجاد حالت برتری بر دیگران واگراین آفت مهار نگردد زیانهای مهلکی به جامعه و مردم وارد خواهد ساخت .

هدایتگران و مبلغان دین پیامشان آن گاه موثر خواهد بود که از حالت تفرعن و خود برتربینی به دور باشند و همچون درخت پربار و برگ سایه گستری و ثمره دهی داشته باشند آن هم نه بر فرد و گروه خاص که بر همگان .

در منابع دینی به این مهم عنایت فراوان شده و همواره از رهبران و خدمتگزاران فکری اجتماعی و سیاسی مردم خواسته شده که فروتن و متواضع باشند. قرآن مجید خطاب به پیامبراکرم (ص ) می فرماید:

 

وانذر عشیرتک الاقربین واخفض جناحک لمن اتبعک من المومنین 40

 

خویشاوندان نزدیکت راانذار کن و بال و پر خویش را برای مومنانی که از تو پیروی می کنند بگستر و پائین بیاور.

همچون پرندگان که جوجه های خود را در زیر بال می گیرند و آن صحنه هیجان انگیز و عاطفی را به وجود می آورند رهبران و دولتمردان باید در برابر همه مخصوصا در مقابل مستضعفان و مستمندان افتادگی و فروتنی نمایند و به آنان که دستشان از مال دنیا تهی است مهر و عطوفت نمایند.

قرآن مجید به پیامبراکرم (ص ) هشدار می دهد که مبادا در برابر ثروتمندان متنعم و به خاطر دارا بودن و برخورداری از نعمتهای مادی و فروتنی کنی :

ولاتمدن عینیک الی ما متعنابه ازواجا منهم و لاتحزن علیهم واخفض

هرگز چشم خود را به نعمتهای مادی که به گروههایی از آنان دادیم میفکن و به خاطر آنچه آنان دارند غمگین مباش . بال و پرخویش را برای مومنان بگستر.

واضح است که فرمان به فروتنی در برابر مردم بویژه مستضعفان و مستمندان و کوخ نشینان منحصر به شخص پیامبراسلام بلکه هر کسی که در شعاع وسیع یا محدود وظیفه خطیر رهبری را بر دوش دارداین اصل ر که ازاساسی ترین اصول مدیریت صحیح است باید به کار بندند چرا که سرمایه بزرگ یک رهبر محبت و پیوند عاطفی پیروانش بااوست واین بدون تواضع حاصل نمی شود. همیشه خشونت و تکبر رهبران عامل مهم پراکندگی مردم از گرد آنها بوده و هست .ازاین روی دراسلام سفارش شده که مسؤولان با مردم محشور باشند و حتی مقداری ازاوقات خود را وقف دیدار مردم و شنیدن انتقادها و مشکلات واحیانا پیشنهادات آنان نمایند.امیرالمومنین در عهدنامه مالک اشتر چنین می فرماید:

 

وتجلس لهم مجلسا عاما فتتواضع فیه لله الذی خلقک و تقعد عنهم

جندک واعوانک من احراسک و شرطک حتی یکلمک متکلمهم غیر متعتع . 42

 

در مجلسی عمومی بنشین و در آن مجلس برابر خدایی که تو را آفرید فروتن باش و سپاهیان و یارانت ر که نگهبانان و پاسبان تو هستند از آنان بازدار تا سخنگوی آن مردم بدون لکنت در زبان با تو گفتگو کند.

در جای دیگر حضرت به پیامد ناگوار جدایی مسؤولین از مردم اشاره نموده و می فرماید:

 

واما بعد فلاتطولن احتجابک عن رعیتک فان احتجاب الولاه عن الرعیه

شعبه من الضیق و قله علم بالامور. 43

 

پس ازاین زیاد خود رااز رعیت پنهان نساز که پنهان شدن والیان از مردم نمونه است از تنگخویی و کم اطلاعی در کارها.

اگر زمامداران و دست اندرکاران مسایل قانونی قضایی واجرایی این فرامین را سرلوحه کار خویش قرار دهند چهره حکومت علوی رخ می نماید و آثار سوء حکام جور و ظلم رخت بر می بندد. شایسته است دولتمردان در حکومت اسلامی مظهر لطف و کانون مهر باشند و با کمال تواضع و فروتنی در خدمت مردم گام بردارند و همواره این دستورامیرالمومنین را فرا راه خود قرار دهند:

فاخفض لهم جناحک والن لهم جانبک وابسط لهم وجهک واسس بینهم فی

بالهای خود را برای آنان رعیت فرود آر و در برابر آنان تواضع و نرمش کن . چهره خود را گشاده دار و میان آنان حتی در نگاه کردن هم مساوات کن !

از بدترین حالات مدیران و دولتمردان میدان دادن به افراد چاپلوس و چرب زبان است . بی شک این خصلت یک حالت طاغوتی و مغرورانه است که با روح حاکم بر فرهنگ اسلامی ناسازگاراست علی ( ع ) آن گاه که به حکومت رسید دراوج قدرت و قوت متواضعانه به مردم اعلام کرد:

...وان من اسخف حالات الولاه عند صالح الناس ان یظن

بدترین حالات زمامداران در پیشگاه صالحان این است که گمان برده شود آنان فریفته تفاخر گشته و کارشان شکل برتری جوئی به خود گرفته است من ازاین ناراحتم که حتی در ذهن شما جولان کند که مدح و ستایش را دوست دارم از شنیدن آن لذت می برم سپاس خدا را که من چنین نیستم . واگر دوست هم می داشتم به خاطر فروتنی در پیشگاه خدای سبحان که از همه کس به ثنا و ستایش سزاوارتراست آن را وا می نهادم . گاهی هست که مردم ستودن افراد را به خاطر مجاهدها و تلاشهایشان لازم می شمارند لیکن مرا با سخنان جالب نستایید تااز عهده حقوقی که مانده است برآیم و واجبها را که برگردنم باقی است ادا نمایم . پس با من چنانکه با سرکشان و ستمگران سخن گویند سخن مگوئید و آنچنان که در پیشگاه حکام جبار و خشمگین خود را جمع و جور می کنید در حضور من نباشید و به گونه تصنعی (و منافقانه ) با من رفتار نکنید

امام راحل رضوان الله تعالی علیه به صاحب منصبان رهنمود می داد:

[ هر چه صاحب منصب ارشد باشد باید بیشتر خدمتگزار باشد. مردم بفهمند که هر درجه ای که بالا می رود با مردم متواضعتر می شود].

او که خود محبوب دلها بود و رهبریش به رهبری زینت وارزش داد با کمال تواضع و فروتنی خود را[ خدمتگزار] می نماید دست و بازوری رزمندگان را می بوسید مردم را[ ولی نعمت] خود می دانست و بارهای بار این حقیقت را بر زبان آورد:

[ این جانب که یک نفراز خدمتگزاران علمای اعلام و ملت اسلام هستم در موقع خطیر و برای مصالح بزرگ اسلامی حاضرم برای کوچکترین افراد تواضع و کوچکی کنم تا چه رسد با علمای اعلام و مراجع عظام]. 47

به این امید که رهبران دینی و دولتمردان جمهوری اسلامی همواره این چنین باشند و گفتار و رفتارامام امت (ره ) ر که برخاسته از فرهنگ اسلام ناب محمداست سرمشق گرفتار و کردار خود سازند.

ادامه دارد

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان