تولّی بر وزن ترقّی مصدر باب تفعّل از ماده «ولی» و در لغت به معنای پذیرش ولایت و کسی را ولیّ خود قرار دادن است. «ولیّ» در زبان عرب به معنای دوست، یاور و سرپرست آمده است. چنانکه مصدر آن «ولایت» نیز به معنای دوستی، یاوری و سرپرستی استعمال شده
است. بنابراین تولّی هم می تواند به معنای پذیرش دوستی و کسی را دوست خود قرار دادن باشد و هم می تواند به معنای پذیرش سرپرستی و کسی را سرپرست خود قرار دادن. اما با توجه به موارد استعمال این کلمه در آیات و روایات می توان گفت که دوستی و سرپرستی لازم و ملزوم یکدیگرند و پذیرش دوستی مقدمه پذیرش سرپرستی است؛ چرا که دل سپردن مقدمه سرسپردن است و انسان تا به کسی دل نبندد نمی تواند سرسپرده او شود و چنانکه باید و شاید تسلیم او گردد.2
«تبرّی» نیز بر همان وزن و از همان مصدر از ماده «برء» و به معنای بیزاری جستن، بیزار شدن و دوری گزیدن آمده است.3 در مورد معنای اصطلاحی این دو کلمه نیز گفته اند:
تولّی و تبرّی؛ یعنی انسان از لحاظ عاطفی، قلب خود را از محبت و علاقه خدا، پیامبران و ائمه معصومین و جانشینان به حق آنان (فقیهان) و مؤمنان پر کند و در عین حال، بغض و کینه دشمنان آنها را به دل بگیرد و از نظر سیاسی و اجتماعی، سرپرستی، رهبری، دوستی و حکومت الهی را بپذیرد و از حکومت دشمنان اسلام دوری جوید.
پی نوشتها: 2 .ر.ک: ابی الفصل جمال الدین محمد بن مکرم (ابن منظور)، لسان العرب، ج15، ص407، ماده «ولی»؛ احمد بن محمد بن علی المقری الفیّومی، المصباح المنیر فی غریب شرح الکبیر، ص 673-672؛ علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ج5، ص6272، ماده تولی.
3 .ر.ک: احمد بن حمد بن علی المقری الفیومی، همان، ص47-46، ماده بری. علی اکبر دهخدا، همان، ج4، ص575، ماده تبری.
4 .ابوالفضل شکوری، فقه سیاسی اسلام، ص446-429.