سر به فرمان حق گذاشتن، اطاعت و تبعیت کامل، «تسلیم شدن» انسان در برابر خداوند است. فرمانی که پروردگار متعال خود ما را بدان مأمور ساخت که: «و سلّموا تسلیما»
[1]؛ به فرمانِ [رسول خدا] به خوبی گردن نهید. اگر اسلام به معنای تسلیم است
[2] و مسلمانِ واقعی کسی است که دیگران از دست و زبان او سالم باشند
[3] و بهترین راههای اطاعت «سُبلُ السّلام»
[4] معرفی شده است؛ همه و همه بدین خاطر است که در راه اطاعت و عبودیت، آنچه ارزش واقعی به اعمال می بخشد، «کیمیای تسلیم و اطاعت محض» است بدون آنکه کوچکترین انحرافی در گفتار، رفتار و یا پندار انسان رخ دهد و آسیبی به دین خدا و بندگان خداوند وارد شود.
ره آورد این «تسلیم و اطاعت»؛ فراهم شدن زمینه بهره گیری از هدایت و بشارت قرآن
[5]، دستیابی به هدایت خاص الهی
[6]، پدید آمدن ابزارهای معنوی جهت ساده سازی تحمل سختیها و مصایب
[7]، بسترسازی استجابت دعا
[8] و انجام عاشقانه انفاق
[9]، احسان
[10]، صله رحم
[11]، انصاف
[12] و تصدیق معارف ناب دینی
[13] با تمامی وجود خواهد بود و ثمره این صفت آسمانی همنشینی با انبیا، صدیقان، شهیدان و صالحان خواهد بود که اینان همدمانی بسیار نیکو و پسندیده خواهند بود:
«وَ من یطعِ اللّه و الرّسول فاولئک مع الّذین انعم اللّه ُ علیهم مِنَ النَبیین و الصدّیقین و الشّهداء و الصالحین و حَسُنَ اولئکَ رفیقا».
[14] آنان که از رهگذر آموزه های الهی و آسمانی معصومان علیهم السلام به حکمتها، برکات و آثار تسلیم و اطاعت در برابر دستورات خداوند، رسولان، امامان و پیشوایان پاک و مقدس، پی برده، ابعاد عقلانی و عاطفی خود را با این صفت والا زینت بخشند، نسیمی از اطمینان، آرامش و آسایش روحی و جسمی در وجود خود احساس می کنند به گونه ای که در سنگلاخهای مسیر زندگی، هیچ سرمایه ای را با این گوهر گرانمایه مبادله نمی کنند؛ همیشه خود را در محضر خداوند دیده و هیچ گاه احساس پوچی، تنهایی و گمراهی نمی یابند.
چنین باور گرانقدری، سیره و سخن فاطمه زهرا علیهاالسلام را چنان ارزش جاودانی بخشید که برای تمامی زمانها و همه افراد به عنوان الگویی پویا، به روز و شایسته مطرح خواهد بود.
آنگاه که اراده و تقدیر الهی را در آینده زندگی خود از زبان پدر شنید، با آبشاری از عشق و بینش فرمود: «خشنودم به آنچه که خدا برایم رضایت داده است.»
[15] و چون خود را در مقابل رسول خدا می بیند، افزون بر آنکه سر تسلیم بر تصمیم پیامبر(ص) فرود می آورد و می گوید: «در برابر خواسته های رسول اللّه مطیع هستم.»
[16] و حتی می فرماید: «انت اولی بی من نفسی»؛
[17] ای رسول خدا! شما بر من سزاوارتر از خودم هستی.
و به هنگام دریافت دستور امام و مقتدای خود، حضرت علی(ع) در باره منصرف شدن از نفرین به ستمگران به خاطر ستم برخی از آنان به شوهر خویش و غصب حق خود، در حالی که خشم و اندوه سراپای آن دردانه هستی را فرا گرفته بود با تمامی توان، دست اطاعت بر سینه گذارده، راه خود را از سوی مسجد پیامبر(ص) به طرف خانه برگردانده و با دنیایی از تسلیم و پیروی از امام زمان خود، اینچنین می فرماید:
«اذا ارجع و اصبر و اسمع له و اطیعَ»
[18] حال که شوهرم و امام و پیشوایم فرمان داده که به خانه برگردم، می روم و صبر می کنم و سخن او را می پذیرم و از وی اطاعت می کنم.
و به دنبال آن شوهر مظلوم و معصوم خود را نگریسته می فرماید:
«علی! جانم فدای جان تو و روح من سپر بلاهای جان تو یا اباالحسن! همواره با تو خواهم بود، اگر تو در خیر و نیکی به سر می بری با تو خواهم زیست و یا اگر در سختی و بلاها گرفتار شدی باز هم با تو خواهم بود.»
[19] اوج اطاعت و تسلیم زهرای مرضیه علیهاالسلام روزی جلوه گر گردید که پیشاپیش خبر شهادت پاره تن خود حسین(ع) را در کربلا شنید. در این توفان غم و ماتم که هیچ مادری توان آگاهی از آن را در خود نمی بیند چون فاطمه تمامی این مصایب و سختیها را در محضر خداوند و بنا به خواست الهی می بیند، سر تسلیم فرود آورده و در سخنی کوتاه، بلندای معرفت، عشق و دلدادگی خود را نسبت به پروردگار مهربان این گونه توصیف می کند:
«یا اَبَه! سَلّمتُ و رَضیتُ و تَوکّلتُ عَلَی اللّه »؛
[20] پدرجان! در برابر خواسته های خدا تسلیم بوده و راضی ام و در این باره به خدا توکل کرده ام.
حضرت آیت اللّه خامنه ای این صفت ارجمند زهرای مرضیه(ع) را چنین توصیف می فرماید:
«بعد از مقامات معنوی و مراتب روحانی فاطمه زهرا علیهاالسلام که ماها قادر نیستیم آنها را درست بفهمیم خصوصیت عملی آن بزرگوار این بود که در همه شرایط، تسلیم محض حکم الهی و راه خدا بود. همین تسلیم محض بود که در طول تاریخ اسلام، از این بزرگوار یک مجاهد بی نظیر و یک پرچم مظلومیت و حقانیت به وجود آورد. تا امروز هم این پرچم برافراشته است و روز به روز مکانت آن
موجود عالی قدر افزوده شده است.»
[21]
[1] . سوره احزاب، آیه 56.
[2] . مجمع البحرین، فخرالدین طریحی، ج2، ص404 و 405.
[3] . میزان الحکمه، محمدی ری شهری، ج4، بحث اسلام، مسلم و تسلیم.
[4] . سوره مائده، آیه 18.
[5] . سوره بقره، آیه 155.
[6] . سوره انعام، آیه 125.
[8] . سوره احقاف، آیه 15.
[10] . سوره محمد، آیه 22.
[11] . سوره محمد، آیه 22.
[13] . سوره نساء، آیه 66 و 67 و 68.
[15] . ملحقات احقاق الحق، ج23، ص477؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص344؛ مختصر تاریخ دمشق، ج17، ص133.
[16] . بحارالانوار، ج43، ص149؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص344.
[17] . مناقب ابن شهر آشوب، ج1، ص142.
[18] . کتاب عوالم، ج11، ص211 و 599؛ ریاحین الشریعه، ج1، ص128 و 265؛ روضه کافی، ج8، ص238.
[19] . کوکب الدّری، ج1، ص196.
[20] . تفسیر فرات کوفی، ص55؛ بحارالانوار، ج44، ص264؛ تظلم الزهرا(ع)، ص95.
[21] . حدیث ولایت، ج6، صص72 73 (با تلخیص).