ماهان شبکه ایرانیان

آذربایجان و موقعیّت سیاسی آن

سرزمین وسیع و نامور آذربایجان، یکی از کانون های مهمّ ظلم ستیزی و ضدّ استعماری و ضدّ استبدادی کشور و یکی از پایگاه های معتبر خیزش نهضت های اصیل مردمی و الهی در طول تاریخ بوده است و تا کنون مردمان مبارز بسیاری را در بستر اجتماعی و سیاسی و فرهنگی خود پرورش داده که تاریخ در دل خود محفوظ داشته است. مردم آن سامان به جهت مجاورت با دو همسایه زورمند و آشوب خیز روس و عثمانی، همواره در حال آماده باش به سر برده اند. آذربایجان در طول تاریخ بارها و بارها مورد تاخت و تاز و یورش ناجوان مردانه زورگویان آن دو نقطه قرار گرفته است و أحیانا حکومت مرکزی نیز، گاهی آن نقطه را مورد بی اعتنایی قرار داده است. در عین حال با تحمّل فشارها و مشکلات با داشتن هویّت اجتماعی و شناسنامه معتبر وطن دوستی و میهن خواهی، مدام عشق و علاقه خود را به نام میهن اسلامی خویش نشان داده اند و سرسختانه از کیان و موجودیّت و استقلال کشور دفاع، و تهاجمات دشمن را خنثا و بی اثر ساخته اند و در این گیرودار شرف و نجابت، چه مردان و زنان نامدار و شجاعی را تقدیم ساحت قدس «شهادت» نموده اند که متأسّفانه تاریخ اسلامی آنان را به صورت کم رنگ در خود جا داده و حقوق آنان به شایستگی أدا نشده است.
از آن جا که رسم و قاعده معمول بر آن استوار است که مردان بزرگ و نامدار همواره در بستر حوادث بزرگ و رخدادهای غیر عادی تربیت و تحویل و جذب جامعه شوند، با تأسّی از این قانون، آذربایجان به علّت موقعیّت ویژه و طبیعت دامن کوه های سر به آسمان کشیده سهند، سبلان و ارسباران، آزمایش گاه و پرورش گاه مردان قهرمان و زنان شجاع بزرگی واقع شده است که سخاوتمندانه جان خود را در راه شرف و استقلال میهن اسلامی خویش باخته اند و با سربلندی و افتخار تمام، هرگز در مقابل دشمن سر ذلّت فرود نیاورده اند. مردم آن سامان با فداکاری و جانبازی خود، همیشه در خطّ مقدّم استقلال و آزادی نام کشور بوده اند.
قابل ذکر است که مردم آذربایجان از یک نوع رشد سیاسی و شعور بالای اجتماعی و بالندگی برخوردارند. آنان در وطن دوستی و علاقه به مصالح عالی کشور، افراد شجاع و بی باکی هستند، بخصوص در آن روزگار که شهر تبریز دروازه ارتباطی مشرق و مغرب و مهد روابط ایران و اروپا بود و مسائل جاری جهان و اخبار کشورها و مناطق، از مسیر آذربایجان به دیگر مناطق ایران سرازیر می شد، اختلاط ها و رفت و آمدها و مجاورت با کشور پهناور روسیّه، قفقاز، جمهوری آذربایجان، و از مسیر ترکیه ارتباط با آلمان و اروپا، رشد فکری و بالندگی سیاسی مردم آن سامان را بالا می برد؛ به همین جهت تبریز ولیعهد نشین و پایتخت دوم کشور تلقّی می شد.
جالب توجّه است در آن ایّام آذربایجان دارای 117 عنوان روزنامه و مجله بوده است و این امر بسیار حائز اهمیّت است.(1) چون خاندان های اصیل و معارف پرور در آن منطقه می زیستند که هر کدام سابقه دیرینه ای در فرهنگ و معارف عالیه داشتند.
آری «تاریخ مشروطیّت» سید احمد کسروی با همه کژی ها و انحرافاتی که درباره پاره ای از مطالب خود دارد، باز نتوانسته است مجاهدات علمای این دیار را نادیده گیرد و تاریخ او سرشار از مجاهدات و تلاش های علمای آذربایجان در راه تأسیس و تشدید مبانی مشروطیّت است و روایت مستندی از رویدادها و حوادث دوره انقلاب می باشد. او همواره از فداکاری ها و جانفشانی های روحانیان آذربایجان بویژه شهید ثقة الاسلام تبریزی، حاج میرزا علی اصغر لیلاوی سخن می گوید؛ البته جانبداری او ناشی از جانبداری آنان از مشروطیّت و آزادی خواهی است؛ چون کسروی هر جا که توانسته و تیغش برش داشته است، زهر خود را ریخته و مخالفت خود را با روحانیان ابراز کرده است.
پی نوشت:
1. محمد علی تربیت، دانشمندان آذربایجان، ص 410.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان