عنصراخلاق در مکتب امام خمینی

امام خمینی اسوه علم و تقوی وارث راستین امامت مشعلدار فضیلت در عصر ظلمت بود.او در آغوش قلبها می زیست از کلامش آب حیات می طراوید عزم و خنجری بر سینه تردیدها بوداز زبان و عملش نسیم عاطفه می وزیداز رفتارش مهر و عطوفت مشهود بوداما بااین همه فضایل و مکرمته آنچه او راامام و جلودار ساخت اسلام بود که تمام ابعادش را باور داشت .

امام خمینی اسوه علم و تقوی وارث راستین امامت مشعلدار فضیلت در عصر ظلمت بود.او در آغوش قلبها می زیست از کلامش آب حیات می طراوید عزم و خنجری بر سینه تردیدها بوداز زبان و عملش نسیم عاطفه می وزیداز رفتارش مهر و عطوفت مشهود بوداما بااین همه فضایل و مکرمته آنچه او راامام و جلودار ساخت اسلام بود که تمام ابعادش را باور داشت .

مسجد و محراب و عبادت و دعا را در کنار رزم و سیاست و همراه فقاهت و درایت در گفتار و رفتار خویش متجلی ساخت . در یک کلام مصداق روشنی بوداز :[رهبان باللیل واسد بالنهار] نیایشگر خستگی ناپذیر شبها و پیکارگر آشتی ناپذیر روزها.

روح مشتاقی که براثر سیر و سلوک منازل و مراحلی را پیموده و به مقاماتی رسیده بود.

در عین حالی که روحش در بالاترین جایگاه معنوی سیر می کرد در دنیا و بااهل آن می زیست :

صحبواالدنیا با بدان ارواحها معلقه بالمحل الاعلی 1

همنشین دنیا واهل آنند با تن هایشان و پیوسته به بالاترین جایگاه معنویند با جانهایشان .

امام از آغاز حرکت تاانجام آن همواره سیر به سوی کمال راادامه داد.

روزگاری که روشنفکران غربزده به هرگونه گرایش معنوی و تعبد و دع برچسب ارتجاعی می زدند و بسیاری از شعایر دینی را به دیده کهنه پرستی و تمسخر می نگریستند واز سوی دیگر گروهی مقدس ماب و متحجراسلام را خلاصه در مفاتیح و دعا می دیدند واز هرگونه اقدام اجتماعی و فعالیت سیاسی گریز داشتند.او نهضتی را بنیان نهاد که جامع الاطراف بود: هم آگاهی و شعور سیاسی می بخشید و هم به معنویت دعوت می کرد. به عبارت دیگرامام تحول درونی و معنوی را اساس و ریشه تحول اجتماعی می دانست و براین باور بود که :اول باید مردم را مهذب کرد و آنان را با فضایل و مکارم آشنا ساخت آن گاه آنان را به سوی تغییر نظام و حکومت فراخواند.ازاین روی آن مربی پاکیزه جان در آموزشهای اخلاقی که در حوزه علمیه قم داشت ضمن بیدارگری و بینش دهی به خودسازی و دعا تاکید فراوان داشت . کتاب[ جهاداکبر] که رایحه ای از درسهای اخلاق ایشان در حوزه نجف می باشد بیانگراین حقیقت است .

پس از پیروزی انقلاب و به دست گرفتن مجاری امور دینی و دنیایی مردم نیز براین شیوه و روش بود. هر سال درایام ماه مبارک رمضان ملاقاتها و مراجعات عمومی را تعطیل می کرد و با پروردگار خویش به دعا و راز و نیاز می پرداخت .

امام این ویژگی را داشت که هیچ گاه در میان خلق ازارتباط با خالق باز نمی ماند. هر چه به پایان عمر نزدیکتر می شد. بعد عرفانی و معنوی اش تجلی و نمود بیشتری پیدا می کرد.این خصوصیت از پیامها و اشعارایشان که در سالهای پایان عمر به یادگار گذاشت کاملا پیداست .

از آن جا که عبادت و نیایش در زندگی امام جایگاه بس رفیعی را به خوداختصاص داده است بر آن شدیم که دراین نوشتار به این قله بلند نگاهی بیندازیم .

مفهوم واهمیت دعا

دع یعنی خواندن این واژه در کتب لغت به :[ خدایخوانی حاجت خواستن از خداوند برای خود یا دیگری] 2 معنی شده است .

گفته اند: کلمه ای انشایی که دلالت می کند بر طلب بااظهار خضوع 3 . در فرهنگ دینی آمده است :[ مفهوم دع درخواست فراهم شدن اسباب و عواملی است که از دایره قدرت انسان بیرون باشد و آن هم از کسی که قدرتش بی پایان و هرامری برای او آسان است]. 4

پرواضح است که دع تنها به معنای درخواست زبانی نیست بلکه دع خواستی است که از تمام وجود آدمی برخیزد و زبان ترجمان آن باشد.

دع حالتی است که چراغ امید را درانسان روشن می سازد وانبساط باطنی به او می بخشد. دع غبار غفلت از چهره جان می زداید و عامل توسعه و گسترش بینش انسان نیایشگر می گردد.

به وسیله دعانسان اعتماد به نفس پیدا می کند و حالت انس والفت با ذات باری تعالی دراو پدیدار می شود.

براثر دعاست که روح آدمی تلطیف می گردد و نیروی عاطفه از مرزهای فردی می گذرد.

دعا آموزش عشق و نیازاست .

فطرت حق طلب آدمی چنین است که به پروردگار جهان عشق می ورزد. ضعف انسانی اقتضاء می کند که در برابر عظمت خداونداظهار کوچکی و نیاز کند.

دعا کردن تجلی و مظهر عشق و معرفت است ازاین روی هر کس که به میزان استعداد و ظرفیت خوداز دعا بهره می گیرد. لذا می توان گفت : [ انسانهای بزرگ نیازهای بزرگتر دارند و آنان که غنی ترند محتاج ترند].

در مسیر زندگی لحظاتی برای انسان پیش می آید که احساس غربت و تنهایی می کند و به دنبال همدمی شایسته و همرازی آرامش بخش می گردد و به زبان حال می گوید:

سینه مالامال درداست ای دریغا مرهمی

همدمی دل زتنهایی به جان آمد خدایا

آنچه می توانداین غربت و حشتناک را به انس والفت مبدل سازد نیایش و دعاست . دعا سکوی پرشی است که انسان رااز عالم ملک به جهان ملکوت پیوند می دهد واو را با عالمی دیگر آشنا می سازد.

امام درباره جایگاه واهمیت دعا چنین می نویسد:

[ ازبزرگترین نعمتهای خداوند بر بندگان واز مهمترین مظاهر رحمت پروردگار بر زمینیان دعاهایی است که از خزینه وحی و شریعت واز حاملین علوم و حکمت به ما رسیده است .این دعاها عامل ارتباط معنوی بین خالق و مخلوق و عاشق و معشوق و وسیله دخول در حوزه امن الهی و دستگیره محکم بندگان است] 5 .

انسان به طور طبیعی مجذوب کمال است . کششی فطری در درون انسان وجود دارد که او را به سوی بی نهایت سوق می دهد.این کشش و گرایش نامحدود و سیری ناپذیراگر به هر مرحله ای از کمال هم دست یابد باز احساس نقص و کاستی می نماید. همین معنی دلیل بر آن است که مبداء کمال مطلق در جهان وجود دارد که همه کمالها پرتوی ازاوست

عبادت و دعا برای شکوفایی این استعداد و میل انسانی است تااو را به آن کمال مطلق نزدیک سازدازاین رو می بینیم : آیات متعددی از اهمیت و فضیلت دع سخن می گویند.

در قرآن مجید می خوانیم :

قل ما یعبوا بکم ربی لولا دعاء کم . 6

بگو: پروردگار من برای شماارجی قائل نیست اگر دعای شما نباشد.

ازاین آیه استفاده می شود که وزن و لرزش انسان در پیشگاه خداوند همان ایمان و توجه به پروردگار واظهار خضوع و بندگی در برابراوست و دعا وسیله ای است برای چنین توجهی از ناحیه انسان به سوی خداوند.

در جای دیگری می خوانیم :

وقال ربکم ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون

پروردگار شما گفته است مرا بخوانید تا دعای شما رااجابت کنم . کسانی که از عبادت من تکبر می ورزند به زودی با ذلت وارد دوزخ می شوند.

از آیه فوق نکاتی به دست می آید:

دعاامری است مطلوب و محبوب خداوند.

دعا خود نوعی عبادت است .

به دعای با شرایط وعده اجابت داده شده است .

در روایات نیز می خوانیم که رسول اکرم (ص ) فرمود:

الدعاء مخ العباده 8

دعا مغز عبادت است .

در روایتی دیگراز رسول خدا(ص ) نقل شده است که فرمود:

الدعاءافضل من رائه القرآن 9

دعا برتراست از خواندن قرآن .

زیرا: دعا فرع بر شناخت خداونداست .

در دعانسان در خوداحساس نیاز می کند واز مرکب غرور و کبر فرود می آید.

اعتماد به نفس پیدا کرده واز یاس و نامیدی می رهد.

به وسیله دع شرایط و صلاحیتهایی را به دست می آورد تا دعایش مستجاب گردد.

در همین راستاست که امام بارها در بیاناتشان ادعیه را قرآن صاعد می خواندند و چنین می فرمودند:

آنهایی که ادعیه را می خواهند کنار بگذارند و به اسم این که ما قرآن می خواهیم نه دع آنها قرآن را هم نمی توانند به صحنه بیاورند...اگر قرآن هم می خوانید قرآن دارداز دعا تعریف می کند مردم را وادر به دعا می کند که اعتناء به شما نداشتیم اگر دعا نمی کردید 10

گزیده سخن آن که : دعا راهی است برای رسیدن به کمال سپری است برای محافظت از لغچشها و گناهان دژی است در برابر هجوم ناملایمات و ناگواریهای زندگی .

دع به جای آدمی تعادل و آرامش می بخشد قدرت ایستادگی و تحمل را افزون می سازد نشاط وامیدواری را در وی پدید می آورد.

بالاخره دعا سرور عشق است و طهارت جان .

عدا آدمی را در حوزه جاذبه حق قرار می دهد واز وابستگی های مادی و دنیوی می رهاند.

امام از تبعیدگاه ترکیه به فرزندش نوشته است :

[... کتاب مفاتیح صحیفه سجادیه و.... هم بفرستید] 11 .

زمانی که در غرب می زیست واز آن جا هدایتگری مردم را به عهده داشت به چند تن ازاساتید قرم پیام داده بود:

[ انقلاب نیاز به دعا دارد براپ پیروزی انقلاب دعا کنید] 12 .

اینها نمونه هایی بود که اهمین دعا را در نظرگاه امام مشخص می کند و می آموزد که : سشیر در وادی پرسنگلاخ بی دعا و به دوراز حوزه آستان بوسی حضرت حق سخت غم افزاست .

دعا هدف و وسیله

از آیات و روایات استفاده می شود که : دع هم هدف است و هم وسیله هم جنبه اصالت دارد و هم مقدمیت . دعااگراز مرز زبان بگذرد و دل با زبان هماهنگ گردد نوعی بجهت و لذت روحی می آورد که همان حالت روحی خود هم طالب می شود و هم مطلوب هم مقدمه می گردد و هم نتجیه .

ازاین روی قرآن مجید کسانی را که از دعا می گریزند به عنوان : مستکبرین در عبادت می شناسد و می فرماید:

ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی 13 .....

کسانی که از دعا روی می گردانند در حقیقت از نوعی عبادت سرباز زده اند و در روایات متعددی پیشوایان دینی فرموده اند:

الدعاء هی العباده الکبری 14

بزرگترین عبادتها دعاست .

از مجموع اینها و موارد دیگر چنین به دست می آید که : دع علاوه براین که وسیله است خود عبادت و هدف نیز می باشد. به این جهت دعا و نیایشهایی که به استجابت نمی رسند نمی توان آنها را بیهوده دانست زیرا خود کرنش و استمداداز بارگاه خداوندی نوعی از کمال و عبادت است .اگر بااین زاویه به ادعیه بنگریم بسیاری ازایرادها واشکالهایی که در ذهن بعضی هاست برطرف گردد.

ملای رومی درباره عدم استجابت برخی از دعاها می گوید: برخی چنین می پندارند که : دع تنها برای رفع گرفتاریها و شدایداست ازاین روی به دعاهایی که اثر عینی و خارجی نداشته باشد دعای ناموفق می نامند. شخصی نیایش می کرد و خداخدا می گفت دعایش مستجاب نشد لذا آن را ترک کرد. خضر نبی در خواب به او چنین گفت :

گفت هین از ذکر چون وامانده ای

چه پشیمانی از آن کسی خوانده ای

لبیکم نمی آید جواب گفت

و آن همی ترسم که باشم رد باب

گفت این به من گفت خضرش که خدا

که برو بااو بگوای ممتحن

بلکه آن الله تو لبیک ماست

وان نیاز و درد و سوزت پیک ماست

ترا در کار من آورده ام نی

نه که من مشغول ذکرت بوده ام

چاره جویی های تو حیله ها و

پیک ما بوده گشاده پای تو

درد و عشق تو کمند لطف ماست

زیر هر یا رب تو لبیک ماست 15

انس به خدا و توجه به پروردگار حالتی است که محصول دعاست .این حالت بهترین سرمایه معنوی و قوی ترین مانع جلوگیری از گناهان و مفاسداست .

امام راحل همواره توصیه می کردند که :

[مردم را نبایداز دعا جدا کرد..... مردم باید با دعاانس پیدا کنندانس به خدا پیدا کنندد. آنها که انس به خدا دارند و دنیا پیششان این طور جلوه ندارد آنهایی هستند که برای خودشان ارزش ندارد برای خدا مشغول به کار می شوند] 16 .

دعا و نیایش از یک سو حالت عبودیت را درانسان به وجود آورده و آن را می پروراند و خودبینی راازانسان دور می سازد واز سویی وسیله تهذیب نفس و تزکیه جان است . پیامبران هدف و همتشان این بوده است که :انسان را به این مرحله برسانند:

[تمام عبادت وسیله است . تمام ادعیه وسیله است . همه وسیله برای این است که :انسان این لبابش ظاهر بشود. آن که بالقوه است و لب انسان است به فعلیت برسد وانسان بشود.انسان بالقوه انسان بالفعل بشود. انسان طبیعی می شود یک انسان الهی به طوری که همه چیزش الهی می شود هر چه می بیند.انبیاء هم برای این آمده اند] 17 .

و در جای دیگر آن زیباترین روح پرستنده زمان می فرماید:

[ این ادعیه در ماه مبارک رجب و خصوص در ماه مبارک شعبان اینه مقدمه و آرایشی است که انسان به حسب قلب خودش می کند برای این که مهیا بشود برود مهمانی مهمانی خد مهمانی ای که در آن جا سفره ای که پهن کرده است قرآن مجیداست . و محلی آه در آن جا ضیافت می کند مهمش لیله القدراست و ضیافتی که می کند ضیافت تنزیهی و ضیافت اثباتی و تعلیمی] 18 .

 

اولیاء استغفار و دعای

 

مطالعه آیات قرآن مجید نشان می دهد که اولیای خدا و بندگان صالح اواعم از پیامبران وامامان معصوم ( ع ) و نیز مومنان راستین و شایسته همواره دعا و نیایش داشته اند. بااین که به درجات و مقامات قرب الهی قدم نهاده اند خود را بی نیازاز پیوند معنوی با ذات باری تعالی نمی دانسته اند. سیره و روش پیامبران و صالحان نیز گواهی می دهد که : در کنار خدمت به خلق نشر فرهنگ دین و آموزش ارزشهای الهی ارتباط عمیق و خالص با معبود داشته اند.

قرآن دعاهاستغفارها و مناجاتهایی از آنان نقل می کند که با آهنگ دلنواز[ رب] و[ ربنا] 19 شروع می شود. آن دل باختگان حق از ربوبیت حق در تمام خواستهای خود کمک می گرفته اند.

در کتب روایی نیز به دعاهایی بر می خوریم که از پیامبر(ص ) و امامان معصوم ( ع ) به ما رسیده است .از آن جمله : صحیفه سجادیه که مجموعه ای است از معارف وارزشهای اسلامی در قالب دعا.

به فرموده امام راحل :

[ ما مفتخریم که ادعیه حیات بخش که آن را قرآن صاعد می خوانندازائمه معصومین ماست . ما به مناجات شعبانیه امامان و دعای عرفات حسین بن علی علیهماالسلام و صحیفه سجادیه این زبور آل محمد و صحیفه فاطمیه که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به زهرای مرضیه است از ماست] 20 .

مضامین بلند و محتوای و سرشار از معارف ادعیه معصومین گویای این حقیقت است که : آنان از منبع وحی و رسالت الهام گرفته و جانشان از کوثر نبوت سیراب گشته است. آنچه عارفان واصل و پیشگامان معرفت، در طول تاریخ ، گفته و نوشته اند، چیزی افزون بر معارف اهل بیت (ع) نگفته اند.

[...اگر نبود درادعیه الا دعای مناجات شعبانیه کافی بود برای این که امامان مامامان بحقند. آنهایی که این دعا راانشاء کردند و تعقیب کردند. تمام این مسایلی که عرفا در طول کتابهای طولانی خودشان می گویند در چند کلمه مناجات شعبانیه هست] 21 .

ناله های جانسوزامیرالمومنین ( ع ) در دعای کمیل و گریه های شبانه و سجده های طولانی آن حضرت درد فراقی که سخت تراز آتش سوزان دوزخ است آرزوی وصالی که در سرتاسراین دعا به چشم می خورد نشانگراین مساله است که آن حضرت به دعا واستغفار توجه کامل داشته است . دعای عرفان امام حسین ( ع ) که یک دنیا معرت و عرفان دراو نهفته است نیز گواه این حقیقت است که آن حضرت در بیابان عرفات به دنبال معشوق و محبوب خود می گشته و خود را در برابر عظمت و قدرت او همچون قطره ای دراقیانوس بیگران می دیده است . بالاخره ادعیه ای که از پیامبران وامامان معصوم ( ع ) در دست ماست مجموعه ای است گرانقدراز: نیایش استغفار طلب عفو و مغفرت و توبه از گذشته ها و گناهان .

ممکن است دراین جااین سوال مطرح شود که : معنای دعا واستغفار معصومین چیست ؟ و با عصمت آنان چگونه سازگاراست ؟اگر آنان پاک و منزه از گناه هستند پس ناله ه طلب غفرانها واظهار ندامت و پشیمانی ها در دعای آنان چگونه توجیه می شود؟ برای پاسخ به این پرسش جوابهای متعددی داده شده است :

برخی از عالمان دین براین باورند که : تمام ادعیه امامان معصوم ( ع ) برای تعلیم و تفهیم دیگران است . آنان راه و روش نیایش را به مردم می آموخته اند نه این که برای خویشتن دعا و نیایش کرده باشند.

این جواب نمی تواند پاسخ صحیح و درستی باشد زیرا بنابراین باید پذیرفت که معصومین ( ع ) هیچ گاه در مقام دعا قصد جدی نداشته اند و یا آن که بعضی از دعاهای آنان حقیقی بوده و برخی تعلیمی و آموزشی ! در حالی که هیچ یک ازاین مسایل از روایات و سیره آن بزرگواران استفاده نمی شود.

بعضی دیگراز عالمان دین که بخش عظیمی را تشکیل می دهند براین عقیده اند که گناه و عمل ناپسندامری است دارای مراتب ممکن است کاری از پیغمبری و یاامامی صادر شود که از جهت حکم شرعی نه حرام باشد و نه مکروه لکن متناسب با شان و مقام آنان نباشدازاین روی آن بزرگواران این چنین عملی را گناه بدانند واز پیشگاه خدا طلب عفو و مغفرت بکنند. به عبارت دیگر صفحه روح و جان آن پاکیزه جانان آن قدر صاف و پاک است که کوچکترین ترک اولی را گناه می دانند و گاهی حسنات خود را نیز سیئات می شمارند

از رسول خدا(ص ) نقل شده است که فرمود:

لیغان علی قلبی وانی لاستغفرالله فی کل یوم سبعین مره 22 .

چیزهایی قلب مرا فرا می گیرد که به واسطه آن روزی هفتاد مرتبه استغفار می کنم !

امام در توضیح این حدیث می فرماید:

[پیغمبر اکرم (ص ) در عین حالی که یک موجودالهی بود به ایشان نسبت می دهد: [ لیغان علی نفسی وانی لاستغفرالله فی کل یوم سبعین مره] همین معاشرت کردن بااین اشخاص که ناباب بودند همین موجب یک کدورتی می شود. یک کسی که باید پیش محبوبش دائم الحضور باشد... بازش می دارد] 23 .

بنابراین ادعیه واستغفارهایی که از معصومین صادر شده و در اختیار ما قرار گرفته است حقیقت دعا و نیایش و طلب آمرزش و مغفرت است نه برای تعلیم پیروان و نشان دادن کیفیت دعا (گر چه در ضمن روش دعا هم آموخته اند).

امام دراین زمینه چنین می فرماید:

این طور نیست که دعا برای تعلیم ما باشد دعا برای خودشان بوده است خودشان می ترسیدند.از گناهان خودشان گریه می کردند تا صبح .از پیغمبر گرفته تاامام عصر( عج ) همه از گناه می ترسیدند. گناه آن غیر اینی است که من و شما داریم . آنها یک عظمتی راادراک می کردند که توجه به کثرت از گناهان کبیره است پیش آنها. حضرت سجاد( ع ) در یک شبش (به جهت آن چیزی که وارد شده ) تا صبح[ اللهم ارزقناالتجافی عن دارالغرور والانابه الی دارالسرور والاستعداد للموت قبل حلول الفوت] می گفته است24

البته دعاامری است دارای مراتب . هر کس به اندازه سعه وجودی و ظرفیت روحی خویش از منبع فیاض جهان از کمال و جمال حق تعالی بهره می گیرد.

دعا خواندن افراد برخاسته از معرفت و شناخت آنان نسبت به پروردگاراست . بدین جهت است که : دعای مقربین و معصومین در مرتبه اعلای آن قرار دارد.

امام راحل این گونه سفارش می کنند:

عزیزم !ادعیه معصومین را بخوان و ببین که حسنات خود را سیئات می دانند و خود را مستحق عذاب الهی می دانند و به جز رحمت حق به چیزی نمی اندیشند. واهل دنیا و آخوندهای شکم پروراین ادعیه را تاویل می کنند چون حق جل و علا را نشاخته اند.

پسرم ! مساله بزرگتراز آن است که ما تصور می کنیم . آنان در پیشگاه عظمت حق تعالی از خود فانی شده اند و جزاو چیزی نمی بینند. در آن حال کلام و ذکر و فکری نیست و خودی نیست .این ادعیه کریمه در حال صحو قبل از محو یا بعداز محو که خود را در حضور حاضر می بینند صادر شده است . و دست ما و همه کس غیرازاولیاء خلص از آن کوتاه است . 25

 

آثار تربیتی واجتماعی دعا

 

آنانی که حقیقت دعا و نیایش را نشاخته اند و به آثار و ثمرات آن پی نبرده اندایراد واشکالهایی به مساله دعا گرفته اند: گاهی آن را عمل تخدیر و مانع بیداری و پیشرفت دانسته اند و گاهی وسیله ای برای توجیه ظلم و ستم و در نتیجه غفلت و بی توجهی نیست به سرنوشت مردم .

به عبارت دیگر برخی چنین می پندارند که : مبارزه و هرگونه خدمت سیاسی و مردمی با دعا منافات دارد و قابل جمع نیست !ازاین روی در این جااشاره ای داریم به برخی از آثار مثبت و سازنده دعا:

1. دعا و تزکیه نفس

شکی نیست که محور مسایل اخلاقی رهایی از خود و رها کردن منیت است . اسلام در تعالیمش می کوشد که انسانها را به این نکته متوجه سازد که اساس همه چیز خداخواهی است . بدین جهت هدف نهایی پیامبران الهی را در تزکیه جان انسانها می داند:

 

... یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمه 26 .

 

تمام جنگها و گرفتاریهای عالم ازانانیت و خودخواهی هاست .

مادر بته بت نفس است .انبیاء آمدند تااین بت را بشکنند وانسان مهاجرالی الله بسازند. یکی از آثار سازنده ادعیه آن است که :انسان رااز بتکده خودخواهی ها خلاص می کند واز ظلمتکده دنیا به عالم نور و معنویت می رساند.

[ این دعاهاست که به تعبیر بعضی از مشایخ ما: قرآن صاعداست ... اینهاانسان ر دستش را می گیرد و می برد بال آن بالایی که من و شما نمی توانیم بفهمیم ... آن که سبکبار می کندانسان را وازاین ظلمتکده می کشداو را بیرون و نفس رااز آن گرفتاریها و سرگشتگیهایی که دارد خارج می کنداین ادعیه ای است که ازائمه ما موارد شده است] 27 .

قلب انسان در مسیر زندگی و در بستر طبیعت کدورت و حجاب می گیرد. چیزی که می تواند غبار غفلت از چهره ان بزداید و حجاب از جلو دیده بصیرت دمی برگیرد توجه به خدا و دعا و نیایش است .

عروس حجله قرآن نقاب آنگه براندازد

را منزه بینداز غوغا که دارالملک ایمان

آنچه انسان را زمینی می کند واو را وابسته به مادیات می سازد همین تعلقات و مظاهر دنیایی است . تنها راه رهایی آن است که :انسان انقطاع قلبی و روحی از آنها پیدا کند.این میسور نیست جز در سایه توجه تام و تمام به خدااز راه ذکر دعا وارتباط معنوی با پروردگار.

در دعای شعبانیه چنین می خوانیم :

الهی هب لی کمال الانقطاع الیک وانرابصار قلوبنا بضیاء نظرها

خداوندا! جدایی کامل از غیر خودت را به ما عطا کن و دیده قلب ما را به نور ذاتت روشن فرما.

بنابراین دعا سکوی پرش انسان انسان از مادیات به سوی معنویات و عامل مهم واساسی در تزکیه جان است :

[شماادعیه امام سجاد( ع ) و سایرائمه را ملاحظه بفرماید مشحون است ازاین که مردم را بسازند برای یک امر بالاتراز آن چیزی که مردم عادی تصور می کنند: دعوت به توحید دعوت به تهذیب نفس و... دعا خودسازی است و هم مردم سازی] 29 .

 

2. دعا و تعلیم مبارزه .

 

با توجه به معارف و منابع دینی و دقت در متون ادعیه و نیز مطالعه سیره و روش پیشوایان دینی به این نکته می رسیم که : دعا علاوه بر جنبه تربیتی و تهذیبی آموز دهنده مبارزه با زراندوزان و زورمداران نیز بوده است . یکی از عوامل مهم و اساسی در تجهیز مردم برای حضور در صحنه های اجتماعی و سیاسی همین ادعیه است . با نگاهی به ادعیه صحیفه سجادیه در می یابیم که دعا گریز از مسوولیتهای اجتماعی و مبارزه نیست بلکه عامل کسب نیرو و توان لازم برای ادامه راه و جهاداست :

[ ائمه علیهم صلوات الله که تقریبا همه شان گرفتار به یک ابرقدرتهایی بودند (که نمی توانستند یک کاری انجام بدهند شاخص ) علاوه بر آن هدایتهای زیرزمینی که می کردنداین ادعیه برای تجهیز مردم بود بر خلاف آن دولتهای قاهری که بودند. همین اعدیه بودند که اشخاص وقتی می خواندند قوت روحی پیدا می کردند و سبکبار می شدند و شهادت برای آنها هین و آسان می شد] 30 .

مسلمانی که در دعا می خواند:

وقتلا فی سبیلک فوفق لنا 31

شهادت در راهت را نصیب و روزی من گردان .

چگونه می تواند شاهد شکنجه و آزار واذیت مظلومان و محرومان باشد و نسبت به سرنوشت آنان بی تفاوت بماند.

اشتغال به دع به این معنی نیست که انسان در لاک خود فرو رود و میدان را برای تبهکاران و مفسدان باز گذارد بلکه بایدانسان اهل دعا علاوه بر شکستن بت نفس و خودخواهی به کسراصنام شیطانی و طاغوتی نیز بپردازد.

دعا نه تنها با مبارزه منافاتی ندارد که خود مجاهدپرور و رزمنده سازاست . بهترین الگوی نیایش و مبارزه پیشوایان معصوم ( ع ) بودند. دراین زمان مصداق روشن این مدعی رهبر فقیدانقلاب اسلامی امام خمینی بود که توانست با حفظ روحیه تعبد و معنویت در خویش آغازگر مبارزه ای طولانی با ستمگران جهان گردد:

[دعوت به خلوت با خدای تبارک و تعالی معنی اش این نبوده است که مردم تو خانه هایشان بنشینند واز مصالح مسلمین غفلت کنند و مشغول ذکر و دعا باشند] 32 ....

 

3. نقش دعا در تشکیل حکومت

 

دعا به معنای صحیح آن همان گونه که اظهار برائت از مشرکین و مستکبرین واعلام ولایت با صالحین و پیشوایان راستین را به ما می آموزد مبارزه با بدعت و بدعتگزاران را وظیفه مسلمانان می شمارد و تشکیل حکومت و به دست گرفتن قدرت را نیز توصیه می کند. یکی از آثار مثبت و سازنده دعاین است که : زمینه سازامت و ملتی باصلابت و پرقدرت است .این مساله در متون ادعیه کاملا مشهوداست . در فرازی از دعای افتتاح چنین می خوانیم :

اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه تعزبهاالاسلام واهله و تذل

خداوندا! مااز توامید داریم که حکومت گرامی را که مایه عزت اسلام و مسلمین و خواری منافقین باشد برقرارسازی و ما را در آن حکومت از دعوت کنندگان به عبادت واز رهبران راه هدایتت قرار دهی .

این تنها یک آرزو و میل قلبی نیست بلکه طرح تشکیل حکومت اسلامی بر محور قدرت و عزت و پیشگامی مسلمان است که ارائه می دهد.

امام سجاد( ع ) در بخشی از دعای مکارم الاخلاق می فرماید:

 

واجعل لی یدا علی من ظلمنی ... و قدره علی من اضطهدنی 34 .

 

پروردگار! مرا دست قدرت و نیرو عطا کن تا غالب آیم بر کسی که به من ظلم می کند. مرا بر کسی که به قهر علیه من برخاسته است قدرت بخش .

با دقت و درنگ روی دعاهای شریف به این نیجه می رسیم که :از آثار دعا برانگیخته شدن مردم است در جهت حضور دراجتماع وایجاد دگرگونی اجتماعی . دع یعنی زدودن عایقهای نفسانی واجتماعی .این که در زیارت جامعه خطاب به ائمه ( ع ) می گوئیم :

وساسه العباد وارکان البلاد 35 .

به این معناست : آنان بااین که اهل ذکر و دعا بوده انداهل سیاست واداره مردم هم بوده اند. پس اهل دع طبق محتوای خود دعاهای شریف باید با تمام توان با آنان که دعا و دین رااز سیاست جدا می دانند به مبارزه برخیزند.

امام هم اهل دعا بود و هم اهل سیاست واداره کشور واز دعا جو ارتباط با خدا واداره اهل زمین برداشتی نداشت :

[ همه چیز دراینها هست در عین حالی که دعاست . شماادعیه حضرت سجاد( ع ) را می بینید دعاست اما چه می کنداین دعا. هم معنویات هست هم قضیه حکومت هست هم از بین بردن حکومت ظلم است چنانچه سیره ائمه هدی ( ع ) براین بوده] 36 ...

امام به این نکته اشاره می کنند که سیره پیامبر(ص ) وامامان شیعه ( ع ) براین نبوده که مردم محراب و مسجد باشند واز جامعه و مردم بگریزند. بااینکه مشغول دعا و ذکر بودند به فکر واندیشه نجات مردم وایجاد حکومت الهی واسلامی نیز بوده اند:

[... پیغمبر در عین حالی که وظایف شخصی خودش را به جا می آورد و خلوتها با خدای تبارک و تعالی داشت تشکیل حکومت داد و به انحاء عالم برای دعوت مردم فرستاد و مردم را دعوت کرد به دیانت و دعوت کردند به اجتماع] 37 .

 

4. دعا و آموزشهای اخلاقی

 

دع علاوه بر آثار تربیتی اجتماعی سیاسی و... در تصفیه جان و روان اثری عمیق می گذراد. مکتبی است برای ارائه ارزشهای انسانی و الهی . درادعیه به ماردی بر می خوریم که ضمن بر شمردن رذایل و پرهیز دادن مردم از آنه به فضایل و مکارم اخلاقی ترغیب کرده واصول ارزشها را ترسیم می کند.از باب نمونه می توانداز دعای مکارم الاخلاق امام سجاد( ع ) یاد کرد که آن حضرت از خداوند چنین می خواهد:

 

وهب لی معالی الاخلاق38

 

امام ( ع ) دراین دعا به ضدارزشها همانند: کبر عجب منت نهادن فخر و مباهات بغض و کینه حسد بدگمانی قطع رحم ذلت پذیری بخل و امساک غیبت غضب ظلم آتش افروزی واختلاف افشاگری سرزنش دیگران و...اشاره نموده واز تمام آنها به خداوند پناه برده است .

در مقابل ارزشهای والا که سزاواراست هم فرد و هم جامعه به آنها آراسته گردند بر می شمارداز جمله :

عزت عبادت خدمتگزاری خیرخواهی تواضع خوش گمانی محبت و نوعدوستی نیکوکاری خوش برخوردی ستم ناپذیری ادب واحترام نسبت به معلم و مربی انفاق واحسان سپاسگزاری چشم پوشی از بدی دیگران گسترش عدل فرو بردن غیظ خاموش کردن آتش فتنه واختلاف و... پرده پوشی پیشتازی در فضایل ایثار قول حق مبارزه با بدعتگزاران

اینها و نمونه های فراوان دیگر در دعاهای شریف بذر فضایل و ارزشها را در دل و جان انسانها می پاشند و ریشه رذایل و رفتارهای ناشایسته را می خشکانند. چگونه ممکن است کسی دراین مکتب پرورش یابد واین ارزشها را شبانه روز بر زبان جاری کنداما در گفتار و رفتارش اثر نگذارد. بی شک این مکارم اخلاقی ثاثیری ژرف و فراگیر بر روح اهل دعا و نیایش می گذارد واو رااز بسیاری از گناهان و مفاسداخلاقی دور می سازد.

[ همه برکات از همان دعا خوانهاست ... همین دعاخوانها و همین کسانی که به ظواهراسلام عمل می کننداینها پرونده جنائیشان نسبت به دیگران یا ندارند یا کم است ... تمام این خیرات و مبرات که می بینید ازاین مومنین است . تمام این موقوفات که برای خیرات مطلق و برای دستگیری از ضعفاست ازاین اهل ذکر واهل نمازاست از غیرایشان نیست] 39 .

دعا به مفهوم واقعی اش که همان احساس حضور در محضر حق تعالی است دارای اهمیت و جایگاه خاصی در معارف و منابع دینی است که دراین مقاله از زبان امام رحمه الله علیه در حد توان اشاره ای به آن داشتیم . به امید آن که ازادعیه ائمه ( ع ) توشه راه برگیریم .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر