ماهان شبکه ایرانیان

مهدویت در کلام آیت الله محمد واعظ زاده خراسانی

در مورد روایات، روایات مهدی (عج) را صحاح ست همه شان ذکر کرده اند و بابی دارند، غیر از بخاری. بخاری می گوید مسیح که نزول می کند با امامشان بیعت می کند

روایات مهدویت نزد اهل سنت

در مورد روایات، روایات مهدی (عج) را صحاح ست همه شان ذکر کرده اند و بابی دارند، غیر از بخاری. بخاری می گوید مسیح که نزول می کند با امامشان بیعت می کند. اسم نمی برد. بالاخره این مساله آن جا هم هست؛ اما بقیه صحاح ست بعضی شان باب دارند و بعضی در همان باب فضائل اهل بیت علیه السلام می گویند. منتها با همین اشتباه کاری ها که «...اسمه اسمی و اسم ابیه اسم ابی...»

کشتار و خونریزی؟!

یکی این که در بسیاری از روایات مساله کشتار و خونریزی آمده و ذکر شده که جوی های خون و آسیاهای خون راه می افتد. این ها در یک دوران هایی نقل شده که اصلاً روح حاکم بر دنیا همین چیزها بوده است. در آن دوران، به هر کس بیش تر خونریزی می کرد نشان می دادند که شجاعت اش بیش تر است. عقیده من این است که در این ها باید تحقیق بشود که چه مقدار اصل و سندیت دارد. در حدیثی که مورد اتفاق فریقین است می گوید:

"...یملاء الارض قسطاً وعدلاً کما ملئت ظلماً وجوراً."

حضرت مهدی (عج) برای برقراری عدل و قسط می آید. در بعضی از جاها کسانی هستند که مقاومت بکنند و حضرت باید با آن ها بجنگد؛ اما نمی شود گفت، اصلاً شعار حضرت آدم کشی و خونریزی است. متاسفانه منبری ها و مداح ها این مسائل را خیلی دنبال می کنند و در ذهن مردم هم همین چیزها است. باید از حضرت به عنوان یک مرد عادل و طرفدارعدل یاد شود. باید او را دادگستر جهان معرفی بکنیم. حضرت (عج) نه به طور اعجاز بلکه به طور طبیعی رهبری جهان را به عهده می گیرد. این هم خودش یک نکته است که آیا کارهای حضرت همه اش معجزه و اعجاز است یا جریانی است که طبع بشر به سمتی پیش می رود که بالاخره از همه شعارها، حکومت ها و از همه فرماندهان مایوس می شود و با اظطرار طالب عدل می گردد. بعد ندایی بلند می شود که با وسایل روز به گوش همه می رسد. آن وقت مردم مطالعه می کنند. مبلغین تبلیغ کرده، فلسفه قیام و ظهورش را بیان می کنند و در نتیجه مردم به آن حضرت می گروند.

رهبری جهان

نکته دیگر، مساله رهبری در جهان است نه سلطنت و حکومت بر جهان. این را هم باید در باره اش مطالعه کرد و مساله خیلی مهمی است. بالاخره جهان به طرف یک قطبی شدن پیش می رود اما نه قطبی که فقط یک کشور و یا یک حکومت باشد. این اصلاً عملی نیست و چیزی نیست که روی آن تکیه کنیم با اختلاف ملت ها و اقوام و ملیت ها و...؛ ولی رهبری می شود واحد باشد. ما باید بگوییم که او رهبر واحد جهان است. بالاخره مردم دنیا می بینند او سخن حق می گوید. البته طبعاً او یک نوع وراثتی هم نسبت به زمین، به عنوان رهبر حتماً خواهد داشت.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان