از هیولای چشم سبز نترسید: حسادت و مقابله با آن!

کتی مورلی، متخصص روان‌پزشکی درزمینه‌ی ازدواج و مشاوره‌های خانوادگی در نیوجرسی می‌گوید: «حسادت زمانی مشکل‌ساز می‌شود که در تمام جنبه‌های زندگی‌تان می‌خزد و شما شروع به خودخوری می‌کنید و اغلب احساس تلخی و عصبانیت می‌کنید». با بنیتا همراه باشید تا ببینید چه چیزی سبب حسادت می‌شود و چگونه می‌توانیم آن را مدیریت کنیم.

هیولای چشم‌سبز می‌تواند خود را به شکل‌های مختلفی نشان دهد. گرچه حسادت مترادف با روابط عاشقانه است، اما می‌تواند در بسیاری از موارد دیگر هم‌ شکل بگیرد: رقابت برادر-خواهری، موفقیت‌های دیگران نسبت به خودمان و حتی بین دوستی‌ها.

حسادت در هرجایی که ظاهر شود، احساسی است که می‌تواند سخت باشد و می‌تواند به ما حس بی‌ارزش بودن و خشم را بدهد. این احساسات منفی می‌توانند ما را فراگیرند و درحالی‌که بسیاری از حسادت‌ها می‌توانند دلیل خوبی داشته باشند، اغلب اوقات باید آن را کنترل کنیم. این حسادت‌ها از پیش‌فرض‌ها و ادراکات نادرست درباره‌ی خود و اهداف دیگران حاصل می‌شود.

حسادت از نیازهای دوران کودکی شما شکل می‌گیرد

Credit: okezone

حسادت به‌عنوان یک احساس قوی منفی ناشی از ناامنی، ترس، نگرانی و اضطراب در از دست دادن ارزش شخصی تعریف می‌شود. آشنا به نظر می‌رسد، نه؟ چرا بعضی از ما به‌راحتی می‌توانیم به بدترین و سریع‌ترین نتیجه برسیم، درحالی‌که دیگران به‌هیچ‌وجه تحت تأثیر قرار نمی‌گیرند؟

پاسخ می‌تواند در سال‌های اولیه‌ی زندگی‌مان و رابطه ما با والدین یا اطرافیانمان قرار داشته باشد. ما انسان‌ها کاملاً متناقض هستیم - درحالی‌که مستقل بودن و داشتن اعتمادبه‌نفس را ستایش می‌کنیم، موجودات بسیار اجتماعی نیز هستیم که در پذیرفته شدن پیشرفت می‌کنیم.

یک تئوری توضیح می‌دهد که چگونه کیفیت تجربیات دل‌بستگی ما تأثیر زیادی بر روابط ما با روابط بزرگسالانمان دارد. اگر نیازهای عاطفی ما در دوران کودکی با کسانی که ارتباطات نزدیکی داشته‌ایم، ارضا نشوند، منجر به احساس ناامنی و حسادت به افرادی می‌شود که با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنیم.

این ناامنی سبب می‌شود که حس شدید ترس از اینکه به‌اندازه کافی خوب نیستیم را داشته باشیم. این انتظارات گمراه‌کننده‌ی دیگران است که در سنین پایین شکل‌گرفته و منجر به گرایش حسادت می‌شود. ترس از دست دادن کسی یا محبت او، باعث ایجاد خصومت نسبت به یک رقیب (به‌رغم این‌که عمدتاً یک باور یا تصور نادرست است) می‌شود.

اما آیا واقعاً حسادت بد است؟

Credit: divyaramesan

حسادت از دیرباز وجود داشته است. این شکسپیر بود که اصطلاح «هیولای چشم‌سبز» را معرفی کرد: فردی که معمولاً وضعیت را درک نمی‌کند و اغلب عصبانی و مخرب برای خود و دیگران است. اما همیشه این‌طور است؟

هنگامی‌که شما از حسادت مملو شده‌اید، حتی مورد ملایمی از آن، می‌تواند به‌صورت خودستایی استنباط شود. هنگامی‌که شریک زندگی‌تان حسادت کمی را از خود نشان می‌دهد به این خاطر که شما در مورد یکی از همکارانتان صحبت کرده‌اید، می‌توانید احساس خوبی داشته باشید و ما اغلب آن را به «توجه و اهمیت» ربط می‌دهیم. خوب است مطلب «18 راه برای اینکه حسادت شریک زندگیتان را تحریک کنید» را هم بخوانید.

حیواناتی مانند شامپانزه‌ها و پرندگان دریایی نیز رفتار حسادت را از خود نشان می‌دهند که ما را به فکر کردن وامی‌دارند: در تکامل ما بیشتر از آن چیزی است که فکر می‌کنیم. این مسئله به‌طور مؤثری می‌تواند یک هشدار باشد: راهی برای بیان اینکه ما نیاز به بازگرداندن محبت داریم، مهربانی‌ای که برای ایجاد روابط اجتماعی ما ضروری است.

افکار ناشی از حسادت نمی‌توانند از بین بروند، اما شما می‌توانید آن‌ها را به‌درستی بیان کنید

بنابراین اگر حسادت به‌طور بالقوه یک خصوصیت اجتناب‌ناپذیر باشد، تحت کنترل نگه‌داشتن آن کلید روابط هماهنگ و دلپذیر است. بسیاری از ما درجات مختلفی از حسادت را در درونمان داریم، بنابراین چگونه می‌توانیم به‌طور مؤثر هر رفتار حسادت آمیز مضری را مهار کنیم؟

کلید مهار این رفتار، درروش ایجاد ارتباط و کار کردن با افرادی است که در ارتباط با آن‌ها هستیم و همچنین در تلاش برای درک و مقابله با ناامنی‌هایی که تحت نفوذ حسادت ما هستند است.

این به معنای ریشه‌کن کردن آن‌ها به‌طور کامل نیست - سخت است که یک‌عمر زندگی باورها و مسائل وابسته به آن را از بین ببرید. در عوض، مهم این است که روی مدیریت احساسات منفی پیرامون حسادت مانند ترس، ناتوانی و اضطراب کارکنیم. تحقیقات نشان می‌دهد که بیان این احساسات به روش صحیح نسبت به تلاش برای کامل از بین بردن آن، راه بسیار بهتری برای کنترل حسادت و غبطه  خوردن است.

راه‌های سالم برای مقابله با حسادت

Credit: lifehack

حسادت را تشخیص دهید

هیبرت می‌گوید: «هنگامی‌که ما نام حسادت را روی احساس خود می‌گذاریم، قدرت خود را از دست می‌دهد، زیرا بیشتر از این اجازه نمی‌دهیم که ما را شرمنده کند». او گفت: «با پذیرفتن اینکه شما حسود هستید، درب یادگیری را به روی خودتان باز می‌کنید».

از حسادت خود درس بگیرید

هیبرت می‌گوید: «ما می‌توانیم احساس حسادت را به‌عنوان یک الهام برای رشد خودمان به کار ببریم. به‌عنوان‌مثال، شما متوجه می‌شوید دلیل اینکه هر وقت دوستتان گیتار می‌زند شما حسادت می‌کنید این است که شما هم دوست دارید این کار را انجام دهید. او می‌گوید به‌جای غرق شدن در این حسادت، در کلاس گیتار ثبت‌نام کنید».

حسادت را رها کنید

هیبرت می‌گوید: «به خودتان بگویید که شما به این احساس در زندگی خود نیازی ندارید و از آن جداشده‌اید. سپس نفس عمیق بکشید و تصور کنید که این حس مانند باد از کنار شما می‌گذرد. این کار را تا جایی که واقعاً آن را رها کنید تکرار کنید».

احساسات خود را با سلامتی مدیریت کنید

مورلی می‌گوید: «ذهن آگاهی را تمرین کنید تا احساسات فراری خود را آرام کنید». به‌عنوان‌مثال، او به خوانندگان پیشنهاد می‌کند به بدنشان نفوذ کنند تا بتوانند احساسشان را تشخیص دهند، چندین نفس عمیق بکشند و سعی کنید از شدت این احساسات جدا شوند.

او می‌گوید: «اگر حسادت شما به روابط عاشقانه‌تان ربط دارد، پس از آرام شدن، احساسات خود را با شریک زندگی خود به اشتراک بگذارید». او همچنین برای پردازش احساسات روزنامه‌نگاری، رقصیدن با موسیقی موردعلاقه و پیاده‌روی را پیشنهاد می‌کند.

صفات مثبت خود را به خاطر بیاورید

هیبرت به این مثال اشاره می‌کند: «او واقعاً در بازی با بچه‌هایش خوب است و من خیلی خوب نیستم. اما من از آن‌ها خوشم می‌آید و آن‌ها هم من  را دوست دارند». این به ما یادآوری می‌کند که هرکسی دارای نقاط قوت و ضعف است.

بازهم ذکر می‌کنیم که حسادت یک واکنش طبیعی است. هنگامی مشکل‌ساز می‌شود که ماندگار شود. هنگامی‌که حسادت می‌کنید، بدانید که چه اتفاقی می‌افتد و در روابطتان و خودتان عمیق‌تر تأمل‌کنید.

در مورد آن صحبت کنید

زمانی که چیزی مانند حسادت در حال وقوع است، مهم این است که شخص مناسب را برای صحبت کردن و راهی سالم برای بیان آنچه احساس می‌کنیم را پیدا کنیم. افرادی که ما را به‌طور مثبت حمایت می‌کنند و متقاعد می‌کنند که از غرق شدن ما در غم و اندوه جلوگیری کنند، دوستانی هستند که می‌توانیم در مورد حسادت با آن‌ها صحبت کنیم. همه‌ی ما دوستانی داریم که ممکن است بهترین دوستانمان نباشند تا موضوعات خاص را برایشان مطرح کنیم. ما باید تلاش کنیم تا افرادی را پیدا کنیم که از ما حمایت می‌کنند. همچنین اگر ما از احساس حسادت رنج می‌بریم، بسیار دشوار است که به دنبال یک درمانگر بگردیم. این دوستان می‌توانند به ما در درک احساساتمان کمک کنند و ما را در انجام شیوه‌های سازگار و سالم‌تر یاری کنند.

درنهایت پیشنهاد می‌کنیم سری هم به «چطور با افراد خودشیفته مقابله کنیم؟» و «چرا مردم دروغ می‌گویند و چطور می توان با آن‌ها برخورد کرد؟» بزنید.

منبع: psychalive, lifehack, realsimple, psychcentral