از امام صادق علیه السلام نقل شده است:
جاء رجل الی النبی صلی الله علیه و آله فقال: «انّی قد ولدت بنتاً و ربَّیتها حتّی اذا بلغت فألبستها و حلَّیتها ثمَّ جئت بها الی قلیب فد فعتها فی جوفه و کان آخر ما سمعت منها و هی تقول: یا أبتاه فما کفّارة ذلک؟»، قال: «ألک اُمّ حیة؟» قال: «لا»، قال: «فلک خالة حیة؟»، قال: «نعم»، قال: «فأبررها فانّها بمنزلة الاُمّ یکفّر عنک ما صنعت».(83)
[70]
مردی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: «برایم دختری متولّد شد. او را پروریدم و بزرگ کردم تا بالغ شد. بعد لباس به او پوشانیدم و او را به زیور آراستم و او را کنار گودالی آوردم و در آن گودال انداختم. آخرین سخنی که از او شنیدم این بود که می گفت: «ای پدر! کفّاره این کردار زشت چه خواهد بود؟» پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کرد: «آیا مادرت زنده است؟». عرض کرد: «نه». فرمود: «آیا خاله ات زنده است؟». عرض کرد: «آری». حضرت فرمود: «با او خوشرفتاری کن که او به جای مادر است و کفّاره آن کردارت خواهد بود».
پی نوشت: 83 - اصول کافی، ج 2 (باب البرّ بالوالدین)، ص 162.