چرا قرآن بر استقلال اقتصادی مسلمانان تأکید دارد؟
در اقتصادی که مدنظر قرآن است، سعی بر این است که با استفاده از سلاح پویایی اقتصاد، حاکمیت سیاسی دولت اسلامی در روابط با بیگانگان حفظ شود، زیرا در روابط خارجی بین دولت ها، مناسبات اقتصادی و سیاسی بسیار به هم پیوسته است، وابستگی سیاسی بسیاری از کشورهای مسلمان، نتیجه ی وابستگی اقتصادی آن ها به ابرقدرت ها است.
با توجه به نام گذاری سال 1391 از سوی مقام معظم رهبری به عنوان «سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی» نگاهی خواهیم داشت به 7 آیه از قرآن کریم که پیام هایی مرتبط با نام گذاری این سال دارند؛ و سعی می کنیم با استفاده از بیانات مقام معظم رهبری به شرح این آیات بپردازیم.
آیه ی اول، آل عمران/ 139: «ولاتهنوا و لاتحزنوا و أنتم الأعلون إن کنتم مؤمنین»
ترجمه: و [شما مسلمانان] سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!
نکته:
طبق صریح آیه ی یاد شده، مؤمنین نسبت به دیگران برتری خواهند داشت. از طرف دیگر می دانیم که یکی از لوازم برتری، بی نیازی اقتصادی از دولت های استکباری و خودکفایی مسلمانان است؛ زیرا بدیهی است که نیاز و احتیاج به دیگران همیشه ملازم با ذلت و اسارت است. از این رو ملتی که بخواهد عزیز و سربلند زندگی کند باید ابتدا خود را از بند اسارت کفار آزاد سازد. چنین ملتی است که سزاوار صفت ایمان است و ملتی که با ذلت و خواری دست نیاز به سوی بیگانه دراز می کند، طبق صریح این آیه، ملت مؤمنی نیست.
مقام معظم رهبری: «آمریکا و اذناب او هرچه تلاش کنند، نخواهند توانست این ملت را از رسیدن به قله ای که امام عزیزش همه را به آن سمت هدایت می کرد، باز بدارند. اگر تمام گردن کلفت ها و قلدرهای دنیا هم دست در دست یک دیگر دهند، نمی توانند ما را از حرکت به سمت جامعه ی اسلامی مرفه و عادل و آباد باز بدارند. ما بحمداللَّه اراده ی پیمودن این راه و انجام این کار را با لطف الهی و کمک مردم داریم و چیزی هم کم نداریم.
فقط مواظب باشید وحدت و شور و احساس تکلیف را در خود حفظ کنید. قرآن به مسلمان ها خطاب می کند و می گوید: «اگر مؤمن باشید [إن کنتم مؤمنین]، نه از کسی بترسید و نه سست شوید [ولاتهنوا و لاتحزنوا]. مظهر ایمان، همین شور و نشاط و تلاش و وحدت و حضور در صحنه است؛ دشمن هم از همین می ترسد. تا وقتی حضور قوی و پُرشور شما مردم استمرار دارد، ان شاء اللَّه لطف خدا هم با ما خواهد بود.»1
آیه ی دوم، نساء/ 141: «و لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً»
ترجمه: و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطی نداده است.
نکته:
در اقتصادی که مدنظر قرآن است، سعی بر این است که با استفاده از سلاح پویایی اقتصاد، حاکمیت سیاسی دولت اسلامی در روابط با بیگانگان حفظ شود، زیرا در روابط خارجی بین دولت ها، مناسبات اقتصادی و سیاسی بسیار به هم پیوسته و درهم تنیده اند، هم اکنون وابستگی سیاسی ای که در بسیاری از کشورهای به ظاهر مسلمان مشاهده می شود، نتیجه ی مستقیم وابستگی اقتصادی آن ها به ابرقدرت ها است. از این رو برای حفظ اعتبار و حیثیت اسلامی، دولت های اسلامی موظف هستند از هرگونه عملی که راه نفوذ کفار را برای تسلط بر مسلمین می گشاید، خودداری کنند و پیشاپیش راه های نفوذی آنان را با تدبیر و سیاست ببندند و از آن جا که بزرگ ترین راه نفوذ آنان، تأمین نیازمندی های اقتصادی است، از این رو اِعمال سیاست اقتصادی خودکفا و همیاری عموم اقشار در قطع وابستگی و بستن راه های نفوذی آنان، از مهم ترین مسؤولیت های ملت اسلامی است.
مقام معظم رهبری: «یک نکته این است که ما هر چه که عرض می کنیم، با این پیش فرض ها بایستی ملاحظه بشود. ما چند پیش فرض داریم. یکی این است که پیشرفت علمی، ضرورت حیاتی کشور در علوم مختلف است؛ البته رتبه بندی علوم را بعد عرض می کنیم که یکی از کارهای مهم است. پیش فرض د وم این است که این پیشرفت علمی، اگرچه که با فراگیری علم از کشورها و مراکز پیشرفته ترِ علمی حاصل خواهد شد - بخشی از آن بلاشک این است - اما فراگیری علم یک مسأله است، تولید علم یک مسأله ی دیگر است. نباید ما در مسأله ی علم، واگن خودمان را به لوکوموتیو غرب ببندیم. البته اگر این وابستگی ایجاد بشود، یک پیشرفت هایی پیدا خواهد شد؛ در این شکی نیست؛ لیکن دنباله روی، نداشتن ابتکار، زیرِ دست بودنِ معنوی، لازمه ی قطعی این چنین پیشروی است؛ و این جایز نیست.»2
آیه ی سوم تا پنجم، نساء/144، مائده/51 و مائده/57: «یا أیها الذین آمنوا لاتتخذوا الکافرین أولیاء من دون المؤمنین، أتریدون أن تجعلوا لله علیکم سلطاناً مبیناً»
ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید! کافران را در مقابل مؤمنان برای خود دوست مگیرید. مگر می خواهید برای خدا علیه خودتان دلیلی آشکار قرار داده باشید؟!
«یا أیها الذین آمنوا لاتتخذوا الیهود و النصاری أولیاء، بعضهم أولیاء بعض و من یتولهم منکم فإنه منهم، إن الله لایهدی القوم الظالمین»
ترجمه: ای مؤمنان! یهود و نصاری را به دوستی مگیرید. بعضی از آن ها دوستان بعضی دیگرند. هر که از شما با ایشان دوستی کند خود از ایشان است. همانا خداوند مردم ستمگر را هدایت نمی کند.
«یا أیها الذین آمنوا لاتتخذوا الذین اتخذوا دینکم هزواً و لعباً من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و الکفار أولیاء ، واتقوا الله إن کنتم مؤمنین»
ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید! با آن گروه از کفار و اهل کتاب که دین شما را به سخریه گرفته، بازیچه اش پندارند دوستی نکنید و از خدا بپرهیزید اگر مردمی با ایمانید.
دولت های اسلامی موظف هستند از هرگونه عملی که راه نفوذ کفار را برای تسلط بر مسلمین می گشاید، خودداری کنند و پیشاپیش راه های نفوذی آنان را با تدبیر و سیاست ببندند و از آن جا که بزرگ ترین راه نفوذ آنان، تأمین نیازمندی های اقتصادی است، از این رو اِعمال سیاست اقتصادی خودکفا و همیاری عموم اقشار در قطع وابستگی و بستن راه های نفوذی آنان، از مهم ترین مسؤولیت های ملت اسلامی است.
نکته:
در این آیات می خوانیم: «مسلمانان از قبول ولایت کفار سخت برحذر داشته شده اند و از آن جا که یکی از ریشه های خطرناکی که عامل پذیرش ولایت کفار و قبول این اسارت می شود، چیزی جز نیازهای اقتصادی نیست، این آیات هرکدام با بیان ویژه ای تأکید بر ضرورت عدم تحمل ولایت کفار و یهود و نصاری دارد و طبعاً بهترین علاج آن خودکفایی مسلمین برای رهایی از یوغ کفار است؛ چرا که نیازمندی، سرانجام آنان را در شبکه ی صید کفار می اندازد و به سیادت و عزت و عظمت آنان لطمه وارد می سازد.»
مقام معظم رهبری: «موفقیت هر ملتی در پیشرفت های خود، نسبت معکوس با نفوذ بیگانگان و دشمنان در آن کشور دارد. این ها نسبت شان متعاکس است؛ یعنی هرگاه بیگانه و یک قدرت خارجی- ولو آن قدرت خارجی علناً اظهار دشمنی نکرده باشد - نفوذش در بین مردم، قشرهای مختلف و فضای سیاسی بیش تر باشد، این ملت از آینده ای همراه با عزت و همراه با افتخار و تأمین شده، فاصله اش بیش تر است. نه این که با هر بیگانه ای باید ستیزه گری کرد؛ نه، گاهی هم انسان به خاطر مصالح، با بیگانه ای دوستی می کند؛ اما به همان بیگانه دوست هم نباید اجازه داد که در امور داخل این خانه، این خانواده، این کشور و این جامعه بتواند نقش ایفا کند. از اولِ انقلاب که به کلی رشته های نفوذ آمریکا و دیگر قدرتمندان- فقط هم آمریکا نبود؛ منتها بدترین شان آمریکا بود- در این کشور گسسته شد، این ها دایم در فکر بودند که به نحوی در داخل کشور نفوذ کنند و به پیاده کردنِ فکر خودشان، حرف خودشان، کار خودشان و مقاصد و هدف های خودشان بپردازند. از همه ی راه ها هم برای این کار استفاده می کنند.»3
آیه ی ششم، فتح/29: «محمد رسول الله؛ و الذین معه أشداء علی الکفار رحماء بینهم، تراهم رکعاً سجداً یبتغون فضلاً من الله و رضواناً، سیماهم فی وجوههم من أثر السجود، ذلک مثلهم فی التوراة، و مثلهم فی الإنجیل کزرع أخرج شطئه فآزره فاستغلظ فاستوی علی سوقه یعجب الزراع لیغیظ بهم الکفار، وعد الله الذین آمنوا و عملوا الصالحات منهم مغفرة و أجراً عظیماً»
ترجمه: محمد(صلی الله علیه وآله) فرستاده ی خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آن ها را در حال رکوع و سجود می بینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را می طلبند؛ نشانه ی آن ها در صورتشان از اثر سجده نمایان است؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است، همانند زراعتی که جوانه های خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و به قدری نمو و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وا می دارد؛ این برای آن است که کافران را به خشم آورد (ولی) کسانی از آن ها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، خداوند وعده ی آمرزش و اجر عظیمی داده است.
نکته:
مفاد این آیه، با توجه به توصیف امت اسلام با جمله ی «فاستغلظ فاستوی علی سوقه» (نیرومندی و بر پای خود ایستادن)، قدرت یافتن مسلمانان و رسیدن آنان به آن درجه از شکوه و عظمتی است که دشمنان اسلام تاب تحمل آن را نداشته باشند. به طور حتم تا چنین هدفی در عملیات اقتصادی منظور نگردد و مسلمانان خود را از نقش پیرو و دنباله رو بیرون نیاورند، نه تنها در صحنه ی اقتصاد پیوسته شکست می خورند، بلکه در اخلاق و فرهنگ که منشأ هر گونه شکست مادی و معنوی دیگر است، شاهد سقوط قطعی خود خواهند بود. در نتیجه مسلمین باید اقتصادی خودکفا و غیرمتکی به غیر داشته باشند و اقتداری که به دنبال آن هستند باید هم اقتدار سیاسی، هم اقتدار نظامی و هم قدرت اقتصادی و هم توانمندی فرهنگی باشد.
مقام معظم رهبری: «اسلام پیروان خود را این جور تربیت می کند: «و الّذین معه اشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم تراهم رکّعا سجّدا یبتغون فضلا من اللَّه و رضوانا سیماهم فی وجوههم من اثر السّجود»؛ این ها نشانه های امت اسلامی است. این ها آن معنویتی است که در آن ها وجود دارد؛ آن توکل، آن توجه به خدا، آن تذکر، آن خضوع در مقابل پروردگار. این، خاصیت پرورش انسان مسلمان و مؤمن است. اسلام این جور انسانی پرورش می دهد. در مقابل خدای متعال، خاضع؛ با برادران ایمانی، رحیم، مهربان؛ اخوت اسلامی برقرار؛ اما در مقابل مستکبران، در مقابل ظالمان، مثل کوهِ استوار می ایستند؛ «و مثلهم فی الانجیل کزرع اخرج شطئه فأزره فاستغلظ فاستوی علی سوقه». این، همان مراحل رشد امت اسلامی است؛ سر می زند، رشد می کند، بالندگی پیدا می کند، مستحکم می شود. «یعجب الزّرّاع»؛ خود آن کسانی که این زمینه را فراهم کردند، به شگفت می آیند. این دست قدرت الهی است که این جور انسان ها را رشد می دهد. «لیغیظ بهم الکفّار»؛ دشمن مستکبر وقتی به این انسان مسلمانِ تربیت شده ی بالیده ی در دامان اسلام نگاه می کند، معلوم است که به خشم می آید و ناراحت می شود. ما باید این جوری عمل کنیم. خود را بسازیم. خود را با قرآن تطبیق دهیم. اخلاق خود را، رفتار خود را، با دوستان، با معارضان و معاندان، با مستکبران، طبق برنامه ی قرآن تنظیم کنیم. خداوند متعال وعده کرده است که به افرادی که این جور حرکت کنند، پاداش خواهد داد، اجر خواهد داد. این اجر، هم در دنیاست، هم در آخرت. در دنیا عزت است، برخورداری از زیبایی ها و تمتعات الهی در این عالم است - که برای انسان ها فراهم کرده است - در آخرت هم رضوان الهی و بهشت الهی است.»4
آیه ی هفتم، ممتحنه/1: «یا أیها الذین آمنوا لاتتخذوا عدوی و عدوکم أولیاء تلقون إلیهم بالمودة و قد کفروا بما جاءکم من الحق»
ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبت می کنید، در حالی که آن ها به آنچه از حق برای شما آمده کافر شده اند!
در قرآن مسلمانان از قبول ولایت کفار سخت برحذر داشته شده اند و از آن جا که یکی از ریشه های خطرناکی که عامل پذیرش ولایت کفار و قبول این اسارت می شود، چیزی جز نیازهای اقتصادی نیست، این آیات هرکدام با بیان ویژه ای تأکید بر ضرورت عدم تحمل ولایت کفار و یهود و نصاری دارد و طبعاً بهترین علاج آن خودکفایی مسلمین برای رهایی از یوغ کفار است؛ چرا که نیازمندی، سرانجام آنان را در شبکه ی صید کفار می اندازد و به سیادت و عزت و عظمت آنان لطمه وارد می سازد.
نکته:
پاره ای از مؤمنان که از مکه به مدینه مهاجرت کرده بودند در نهان رابطه ی دوستی خود را با برخی از مشرکان حفظ کرده بودند تا بدین وسیله کفار مشرک از فامیل و کسانشان در مکه نگهداری کنند و آن ها را تحت حمایت خود بگیرند. آیه ی یاد شده مسلمانان را حتی از این مقدار مودت و پیوند برحذر می دارد. اکنون که تا این حد رابطه با کافران ممنوع است باید دید اسلام در مورد پاره ای از زمامداران کشورهای اسلامی که از نظر بازرگانی، کشاورزی، صنعتی و سرانجام در همه ی امور اقتصادی، کشورهای خود را وابسته به کفار، مشرکان و یهود صهیونیست کرده اند، چه نظری دارد. تردیدی نیست که این گونه پیوندها قبل از این که مسلمانان را از مشکلات اقتصادی نجات بخشد به مفاسد اخلاقی و ضلالت های فکری که منشأ همه گونه وابستگی های اقتصادی است، می کشاند و سرانجام با دریافت وام های ربوی، در مقابل تاراج ذخایر ملی، آنان را به ورشکستگی اخلاقی و اقتصادی سوق خواهد داد. بنابراین بار دیگر با صراحت اعلام می شود که هیچ گونه راه حلی برای نجات مسلمین از چنگال این استعمارگران دیو صفت، جز خودکفایی خود مسلمانان، نخواهد بود.5
مقام معظم رهبری: «هر ملتی و کشوری در طول زندگانی ممتد خویش، دوران هایی و حوادثی را می گذراند که تأثیر آن در سرنوشت تاریخی او، بسی تعیین کننده و ماندگار است و می تواند او را به نیک بختی و عزت و اقتدار، یا سیه روزی و ذلت و حقارت بکشاند. این حوادث هر چند سال ها به طول انجامد در مقایسه با عمر ملت ها، در حکم لحظه ای زودگذر است و اگر ملتی در تند باد چنین حوادثی قرار می گیرد از خود اراده و هوشمندی و ایمان و استقامت نشان دهد قله های شرف و بهروزی را فتح می کند و قدم در جاده ی پیشرفت و تعالی می گذارد و با هر گردنه ی دشوار و سنگلاخی مواجه شود از آن عبور می کند و خود را به هدف می رساند. ولی اگر ضعف و تن پروری و دل سپردن به لذت و راحت موقت و ناهوشمندی و بی ارادگی و بی ایمانی گریبان گیر او شود آینده ی خود را تباه می کند و دست خوش ذلت و اسارت و وابستگی می شود و همه ی سختی ها و گرفتاری های ملل عالم که ناشی از وابستگی و اسارت است پی در پی و به تدریج بر او می تند و او را دچار بدبختی دنیا و آخرت می کند.
ملت های پیشرو و موفق جهان در همه ی دوران ها، ملت هایی هستند که در یکی از چنین لحظه های تاریخی تصمیمی شرافتمندانه و شجاعانه گرفته و سختی های مجاهدت و پایداری را با شوق و شور، تحمل کرده اند و خود را با تلاش و هوشمندی به نقطه ی امن و عزت و استقلال رسانده اند. ملت بزرگ ایران در انقلاب اسلامی کبیر خود در سال 1357 به اولین پیروزی تاریخی خود رسید. یکی از زیباترین و شگفت انگیزترین نمایش ها را از این گونه در صحنه ی تاریخ اجرا کرد. رژیم پهلوی که در بی کفایتی و فساد و سرسپردگی به بیگانگان در میان حکومت های فاسد این منطقه از همه روسیاه تر بود در طول ده ها سال حکومت خود بزرگ ترین ضربه ها را بر ملت و کشور ایران وارد آورده بود، ملت را با دیکتاتوری خشن و سرکوب بی رحمانه از صحنه ی سیاسی کشور بیرون رانده، منافع کشور را قربانی بندوبست با قدرت های مداخله گر و کمپانی های غارت گر کرده، جوانان را با رواج ابتذال و شهوترانی از اندیشیدن به سرنوشت کشور بازداشته و صدای هر معترض و آزادی خواهی را در گلو شکسته بود.
با نابود کردن کشاورزی ملی و وابسته کردن صنعت ناقص و معیوب و باز گذاشتن دست بیگانگان حریص و نوکران دربار و غارت منابع نفتی و بذل و بخشش ثروت ملی به اربابان آمریکایی و اروپایی و ویران کردن روستاها و تبدیل ایران به بازار کالاهای بی ارزش خارجی و پس مانده ی محصولات کشاورزی آمریکا و برنامه های خائنانه ی دیگری از این قبیل، اقتصاد کشور را دچار انحطاط مزمن و وابسته به اراده ی قدرت های خارجی کرده و رگ حیات ملت را به دست دشمنان سپرده بود.
[...] نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی عظیم در میانه ی سال های 1341 تا 1357 در چنین شرایطی آغاز شد و رشد و تکامل یافت. امام بزرگوار ما با تکیه به تعالیم اسلام ناب محمدی(صلی الله علیه وآله) و با اعتماد به ایمان دینی مردم و با شجاعت و اخلاص و توکل کم نظیر خود، راه مبارزه را در میان سختی ها و مصائب طاقت فرسا گشود و پیش رفت و صبورانه و پیامبرگونه ذهن و دل مردم را با واقعیت های تلخ و راه علاج آن آشنا کرد. ملت ایران که از اولین قدم ها به ندای این مرد الهی و روحانی گوش فراداده و به منطق حق و درس روشنگر او دل بسته بودند، با انگیزه ی نیرومند ایمان و عشق به اسلام، فداکاری ها و جانفشانی های فراموش ناشدنی کردند.
[...] در سازندگی مادی کشور آنچه در این بیست سال اتفاق افتاده، در همه ی دوران حکومت جباران پهلوی و پیش از آن بی سابقه است و حجم خدماتی که در این مدت به دست فرزندان کشور و پروردگان انقلاب تقدیم ایران عزیز شده است فهرستی بلند و افتخارآمیز دارد و البته در رأس همه ی آن ها و مهم ترین خدمت انقلاب در زمینه ی بنای علمی و عمرانی کشور، روح خودباوری و اعتماد به نفسی است که سرمایه ی از دست رفته ی ملت ایران در طول قرن های اخیر بود و نابود کردن آن، گناه بزرگ پادشاهان بی کفایت و دست نشانده ی غرب بوده است.
امروز ایرانی احساس می کند که خود قادر به اداره ی کشور، قادر بر سازندگی، قادر بر عبور از موانع و قادر بر ابتکار و نوآوری است و این همان سرمایه ی لایزالی است که هر ملتی را در رسیدن به هدف های خود کامیاب می سازد و همین است که در 20 سال گذشته آن همه افتخارات را در زمینه های علمی و صنعتی و نظامی و سیاسی نصیب ملت ایران کرده است.»6
پی نوشت ها:
*. کارشناس مسایل فرهنگی
1. بیانات در مراسم بیعت جمع کثیری از اقشار مختلف مردم سراسر کشور؛ 18/04/1368.
2. بیانات در دیدار نخبگان علمی و اساتید دانشگاه ها؛ 03/07/1387.
3. بیانات در دیدار دانشجویان و دانش آموزان و جانبازان؛ 11/08/1379.
4. بیانات در دیدار مسؤولان نظام در روز میلاد پیامبر(صلی الله علیه وآله)؛ 02/12/1389.
5. پیام های اقتصادی قرآن، دکتر سیدجمال الدین موسوی اصفهانی.
6. پیام به ملت ایران به مناسبت بیستمین سالگرد انقلاب اسلامی؛ 11/21/1377.