ماهان شبکه ایرانیان

نگاه حکیمانه؛ اهمیت و ویژگی های انتخابات ریاست جمهوری از منظر مقام معظم رهبری

…انتخابات نماد حرکت اسلامی در کشور ماست. انتخابات، هدیه اسلام به ملت ماست

انتخابات ریاست جمهوری از افتخارات اسلام

…انتخابات نماد حرکت اسلامی در کشور ماست. انتخابات، هدیه اسلام به ملت ماست. امام بزرگوار ما حکومت اسلامی به روش انتخاباتی را به ما یاد داد. حکومت اسلامی در ذهن ها و خاطره ها به شکل خلافت های موروثی به یادگار مانده بود؛ خیال می کردند حکومت اسلامی یعنی مثل خلافت بنی امیه و بنی عباس یا خلافت ترکان عثمانی؛ یک نفر با نام و شکل ظاهری خلیفه، اما با باطن و عمل فرعون و پادشاهان مستبد؛ بعد هم که از دنیا می رود، یک نفر را به جای خود معین کند. در ذهن مردم دنیا، حکومت اسلامی به این شکل تصویر می شد؛ که بزرگ ترین اهانت به اسلام و حکومت اسلامی بود. امام، حکومت اسلامی به روش انتخابات مردم و حضور مردم و تعیین منتخب مردم را– که لبّ اسلام است– بار دیگر برای مردم ما معنا کرد و در جامعه ما تحقق بخشید.

امروز در کشور ما مسئولانِ سطوح مختلف به وسیله مردم انتخاب شده اند؛ یا مستقیم یا غیرمستقیم. مسئول انتصابی، مسئولیت موروثی، مسئولیت به خاطر پول و چیزهای مادی و دنیوی، در نظام جمهوری اسلامی نداریم. انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات مجلس شورای اسلامی، انتخابات خبرگان تعیین رهبری، و انتخابات شورای شهر جزو افتخارات ملت ایران، جزو افتخارات اسلام، و جزو افتخارات شخص امام است. قانون اساسی ما با تعیین موارد این انتخاب های حساس و سرنوشت سازِ مقطعی توانسته است در دنیای اسلام، ذهن ها و فکرهای مؤمن و روشن و تحول خواه را به خود جذب کند.

 مبنای مردم سالاری دینی با مبنای دمکراسی غربی متفاوت است. مردم سالاری دینی– که مبنای انتخابات ماست و برخاسته ی از حق و تکلیف الهی انسان است– صرفاً یک قرارداد نیست. همه ی انسان ها حق انتخاب و حق تعیین سرنوشت دارند؛ این است که انتخابات را در کشور و نظام جمهوری اسلامی معنا می کند. این، بسیار پیشرفته تر و معنادارتر و ریشه دارتر از چیزی است که امروز در لیبرال دمکراسی غربی وجود دارد؛ این از افتخارات ماست؛ این را باید حفظ کرد.[1]

حضور در انتخابات هم حق مردم وهم تکلیفی بر دوش آن ها

تکیه نظام به آراء مردم، یکی از میدان هایی است که مردم در آن نقش دارند. حضور مردم و اعتقاد به آنها باید در این جا خود را نشان دهد. در قانون اساسی ما و در تعالیم و راهنمایی های امام، همیشه بر این نکته تأکید شده است که نظام بدون حمایت و رأی و خواست مردم، در حقیقت هیچ است. باید با اتّکاء به رأی مردم، کسی بر سر کار بیاید. باید با اتّکاء به اراده مردم، نظام حرکت کند. انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات خبرگان، انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات دیگر، مظاهر حضور رأی و اراده و خواست مردم است. این یکی از عرصه هاست. لذا امام بزرگوار، هم در دوران حیات خود به شدّت به این عنصر در این عرصه پایبند باقی ماند و هم در وصیّت نامه خود آن را منعکس و به مردم و مسئولان توصیه کرد. در حقیقت انتخابات و حضور مردم در صحنه انتخابِ رئیس جمهور، نمایندگان مجلس و یا سایر انتخاب هایی که می کنند، هم حقّ مردم است، هم تکلیفی بر دوش آن هاست. در نظام اسلامی، مردم تعیین کننده اند. این هم از اسلام سرچشمه می گیرد.[2]

جمهوری اسلامی مردم سالاری تمام عیار

امروز نظام جمهوری اسلامی– که یک نظام دینی است و قواعد و اصول و پایه های ارزشی آن از دین سرچشمه می گیرد– یک نظام مردم سالار به تمام معناست و در هیچیک از کشورهای اسلامی، مردم سالاری به شکل وسیعی که در جمهوری اسلامی هست، وجود ندارد. البته این حقیقت برای جبهه دشمنان تلخ است. آنها حاضر نیستند ببینند در مقابل چشمشان پرچم دین و دمکراسی روی یک عَلَم برافراشته می شود. سعی آنها این است که بین مردم سالاری و دین فاصله ایجاد کنند؛ لذا واقعیت نظام جمهوری اسلامی رنجشان می دهد. برای این که بتوانند افکار عمومی دنیا را از این حقیقت درخشان منحرف کنند، با وسایل تبلیغاتی و ابزارها و عمّال تبلیغاتی خود، ملّت ایران را به دمکراسی دعوت می کنند! این یکی از طنزهای بزرگِ امروز ما و این نقطه تاریخ است.

همان کسانی که نظام طاغوتی شاه، نظام استبدادی دوران پهلوی، کودتاهای نظامی و نظام های هیچ از دمکراسی نفهمیده و نشناخته را مورد قبول و تصدیق قرار می دهند، نظام جمهوری اسلامی را که در طول بیست و چهار سال عمرش، بیست و چند انتخابات در آن برگزار شده و از رهبری تا ریاست جمهوری تا نمایندگان مجلس و ارکان نظام آن، با واسطه و بی واسطه، به انتخاب مردم سرِ کار می آیند و مردم آنها را می شناسند و می پسندند و انتخاب می کنند، به دمکراسی و مردم سالاری دعوت می کنند! این در حالی است که مردم سالاری و میل مردم به شرکت در انتخاب مسئولان، مثل کشور ما، در خود امریکا– که دشمنان ما و قدرت های گزافه گوی امریکایی، از پشت بلندگوهای خود، ملت ما و ما را مخاطب قرار می دهند– وجود ندارد. رئیس جمهورِ امروز امریکا برخلاف قواعد مردم سالاری کشورش سرِ کار آمده است؛ این را همه می دانند. آنها با نظام های استبدادی کنار می آیند، چون تسلیم هستند؛ با نظام هایی که بر اثر کودتا به وجود آمده اند، کنار می آیند، چون مطیع هستند؛ اما نظام اسلامی را چون معتقد به استقلال و متّکی بر ارزش های خود است و حاضر نیست سلطه آنها را بپذیرد، مورد انتقاد قرار می دهند و به آن، تهمت استبداد و دیکتاتوری می زنند، که مناسب خودشان است.

امروز همه تلاش جبهه دشمنان اسلام بر این متمرکز است که نهضت بیداری اسلامی را در دنیا از بین ببرند. از همه جا هم بیشتر روی ملت و کشور ایران تکیه می کنند و متمرکزند؛ چون ملت ایران به دنیا الگو داد و با افکار خود و مفاهیم جدیدی که در دنیا برای مسلمانان مطرح نمود و با جهاد جانانه ای که کرد و با شجاعتی که مرد و زن و جوان و پیر ایرانی در دوران بیست و چهار ساله عمر انقلاب از خود نشان دادند، توانست ملت های مسلمان را به خود متوجّه کند و موج بیداری اسلامی را در کشورهای اسلامی به وجود آورد. از این روست که لذا با این کانون مرکزی بیداری اسلام از همه جا و از همیشه دشمن ترند. این دشمنی را با غرض ورزیها، با اِعمال خباثت، با تبلیغات دروغین و با تندخویی های خشمگینانه نشان می دهند؛ هدف هم این است که ملت ایران و مسئولان را مرعوب کنند و همه را بترسانند؛ از تجربه های ناموفّق خودشان که موجب غرور آنها شده است، استفاده کنند برای این که یک ملت به این عظمت و یک انقلاب و نظام به این استحکام را در مقابل خودشان وادار به عقب نشینی کنند. [3]

نظام جمهوری اسلامی، نظامی مستحکم و مردمی

در کشور ما، انقلاب از روز اول، همه ی نقش ها در همه ی امور را به مردم داده است. یعنی مجلس را ـ که محل قانونگذاری است ـ مردم تشکیل می دهند و نمایندگان مردم به آن جا می روند و هیچ کس هم حق ندارد نماینده ای را به مردم تحمیل کند. یک نفر نماینده هم از این دویست و هفتاد نفر، بدون آرای مردم به مجلس نمی آید. رئیس جمهور را ـ که مجری امور و مدیر و رئیس اداره کشور است ـ مردم با آرای خودشان انتخاب می کنند. هر کسی را که دلشان خواست، انتخاب می کنند. اختیار با مردم است.

این وضعی که انتخابات ریاست جمهوری در ایران دارد، حتی در کشورهای دموکراتیک غرب هم این وضعیت نیست؛ چون در آن کشورها، احزاب در مقابل هم صف آرایی می کنند و هر حزبی، اسم کسی را به عنوان کاندیدا ذکر می کند. مردمی که به آن کس رأی می دهند، در حقیقت به آن حزب رأی می دهند و خیلی ها آن کس را اصلا نمی شناسند. به هر جهتی طرفدار این حزب اند و انگیزه های گوناگون اقتصادی و سیاسی و غیرسیاسی موجب می شود که طرفدار فلان حزب باشند و به خاطر طرفداری آن حزب، به کاندیدای آن تشکیلات رأی می دهند و خود آن کاندیدا را هم اصلا نمی شناسند.

در ایران، این گونه نیست. در ایران، یکایک کسانی که کاغذ رأی را در صندوق می اندازند، آن شخص را می شناسند و به عنوان رئیس جمهور به او رأی می دهند…نتیجه این است که نظام، نظام مستحکمی است؛ زیرا که مردمی می باشد. آن چیزی که به وسیله ی ابرقدرت ها قابل از بین رفتن است، عبارت از حکومتی است که به مردم متکی نیست. آن چیزی که به وسیله ی عوامل سازمان جاسوسی امریکا، در یک کشور قابل برداشتن و گذاشتن است، حکومت یا دولتی است که با مردم رابطه ای نداشته باشد و پشتوانه ی عظیم قوی مردمی، پشت سرش نباشد. حکومتی که دشمن خارجی می تواند چهار نفر را علیه آن به کودتا وادار و تحریک بکند، حکومتی است که روی تخت حکومت نشسته، اما مردم به او وصل نیستند. مردم برای خودشان می روند و او برای خودش حرکت می کند.

نظامی که در آن حاکمـ چه رهبر، چه ریاست جمهوری، چه ریاست قوه ی قضاییه، چه مجلس شورای اسلامی ـ متکی و متصل به مردم و مورد علاقه و پشتیبانی و حمایت آن هاست، نظام جمهوری اسلامی است که نه امریکا و متحدانش و نه شرق و غرب ـ آن روزی که دو قدرت بزرگ در دنیا وجود داشت ـ و نه هیچ قدرتی قادر نیست این نظام و حکومت را متلاشی و بلکه متزلزل کند. [4]

انتخابات، یک وظیفه ملی

کشور ما متکی به آراء مردم است. علت این که دشمنان ملت و طمع ورزان به این آب و خاک نتوانسته اند در طول بیست وشش سال گذشته گزندی وارد کنند، حضور و اراده و مشارکت مردم در صحنه های مختلف بوده است. راهپیمایی های شما در بیست ودوم بهمن یا در روز قدس و شرکت شما در انتخابات های گوناگونِ سالهای گذشته، این کشور را بیمه کرده است. مشارکت در سرنوشت کشور علاوه بر این که در اداره و تعیین مدیریت کشور نقش دارد، در خنثی کردن دشمنی دشمنان هم بزرگ ترین نقش را ایفا می کند.

 نکته ی بعد این است که انتخابات، هم حق ملت است، هم یک وظیفه ی ملی است. نظام جمهوری اسلامی نظام های انتصابی قدرت ها را نسخ کرد و انتخاب مردم را در مدیریت کشور دارای نقش کرد. این حق آحاد ملت است که بتوانند انتخاب کنند و در تعیین مدیر کشور دارای نقش باشند. از سوی دیگر وظیفه هم هست؛ به این خاطر که این شرکت می تواند روح نشاط و احساس مسئولیت را همیشه در جامعه زنده نگه دارد و حضور مردم در صحنه را به رخ دشمنان این ملت بکشد. انتخابات فقط یک وظیفه نیست، فقط یک حق هم نیست؛ هم حق شماست، هم وظیفه عمومی است. [5]

صحنه انتخابات یکی از جدی ترین و پر شورترین صحنه های مشارکت عمومی مردم انتخابات می تواند برای کشور و ملت ما یک وسیله مصونیت و یک نمودار اقتدار باشد و ملت و نظام اجرایی کشور را در مقابله ی با چالش های گوناگون جهانی، از گذشته مستحکم تر کند. انتخابات می تواند نظام جمهوری اسلامی را جوان تر از آنچه هست، بکند. انتخابات پُرشور از سوی مردم می تواند روز نویی را برای آنها رقم بزند. انتخابات، هم در صحنه ی خارجی و در مقابل چشم بیگانگان، هم در صحنه ی داخلی، و هم برای پیشرفت کشور، یکی از مهمترین و اساسی ترین رویدادهاست. دشمن می خواهد انتخابات نباشد. اگر می توانستند روی مردم و یا گروه های سیاسی اثر بگذارند، کاری می کردند که اصلاً انتخابات برگزار نشود؛ کاری که در انتخابات مجلس هفتم می خواستند انجام دهند و مایل بودند اساساً انتخابات برگزار نشود.

این که یک نظام اسلامی– نظامی زیر پرچم توحید و دین – می تواند مردم سالاری را به شکل آشکار و واضح و با زبان گویا در مقابل چشم مردم جهان قرار دهد، درست عکس تبلیغات استکباری دنیای لیبرال دمکراسی است. آنها می خواهند بگویند مردم سالاری منحصر در ماست. نمی توانند این را تحمل کنند که یک نظام اسلامی و دینی، با ارزش های والای ایمانی خود بتواند مردم سالاری را این طور نهادینه کند. …انتخابات دارد نزدیک می شود. مردم باید آگاهانه پای صندوق های رأی بروند و انتخاب کنند. همان طور که عرض کردیم، انتخابات جلوه ی بسیار زیبا و جذاب مشارکت عمومی است؛ مؤثرترین وسیله برای این است که هر فردی بتواند آرمان ها و خواست ها و مطلوبِ خود را در قالب اجرایی قرار دهد و آن را به تحقق نزدیک کند. اگر کسی را طبق آرمان ها و آرزوهای خودتان انتخاب کردید، این امکان که آن آرزوها تحقق پیدا کند، به واقعیت نزدیک می شود. کسی که فکر می کنید برای تحقق خواست ها و آرزوها و گشودن گره های مهمی که برای شما در زندگی مطرح است، مناسب و شایسته است، وقتی او را انتخاب کردید، در واقع بلندترین قدم را برداشته اید؛ برای این که این مشکلات از بین برود. هر خواسته ای – چه مادی و چه معنوی – در این انتخاب و در تعیین مسئول قوه ی اجرایی می تواند تحقق پیدا کند. [6]

مشارکت عمومی – همبستگی ملی

 اصل حضور مردم در صحنه ی انتخابات مهم است؛ زیرا مشارکت عمومی نشان دهنده ی همبستگی ملی است و همبستگی ملی می تواند در مقابل توطئه های دشمنان به کشور مصونیت ببخشد. دشمن از اختلافات سود می برد و از تشتت آراء مردم سوء استفاده می کند. دشمن از دودستگی ها و فتنه گری ها و جنگ افروزی های داخل کشور استفاده می کند. وقتی یک ملت یکپارچه و یکدست باشد و مسئولان کشور همه با یکدیگر همدل و همراه باشند، شمشیر دشمن کند می شود و جرأت نمی کند به چنین کشور و ملتی نظر بد بیندازد و با او به چشم توطئه نگاه کند. مشارکت مردم در امر انتخابات می تواند این همبستگی ملی را در مقابل چشمان دشمنِ عنود و حیله گر به نمایش بگذارد و به ملت و کشور ما مصونیت ببخشد. لذا من بارها گفته ام که اصل حضور مردم در انتخابات، حتّی از انتخاب اصلح هم مهم تر است؛ اگرچه انتخاب اصلح هم بسیار اهمیت دارد. [7]

مشارکت حداکثری

الان مسئله انتخابات ریاست جمهوری هم مطرح است؛ این خودش میدان عظیم و خیلی خوبی است. مسأله اول، مشارکت است. در زمینه مشارکت مردم، هر طور که می توانید، روی خانواده ها و دوستانتان کار کنید. مشارکت، یکی از اساسی ترین مسائل است. حضور مردم برای پیشرفت و صیانت کشور لازم است. نه این که اگر عده ی زیادی شرکت نکردند، اینها به نظام «نه» گفته اند؛ به هیچ وجه این طوری نیست. آن هایی که به خاطر «نه» گفتنِ به نظام نمی آیند، درصد خیلی کمی اند. یک عده به خاطر بی حالی نمی آیند؛ یک عده به خاطر بی حوصلگی نمی آیند؛ یک عده روز جمعه کار دیگری دارند و نمی آیند؛ این ها را شما راه بیندازید. والّا کسانی که معتقد به نظام و قانون اساسی نیستند و دلشان برای بیگانگان و نفوذ آنها پر می زند و منتظر آمدن بیگانگان هستند، درصد بسیار کمی اند. خیلی ها ممکن است پای صندوق ها نیایند؛ به خاطر این که حوصله اش را ندارند، وقتش را ندارند، درست اهمیت قضیه را نمی دانند، متوجه تأثیر رأی خودشان نیستند یا به کسی که به او اطمینان و اعتماد کنند، نرسیده اند؛ یا کسی را هم که شناخته اند، نپسندیده اند؛ لذا نمی آیند. تلاش شما باید این باشد که مشارکت را به معنای حقیقی کلمه حداکثری کنید… نگاه کنید ببینید با معیارهای جمهوری اسلامی، در میان نامزدهای انتخاباتی چه کسی کفایت و نشاط و توانایی لازم را دارد و می تواند وارد این میدان شود و با چالش های گوناگون دست و پنجه نرم کند و تحت تأثیر دشمن نیست و دشمن از آمدن او خوشحال نمی شود. [8]

انتخابات عرصه یک امتحان الهی

نکته اول: این است که آنچه امروز در سطح کشور در زمینه ی انتخابات جریان دارد، همان چیزی است که برای ملت ایران و برای سرنوشت این کشور، امری لازم و ضروری و مطلوب است. شور و شوق انتخابات، همه جا را فرا گرفته است و همه احساس می کنند که در این امر بزرگ، سهیم و شریک اند. ملت احساس می کند که آینده ی امور اجرایی کشور در دستان اوست؛ زیرا یک نفر را در رأس قوه ی مجریه می فرستد. آینده ی سازندگی کشور، اداره کشور، روابط کشور، فرهنگ کشور، اقتصاد کشور، مسایل اجتماعی، مسایل انسانی، همه و همه از همین جا آغاز می شود. یک دوره ی دیگر به دنبال دوره های گذشته – که بحمداللَّه با موفقیت همراه بوده است – در پیش است. مردم احساس می کنند که در این قضایا سهیم اند. این، درست همان چیزی است که ما آن را از خدای متعال می خواستیم و دشمن مایل نبود و در دل از آن ناراحت بود و می خواست این گونه نباشد. دشمن می خواست که انتخابات در ایران با استقبال عمومی مواجه نشود؛ اما امروز عکس آنچه که دشمن می خواهد، در صحنه مشهود است. همه منتظرند که بتوانند به آن کسی که مورد علاقه شان است و به تشخیص آنها اصلح است، رأی بدهند. این، چیز خیلی خوب و برجسته ای است.

من از همه ملت ایران می خواهم که به امید خدا و با توکل به پروردگار، همین احساس مسئولیت را تا هنگام رفتن به پای صندوق های رأی و انداختن رأیشان در داخل صندوق حفظ کنند. ان شاءاللَّه عدد بالایی از مردم در این امتحان الهی شرکت بکنند و دین خودشان را به کشور و انقلاب ادا کنند و سهم خویش را در آینده ی کشور ایفا نمایند. این، آن چیزی است که دشمن را به شدت زخم خورده خواهد کرد. در واقع، رفتن مردم با تعداد زیاد آرا پای صندوق های رأی و جمع شدن آرای زیاد برای مجموعه ی نامزدها، دشمن را مأیوس خواهد کرد. جمع شدن آرای زیاد در اصل انتخابات، مهم است. این، در واقع رأی به استقلال کشور و رأی به تبعیت از نظام و همراهی با رهبری است. مردم با این کار، دشمن را مأیوس کنند و در واقع به دهان او مشت بکوبند.

نکته دوم: این است که سعی کنید این حرکت زیبا و این حرکت عظیم مردمی را – که حقیقتاً یک آزمایش بزرگ مردمی و ملی و اسلامی است – با همان نزاهت و طهارت و پاکیزگی ای که مطلوب اسلام است، پیش ببرید. البته متن و عموم مردم عزیز کشور ما، همین طورند. سعی کنید کدورت ایجاد نشود. مسابقه ی انتخاباتی، ضمن این که یکی از جدی ترین کارهای یک ملت است و به هیچ وجه جنبه شوخی و بازی در آن نیست و بسیار جدی است؛ اما شبیه مسابقات ورزشی است. در مسابقات ورزشی همه تلاش می کنند؛ اما کسانی که اهل اخلاق و اهل فهمند، این تلاش را با کارهای زشت و نامناسب همراه نمی کنند. [9]

کمرنگ کردن و بی رونق کردن انتخابات

امروز تبلیغات دشمنان سوگندخورده ی این ملت متوجه این است که این انتخابات را کمرنگ و بی رونق کند. معنای کار آنها چیست؟ از انتخابات شما ضرر می بینند. انتخابات شما جمهوری اسلامی را در دنیای اسلام و در افکار عمومی عالم بدرستی معنی می کند؛ آنها از این ناراحت اند؛ لذا با انتخابات مخالف اند. اگر به تبلیغات دشمنان نگاه کنید، می بینید همه بر ضد انتخابات است. گاهی به طور صوری ممکن است از یک نامزد انتخابات حمایت کنند– با تفسیری که خودشان دارند– اما حقیقت این است که از اصل انتخابات ناراحت اند و نمی خواهند انتخابات پُرشوری در این کشور اتفاق بیفتد. البته من امیدوارم و به خدای متعال توکل و اعتماد دارم و می دانم که ملت عزیز ما در این آزمایش هم در مقابل دشمن، سربلند بیرون خواهد آمد. [10]

تلاش دشمن مبنی بر سست کردن پایه های ایمان و عمل مردم

آنچه که بدخواهان و دشمنان این ملت در پی آن هستند، سلب این انگیزه و ایمان از مردم است. همه باید در مقابل آن اقدام کنند. تلاش دشمن این است که مردم را از نظام اسلامی دلسرد کند؛ اما تلاش مسئولان نظام اسلامی باید این باشد که با عمل خود – نه فقط با زبان خود – مردم را نسبت به خویش دلگرم و امیدوار کنند. تلاش دشمن این است که پایه های ایمان و عقیده و عمل دینی را در مردم سست کند؛ اما مسئولان باید به عکس، خود را موظّف و متعهّد بدانند که پایه های ایمان دینی را در دل ها محکم کنند. در کشور ما با این جمعیت عظیم جوانان، یکی از اولویّتهای اساسی این است: همه مسئولان – در درجه اوّل، مسئولان دولتی و همچنین دیگران – باید همّتشان بر این باشد که دل های پاک این جوانان را با نور اسلام منوّر کنند؛ پایه های ایمان را در دل آنها مستحکم نمایند و نگذارند بر اثر سوء رفتار، سوء تشخیص، سوء تبلیغ، بد فهمیدن حقایق، بد ادا کردن حقیقت های روشن و میدان دادن به افکار مخرّب، دل های این جوانان از جاده حقیقت منحرف شود. این مسئولیت بزرگی بر دوش ماست. [11]

دانایی و تصمیم گیری یک ملت دلیل عصبانیت آمریکاو مستکبران عالم

آنچه امروز برای استکبار جهانی یک خطر تلقی می شود، این است که ملت های مسلمان هویت و شخصیت و اصالت و استقلال خود را جدی بگیرند. همان طور که عرض کردیم، آنها دلشان می خواهد کشورهای منطقه ی اسلامی، کشورهای شرق، کشورهایی که به دلایل گوناگون از کاروان پیشرفت علم عقب مانده اند، همیشه در حضیض نادانی و ناتوانی بمانند. آنها با هر پیشرفتی در هر کشور عقب افتاده مخالف اند. آنها وقتی می بینند کشور عقب افتاده ی دوران رژیم طاغوت، امروز تبدیل به کشوری شده است که در زمینه های علمی و صنعتی دارای شجاعت است و در میدان هایی وارد کار صنعتی و فناوری های پیچیده شده که احساس می کنند سال های متمادی پیش رفته است، احساس خطر می کنند.

آنچه امریکا و دیگر مستکبران عالم را عصبانی می کند، این است که یک ملت خودش بخواهد بداند و تصمیم بگیرد. امریکا به کشور ما و مردم ما و بسیاری از ملت های دیگر می گوید شما تصمیم نگیرید تا من برای شما تصمیم بگیرم؛ شما انتخاب نکنید تا من برایتان انتخاب کنم؛ شما از منابع خود بهره برداری نکنید تا من بتوانم از آن بهره برداری کنم. حرف امریکا این است که سلطه و دخالت و حضور و پنجه افکندنِ ما بر کشور و منابع خودتان را قبول کنید؛ اگر قبول نکنید، شما را به حمایت از تروریسم و ضدیت با حقوق بشر و چیزهای دیگر متهم می کنیم.

ملت ما نشان داده است که در مقابل چنین زورگویی و تهدیدی، و در مقابل چهره ی وقیح زمامداران امریکا مشت های خودش را گره می کند؛ می گوید ما با هر کس که استقلال و هویت و منافع ملی و حیثیت ما را تهدید کند، مقابله می کنیم و بر دهان او مشت می کوبیم. [12]

اولین خواسته دشمنان برگزارنشدن انتخابات ریاست جمهوری

آنچه عرض می کنم، از دیدگاه چالش های دشمنان با انتخابات است. دشمنان ما می خواهند اصلاً انتخابات برگزار نشود. چرا؟ برای این که بتوانند شاهدی بیاورند که در ایران مردم سالاری و دمکراسی نیست. وقتی ما انتخابات برگزار می کنیم، حربه ی آنها گم می شود. بنابراین اولین خواسته های آنها برگزار نشدن انتخابات است؛ کما این که زمان برگزاری انتخابات مجلس هفتم هم تلاش کردند انتخابات را تعطیل کنند؛ اما خدا نگذاشت. آنها خیلی تلاش کردند؛ انواع و اقسام راه ها را پیمودند و بعضی از عناصر غافل داخلی را هم به کار گرفتند؛ اما «انهم یکیدون کیدا و اکید کیدا»؛ خدای متعال مکر آنها را پاسخ داد و جلویش را گرفت و بحمداللَّه انتخابات خوب برگزار شد. در این انتخابات هم اولین هدف آنها این است که انتخابات برگزار نشود.

گام دوم این است که اگر نتوانستند، انتخابات را متهم کنند. خواهند گفت در انتخابات تقلب شده؛ خواهند گفت انتخابات

تبعیض آمیز است؛ خواهند گفت چرا فلانی رد صلاحیت شد؛ چرا فلانی نیامد؛ چرا فلانی آمد. در هر صورت این حرف ها را می زنند. اگر ما به جای سالی یک بار، هفته ای یک انتخابات هم داشته باشیم، باز این حرف ها را خواهند زد. آن جایی هم که رد صلاحیت نیست، باز همین حرف ها را می گویند. به هرحال این ها انتخابات را زیر سؤال می برند. دشمن با یک انتخابات موفق، سراسری و پُرشور مخالف است. [13]

رسالت های اصلی و وظایف رئیس جمهور

مردم ولی نعمت مسئولان

حقّاً ملت عظیم الشّأن ما بعد از گذشت سالهای متلاطمِ ابتدای انقلاب تا امروز، توانسته است آگاهی و هوشیاری خود را در زمینه های مختلفِ مورد علاقه یک ملت ارتقاء بخشد. خدای متعال را بسیار سپاسگزاریم که این توفیق را به ملت ما داده است. هرچه در طول سالهای متمادی، بدخواهانِ این ملت و این کشور خواسته اند که مردم را از حضور در صحنه های عمومی کشور دور کنند، موفّق نشده اند و علی رغم آنها، مردم شرکت گسترده و افتخارآفرینی در تعیین سرنوشت کشور داشته اند و این موجب تحسین هر بیننده ای است. امیدواریم که خدای متعال این ملت بزرگ و فهیم و هوشیار و مؤمن و نجیب را مشمول تفضّلات ویژه خود قرار دهد.

همان گونه که بارها عرض کرده ایم، این ملت در حدّ توان خود، برای تحکیم نظام اسلامی و موفّقیت مسئولان تلاش کرده است. مسئولان هم باید متقابلاً نسبت به این ملت، با همین دید و با همین احساس دِین وارد صحنه های کار شوند. همه کسانی که مسئولیتی در این نظام بر عهده گرفته اند، باید قدر این ملت را بدانند و تلاش کنند وظایفی را که در قبال این ملت مؤمن و شجاع و آگاه بر دوش آن هاست، با همه کوشش و وسعِ خود به انجام رسانند. … همه کسانی که در دولت جدید حضور پیدا خواهند کرد، باید خود را در مقابل مردم، مسئول و خدمتگزار بدانند و آنها را ولی نعمت خود محسوب کنند. همین طور هم هست؛ مردم ولی نعمت مسئولان هستند. این حضور و اراده مردم است که این نظام را اقتدار بخشیده است. مردم نشان داده اند که آگاهانه و هوشیارانه در صحنه های گوناگون حضور خواهند داشت. [14]

راسخ کردن پایه های دینی در اذهان مردم

عمق بخشیدن به ایمان مردم و هدایت قلبی و معنوی انسان ها در یک جامعه اولین وظیفه مسئولان امر است.«انّا ارسلناک شاهدا و مبشّرا و نذیرا و داعیا الی اللَّه بأذنه و سراجا منیرا»؛ این وظیفه پیغمبر است؛ همین پیغمبری که امروز روز ولادت اوست. ما می خواهیم همان راه را برویم. «هو الّذی بعث فی الأمیّین رسولا منهم یتلوا علیهم ایاته و یزکیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة»؛ تزکیه و تعلیم، جزو وظایف اصلی پیغمبر است. در جوامع اسلامی، مسئولان باید همان راه را بروند؛ باید تعلیم دهند و تربیت کنند؛ باید ایمان دینی را در ذهن ها تقویت و راسخ کنند. این جزو وظایف ماست؛ این سپاسگزاری ما در مقابل این ملت است؛ این شکرانه ما در مقابل خدای متعال است که این نعمت های بزرگ– این حضور مردمی – را به ما داده است. این دل ها دست خداست. توجّه و اقبال و حضور و عزم و اراده و شوق مردم، نعمت های بزرگ الهی است که ارزانی ما کرده است. باید این ها را شکر بگوییم. شکرانه این نعمت به این است: در راه اصلاح امور زندگی و تقویت ایمان دینی مردم باید همه تلاش خودمان را بکنیم. [15]

سرلوحه کار مسئولان

من می خواهم این نکته را هم عرض کنم که دولتمردان جمهوری اسلامی باید قدر این فداکاری مردم و حضور آنها در صحنه را بدانند. مبادا مسئولینِ بخش های مختلف کشور، در تحلیل اشتباه کنند و خیال کنند که شرکتِ وسیعِ مردم در انتخابات، معنایش این است که آنها از یکایک کارهای مسئولین خشنودند. این طور نیست. مردم، انقلاب را دوست دارند، امام را دوست دارند، دولت جمهوری اسلامی را دوست دارند، نظام را دوست دارند. اما معنایش این نیست که مردم، روی یکایک کارهای مسئولین بخش های مختلف، صحّه می گذارند.

مسئولین باید حواسشان راجمع کنند. باید به خودمان برگردیم. همه ما باید ببینیم کارهایمان چقدر برای این مردمِ فداکار و عزیزو هوشمند و با گذشت، شایسته است. اگر دیدیم که بخشی از کارهای ما شایسته نیست و این را فهمیدیم، مردانه همّت کنیم و به اصلاح کارمان بپردازیم. مردم این را از مامی خواهند. مردم این را از مسئولین می خواهند. مسئولین باید دو چیز را در سرلوحه کارهایشان قرار دهند: یکی گزینشِ خوب. یعنی انسان های پاک، امین، دلسوز، صمیمی و مردم دوست را انتخاب کنند. برای این کار بزرگ، یار گرفتن کار مهمّی است. این طور نباشد که به هرکس و ناکسی اعتماد کنیم و مردم را با کسی مواجه کنیم که برای آنها، یا برای کار آنها ارزشی قائل نباشد و به فکر خودش باشد. این، یک نکته است که مسئولین باید رعایت کنند.دوم این که، این خدمت و این مسئولیت را برای بهره دنیایی خودشان نخواهند. [16]

رسالت و وظایف رئیس جمهور

ما از کسی که به عنوان رئیس جمهور انتخاب می شود، انتظار داریم که خود را خدمتگزار مردم بداند و آنچه را برای دین و دنیای این مردم مورد نیاز است، در محدوده اختیارات قانونی خود، با همه وجود انجام دهد. بدیهی است که اکثریت مردم، متدیّن و انقلابی هستند و مایل اند آنچه برای رفاه و سعادت دنیوی آنها انجام می گیرد، در چهارچوب احکام و مقرّرات اسلامی باشد. [17]

ویژ گی های رئیس جمهور اصلح

…فضا را سالم نگه دارید. شما از نامزدِ خودتان حمایت کنید، دیگران هم از نامزدِ خودشان حمایت کنند و به او رأی دهند. در پیدا کردن نامزد مورد نظر دقت کنید. به کسی گرایش پیدا کنید که به دین مردم، به انقلاب مردم، به دنیای مردم، به معیشت مردم، به آینده ی مردم و به عزت مردم اهمیت می دهد. بحمداللَّه میدان برای آزمودن و دیدن و شناختن باز است؛ ملت ما هم هشیار است. [18]

انتخابات یک حادثه مهم

روز به روز داریم به زمان برگزاری انتخابات نزدیک می شویم. انتخابات یک حادثه ی مهم است؛ چون مردم اختیار کشور را برای مدت چهار سال به دست انسانی خواهند داد؛ و اوست که می تواند در این مدت بودجه و درآمد و نیروی انسانی و سازمان های کشور را به کار بگیرد؛ یا درست، یا خدای نکرده نادرست؛ یا کامل، یا خدای نکرده ناقص؛ یا همراه با صحت عمل، یا خدای نکرده دچار شائبه های سوءعمل؛ یا با توجه به نیازهای مردم، متوجه به باز کردن گره های زندگی مردم، متوجه به رفع مشکلات انبوهی که وجود دارد، یا خدای نکرده بی اعتنایی به این ها. پس انتخابات از این جهت بسیار مهم است که ملت ایران می خواهد اداره ی کشور را برای چهار سال به دست انسانی بسپرد که از لحاظ قانونی اختیارات بسیار وسیعی دارد، امکانات بی نظیری در اختیار دارد و می تواند ملت و کشور را چهار سال و یا حتّی بیش از چهار سال جلو ببرد؛ و می تواند متوقف نگه دارد یا خدای نکرده به عقب برگرداند. [19]

احساس مسئولیت، تعهد برای انجام کار، حفظ طهارت و تقوا

به اعتقاد بنده، سه بخش عمده در مسئول وجود دارد.سه آمادگی و احساس مسئولیت:

اوّل: این که، برای نفسِ کار و عمل آماده باشد. تنبلی و بی حالی و سهل انگاری و کار را به دست حوادث و قضا و قدر سپردن، اوّلین بلایی است که ممکن است یک مدیر را از صلاحیت کافی و لازم ساقط کند. جدّی بودن در کار، آرام نداشتن برای کار، احساس مسئولیت برای اصل اقدام و کار و وظیفه ای که بر عهده گرفته، بسیار مهم است. به همین جهت هم هست که اگر کسی واقعاً در بخشی از بخش های کشور احساس می کند که کفایت لازم برای این کار را ندارد، معلوم نیست که پذیرش آن کار، مشروع باشد. چون قبول این کار، به معنای این است که تعهّد کند و بپذیرد که این کار را به انجام برساند. این، بدون کفایت و لیاقت، امکانپذیر نیست. این، آن نکته اوّل در باب مدیر و مسئول است.

دوم: مسئله آمادگی و استعداد و تعهّد برای انجام کار است؛ به همان نحوی که سیاست های کلّی و برنامه های اساسی کشور آن را اقتضا می کند. اگر کشور، سیاست مشخّصی را در مقوله ای پذیرفته است، کسی که اجرای بخشی از بخش های کشور را می پذیرد، باید آن را در همان جهت کار و به همان سمت و با همان هدف پیش ببرد و هدایت کند؛ ولو خود او، آن سیاست را به طور کامل تثبیت نکرده باشد.

اگر چه، در صورتی که مجری آن سیاست را قبول نداشته باشد، معلوم نیست چقدر بتواند این کار را به درستی انجام دهد. ولی به هر حال، آن که لازم و اساسی است، این است که مدیر، مسئول یا وزیری که این مسئولیت را برعهده گرفته، کار را در جهت آن سیاست های پذیرفته شده که سیاستگذاران در هر بخش انجام داده اند، پیش ببرد. این هم آن نکته یا رکن دوم از ارکان یک مدیریّت سالم.

رکن سوم: حفظ طهارت و تقواست. حفظ پاکیزگی در عمل است. اجتناب از هرگونه – خدای ناکرده – اختلاط با اهداف غیر مشروع یا اهداف غیر مقبول و غیراخلاقی است. این، شأن سوم است. مدیر خوب، مدیری است که هر کاری را به عهده می گیرد، با رعایت اصول اخلاقی صحیح، انجام دهد. در نظام اسلامی، چیزی که به شدّت با آن مقابله می شود، رسوخ فساد است. در نظام اسلامی، با اعتقاد بد و نادرست، این طور مقابله نمی شود که با عمل غیر صحیح و عمل غیراخلاقی و خدای ناکرده رسوخ فساد مبارزه می شود. چیزی که امروز، در دوران بازسازی، مسئولین کشور، همکاران دولت، مدیران درجه دو و سه در دستگاه های دولتی، تا پایین ترین رده ها، باید با دقّت مراقب باشند، این است که در این دوران بدانند خطر رسوخ و نفوذ فساد، جدّی و فلج کننده است. واقعاً فلج کننده است! در این کار، فساد که نمی گوید «من فسادم»! فرد مفسدی که دیگران را به وادی فساد می کشاند– فساد مالی، فساد کاری، قرارهای نامشروع و ناموجّه در زمینه های مسائل کاری– کسی که انسان را تشویق می کند و می لغزاند به این سمت، از اول نمی گوید «من آمدم که شما را فاسد کنم.» اوّل با یک عنوان موجّه؛ با یک چیز کوچک وارد میدان می شود. انسان است و آسیب پذیری شدید. انسان، به شدت آسیب پذیر است. لذا، خیلی باید مراقب بود. [20]

جایگاه بسیار والای رئیس جمهور

رئیس جمهور جایگاه بسیار والایی دارد؛ توانایی و اختیارات فراوانی از لحاظ قانونی متوجه رئیس جمهوری است؛ بودجه کشور در اختیار رئیس جمهور است؛ مدیران کشور در سطوح مختلف در اختیار رئیس جمهور هستند؛ بنابراین تعیین رئیس جمهور، یعنی تعیین مدیری که بتواند ثروت عظیم مردم را که در بودجه و امکانات و مدیریت های کشور متبلور است، به نحوی در سرتاسر آفاق این ملت گسترش دهد تا نیازهای مردم با این ثروت عظیم برآورده شود. ملت و کشور ما بر اثر تلاش دولت های چند سال گذشته، ثروت متراکمی از امکانات به دست آورده است. مدیریت های آینده باید بتوانند این ثروت را افزایش دهند و آن را در زندگی مردم بگسترانند و با فساد به معنای واقعی کلمه مبارزه کنند. اگر ما ملت ایران این توفیق را پیدا کنیم که رخنه های فساد را در این مجموعه عظیم ببندیم، آن وقت معلوم خواهد شد که دستاوردهای انقلاب برای این مردم چقدر شیرین و گواراست و چگونه می تواند پاسخگوی نیازهای مردم باشد. انتخابات آینده به این دلایلی که گفتم، بسیار مهم است.

مردم بایستی هوشمندانه و آگاهانه انتخاب کنند و در میان نامزدهای گوناگون، کسی را که احساس می کنند به این معیارها نزدیک است، برگزینند؛ این یک کار بزرگ است و کار شما مردم است. مردم باید با چشم باز در این صحنه ی مهم حاضر شوند وان شاءاللَّه خدای متعال کمک کند و دل های مردم را هدایت کند تا فرد با کفایت، شجاع، با اخلاص، دارای روح مردمی، شاداب و با نشاط، مؤمن به هدف ها و ارزش های انقلاب، مؤمن به مردم، مؤمن به نیروی مردم و معتقد به حق مردم را انتخاب کنند؛ این مهمترین بخش مشارکت عمومی مردم در امسال است. در همه چیز مشارکت عمومی مهم است، و این از جمله ی کلیدی ترین است. [21]

موثرترین عنصر دستگاه اجرایی برای حل مسائل کشور

رئیس جمهور در کشور ما نقش بسیار مهمی دارد. تبلیغات بیگانه می خواهد عکس این را نشان دهد آنها دشمنانه حرف می زنند. رئیس جمهور یکی از مؤثرترین، و در دستگاه اجرایی مؤثرترین عنصر برای حل مسائل کشور است. در میان مسئولان کشور، هیچ مسئولی به قدر رئیس جمهور در قانون اساسی ما امکانات و توانایی ها و عرصه ی عظیم خدمتگزاری ندارد. بودجه ی کشور و همه ی مسئولان طراز اول اجرایی کشور در اختیار اوست؛ اوست که می تواند کشور را آباد کند و از لحاظ علمی و صنعتی و مسائل انسانی و یا از لحاظ امنیت، کشور را به پیش ببرد؛ کفایت و توانایی های اوست که می تواند زندگی را در کام مردم شیرین کند. آنچه مورد نیاز ملت و کشور است، رئیس جمهورِ کارآمد و باکفایت است. مسئولیت های حساس و تاریخی امروز بر دوش رئیس قوه ی مجریه ی ماست. قانون همه چیز را در اختیار رئیس قوه ی مجریه قرار داده است.

انسانی که دارای کارآمدی و کفایت باشد و به هدف ها و استقلال این ملت و لزوم پیشرفت این کشور ایمان داشته باشد، می تواند بسیاری از کارها را بکند؛ همچنان که بحمداللَّه دولت های متعدد در طول سال های گذشته کارهای بزرگی انجام دادند. محصول کارهای آنها در اختیار مسئولان بعدی است که بیایند و در راه خدمت به مردم و شیرین کردن کام آنها این کارها را تکمیل کنند.

البته رهبری در پشتیبانی از رئیس جمهور هیچ گونه درنگی نمی کند. کسی را که مردم انتخاب کنند و رئیس جمهور قانونی کشور شود، همیشه مورد احترام و تکریم و حمایت جامع رهبری در همه ی دولت ها بوده؛ بعد از این هم باید باشد.

اما آنچه در درجه اول اهمیت قرار دارد، این است که اهتمام همه ی مردم، نخبگان مردم و مسئولان گوناگونِ بخش های مختلف این باشد که رئیس جمهوری انتخاب شود که بتواند گره های زندگی مردم را در دوران کنونی باز کند؛ وظایف این دوره را بشناسد و با قوت و اقتدار به آن عمل کند. ان شاءاللَّه مردم کاری کنند که خدای متعال رئیس جمهوری با این توانایی ها و با این رویکردها برای این کشور مقدر کند.

…البته بدیهی است که رهبری از فرد خاصی حمایت نمی کند؛ از معیارها حمایت می کند. ما دنبال این هستیم که این معیارها تحقق پیدا کند. بنده دنبال این هستم که شخصی سر کار بیاید و قوه ی مجریه را اداره کند که خود را خدمتگزار مردم بداند و توانایی داشته باشد و به آرمان های امام و نظام اسلامی معتقد و پایبند باشد و حقیقتاً عدالت و مبارزه ی با فساد برای او حائز اهمیت باشد. دعا می کنیم خدا دل های مردم را به این سمت هدایت کند که بتوانند چنین کسی را– که امروز مورد نیاز لحظه ی تاریخی حساس ِ این کشور است – انتخاب کنند.

اگر خدای متعال توفیق دهد که رئیس جمهورِ کارآمدِ باکفایتِ پُرنشاطِ شادابی که علاقه ی به مردم و علاقه ی به عدالت و علاقه ی به رفع فساد و تبعیض برای او در درجه اولِ برنامه ها قرار داشته باشد، سر کار بیاید، من به شما عرض بکنم که بسیاری از مشکلات اساسی این کشور– چه مسائل داخلی و چه مسائل خارجی– حل خواهد شد. [22]

توانایی برآورده ساختن نیازهای جامعه

مردم هم نگاه کنند و اصلح را انتخاب کنند. اصلح کسی است که با نیازی که شما برای جامعه می فهمید، تطبیق کند و بتواند نیازهای جامعه را برآورده سازد. بعضی ها در شناخت اصلح دچار وسواس و دغدغه ی زیاد می شوند. شما تلاش خود را بکنید؛ مشورت خود را بکنید؛ از کسانی که فکر می کنید می توانند شما را راهنمایی کنند، راهنمایی بخواهید؛ به هر نتیجه ای که رسیدید، عمل کنید و رأی بدهید؛ اجر شما را خدای متعال خواهد داد. ما مأموریم که به آنچه می فهمیم و به آنچه تکلیف الهی تشخیص می دهیم، عمل کنیم؛ مطابق با واقع شد یا نشد، اجر ما محفوظ است. اجر کسی که عامل به تکلیف است، پیش خدای متعال محفوظ است. [23]

ویژگی های فرد اصلح

…اصلح یعنی چه کسی؟ یعنی کسی که دردها را بداند و حس کند؛ یعنی کسی که برای ریشه کنی فقر و فساد عزم جدی داشته باشد؛ یعنی کسی که به حال قشرهای محروم و مستضعف دل بسوزاند. اصلح کسی است که هم به ترقی و پیشرفت کشور و توسعه ی اقتصادی و غیراقتصادی بیندیشد؛ هم زیر توهمات مربوط به توسعه، آن چنان محو و مات نشود که از یاد قشرهای مظلوم و ضعیف غافل بماند. اصلح کسی است که به فکر معیشت مردم، دین مردم، فرهنگ مردم و دنیا و آخرت مردم باشد. اصلح کسی است که بتواند این بارِ عظیم را بر دوش بگیرد؛ هر کسی نمی تواند این بار را بر دوش بگیرد؛ نشاط و حوصله و همت و قدرتِ لازم و هوشمندی لازم دارد. البته هر کس صلاحیتش در مراکز قانونی تأیید شود، صالح است؛ اما باید در بین صالح ها گشت و صالح تر را پیدا و او را انتخاب کرد. این، هنر شما مردم است. [24]

به نتیجه رساندن کارهایی که در نیمه راه است

من بار دیگر شما مردم عزیز و همه ی مردم کشورمان را دعوت می کنم که در تجربه ی انتخاباتی که در پیش است، فعالانه شرکت و حضور پیدا کنید. شخصیت های صالحی که به شما معرفی می شوند، آنها را به تناسب اهداف والای این ملت و این انقلاب و این نظام انتخاب کنید. با پشتوانه ی آراء مردمی باید دولتی سرکار بیاید که با قدرت گره ها را باز کند و کارهای بزرگ را انجام دهد؛ کارهایی که در نیمه ی راه است و باید با تلاش مضاعف و با جد و جهد به نتیجه برسد، آنها را به نتیجه برساند. کشور ما می تواند خود را در سطح بالایی از پیشرفت و توسعه در میان ملت های عالم قرار دهد؛ و همچنان که در سند چشم انداز بیست ساله اعلام شده است، می تواند از جهات مختلف رتبه ی اول را در منطقه حائز شود. این ها توانایی های ملت ماست؛ این ها را ملت ما به برکت وحدت کلمه، به برکت پرچم برافراشته ی اسلام، و به برکت ایمان عمیقی که در دل های شماست، تا کنون به دست آورده است و باز هم می تواند پیش برود و به چشم انداز زیبا و شایسته ی ملت ایران دست پیدا کند. [25]

انتخاب اصلح

انتخاب فرد اصلح و دارای تقوا و تدبیر برای مقام مهم ریاست جمهوری– که در قانون اساسی جدید، دارای اختیارات وسیع در اداره ی کشور است– وظیفه ای شرعی و عقلی و انقلابی است، و کوتاهی در این امر یا در حضور در پای صندوق های رأی، خسارت های جبران ناپذیری به بار خواهد آورد. حضور شما، پایه های انقلاب را محکم می کند و به مدیران آینده ی کشور، جرأت و قدرت کار می بخشد و آینده را تضمین می کند. [26]

انتخاب اصلح یک تکلیف الهی

البته ملت باید تلاش خود را بکنند، باید زحمت بکشند و دنبال اصلح بگردند. من مکرّر عرض کرده ام که مسأله، مسأله ی دین و خدا و ادای تکلیف است. همچنان که اصل انتخابات یک تکلیف الهی است، انتخاب اصلح هم یک تکلیف الهی است. قبلاً هم گفتیم که تفاضل ولو کم باشد، در این قضیه بسیار است. باید بگردید، بین خودتان و خدا حجت پیدا کنید؛ یعنی بتوانید از راهی بروید که اگر خدای متعال پرسید شما به چه دلیل به این فرد رأی دادید، بتوانید بگویید به این دلیل. بین خودتان و خدا، دلیل و حجتی فراهم بکنید، بعد با خیال راحت بروید رأی بدهید. مردم باید این کار را بکنند و ما هم از خدا می خواهیم و دعا و آرزو می کنیم که خدای متعال دل های مردم را به سمت نامزد اصلح– آن که واقعاً صلاحیتش بیشتر است– هدایت کند.…

هر کسی که برود رأی بدهد، چه رأی او صائب باشد و به اصلح رأی داده باشد و چه اشتباه کرده باشد و به غیر اصلح رأی بدهد، همین اندازه که از روی احساس تکلیف نسبت به آینده پای صندوق برود و رأی بدهد، این رأی پیش خدای متعال مأجور و موجب ثواب است و این شخص، علاقه مند به نظام و رهبری می باشد. آنچه که مهم است، این احساس تکلیف است. همه آحاد ملت، این احساس تکلیف را باید بکنند.

بروید تلاش و تفحص خودتان را بکنید، اصلح را پیدا نمایید و آن کسی را که فکر کردید اصلح است و بین خودتان و خدا حجّت تمام شد، به او رأی بدهید و خاطر جمع باشید که تکلیفتان را انجام داده اید. این، آن چیزی است که همه باید به آن توجه بکنند. هر کس هم که نتیجه ی آرا متعلق به او شد، خدای متعالان شاءاللَّه کمک خواهد کرد، ما هم کمک خواهیم کرد، تا بتواند وظایف خود را انجام بدهد. [27]

 

 پی نوشت ها:

[1] بیانات در مراسم شانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) 14 /3 /1384.

[2] بیانات در اجتماع زائران مرقد مطهّر امام خمینی (ره) 14 /3 /1380.

[3] بیانات در چهاردهمین سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) 14 /3 /1382.

[4] بیانات در خطبه های نماز جمعه 20 /11 /1368.

[5] بیانات در صحن مطهر رضوی 1 /1 /1384.

[6] بیانات در اجتماع بزرگ مردم کرمان 11 /2 /1384.

[7] بیانات در اجتماع بزرگ مردم جیرفت 17 /2 /1384.

[8] بیانات در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاه های استان کرمان 19 /2 /1384.

[9] بیانات در دیدار با خانواده های معظم اسرا و مفقودان جنگ تحمیلی 1 /2 /1376.

[10] بیانات در مراسم شانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) 14 /3 /1384.

[11] بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی به مناسبت ولادت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امام جعفر صادق علیه السلام 20 /3 /1380.

[12] بیانات در اجتماع بزرگ مردم کرمان 11 /2 /1384.

[13] بیانات در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاه های استان کرمان 19 /2 /1384.

[14] بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی به مناسبت ولادت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امام جعفر صادق علیه السلام 20 /3 /1380.

[15] بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی به مناسبت ولادت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امام جعفر صادق علیه السلام 20 /3 /1380.

[16] مصاحبه با خبرنگار صدا و سیما پس از رأی گیری «انتخابات ریاست جمهوری 2 /3 /1376.

[17] فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در جمع علما، طلّاب و روحانیان، در آستانه ماه محرّم 26 /3 /1372.

[18] بیانات در مراسم شانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) 14 /3 /1384.

[19] بیانات در مراسم شانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) 14 /3 /1384.

[20] بیانات در مراسم تنفیذ حکم دوره دوم ریاست جمهوری 12 /5 /1372.

[21] بیانات در صحن مطهر رضوی 1 /1 /1384.

[22] بیانات در اجتماع بزرگ مردم کرمان 11 /2 /1384.

[23] بیانات در دیدار خانواده های شهدا 3 /3 /1384.

[24] بیانات در اجتماع بزرگ مردم جیرفت 17 /2 /1384.

[25] بیانات در اجتماع بزرگ مردم رفسنجان 18 /2 /1384.

[26] فرازی از پیام مقام معظم رهبری به ملت شریف ایران، در پایان چهلمین روز ارتحال حضرت امام خمینی (ره) 23 /4 /1368.

[27] بیانات در دیدار با خانواده های معظم اسرا و مفقودان جنگ تحمیلی 31 /2 /1376.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان