پیشگفتار
انقلاب اسلامی ایران روایتی دو سویه از مشروعیت و مقبولیت را در گردونه ی نظام سیاسی تعریف می نماید که مشروعیت خاستگاهی الهی دارد و مقبولیت خاستگاهی عرفی و مردمی. در هم تنیدگی مشروعیت و مقبولیت و شیوه ی چینش طولی آن دو، نظام معنایی سیاسی پیچیده و مترقی را فراهم آورده است که در راس ان ولایت فقیه قرار دارد که منشوری از دانایی و دین داری می باشد مردم نیز صاحبان اصلی این نظام هستند که معرکه ی بازار سیاست را وا نهاده و با استمداد از دین آسمانی اسلام، گامی بلند برای ترسیم چرخه «انسان کامل» و «مدینه فاضله» برداشته اند نظامی که در آن مناسبات قدرت و سیاست بازی تو در توی قدرت پرستان نیست بلکه به واقع خدمتی الهی تعبیر می شود تا رقابتی برای خدمت به خلق حاصل گردد که رضایت خلق منجر به رضایت خالق می شود.
در چنین نظامی اهداف بس مقدس و بلندند و راههای رسیدن به اهداف نیز به همین سیاق مشروعیتی انسانی می یابند که انتخابات یکی از این راه هاست. انتخابات تجلی اراده ی مردم در عرصه ی عمومی است که این عرصه تنها با اراده مردم سامان می یابد. در اصل ششم قانون اساسی آمده است «در جمهوری اسلامی ایران؛ امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود…» از این روست که انتخابات از سویی حق مردم و از طرفی تکلیف الهی است که باید آحاد شهروندان نظام اسلامی این تکلیف را به جای آورند. امروز انقلاب اسلامی با شکوه تر از همیشه به راه خویش برای رسیدن به تمدن زرین اسلام در حرکت است و این مردم هستند که با حمایت و انتخاب خویش این اهداف را پی می گیرند. دشمنان نیز هر روز بیشتر از دیروز در تلاشند تا در مسیر این خیزش عظیم تاریخی مانعی بیافرینند اما مردم ما با الهام از آرمان های امام کبیر و تبعیت از رهبری فرزانه انقلاب این طریق مقدس را با شوری فرا تاریخی هر روز طوفنده تر از دیروز می پیمایند.
کتاب پیشروی گامی کوچک از طرف دفتر مطالعات است تا در این حرکت بزرگ نقشی داشته باشد. کتاب حاضر مشتمل بر دو فصل است که در فصل اول به موضوع جنگ روانی، پایمدها و طرح های پی ریزی شده توسط دشمن می پردازد و چگونگی ایجاد شبهه و نهایتاً سلب قدرت تصمیم گیری از مخاطب را بررسی می کند و در فصل دوم که فراز اصلی کتاب است به بررسی نامزد اصلح از دیدگاه آیات و روایات و امام (ره) و رهبری می پردازد و خصوصیات یک نامزد را بررسی می کند امید است که این تحقیق گامی در راستای آرمان های اصیل انقلاب باشد در پایان از محقق ارجمند جناب حجت الاسلام و المسلمین محمد آموزگار نویسنده کتاب کمال تشکر و امتنان را داریم. دفتر مطالعات و پژوهش های مرکز رسیدگی به امور مساجد
مقدمه
قدرت های استعماری جهان برای دستیابی به اهداف پلید خود در به زانو در آوردن ملت ها و دولت های جهان جهت بهره کشی ظالمانه ی خود از هر طریق ممکن که لازم باشد استفاده می نمایند. لذاست که به عنوان نمونه می توان نحوه برخورد آنها را با ایران اسلامی مطرح نمود که در این برخورد علاوه بر بهره برداری از تمام روشهای ممکن از جنگ روانی نیز به عنوان یک روش کارآمد و مهم در تحقق اهداف خود استفاده نمودند که این روش عمده ترین راه کاری است که استعمار در تهاجم خود همان طور که مقام معظم رهبری نیز به آن اشاره و تاکید نمودند از آن استفاده می نمایند که ابزار مورد استفاده در این جنگ عمدتاً تبلیغات می باشد که با استفاده از ابزار مختلف مثل نشریات، کتب، سخنرانی و رسانه های گروهی اعم از داخلی و خارجی در رسیدن به اهداف خود تلاش می کنند.
معذلک قدرت های استعماری یکی از اصولی که در برخوردهای ظالمانه خود با دیگر کشورها به آن توجه کامل داشته و بهره ی لازم را می برند، تبلیغات می باشد تبلیغات در دنیای امروز یعنی «کوشش کم و بیش سیستماتیک که هدف نهایی آن شکل و فرم دادن به عقائد، نگرش، و رفتار مردم در جهتی خاص که مورد نظر مبلغ است، می باشد». پس در جنگ روانی اعتقاد بر این است که عقاید، احساسات گرایشات و تفکرات را تغییر دهیم که تغییر خود باعث تغییر در ساختار شخصیتی و رفتار فرد می شود که این امر بر پایه ی تبلیغات استوار است.
و لکن آنچه لازم به نظر می رسد این است که خود و دیگران را در برابر هر هجوم تبلیغاتی مسموم و مغرضانه ی دشمن استعمارگر واکسینه نماییم چرا که خواه ناخواه در مسیر این امواج مسموم قرار خواهیم گرفت و راه واکسینه نمودن نگرش ها، عقاید و تفکرات، شناخت فرایند تغییر نگرش، شناخت تبلیغات و اهداف آن و شناخت شیوه های جنگ روانی، آشنایی با اثرات جنگ روانی بر افراد یک جامعه و آشنایی با اینکه رفتار متاثر از چه عوامل متعددی است خواهد بود.
در فرهنگ علوم سیاسی کلیت «جنگ» را مبارزه مسلحانه بین کشورها یا مردم یک سرزمین برای رسیدن به هدف های سیاسی و اقتصادی و…تعریف نموده اند با این تعبیر می توان جنگ ها را به جنگ عادلانه، جنگ تجاوزکارانه، استعمارگرانه، توسعه طلبانه و جنگ آزادی خواهانه طبقه بندی کرد.
فصل اول تاریخچه جنگ روانی
در طول تاریخ ملت ها در برخوردهایی که با یکدیگر پیدا می نمودند همواره علاوه بر درگیری های مادی و نظامی از مسائل روانی برای تحت فشار در آوردن طرف مقابل استفاده می نمودند. لذاست که در زمان ظهور اسلام که منافع بسیاری از ظالمان را به خطر انداخته بود از این شیوه توسط دشمنان اسلام، خصوصاً منافقین استفاده به عمل می آمد که در قرآن کریم نیز طبق آیاتی به اذیت و آزار منافقین بر پیامبر اسلام و پیروان آن حضرت اشاره می نماید که می فرماید:
«و إذا لقوا الذین آمنوا قالوا آمنا و إذا خلوا إلی شیاطینهم قالوا إنا معکم إنما نحن مستهزئون؛[1] چون با اهل ایمان برخورند(منافقین) گویند ما ایمان آورده ایم و چون با شیطان های خود خلوت کنند گویند ما باطناً با شمائیم جز اینکه مومنان را استهزاء می کنیم»
و در جای دیگر می فرماید: «و لا تلبسوا الحق بالباطل و تکتموا الحق و أنتم تعلمون»[2]؛ (حق را به باطل مپوشانید تا حقیقت را پنهان سازید و حال آنکه به حقانیت آن واقفید).
و همچنین در خصوص شایعه سازی دشمنان اسلام می فرماید: «لئن لم ینته المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی المدینه لنغرینک بهم ثم لا یجاورونک فیها إلا قلیلاً»[3]؛ (اگر منافقین و آنها که در دلهایشان بیماری است و همچنین آنها که اخبار دروغ و شایعاتی بی اساس در مدینه پخش می کنند دست از کار خود بر ندارند تو را بر ضد آنان می شورانیم پس جز مدت کوتاهی نمی توانند در کنار تو در شهر باشند).
همان طور که مشاهده می نمائید منافقان در زمان های بحرانی فعال می شوند و با پخش شایعات دلهره آور جامعه اسلامی را به اضطراب می افکندند. اوج شیطنت آنها در جنگ ها بود پس دشمن را بزرگ جلوه می دادند، خسارات ناشی از جنگ را بزرگ می نمودند و …
و در آیاتی دیگر در مورد فتنه گری منافقان می فرماید: «لو خرجوا فیکم ما زادوکم إلا خبالاً و لأ وضعوا خلالکم یبغونکم الفتنه و فیکم سماعون لهم و الله علیم بالظالمین»[4]؛ (اگر منافقان همراه شما به جنگ بیرون آمده بودند جز فساد (تردید و اضطراب) بر شما نمی افزودند و به سرعت در میان شما رخنه می کردند تا فتنه پدید آورند و در میان شما کسانی تاثیرپذیرند که به سخنان آنان گوش دل می سپارند و خداوند به ستمگران آگاه است).
و همچنین در ادامه آیه می فرماید: «لقد ابتغوا الفتنها من قبل و قلبوا لک الامور حتی جاء الحق و ظهرأ امرالله و هم کارهون»[5]منافقان پیش از این هم دنبال فتنه گری بودند و کارها را برای تو واژگون جلوه می دادند تا آنکه حق آمد و امر خدا آشکار شد و (شما پیروز شدید) در حالی که آنان ناخوش می دانستند».
و بسیاری از موارد دیگر که دشمنان اسلام در اثر گذاشتن بر مردم از آن استفاده می کردند.
و اما در اواخر جنگ جهانی اول نیز تبلیغات به عنوان حربه ای روانشناسانه به خدمت استعمارگران درآمد هدف اساسی این نوع تبلیغ استعمار فکری ملت های ستم دیده ی جهان در مسائل سیاسی و اقتصادی، فرهنگی بوده است و در نتیجه برای توجیح این سیاست افکار عمومی کشورهای خود و دیگر را نیز فریب داده به بی راهه می کشاندند این امر طی جنگ جهانی دوم از چنان اهمیتی برخوردار گشت که طرفین جنگ در به کار بردن آن برای رسیدن به هدف های خود به رقابت با یکدیگر برخاستند و این تلاش جنگ روانی و یا جنگ اعصاب نامیده شد. به این ترتیب بعد از این دوره اهمیت جنگ روانی به اندازه ی جنگ مسلحانه و حتی در مواردی بیش از آن گردید به طوری که جنگ مسلحانه در خدمت جنگ روانی در آمد. در جهان امروز جنگ روانی جزئی از فعالیت های سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی کشورهای استکباری است. که تحت پوشش سازمان های اطلاعاتی در سطح ملی و بین المللی دارای کارکردهای گوناگون است. برای مثال بنگاه مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) در حال حاضر با استفاده از شیوه های روانی کنترل افکار عمومی آمریکا و سایر نقاط جهان را در دست دارد که یکی از فعالیت های مهم سیا در کشورهای مختلف اثر گذاشتن در به اختیار گرفتن مطبوعات به خصوص روزنامه می باشد. در جریان مطبوعات داخلی کشورمان نیز، مقام رهبری «به پایگاه دشمن بودن آنها» اشاره نمودند و عملکرد آنها بدین صورت است که نظام استکباری با ایجاد روزنامه ها و یا نفوذ در روزنامه های کشورهای مزبور، اخبار را طوری منعکس می کنند که هدفش بی اعتبار کردن دولت و ایجاد نفاق بین مردم و در نهایت رسیدن به اهداف طراحی شده خودشان می باشد.
تبلیغات
از آنجایی که اساس جنگ روانی بر تبلیغات استوار است و این واژه در تعریف جنگ روانی نیز به کارآمده است از این رو به بحث پیرامون مفهوم تبلیغات اشاره ای می نمائیم.
تبلیغات دارای ریشه لاتین بوده و معنی آن پخش کردن،
منتشر ساختن و چیزی را شناساندن است. امروزه تبلیغات به معنای تاثیرگذار بر عقاید دیگران تعریف می شود و هدف از آن فراهم ساختن موجبات پیوستن بیشترین شمار ممکن از افراد به یک ایدئولوژی یا نظام سیاسی یا یک حزب و جریان است و همچنین واداشتن آنان به احراز تعهدی فعال می باشد.
روانشناسی تبلیغات
روانشناسی تبلیغات، در پی تغییر نگرش و باورهای افراد بوده؛ که مبلغ می خواهد نگرش ها، باورها و افکار افراد را از آن خودش نماید ولی آنچه که واقعاً تغییر می کند نگرش افراد است لذاست که مبلغ برای رسیدن به هدف باید مراحلی طی نماید که به آن اشاره می گردد:
1 ـ شناخت ماهیت انسان
2 ـ ویژگی های شناختی افراد مورد نظر
3 ـ ویژگی های عاطفی افراد مورد نظر
4 ـ ویژگی های هیجانی
5 ـ ساختار فردی افرادی که قرار است بر روی آنان تاثیر گذاشته شود.
6 ـ انگیزه افراد، وابستگی و دلبستگی آنها، امیال و آرزوهای آنها
7 ـ ساختار رفتار فرد
8 ـ تغییر در نگرش، باور، ایدئولوژی و فلسفه فرد
9 ـ و اگر توانستیم در نگرش فرد تغییری حاصل کنیم نتیجه این تغییر، تغییر رفتار فرد خواهد بود.
تاکتیک های تبلیغاتی
بهترین راه برای یافتن راهکارهای تبلیغاتی بررسی قواعدی است که مبلغ های موفق از آنها استفاده می نمایند که این قواعد عبارتند از:
1ـ در نظر داشتن مخاطب:
باید در تبلیغات فرد یا طبقه خاصی را مورد خطاب قرار دهند و کلمات را متناسب با فهم و چهار چوب ذهنی مخاطب به کار برند بر پایه ی اطلاعات لحظه به لحظه ای که درباره ی نگرش های گروه مخاطب دارند صحبت کنند نام رویه هایی را به کار ببرند که برای آنان آشناست و نزد آنان اعتبار دارد و البته مبلغ برای یک چنین کاری خود سعی در آفریدن آنها را دارد یعنی موضوعی را تحت عنوان یک رویه برجسته معرفی و از آن به عنوان یک ابزار استفاده می نماید.
2ـ ظاهر سازی:
آنها بر اساس مصلحتی که می پندارند خیلی از مسائل را رعایت می نمایند که قلباً اعتقادی به آن ندارند مسائلی مثل اینکه از خصومت بپرهیزند، با دشمن همانند یک دوست برخورد شود از لجبازی، توهین و عیب جویی اجتناب کنید.
3ـ شایعه سازی:
شایعه سازی و پراکندن آن در جامعه از ابزار مهم و کارآمد در امر جنگ روانی به شمار آمده است بدین صورت که شایعه ای مطرح می کنند و هم زمان به شایعه بودن آن نیز اعتراف می کنند با این کار ضمن آنکه خرسندی خود را حفظ می کنند شایعه را می پراکنند این شایعه به سرعت به عنوان یک حقیقت تکرار می شود بدون آنکه مشخص شود شایعه است.
4ـ حمله به نقاط ضعف مخاطب:
در هر عمل کردی خواه ناخواه یک سری مسائل از نقصان برخوردار است یا به نظر این چنین می رسد و لکن دشمن از این فرصت استفاده لازم را نموده و سعی می کند ناسازگاری ها و نارضایتی های ریشه دار را بزرگ نموده و از آنها بهره بگیرند و بر اشتباهات طرف مخاطب که قصد ضربه زدن به او را دارد، تاکید نماید و احساس گناه را در او برانگیزد.
5ـ زیرکی و فرصت طلبی:
دشمن سعی می کند با زیرکی از هر فرصتی استفاده کند موارد مد نظر خود را به افراد مخاطب تلقین نماید. لذا سعی میکند جمله های کوتاه و جذاب به کار ببرد نگرانی ها را بیشتر و بزرگتر نماید.
مراحل پیروزی تبلیغاتی
و اما دشمن در روش تبلیغی خود جهت غلبه بر طرف مقابل خود مراحلی را طی می نماید که بدان اشاره می گردد.
مرحله اول، خسته کردن:
در این مرحله با تدابیری که می اندیشد سعی می کند مردم را از مقاومت در برابر تهاجمات خسته کرده از ادامه مبارزه بیزار نمایند آنها را با توجه دادن به محرومیت ها، خرابی ها و خونریزی های حاصل از مبارزه ناراضی کنند.
مرحله ی دوم، مایوس کردن:
در این مرحله با به اجرا در آوردن مراحلی که اول بدان اشاره شد تمام امیدها و آرزوها را به یاس بدل خواهد کرد.
مرحله ی سوم، تغییر موضع:
در این مرحله با توجه به تدابیری که اندیشیده اند و بدان توسل جسته اند که در مراحل قبل بدان اشاره نمودیم اینگونه القاء می کنند که آینده بهتر در شورش، تمرد و تغییر موضع دادن است تا از این مشکلاتی که از مقاومت و مبارزه حاصل شده بود خلاص شده و آرامش قابل توجهی در زندگی به دست آید.
مرحله ی چهارم، ایجاد شک در حاکمان:
در این مرحله مردم را نسبت به توانایی اهداف و عمل کرد حاکمان دچار شک و تردید نموده این باور را در اذهان به وجود می آورند که مسئول حاکم باعث همه ی این بدبختی ها شده و برای اینکه از این مشکلات که به وجود آورده جلوگیری شود باید با تحت فشار قرار دادن حاکمان آنها را از موضع شان پایین آورده تسلیم خواسته های کشور یا گروه مخاصم نمایند.
شیوه های جنگ روانی
در طول تاریخ همواره زمانی که ملت یا کشوری آماج جنگ روانی قرار گرفته و دریافت فکری و ذهنی آن مردم برای سوق یافتن به سوی اهداف مطلوب مورد نظر تحت تاثیر قرار می گیرد، ایجاد کننده جنگ روانی می کوشد تا با فراهم آوردن جو آکنده از نابسامانی شرایط بحرانی را برای وارد آوردن ضربه به پیکر و به مصداق مثل معروف از آب گل آلود ماهی گرفتن عرصه را برای جولان و تاخت و تاز خویش مهیا سازد. در این راستا یکی از مهمترین وظایف و مسئولیت ها به عهده بنگاه های سخن پراکنی و مطبوعات است که می کوشند با تاثیرگذاری بر مردم و انحراف اذهان آنها از مشکلات و مسائل ناشی از سلطه ی امپریالیسم در کشورشان و پخش اخبار مغرضانه و جعل و تحریف هر چه بیشتر هر نوع تفکر سازنده را به بیراهه بکشانند و منافع و مطامع استعماری کشورهای امپریالیستی را حفظ و یا توجیه کنند. بنگاه های سخن پراکنی و مطبوعات برای رسیدن به این اهداف از شیوه های مختلف تبلیغ سیاسی مثل ایجاد جو کاذب از طریق پخش و نشر شایعات، دروغ پردازی، تحریف شعارها، محو چهره های انقلابی، ایجاد رقابت بین نهادها و شخصیت ها، دامن زدن به اختلافات درونی، کمک به ایجاد درگیری های داخلی یا فراهم آوردن زمینه های ذهنی آن، استفاده می کنند این شیوه ها معمولاً بر تاثیرگذاری بر نگرش افراد یک جامعه و تغییر آن در راستای اهداف از پیش تعیین شده به کار می رود که عبارتند از:
1ـ شایعه:
شایعه عبارت است از ادعایی محض که جهت برانگیختن باور مخاطبین به کار می رود و دهان به دهان افراد منتقل می گردد و فاقد سند و مدرکی به عنوان پشتوانه مطمئن برای ارائه کردن است در دنیای امروز شایعه به وسیله ای در دست صاحبان قدرت جهت به راه انداختن جنگ روانی تبدیل شده است. علل و عوامل مختلفی مثل اوضاع و احوال و موقعیت به شایعه کمک می کند که عبارتند از:
1ـ اولین عامل که در ایجاد یک شایعه موثر می باشد اهمیت آن مسئله خاص در جامعه می باشد.
2ـ دیگر عاملی که در ایجاد شایعه می تواند موثر باشد ابهامی است که در موضوع مورد نظر وجود دارد. لذاست که این ابهام علت می شود تا ایجاد کنندگان جنگ روانی در جامعه از فرصت سوء استفاده کرده، از آن به عنوان یک ابزار استفاده نمایند.
تحقیقات مختلف اجتماعی نشان می دهد که شایعه در هر زمان متناسب با شرایط حرکت جامعه و کنترل حرکت در جهت مطلوب در مسائل اجتماعی اقتصادی و سیاسی استفاده می شود. نامتعادل کردن فضای یک جامعه و ایجاد ناامنی و هراس در آن، اولین و اصلی ترین عامل در جهت دهی و برنامه ریزی در راستای اهداف از پیش تعیین شده است در چنین شرایطی شایعه سازان برآنند انرژی و اندیشه های جامعه را در دو جهت به سمت مسائل غیرضروری سوق دهند.
اول آنکه با ساخت و اعلام شایعه اذهان را متوجه آن نموده انرژی افراد جامعه را صرف پخش آن کنند.
دوم آنکه مسئولین و دست اندرکاران جامعه را از کار اصلی با مشغول کردن به کارهای فرعی بازدارند و آنها مجبور شوند تا در شناخت کانال ها و شبکه های پخش شایعه تلاش کرده و در جهت خنثی سازی آن بکوشند.
نکته ای که اینجا به ذهن می رسد این است که گاهی اصل پخش شایعه برای شایعه ساز بیشتر مورد نظر است تا نتایج آن. یعنی شایعه ساز ارزیابی می کند تا ببیند میزان موفقیتش از نظر تاثیرگذاری چه شعاعی را در بر می گیرد تا در فرازهای حساس آینده بتواند برنامه خود را به شکل منسجم تری در راستای اهداف مهم عملی سازد. در واقع می توان اهداف شایعه ساز در بخش اخبار کذب و شایعات بی اساس ا در محورهای زیر خلاصه نمود.
الف) ایجاد بدبینی نسبت به نظام و مسئولین که یقیناً نتیجه ای جز حاکم ساختن روحیه ی یاس و دل مردگی و خستگی روانی برای اقشار مردم نخواهد داشت.
ب) افزایش نگرانی و اضطراب در مردم.
ج) ترور شخصیت و لکه دار کردن قداست مسئولین نظام و ارزش های حاکم
د) ایجاد فضای ناسالم اجتماعی
ح) ایجاد تقابل و صف بندی میان قشرهای مختلف مردم برای ایجاد اختلاف و از بین بردن وحدت و یگانگی که پیروزی هر ملتی در سایه آن تحقق خواهد یافت.
2ـ تحریف واقعیات:
تحریف واقعیات به عنوان یکی از شیوه های جنگ روانی می باشد، یعنی انحراف اذهان عمومی از حق به باطل و دگرگون جلوه دادن مسائل به جهت خواسته های خود در واقع در تحریف واقعیات با عبارات به نوعی بازی می شود که از پیام ها به گونه ای برداشت شود که آنها میخواهند نه آن طور که حقیقت دارد.
3ـ اغراق و مبالغه:
یکی از روشهای بسیار ساده و در عین حال مهم در جنگ روانی اغراق و مبالغه می باشد که افراد یا گروه ها از این روش در دو جهت استفاده می نمایند.
اول: نقاط ضعف و یا نواقصی که در جبهه مقابل وجود دارد را مورد توجه قرار داده آن را برای عموم بیش از اندازه بزرگ جلوه داده بر آن تاکید می نمایند.
دوم: موارد مثبتی را که خود دارا هستند، به جامعه ارزانی داشته هر چه بتوانند آن را در اذهان بزرگ نموده تا بتوانند از این طریق افراد را به سمت خود جذب نمایند.
4ـ تفرقه:
در خصوص این مسئله باید عرض شود که این روش تقریباً نتیجه روشهای دیگری است که دشمن در جنگ روانی در پی آن می باشد با توجه به این مطلب می توان ادعا نمود که تفرقه در جنگ روانی از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار است چرا که تفرقه بزرگترین عامل گسیختگی هر نظام و باعث بدبختی و به ذلالت کشیده شدن هر ملت می باشد و در مقابل وحدت می تواند مایه ی قوام و پیروزی و موفقیت هر نظام و هر امتی باشد. لذاست که دشمن در جنگ روانی که به راه می اندازد سعی در ایجاد اختلاف و تفرقه دارد تا به واسطه ی آن به اهداف پلید خود برسد.
5ـ فریب:
در فریب یا استراتژی دروغ بزرگ، کوشش می شود تا مخاطب مورد نظر به سمت یک فضای ذهنی متفاوت با واقعیات سوق داده شود. این فضای روانی باید به گونه ای برای گروه مورد نظر ساخته و پرداخته شود که بدون ابزار مقاومت در آن فضا قرار گرفته و مفاهیم و علائم مورد قبول و پذیرش او قرار گیرد بنابراین مجری طرح فریب در جنگ روانی تمام تلاش و کوشش خویش را به کار می گیرد تا ذهن مخاطب را به نتیجه مورد نظر خویش برساند. معمولاً در تاکتیک فریب از روش های زیر استفاده می گردد:
الف) بر چسب زدن
ب) تغییر موضع دادن برای انحراف افکار عمومی
ج) دو پهلو صحبت کردن برای سردرگمی افراد
د) استفاده از موقعیت و جایگاه خاص اجتماعی و سیاسی برای قبولاندن نظر خاص مورد نظر خود.
6ـ ترور:
دشمن با ترور یا تهدید سعی در برانگیختن ترس و هراس در مخاطب جهت تحت فشار قرار دادن وی برای اطاعت و تسلیم را می نماید. ترور در جنگ روانی بر دو نوع ترور فیزیکی و ترور شخصیت تقسیم می شود که هر کدام از آنها در جایگاه خود نقش موثری را ایفا می کند در هر صورت ترور نیز یکی از روش هایی است که دشمن بدان وسیله افکار عمومی را آنچنان که خود می خواهد تحت تاثیر قرار می دهد همچنان که در مملکت خود شاهد بهره برداری دشمن از هر دو نوع این روش بوده ایم.
اثرات جنگ روانی
زمانی که فردی در موقعیتی قرار گرفته که آن را خطرناک و تهدید آمیز تلقی می کند در جستجوی فرار و یا برطرف کردن آن می باشد که در این راستا اقداماتی را نیز انجام خواهد داد این موقعیت را استرس یا فشار روانی می گویند. هانی سیله تظاهر بالینی وضعیت استرس را که سندرم سازگاری عمومی نامگذاری شده دارای سه مرحله می داند:
الف) واکنش هشدار دهنده یا زنگ خطر
ب) مرحله ی مقاومت
ج) مرحله ی تحلیل و واماندگی
در این مرحله است که فرد از حیث روانی و جسمی دچار مشکل شده رفتار او دچار اختلال و از حالت نرمال خارج می گردد:
وحشت
وحشت عبارت است از ترس بسیار شدید و بیمارگونه ای که اغلب با اختلال فکر و عدم کنترل اعمال و رفتار توام بوده هوشیاری فرد دچار مشکل اساسی شده توان فرد را از بین می برد.
سردردهای تنش
این مشکل که بر اساس فشارهای موجود که حاصل از جنگ روانی و آثار و تبعات آن بوده عضلات سر و پیشانی انقباض می گردد.
واکنش های انجماد
در این حالت فرد به صورت کاملاً بی حرکت نمایان شده و اگر این حالت طولانی شود باید تحت درمان قرار گیرد چرا که این حالت در زمان طولانی می تواند مخاطره آمیز و نوعی بیماری به حساب آید.
تکان های شدید و لرز
در این حالت فرد بدون فعالیت به طور انفعالی برای مدتی در وضعیت بی حرکت قرار گرفته دچار عارضه تنش های عضلانی شدید می گردد.
افزایش فعالیت های اتونومیک
این فعالیت ها اغلب به صورت زیر دیده می شود:
الف) عرق کردن زیاد؛
ب) بی اشتهایی و تهوع
ج) ناراحتی های شکمی و اسهال
د) تکرار ادرار
وقفه ی تنفسی
در این حالت نفس بند آمده به صورت احساس فشار در قفسه سینه و گیجی تظاهر می کند.
ضعف عصبی و عروقی
در این حالت خستگی شدید عارض می شود که به صورت ضعف و سستی احساس می گردد.
احساس ذهنی ترس
این ترس همیشه در همه ی افرادی که در معرض فشار روانی هستند به وجود می آید ولی در بعضی افراد تمام شخصیت را به مخاطره می اندازد.
حالت اضطراب
شایع ترین واکنش فرد حالت اضطراب است که علائم آن مثل دلشوره، دلهره، تنش، لرزش، ترس، نگرانی، گریه، افسردگی، احساس گناه و سرگیجه می باشد.
اهداف جنگ روانی
القاء غم:
غم یک حالت روانی است که در اثر عدم تطابق انتظار فرد با جامعه، موقعیت و شرایط او به وجود می آید برای القاء غم سعی می شود تصویر نامطلوب و نامتوازن نسبت به انتظارات موجود از موقعیت و شرایط ارائه شود. و متقابلاً آرزوها و ایده های فرد یا جامعه دور از دسترس قلمداد می گردد از نظر تبلیغات برای ایجاد جنگ روانی، بزرگنمایی نقاط ضعف و کوچک نمایی امکانات و دستاوردها یکی از روشهای القاء غم و یاس می باشد البته القای غم به وسیله ی روشهای دیگری نظیر تغییر شرایط محیطی به وسیله ی کاهش عاطفه، زیبایی و تنوع و افزایش سوء ظن و مسائل این چنینی می تواند صورت پذیرد.
در این میان نقش وسایل ارتباط جمعی را نمی توان نادیده انگاشت که با در نظر گرفتن شرایط موجود و با تجزیه و تحلیل و توجه به جوانب مختلف مسائل شرایط را آنطور که برنامه ریز جنگ روانی تعیین کرده است تغییر داده و جامعه را آگاهانه و یا ناآگاهانه به سوی غم و اندوه پیش می برد و با پرورش نفرت و گسترش افسردگی و اشاعه ی نگرانی، اضطراب، واهمه، ترس (ترس از مسائل مختلف مثل فقر، تورم، تهدیدات خارجی و…) روحیه جامعه را متزلزل می گردانند.
القاء یاس و ناامیدی:
در شرایطی که فرد مصمم به تحقق شرایط مطلوب است اگر در کوشش خود به هر دلیلی موفق نشود و این ناموفقیت تکرار شود باعث خواهد شد که فرد دچار یک بحران روحی شده که این بحران را حالت یاس یا ناامیدی می گویند که با درماندگی همراه خواهد بود. در القاء یاس و ناامیدی تصویری از عدم موفقیت فرد یا جامعه از تلاش ها و فعالیت هایش ارائه می شود فرد و جامعه در جریان حرکت خود به سوی هدف ها و آرمانهایش در مقاطع گوناگون و به طور مکرر و پیوسته احساس شکست نموده با از دست دادن اعتماد به نفس معتقد به ناتوانی خود می گردد و برای اینکه مردم یک کشور را به سوی یاس و ناامیدی کشانید باید قبل از هر چیز مردم آن کشور را نسبت به مسائلی خسته و بیزار کرد و با تکرار محرومیت ها، خرابی ها، کمبودها، عقب ماندگی ها، جنگ ها، … و همچنین با استفاده از عوامل اقتصادی، سیاسی و روانی حالت سرخوردگی را در آنان به وجود آورد و سپس با در نظر گرفتن زمان مناسب این سرخوردگی را به ناامیدی مبدل کرد.
ایجاد رعب و وحشت:
ارعاب یکی از مهمترین و قدیمی ترین و موثرترین ابزار برای شکست روحی می باشد که با بهره گیری از وسایل ارتباط جمعی، جنگ و محاصره اقتصادی و تحریم سیاسی صورت می گیرد.
در جنگ روانی سعی می شود که با تخریب فکری و روانی مردم و نیروهای نظامی انگیزه مقاومت را در آنها از بین برده و در شرایط مختلف از روشهای خاص خود استفاده می شود گاهی از وسایل ارتباط جمعی مانند روزنامه، رادیو، تلویزیون، سینما، اعلامیه و … به عنوان وسیله ای برای ایجاد رعب و وحشت استفاده می شود و بعضاً به عملیات های نظامی نیز متوسل می گردند حکومت های استعماری از ایجاد دلهره و اضطراب و جنگ روانی استفاده ی زیادی نموده و برای تثبیت موقعیت خود و بهره برداری از نیروی انسانی ناگزیرند روح شهادت طلبی و شجاعت را در مردم بمیرانند و تردید را بر ارواح آنان حاکم کنند لذاست که ملتی با قالب شدن ترس بر آنها از هرگونه جنبش و حرکت و همچنین اعتراض علیه ناهنجاری ها ناتوان خواهد بود و در این صورت ملتی که توان اعتراض نداشته باشد مرده است.
تسلط بر ملت ها گاهی به صورت پنهانی انجام می گیرد که در این صورت بیشتر از وسایل ارتباط جمعی و وسایل روانی استفاده می کنند و گاهی به صورت علنی و آشکارا (اقدامات مادی و فیزیکی) که بهره گیری از تسلیحات نظامی می باشد وسایل ارتباطی استکبار و وابستگان آنان در داخل نیز سعی می کنند اولاً خبرهای تازه و جذاب را به کار گرفته ثانیاً آنها را حقیقی جلوه داده ثالثاً در زمان خاص از آنها برای ارعاب استفاده می نمایند.
فصل دوم نامزد اصلح کیست؟
ـ از دیدگاه قرآن و ائمه ی معصومین علیهما السلام
ـ از دیدگاه امام خمینی (ره)
ـ از دیدگاه مقام معظم رهبری
در جامعه ی مردم سالار دینی، انسان مختار و در انتخاب روش زندگی آزاد است و سرنوشت او طبیعتاً باید به دست خودش تعیین گردد.
با توجه به اینکه همه ی انسان ها باید بتوانند در امور مملکت خود که به سرنوشت آنها مربوط است دخالت داشته باشند و چون ممکن نیست که همه ی مردم مستقیماً در امور دخالت نمایند، لذاست که تشکیل حکومت برای زندگی اجتماعی ضرورت پیدا می کند.
پس مردم باید با رای آزاد خود فرد یا افراد صالحی را انتخاب نموده تا به نمایندگی از آنها اداره امور جامعه را به دست بگیرند.
بنابراین مردم عزیز ما باید با دوری از هر گونه تبلیغات سوء و غوغا سالاری که مراکز تبلیغاتی غربی و عوامل داخلی آنها به راه می اندازند، در پای صندوق های رای حاضر شده و با انتخاب اصلح (که ما در این گفتار به بررسی خصوصیات آن می پردازیم) سرنوشت فردی و اجتماعی خود را برای رسیدن به سعادت ابدی رقم بزنند.
انتخابات تعیین کننده سرنوشت فردی و اجتماعی است.
انسان با توجه به اختیاری که خداوند متعال به او عنایت کرده است می تواند سرنوشت فردی و اجتماعی خود را انتخاب کند و یا با نوع انتخاب خود سرنوشت خود را تغییر دهد.
«ان الله لا یغیر ما بقوم محتی یغیروا ما بانفسهم»[6]؛ به درستی که خداوند حال قومی را تغییر نمی دهد تا اینکه آنها خود حالشان را دگرگون سازند. و این بر اساس سنت هایی است که خداوند متعال در عالم قرار داده و هیچگونه تغییر و تبدیل نیز در آن راه ندارد و لذا انسان نتیجه کاری را که در دنیا انجام داده به صورت مادی و معنوی به طور قطع خواهد دید.
«فلن تجد لسنه الله تبدیلاً و لن تجد لسنه الله تحویلاً»[7]؛ هرگز در سنت خداوند دگرگونی و تغییری نیابی.
بنابراین انسان ها می توانند با توجه به عملکرد مثبت یا منفی خود سعادت یا شقاوت را در زندگی برای خود رقم زده و از آن بهره برده و یا در آن گرفتار آیند.
«و لو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکاتٍمن السماء و الارض و لکن کذبوا فاخذنا هم بما کانوا یکسبون»[8]؛ و اگر مردم شهرها ایمان می آوردند و پرهیزگاری می نمودند قطعاً می گشودیم برایشان برکت هایی را از آسمان و زمین لیکن آنها تکذیب نمودند پس گرفتیمشان به کیفر آنچه به دست می آوردند.
با توجه به این مطالب بیان شده انتخابات می تواند به عنوان یک مصداق بارز و عینی تعیین کننده سرنوشت انسان به دست خودش باشد.
بر همین اساس در سیستم حکومتی کشورمان یعنی جمهوری اسلامی ایران که حکومتی مردم سالار و مبتنی بر تعالیم شرع مقدس اسلام می باشد، انتخابات نقش بسیار مهمی در صحنه های سیاسی کشور دارد و می توان گفت تقریباً تمامی مسئولین کشوری از طریق انتخابات عمومی برگزیده می شوند. در اصل ششم قانون اساسی آمده است: «در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید با اتکاء به آراء عمومی اداره شود».
در نظام اسلامی انتخابات تنها به عنوان یک حق برای مردم نیست بلکه به عنوان یک وظیفه و تکلیف دینی و ملی همگانی بوده و باید بدان توجه لازم را بنمایند و در تمام انتخاباتی که به هر منظور پیش می آید شرکت کنند. در حاکمیت الهی بعد از آنکه مشروعیت را از آن شرع مقدس دانستیم، باید به این نکته نیز توجه لازم را بنمائیم که مقبولیت نظام که از سوی مردم و با رای آنها ثابت می شود از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است چرا که حاکمیت شرع و اجرای احکام و حدود آن منوط به رای مردم و پذیرش آنهاست با توجه به این مطالب می توان گفت نقش مردم در انتخابات بسیار مهم بوده و از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) در این خصوص می فرمایند:
«امروز سرنوشت اسلام و سرنوشت مسلمین در ایران و سرنوشت کشور ما به دست ملت است و اگر مساحمه کنند در این امر، اهمال کنند، نروند رای ندهند مسئولیت متوجه خود آنهاست عیناً، و اگر بروند و در تشخیص مساحمه نکنند و اشخاص متعهد مسلم کسانی که برای کشور و اهالی کشور ارج قائل هستند کسانی که نمی خواهند زمام امور کشور ما به دست چپ بیفتد یا به دست راست بیفتد، این اشخاص را چنان چه تعیین کنند به تکلیف خودشان عمل کرده اند و اگر چنان چه مسامحه در این امر کنند و آنها پیش ببرند و شما ساکت باشید تمام مسئولیت متوجه شماست»[9]
بنابراین می توان گفت دشمن در انتخابات دو هدف عمده را دنبال می نماید:
اول اینکه با توجه به جنگ روانی که از طریق تبلیغات به راه می اندازد سعی می کند تا مانع از حضور گسترده مردم در پای صندوق های رای شود و بدین وسیله در اقتدار ملی خلل وارد کرده و نظام اسلامی را از پشتیبانی نیروی عظیم مردمی بی بهره سازد. لذاست که مردم عزیز میهن اسلامی باید با پی بردن به نیت پلید دشمن حضوری هر چه با شکوه تر مانند دیگر انتخابات داشته، مشتی بر دهان آنها بکوبد.
دوم اینکه دشمن در مرحله ی بعدی سعی می کند مردم را در انتخاب خود دچار مشکل کرده تا مانع از انتخاب اصلح شود و لذا مردم عزیز در این مرحله نیز باید با هوشیاری کامل اصلح را شناسایی کرده و با دادن رای به اصلح او را در اصلاح جامعه اسلامی یاری رسانند.
با توجه به اهمیت موضوع سعی می کنیم توضیح بیشتری پیرامون مطالب عنوان شده داشته باشیم.
وظیفه مردم در انتخابات
امت اسلامی در انتخابات وظیفه حساسی دارند. لذاست که در این امر باید سعی کنند فردی را که می خواهند انتخاب کنند، فقط برای رضای خدا و مصلحت امت اسلامی باشد و در انتخاب آنها هیچ گونه انگیزه ای غیر از انتخاب اصلح که تنها راه حاکمیت صالحان است نداشته باشند. بر همین اساس در انتخابی که صورت می گیرد باید افرادی را که می خواهند انتخاب کنند، کاملاً شناخته شده باشند و آنها را در دیانت و صداقت امتحان کرده باشند و میزان کارآئی آنها را برای کاری که انتخاب می کنند، دانسته باشند.
انگیزه افراد برای شرکت در انتخابات
1ـ تعصبات نژادی، محلی، قومی و قبیله ای
2ـ روابط دوستی و گروهی و حزبی
3ـ هواهای نفسانی و دنیا طلبی
4ـ مصلحت اندیشی
و آنچه باید انگیزه یک فرد مسلمان در انتخاب افراد باشد همان مصلحت اندیشی و انتخاب اصلح است و هنگامی که به پای صندوق های رای می روند باید خدا را در نظر داشته باشند و فقط برای رضای خدا و مصلحت اسلام کشور اسلامی شایسته ترین افراد را انتخاب کنند و اگر غیر از این باشد یعنی انتخابی را که انجام می دهند بر اساس هوای نفس و تعصبات و گرایشات حزبی و گروهی باشد در پیش گاه خدا و رسول او مسئول بوده و خائن محسوب می شوند. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند:
«هر کس خود را بر قومی مقدم بدارد (پیشوایی آنها را بر عهده بگیرد) در حالی که
بداند در بین آن ملت فاضل تر (و شایسته تر) از او (برای آن کار) وجود دارد، آن شخص به خدا و رسول و جمیع مسلمانان خیانت کرده است».
انتخاب اصلح
حضرت علی علیه السلام: «هر که به کردار عده ای راضی باشد، مانند کسی است که همراه آنان کار را انجام داده باشد و هر کس به کردار باطلی دست زند او را دو گناه باشد، گناه انجام آن و گناه راضی بودن به آن».
خصوصیات اصلح به طور عام
اول، تخصص: یعنی توانایی و کارایی لازم را برای کاری که انتخاب شده است، دارا باشد.
دوم، تعهد: به این معنی که از تقوای بالایی برخوردار بوده تا نسبت به اسلام و کشور تعهد لازم را داشته باشد.
باید گفت که همراه داشتن هر دو مورد بالا، لازم و ضروری می باشد، زیرا در غیر این صورت شخص مورد نظر،
نخواهد توانست برای خدمت به اسلام و کشور مفید واقع گردد و شاید خسارات جبران ناپذیری وارد نماید.
خصوصیات اصلح به طور خاص
اصلح از دیدگاه قرآن و روایات ائمه علیهما السلام
1ـ سعه صدر:
قال علی علیه السلام: «اله الریاسه سعه الصدر[10]؛ ابزار ریاست سعه صدر است.»
2ـ حلم:
قال علی علیه السلام: «الحلم راس الرئاسه[11]؛ بردباری مهم ترین رکن ریاست است.»
3ـ متانت:
قال علی علیه السلام: «و لا تکن عند النغماء بطراً[12]؛ در هنگامی که نعمت ها به تو رو آرند، مغرور و خوشحال مشو.»
4ـ استقامت:
قرآن مجید می فرماید: «لتبلون فی اموالکم و انفسکم و لتسمعن من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و من الذین اشرکوا أذی کثیراً و إن تصبروا و تتقوا فان ذلک من عزم الامور[13]؛ به طور مسلم در اموال و نفوس خود آزمایش می شوید، و از آنها که پیش از شما کتاب [آسمانی] داده شدند [یعنی یهود و همچنین] از آنها که راه شرک پیش گرفتند، سخنان آزار دهنده و فراوان خواهید شنید، و اگر استقامت کنید و تقوا پیشه سازید، پس به درستی که آن از عزم امور است.»
5ـ صبر:
حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «الصبر عون علی کل امرٍ[14]؛ صبر و پایداری بر هر کاری یاور است.»
6ـ تحمل افکار دیگران:
قرآن مجید می فرمایند: «و لو شاء ربک لجعل الناس امه واحده و لا یزالون مختلفین[15]؛ و اگر پروردگارت می خواست، همه ی مردم را امت واحد بدون هیچگونه اختلاف قرار می داد، ولی آنها همواره مختلف اند.»
7ـ هوشیاری:
امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند: «من امارات الدوله الیقظه [التیقظ] لحراسه الامور[16]؛ از دلایل بقای دولت بیداری آگاهی و هوشیاری در حفظ و حراست امور می باشد.»
«من دلائل الدوله قله الغفله[17]؛ از دلایل موفقیت کم غفلتی است.»
8ـ سعی و کوشش:
امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند: «ما ادرک المجد من فاته الجد[18]؛ کسی که کوشش نکرد به مجد و عظمت نرسید.»
9ـ پشت کار:
حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «قلیل یدوم خیر من کثیر ینقطع[19]؛ [چیز] کمی که مداوم باشد، بهتر از زیادی است که تداوم ندارد.»
10ـ شجاعت:
امیرالمومنین علی علیه السلام در توصیف ارزش های اخلاقی مالک اشتر با توجه به انتصاب او به عنوان فرماندار مردم مصر چنین می فرمایند: «اما بعد فقد بعثت الیکم عبداً من عباد الله لاینام ایام الخوف و لا ینکل عن العداء ساعات الروع اشد علی الفجار من حریق النار[20]؛ اما بعد، یکی از بندگان خداوند را به سوی شما فرستادم که به هنگام خوف(مردم از جنگ) خواب به چشم راه نمی دهد، در ساعات ترس و وحشت از دشمن هراس نخواهد داشت و نسبت به بدکاران از شعله آتش سوزنده تر است.»
11ـ سخنوری:
اهمیت سخن گفتن به حدی است که امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند: «رب کلام انفذ من سهام[21]؛ چه بسیار سخنانی که از تیر موثرترند.»
«و احلل عقده من لسانی یفقهوا قولی؛ و گره از زبانم بگشا تا سخنان مرا بفهمند.»
12ـ دشمن ستیزی:
قرآن مجید می فرمایند: «لا تجد قوماً یومنون بالله و الیوم الاخر یوادون من حاد الله و رسوله و لو کانوا آباء هم او ابناء هم او اخوانهم او عشیرتهم[22]؛ قومی را نمی یابی که با داشتن ایمان، به خدا و روز قیامت، با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند، هر چند پدران، فرزندان، برادران و یا خویشاوندان آنان باشند.»
13ـ ایمان و عمل صالح:
قرآن مجید می فرماید: «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن و داً[23]؛ کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند، خداوند رحمان محبت آنها را در دلها می افکند.»
14ـ محبت داشتن:
قرآن مجید می فرماید: «لقد جاء کم من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمومنین روف رحیم [24]؛
رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنج های شما بر او سخت، و بر هدایت شما اصرار دارد و نسبت به مومنین رئوف و مهربان است.»
15ـ خوش اخلاقی:
محبت و مهر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به حدی است که قرآن مجید آن را منبعث از رحمت پروردگار به حساب آورده می فرماید: «فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فطا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم و استغفرلهم[25]؛ از پرتو رحمت الهی در برابر آنها، نرم(و مهربان) شدی و اگر خشن و سنگ دل بودی، از اطراف تو پراکنده می شدند، بنابراین آنها را عفو کن و برای آنها طلب آمرزش نما.»
16ـ تولی و تبری:
عن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: «الحب فی الله فریضه و البغض فی الله فریضه[26]؛ از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است دوستی در راه خدا و دشمنی در راه خدا تکلیف است.»
امام صادق علیه السلام می فرماید: «کل من لم یحب علی الدین و لم یبغض علی الدین، فلا دین له؛ کسی که دوستی و دشمنی بر دین نداشته باشد، دین ندارد.»
17ـ مدارا:
امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: «راس السیاسه استعمال الرفق[27]؛ مهم ترین رکن سیاست به کارگیری رفق و مدار است.»
و در جایی دیگر آن حضرت می فرماید: «ثمره العقل مداراه الناس[28]؛ ثمره ی عقل مدارا کردن با مردم است.»
«مداراه الرجال من افضل الاعمال[29]؛ مدارا کردن با مردم از بهترین اعمال است.»
18ـ درخواست عمل در حد توان:
امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید: «اذا اردت ان تطاع فاسئل ما یستطاع [30]؛اگر خواستی تو را اطاعت کنند، چیزی که مقدور باشد، طلب کن.»
19ـ دوری از مخالفت:
حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «الخلاف یهدم الرای [31]؛ مخالفت تصمیم گیری را نابود می کند.
20ـ شدت عمل در مواقع لازم:
حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «و اخلط الشده بضغث من اللین و ارفق ما کان الرفق ارفق و اعتزم بالشده حین لا یغنی عنک الا الشده[32]؛ شدت و سخت گیری را، با کمی نرمش درهم آمیز، در آنجا که مدارا کردن بهتر است، مدار کن! اما آنجایی که جز با شدت عمل، کار از پیش نمی رود، شدت را به کار بند.»
21ـ پرهیز از جزیی نگری:
امیر المومنین علی علیه السلام می فرمایند: «ان رایک لا یتسع لکل شیء ففرغه للمهم[33]؛ رای و فکر تو گنجایش همه چیز را ندارد، پس او را برای پرداختن به امور مهم آزاد گذار.»
22ـ استفاده از فرصت ها:
امام علی علیه السلام می فرمایند: «و لا کل فرصه تصاب[34]؛ هر فرصتی باز نمی گردد.»
در همین مورد امام حسن علیه السلام می فرمایند: «الفرصه سریعه الفوت بطیئه العود[35]؛ فرصت با سرعت از بین می رود و به کندی باز می گردد.»
امام صادق علیه السلام از امیر المومنین علیعلیه السلام نقل می کند: «ایاکم و التسویف فی العمل بادروا به اذا امکنکم[36]؛ بر حذر باشید از عقب انداختن کارها، هنگامی که امکان کاری برایتان به وجود آمد، اقدام کنید.»
23ـ پرهیز از لجاجت:
حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «اللجاج یفسد الرای[37]؛ لجاجت، فکر و اندیشه انسان را فاسد می کند.» و باز می فرمایند: «لیس للجوج تدبیر[38]؛ افراد لجوج عاقبت اندیشی ندارند.»
24ـ کنترل و نظارت: امیرالمومنین علی علیه السلام در نامه ی خود به مالک اشتر می فرمایند:
سپس با فرستادن ماموران مخفی، راستگو و با وفا، کارهای آنان ا زیر نظر بگیر، زیرا بازرسی مداوم پنهانی سبب می شود که آنها به امانت داری و مدارا کردن با زیر دستان ترغیب شوند. [39]
در این مورد امام رضا علیه السلام فرموده اند: «پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم همواره هنگامی که لشگریان را برای جنگ اعزام می نمودند و به امیران اطمینان نداشتند، فردی مورد اعتماد به همراه او می فرستادند که از او به آن حضرت خبر برساند»[40]
25ـ ارزیابی نیروها:
حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «افه الاعمال عجز العمال [41] آفت و بلای کارها ناتوانی کارگزاران است.»
26ـ تشویق نیکوکاران:
از امیرالمومنین علی علیه السلام نقل شده است: «هرگز نباید افراد نیکوکار و بدکار در نظرت مساوی باشند، زیرا این کار سبب می شود که افراد نیکوکار در نیکی هایشان بی رغبت شوند و بدکاران در عمل بدشان تشویق گردند، و هر کدام از اینها را مطابق کارش پاداش بده». [42]
27ـ تنبیه خطاکاران:
اگر یکی از آنها دست به خیانت زد و ماموران سری تو متفقاً چنین گزارشی را دادند، به همین مقدار از شهادت قناعت کن و او را زیر تازیانه ی کیفر بگیرد و به مقدار خیانتی که انجام داده، او را کیفر نما، سپس وی را در مقام خواری و مذلت بنشان و نشان خیانت را بر او بنه و گردن بند ننگ و تهمت را بر گردنش بیفکن و او را به جامعه معرفی کن. [43]
28ـ عفو و گذشت:
قرآن مجید می فرماید: «و منهم الذین یؤذون النبی و یقولون هو اذن قل اذن خیرٍ لکم[44]؛ از آنها کسانی هستند که پیامبر را آزار می دهند و می گویند او خوش باور و گوشی است بگو خوش باور بودن او به نفع شماست.»
حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر چنین می فرمایند:
«گاه از آنها لغزش و خطا سر می زند، ناراحتی هایی به آنان عارض می گردد، به دست آنان عملاً یا به طور اشتباه کارهایی انجام می شود در این مورد از عفو و گذشت خود آن مقدار به آنها عطا کن، که دوست داری خداوند از عفوش به تو عنایت کند، زیرا تو مافوق آنها و پیشوایت مافوق تو و خداوند ما فوق کسی است که تو را زمامدار قرار داده است»[45]
29ـ استفاده از تجربه:
حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «العقل غریزه یزید بالعلم بالتجارب؛ [46]عقل غریزه ای است که با علم و تجربه زیاد می شود.» آن حضرت در جای دیگری می فرمایند: «کسی که کم تجربه بود فریب خورد و کسی که تجربه اش زیاد بود لغزش هایش کم گردید».
30ـ مشورت کردن:
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در موارد بسیاری با اصحاب مشورت نموده و نظر آنها را عمل می نمایند: «حق علی العاقل ان یستدیم الاسترشاد و یترک الاستبداد[47]؛ بر عاقل حق است که همواره از دیگران راهنمایی بخواهد و استبداد را ترک کند».
31ـ در نظر داشتن رضایت الهی:
امیر المومنین علی علیه السلام می فرمایند: «و هرگز خداوند را به خاطر رضایت احدی از مخلوقاتش به خشم نیاور، چرا که خداوند جای همه کس را می گیرد و کسی نمی تواند جای خداوند را بگیرد»[48]
32- عدالت داشتن:
امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند: «من عدل نفذ حکمه[49]؛ کسی که عادل باشد، حکمش نفوذ خواهد کرد.»
33ـ رسیدگی به مشکلات:
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: «همانا خداوند بندگان را در مورد آبرویشان مورد سوال قرار می دهد، همان گونه که در مورد اموالشان سوال می کند و می فرماید: ای بنده ی من! به تو نعمت آبرو دادم، پس آیا با این آبرو مظلومی را کمک کردی؟ و به فریاد غمگینی رسیدی؟»[50]
34ـ دوری از خائین:
امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند: «من خانه وزیره فسد تدبیره»[51]؛ هیچ گاه خود را در زمانی طولانی از رعیت پنهان مدار! چرا که دور بودن زمامداران از چشم رعایا، موجب نوعی محدودیت و بی اطلاعی نسبت به امور مملکت است، و این چهره پنهان داشتن زمامداران،
آگاهی آنها را از مسائل نهایی قطع می کند. در نتیجه بزرگ در نزد آنان کوچک، و کوچک بزرگ و کار نیک زشت و کار بد خوب و حق با باطل آمیخته می شود. اما اگر مدیر به شکلی دوستانه و مهرآمیز به محل کار افراد رفته، آنها را جمع کند و ساعتی با آنها نشسته، حرف ها و سخنان شان را بشنود، به حدی در روحیه ی کارکنان تاثیر مثبت می گذارد و دوستی و صمیمیت بین آنها حاکم می کند که قابل توصیف نیست»[52]
اصلح از دیدگاه امام خمینی(ره):
خدمت گذاری و مردمی بودن: حاکم باید مردمی باشد، خودتان را حاکم مردم ندانید، خدمتگذار بدانید.
تعهد به موازین و معیارهای اسلامی: باید مجریان امور در هر کجا هستند متعهد به اسلام باشند.
رسیدگی به امر متخلفین: در رسیدگی به امر متخلفین باید با کمال جدیت و قاطعیت عمل شود.
تواضع در مقابل مردم: وقتی قدرت دست تان آمد بیشتر مواظب باشید که متواضع باشید.
عدم تضعیف یکدیگر: کارشکنی و تضعیف یکدیگر موجب انحطاط و سقوط می شود.
پرهیز از قدرت طلبی: قدرت طلبی انسان را در دنیا و آخرت به تباهی می کشاند.
خضوع در مقابل قانون: عمل نکردن به قانون خدا خلاف تعهد اسلامی است.
ارزش برای مردم: ما رهین منت این توده های بزرگوار و ایثارگر هستیم.
تزکیه: تزکیه نفس ضرورت زمامداری و تزکیه عامل طاغوت زدایی است.
رفتارهای اسلامی با زیردستان: جفای به زیر دست استکبار است.
رعایت عدالت: پاسدار عدالت باید خودش دارای عدالت باشد.
ساده زیستی: پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وقتی که از دنیا رفت هیچ چیز نداشت.
اعتماد به نفس: تزلزل در تصمیم، کارها را شکست می دهد.
انجام تکلیف: همه ی ما مامور به ادای تکلیف هستیم.
تقوی: تقوی برای مسئولین لازم است.
انتقادپذیری: انتقاد برای اصلاح امور لازم است.
ارائه کار به مردم: خدمت تان را به مردم بگویید.
حکومت بر قلوب: فتح قلوب بالاتر از فتح کشورها است.
صبر و استقامت: استقامت در کارها در راس امور است.
حفظ آبروی نظام: حفظ حیثیت نظام به شماها بسته است.
اهمیت به بیت المال: بیت المال مسلمین را بزرگ بشمارید.
حفظ وحدت: اختلاف سلیقه خوب است ولی دشمنی نباید باشد.
پرهیز از کم کاری: اجرت کسانی که کم کاری می کنند حرام است.
خوش برخوردی: با خوشرویی و احترام کار مردم را انجام دهید.
جلب رضای الهی: باید تمام هم خود را برای رضای خدا به کار گرفت.
اشاعه ی معنویت: تا معنویات محفوظ است جمهوری اسلامی محفوظ است.
اعتراف به اشتباه: اگر در مسئله ای اشتباه کردید صریحاً بگویید اشتباه کردیم.
حسن انجام وظیفه: بهترین مامور کسی است که ماموریت خودش را خوب عمل کند.
ایمان: مملکت ما نیاز به انسان مومن دارد، کسانی که ایمان ندارند نمی توانند به مردم خدمت کنند.
اصلح از دیدگاه مقام معظم رهبری[53]
مقام معظم رهبری با الگوبرداری از رهبری حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ویژگی های اصلح را این چنین بیان می فرمایند:
ارزش گرا در رفتار و گفتار: یک مسئول باید سعی کند در رفتار و گفتار خود ارزش ها را ملاک عمل قرار دهد.
رعایت پیمان در همه حال با تمام افراد: وفاداری به پیمان ها باعث جلب اعتماد مردم و عمل به دستور شرع مقدس است.
تدبیر در اداره امور: یک مسئول باید سعی کند در امور خود تدبیر نماید تا با سامان دادن به امور به اهداف تعیین شده دست یابد.
سرعت در عمل: یک مسئول باید سعی کند تا در عمل خود سرعت داشته تا ازفرصت ها استفاده ی لازم را ببرد.
درست عمل کردن: یک مسئول باید سعی کند مسئولیت محوله ی خود را به درستی انجام داده و خود را از هر گونه ضعف و کاستی نگه دارد.
اثرگذاری با عمل: یک مسئول باید سعی کند به گونه ای عمل کند که دیگران از او تاثیر بپذیرند و به حرف اکتفا نکند.
صداقت در عمل و گفتار با خودی ها: مسئول باید به افراد خودی از روی صداقت و صراحت برخورد نماید.
حضور فیزیکی در امور: یک مسئول باید خود عملاً در جریان امور قرار بگیرد و از نزدیک با مسائل آشنا باشد.
سیاست با دشمنان: یک مسئول باید با افراد غیر خودی و دشمنان با سیاست رفتار کرده و از حماقت دوری کند.
مدارا با افراد در موارد لازم: یک مسئول باید سعی کند در مواردی که لازم می آید با افراد مدارا نماید زیرا در غیر این صورت نمی تواند مشارکت داشته و کارها را به سامان برساند.
محکم کردن ارتباط با خداوند متعال: مسئول باید در عین قاطعیت در عمل، بر خداوند متعال توکل و تضرع داشته باشد.
استفاده از نیروهای مادی و معنوی در مبارزات: یک مسئول باید سعی کند در مبارزات خود از تمام نیروها از مادی و معنوی بهره گیری کرده تا بتواند بر دشمن فائق آید.
دوری از ترس و تردید در مبارزات: یک مسئول باید سعی کند در مبارزات خود تردید نکرده ترس را از خود دور نماید.
پناه گاه نیروهای خود در سختی ها: یک مسئول باید سعی کند در سختی هایی که پیش می آید پناه گاهی برای نیروهای خود باشد تا به این وسیله آنها نیز مقاوم گشته و به وظایف خود به خوبی عمل نمایند.
الگو بودن در کارها: مسئول باید در تمام کارها برای نیروها و زیردستان خود به عنوان یک الگو مطرح باشد.
شاداب بودن: مسئول باید در تعملات و برخوردهای اجتماعی خود شاداب بوده و از خمودگی دوری گزیند.
وجود محبت و اعتقاد در بین مردم: مسئول باید به گونه ای عمل نماید که مردم دوست دار او بوده و به او اعتقاد داشته باشند تا همیشه از پشتوانه ی مردمی برخوردار باشد.
ادای حق زیردستان: یک مسئول باید سعی کند حقوق زیر دستان خود را ادا کرده و این کار را بر خود وظیفه شرعی و الهی بداند.
جهت دار عمل کردن: یک مسئول باید سعی کند به تمام اعمال و رفتار و گفتار خود جهت الهی بدهد و باید قیامش قیام الله باشد.
محور وحدت بودن: یک مسئول باید سعی کند از هر گونه گرایش به جناح یا گروه خاصی دور بوده و محور وحدت دیگران قرار گیرد.
برنامه ریزی در انجام امور: یک مسئول باید سعی کند در انجام امور خود برنامه ریزی داشته و از هر گونه هرج و مرج جلوگیری نماید، تا بتواند به اهداف تعیین شده دست یابد.
حراست از انحراف برنامه ها: یک مسئول باید سعی کند بر برنامه های انجام شده برای دستیابی به اهداف تعیین شده نظارت و کنترل داشته باشد تا به موقع از هر گونه انحرافی جلوگیری نماید.
روحیه ی سازندگی: یک مسئول باید سعی کند روحیه ی سازندگی را در خود هر چه بیشتر پرورش داده تا هر روز پیشرفت کرده و موفقیت های بیشتری کسب نماید.
تداوم در انجام برنامه ها: مسئول باید در انجام برنامه هایش تداوم داشته باشد زیرا کار مقطعی اگر چه با ارزش باشد کارایی نخواهد داشت.
داشتن علم و دانش و تخصص: یک مسئول باید سعی کند نسبت به مسئولیتی که به او محول می شود، علم و آگاهی لازم را داشته باشد. تا کارها را به صورت تخصصی به انجام رساند.
روحیه ی خدمتگذاری: مسئول باید دارای روحیه خدمتگذاری بوده و خود را وقف مردم کند و این باید شعار همیشه ی مسئولین باشد.
انتخاب اصلح در فضای سالم تبلیغاتی
از جمله مسائل بسیار مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد مسئله ی تبلیغات و نحوه ی آن در انتخابات است که باید با روشی اسلامی و انسانی انجام پذیرد. هدف اسلام در مسئله حکومت، حاکمیت یافتن صالحان است و مهمترین وظیفه ای که در این رابطه امت اسلامی بر عهده دارد «انتخاب اصلح» می باشد. بنابراین تبلیغات انتخاباتی باید به نحوی انجام پذیرد که نیروهای کاردان و مومن جذب صحنه ی انتخابات شده و مردم با دقت کافی بتوانند اصلح را تشخیص و انتخاب کنند.
معمولاً احزاب سیاسی در انتخابات، افرادی را به عنوان کاندیدای مورد اعتماد معرفی می کنند و برای آنها تبلیغ می نمایند و لکن در جامعه ی اسلامی این طور به نظر می رسد که احزاب باید در معرفی کاندیداها صرفاً صلاحیت فرد را در نظر بگیرند و اگر وابستگی او به حزب یا گروه در نظر باشد و او را به علت این وابستگی تبلیغ نمایند، و انتخاب کنند در صورتی که رقیب او که این وابستگی را نداشته و شایسته تر باشد، این عمل از مرز عدالت اسلامی خارج شده است، همانند همان شیوه ی حزب بازی غرب و تبلیغات به شیوه هایی که در غرب معمول است به این صورت که غالباً حقیقت را با شعارها و جوسازی ها سرپوش می گذارند و افراد با نفوذ که زر و زور بیشتری دارند، انتخاب می شوند.
بهترین نوع تبلیغات این است که مراکز یا ستادهایی از افراد بی طرف تشکیل و شرایط برابر و سالمی را برای معرفی هر چه بیشتر کاندیداها فراهم نمایند تا آنها نیز با ارائه دیدگاه های خود در خصوص اداره ی جامعه، مردم را با افکار و اندیشه های خود آگاه سازند و یا اینکه همان مراکز یا مراکزی که مسئولیت و شایستگی نظارت دارند تبلیغات کاندیداها را کنترل نموده و در صورت تخلف آنها را از شمار نامزدهای انتخاباتی حذف نمایند.
و همچنین خود کاندیداها نیز باید از هر گونه عمل غیر اخلاقی و انسانی مثل از بین بردن تبلیغات دیگران، به کارگیری افراد ذی نفوذ، استفاده از ابزارهای جذاب پر هزینه، به کارگیری تاکتیک های روان شناسی و تقلب و … خودداری نموده و در شرایط سالم به معرفی و دیدگاه ها و نظرات خود بپردازند.
منابع:
1ـ جنگ روانی، دانشگاه امام حسین علیه السلام
2ـ جامعه شناسی جنگ، هوشنگ
3ـ جنگ روانی، دفتر مرکز جهاد دانشگاهی، وی الف ی ب ی.
4ـ اثر تبلیغات بر احساسات، مهدی شهشهانی
5ـ تبلیغات سیاسی، هرمز مهرداد
6ـ روان شناسی محیط، شهناز مرتضوی
7ـ تبلیغات و مردم، حسن قباد
8ـ روان شناسی اجتماعی، محمد علی کاردان
9ـ روان شناسی نظامی، سید حسین سلیمی
10ـ هنر جنگ، حسن حبیبی
11ـ مبانی تبلیغ، محمد حسن زورق
12ـ تبلیغات و جنگ روانی، حسین حسینی
13ـ روان شناسی تبلیغات، حمید رضا حاتمی
14ـ مقالات در مطبوعات روزنامه جمهوری اسلامی احمد رضا حیدری
15ـ امپریالیسم تبلیغ یا تبلیغات بین الملل، محمد سپهری
16ـ دفتر مطالعات و پژوهش های مرکز رسیدگی به امور مساجد.
پی نوشت ها:
[1] بقره، 14.
[2] بقره، 42.
[3] احزاب، 60.
[4] توبه، 47.
[5] توبه، 48.
[6] رعد، 11.
[7] فاطر، 43..
[8] اعراف، 96
[9] امام خمینی، صحیفه نور، ج 12، ص 6.
[10] نهج البلاغه، حکمت 176.
[11] ری شهری، میزان الحکمه، ج 2، ص 512.
[12] نهج البلاغه، ج 5، نامه ی 33.
[13] آل عمران، 186.
[14] تصنیف غرر الحکم، ص 280.
[15] هود، 118.
[16] تصنیف غرر الحکم، ص 341.
[17] همان.
[18] همان، ص 443.
[19] همان، ص 481.
[20] نهج البلاغه، ص 411.
[21] تصنیف غررالحکم، ص 209.
[22] مجادله، 22.
[23] مریم، 96.
[24] توبه، 128.
[25] آل عمران، 159.
[26] ری شهری، میزان الحکمه، ج 6، ص 233.
[27] تصنیف غرر الحکم، ص 432.
[28] ری شهری، میزان الحکمه، ج 3، ص 239.
[29] همان، ج 3، ص 341.
[30] تصنیف غرر الحکم، ص 341.
[31] نهج البلاغه، حکمت 251.
[32] نهج البلاغه، نامه ی 46.
[33] ری شهری، میزان الحکمه، ج 4، ص 40.
[34] الحیاه، ج1، ص 355.
[35] همان، ص 356.
[36] همان، ص 359.
[37] ری شهری، میزان الحکمه، ج 8، ص 484.
[38] همان.
[39] نهج البلاغه، نامه ی 53.
[40] حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 11، ص 44.
[41] تصنیف غررالحکم، ص 345.
[42] نهج البلاغه، نامه ی 53.
[43] همان.
[44] توبه، 61.
[45] نهج البلاغه، نامه ی 53.
[46] ری شهری، میزان الحکمه، ج 6، ص 426.
[47] تصنیف غرر الحکم، ص 55.
[48] نهج البلاغه، نامه ی 27.
[49] تصنیف غرر الحکم، ص 340.
[50] ری شهری، میزان الحکمه، ج 2، ص 195.
[51] تصنیف غرر الحکم، ص 345.
[52] نهج البلاغه، نامه ی 53.
[53] امام خامنه ای، حدیث ولایت.