پس از ابلاغ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی اکنون نوبت آن است که مسئولان نظام در قوای سه گانه و سایر نهادها و سازمان های حکومتی و عمومی وظایف خود را نسبت به اجرایی شدن این سند به انجام برسانند. تفاهم بر معانی کلمات موجود در سند و گفتمان سازی و فرهنگ سازی آن، از الزامات عملیاتی شدن ابلاغیه است.
از آسیب هایی که معمولا در این رابطه رخ می دهد، برداشت های معارض از معانی کلمات است. لذا جهت ارائه تصویری صحیح، جامع و متناسب با منظومه گفتمان انقلاب اسلامی؛ مفاهیم کلیدی سند «ابلاغیه اقتصاد مقاومتی» که پیش از این مورد تشریح و تبیین رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفته اند را ارایه می نماییم.
اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتی معنایش این است که ما یک اقتصادی داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادی در کشور محفوظ بماند؛ هم آسیب پذیری اش کاهش پیدا کند؛ یعنی وضع اقتصادی کشور و نظام اقتصادی جوری باشد که در مقابل ترفندهای دشمنان که همیشگی و به شکل های مختلف خواهد بود، کمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا کند. 2 / 6 / 91
سند چشم انداز
چشم انداز بیست ساله ی ابلاغ شده به مسؤولان سیاستگذاری و برنامه ریزی، یک امر عملی و منطقی و قابل تحقق است. نباید تصور شود کلماتی که در چشم انداز بیست ساله پشت سر هم نوشته می شود، صرفا یک آرزوست و بدون محاسبه ی عملی است. به فضل پروردگار، ملت ایران و کشور عزیز ما می تواند در طول بیست سال به این آینده برسد. این یک آینده ی مطلوب و یک گام بلند در راه رسیدن به آرمان های والای اسلامی است که در آن، پیشرفت مادی، پیشرفت اقتصادی، پیشرفت فرهنگی، تعالی معنوی و اخلاقی و هویت اسلامی وجود دارد. امروز نظام جمهوری اسلامی در سایه ی کار و تلاشی که در سالهای گذشته شده است، به عنوان یک چشم انداز روشن برای آینده، می تواند این را مشخص و ترسیم کند. خود این یک پیشرفت است که جمهوری اسلامی بتواند با توجه به واقعیات کشور و واقعیات جهانی، آینده ی بیست ساله را به شکل منطقی و محاسبه شده ترسیم کند. به فضل پروردگار این آینده محقق خواهد شد. تصمیم داریم با همکاری مسؤولان دلسوز، این آینده تحقق پیدا کند و ان شاءالله تحقق پیدا خواهد کرد. 23 / 8 / 82
* حماسه اقتصادی
ما عرض کردیم «حماسه ی سیاسی» و «حماسه ی اقتصادی». حماسه ی اقتصادی فقط دست دولت نیست؛ البته برنامه ریزی های دولت مؤثر است. حماسه یعنی واقعه ی جهاد گونه و پرشور؛ این را باید ملت ایران و مسئولان کشور مورد نظر قرار دهند؛ ضعف ها را، خلأها را پُر کنند؛ اول بشناسند. در همه ی برنامه ریزی ها باید زندگی و معیشت طبقات ضعیف مورد توجه قرار گیرد؛ بعد برای آنها برنامه ریزی کنند. این می شود حماسه. آحاد مردم، چه در مصرفشان، چه در تولیدشان؛ بخش های مولّد یک جور، بخش های مصرف کننده یک جور، بخش های خدمات یک جور؛ بدانند که برای پیشرفت کشور حرکتِ جهش گونه لازم است، خلق حماسه لازم است؛ آن وقت کشور پیش خواهد رفت، استقرار پیدا خواهد شد. حماسه ی سیاسی و حماسه ی اقتصادی، دو توأمانند؛ هر کدامی دیگری را تقویت می کند و حفظ می کند و نگه می دارد. 7 / 2 / 92
البتّه حماسه ی اقتصادی کارِ شش ماه و یک سال و دو سال نیست؛ حرکت بلند مدّت لازم است. از دولت کنونی هم نه مردم، نه ما و نه هر انسان منصفی انتظار ندارد که حالا در کوتاه مدّت همه ی این مشکلات را حل کند؛ نه، انتظار دارند که حرکت به سوی حل آغاز بشود و این را احساس کنند که یک حرکتی به سمت حلّ مشکلات هست و نگاه حکیمانه ای و مدبّرانه ای پشت سر قضایا هست. 6 / 6 / 92
الگوی اقتصاد بومی
ما باید بتوانیم قدرت نظام اسلامی را در زمینه ی حل مشکلات اقتصادی به همه ی دنیا نشان دهیم؛ الگو را بر سر دست بگیریم تا ملت ها بتوانند ببینند که یک ملت در سایه ی اسلام و با تعالیم اسلام چگونه می تواند پیشرفت کند. 1 / 1 / 91
اقتصاد پیشرو
ملت ایران این استعداد را دارد که آنقدر پیشرفت کند که بتواند در جهات گوناگون به عنوان یک الگوئی در دنیا خودش را نشان دهد. چرا ما به خودمان بدبین باشیم؟ چرا با نظر تحقیر به خودمان و ملت خودمان و آینده ی خودمان نگاه کنیم؟ دشمن میخواهد این را به ملت ما تلقین کند و در طول سال های متمادی تلقین کرده است. اینجور باوراندند که حتماً عنصر غربی پیشرو است و باید دنبال او حرکت کرد؛ نه، یک روزی تاریخ ما به ما نشان میدهد که قضیه به عکس بوده است. ما در دنیا پیشرو بودیم؛ پیشرو در علم بودیم، پیشرو در صنعت بودیم، پیشرو در تمدن سازی بودیم، پیشرو در فرهنگ بودیم؛ دیگران از ما یاد میگرفتند، می آموختند؛ چرا امروز همان طور نشود؟ همت جوانان ما و نگاه آنها به مقوله ی پیشرفت باید آنجور باشد که ما آن آینده را در نظر بگیریم. 22 / 7 / 91
اقتصاد مولد و درونزا
ما گفته ایم «ساخت درونی نظام» باید استحکام پیدا کند؛ ما گفته ایم «علم» بایستی رشد پیدا کند؛ ما گفته ایم «تولید داخلی» بایستی اساس کار باشد؛ ما گفته ایم «نگاه خوشبینانه به استعداد بومی کشور» بایستی جدّی باشد، استعدادها پرورش پیدا کند؛ اینها پایه های اصلی کار است. وقتی کشوری با تکیه ی به استعدادهای درونی، با تکیه ی به ابتکار نیروی انسانی خود، با تکیه ی به علم و دانش خود، با تکیه ی به ایمان خود و با اتّحاد حرکت می کند، قطعاً به نتایج مطلوب خواهد رسید. 26 / 6 / 92
بعضی از کشورها ممکن است تولیدات زیرزمینی خودشان را، نفت خودشان را، بشکه های نفت را، منتقل کنند به صاحبان ثروت و علم در دنیا، محصولات آنها را بخرند، یک ظاهرِ پیشرفتی هم ممکن است به وجود بیاید امّا این پیشرفت نیست؛ پیشرفت آن وقتی است که درون زا باشد، آن وقتی است که متّکی به استعداد درونی یک ملّت باشد. وزن و اعتبار کشورها و دولتها و ملّتها هم وابسته ی به همین درون زایی است. اگر چنانچه از درون، یک حرکتی، جهشی، رشدی به وجود آمد، به یک کشور، به یک ملّت، وزن می دهد، اعتبار می دهد، ارزش می دهد، ابّهت می دهد. 17 / 7 / 92
بعضی می خواهند مشکلات را با کمک دیگران، با تکیه ی به دیگران، با رشوه دادن به دیگران، با تذلّل در مقابل دیگران حل کنند؛ بعضی ها هم نه، میخواهند مشکلات را با نیروی خودشان، با توان داخلی خودشان حل کنند - اعتقادمان این است که باید به تقویت ساخت درونی نظام اهمّیت بدهیم؛ این اساس کار است. از درون، خودمان را باید تقویت کنیم. تقویت درونی با اندیشه ی کامل، با نگاه عاقلانه و خردمندانه چیزی است ممکن؛ چه به وسیله ی پیشرفت علمی، چه به وسیله ی ساخت و مدیریت درست اقتصادی؛ اینها کارهایی است که به نظر ما ممکن است. 14 / 6 / 92
اقتصاد عدالت بنیان
اگر کشوری در علم و فناوری و جلوه های گوناگون تمدن مادی پیشرفت کند، اما عدالت اجتماعی در آن نباشد، این به نظر ما و با منطق اسلام پیشرفت نیست. امروز در بسیاری از کشورها علم پیشرفت کرده است، صنعت پیشرفت کرده است، شیوه های گوناگون زندگی پیشرفت کرده است، اما فاصله ی طبقاتی عمیق تر و شکاف طبقاتی بیشتر شده است؛ این پیشرفت نیست؛ این پیشرفتِ سطحی و ظاهری و بادکنکی است. وقتی که در یک کشوری، جمعیت معدودی بیشترین بهره ی مادی را از آن کشور میبرند و در همان کشور، در خیابان ها مردم از سرما و گرما می میرند، عدالت اینقدر نامفهوم و غیر عملی در آن کشور است.22 / 7 / 91
تنظیم همه فعالیت های مربوط به رشد و توسعه اقتصادی بر پایه عدالت اجتماعی و کاهش فاصله میان درآمدهای طبقات و رفع محرومیت از قشرهای کم درآمد با تأکید بر موارد زیر: جبران نابرابری های غیر موجه درآمدی از طریق سیاستهای مالیاتی، اعطای یارانه های هدفمند و ساز و کارهای بیمه ای. تکمیل بانک اطلاعات مربوط به اقشار دو دهک پایین درآمدی و به هنگام کردن مداوم آن. هدفمند کردن یارانه های آشکار و اجرای تدریجی هدفمند کردن یارانه های غیرآشکار. تأمین برخورداری آحاد جامعه از اطلاعات اقتصادی. 21 / 10 / 87
اقتصاد دانش بنیان
اگر ما ان شاءالله بتوانیم بنیانگذاری کارهای اقتصادی بر پایه ی دانش را پیش ببریم و به وجه غالب اقتصاد کشور تبدیل کنیم، این نه تنها به کشور قدرت اقتصادی خواهد داد، بلکه قدرت سیاسی هم خواهد داد، قدرت فرهنگی هم خواهد داد. وقتی یک کشوری احساس کرد که با علم خود، با دانش خود می تواند زندگی خود را و ملت خود را اداره کند و به دیگر ملت ها خدمت برساند، احساس هویت می کند، احساس شخصیت می کند؛ این درست همان چیزی است که ملت های مسلمان امروز به آن احتیاج دارند. 8 / 5 / 91
اقتصاد بدون نفت
امروز شما ملاحظه کنید، وقتی روی نفتِ ما فشار می آورند، ما دچار مشکل می شویم، این ناشی از چیست؟ ناشی از این است که ما تکیه مان را به نفت از بعد از دوره ی جنگ و پایان جنگ تا امروز، نتوانستیم کم کنیم، اگر ما تکیه مان را به نفت کم میکردیم، فشار بر روی نفت این قدر برای ما سخت تمام نمی شد. 14 / 6 / 92
اقتصاد ما دچار این اشکال است که وابسته ی به نفت است. ما باید اقتصاد خودمان را از نفت جدا کنیم؛ دولت های ما در برنامه های اساسی خودشان این را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاه های نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان تکنوکرات لبخند انکار زدند که مگر می شود؟! بله، می شود؛ باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامه ریزی کرد. وقتی برنامه ی اقتصادی یک کشور به یک نقطه ی خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روی آن نقطه ی خاص تمرکز پیدا میکنند. 1 / 1 / 92
قطع وابستگی هزینه های جاری دولت به درآمدهای نفت و گاز تا پایان برنامه. 21 / 10 / 87
سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی
روح اصل 44 این بود که ما بتوانیم اولاً سرمایه های مردم و بعد مدیریت مردم را وارد عرصه ی اقتصاد کنیم. باید سرمایه های مردم و مدیریت مردم - بخش خصوصی - وارد عرصه ی اقتصاد بشود؛ والّا اگر مدیریت ها دولتی باقی ماند، آن مقصود حاصل نخواهد شد.
یک خط متعادلی وجود دارد. خط متعادل همین است: سرمایه ی مردم و مدیریت مردم اقتصاد را بر دوش بگیرد و کنترل و هدایت به عهده ی دولت باشد. اگر چنانچه ان شاءاللَّه این کار بخوبی انجام بگیرد - که البته در کوتاه مدت هم انجام نمی گیرد؛ این جزو کارهای میان مدت و بلندمدت است و زحمت هم دارد - واقعاً یک فرجی برای اقتصاد کشور خواهد شد. 8 / 6 / 89
ما در نگرش هایمان در مسئله ی اقتصاد کشور، در رفتارهامان و در ساختارهای تشکیلاتی و اداریمان، قوانینمان و قواعد موضوعه مان، نقشها و سهمهایی که هر کدام از دستگاه ها دارند، باید تغییراتی بدهیم و بر اساس این سیاست گذاری و این سیاست ها، آینده ی خودمان را شکل بدهیم. این جزو وظایف حتمی همه ی دستگاه های کشور است. بودجه بر اساس این سیاست ها بایستی تنظیم و تصویب بشود؛ باید فعالیت های اقتصادی بیرون از بودجه، بر اساس این سیاست ها تنظیم بشود. در این زمینه هم مجلس، هم دولت، هم قوه ی قضائیه وظائف بسیار مهمی دارند، که باید انجام بدهند. 30 / 11 / 85
توانمندسازی بخش خصوصی
بخش خصوصی را باید توانمند کرد؛ هم به فعالیت اقتصادی تشویق بشوند، هم سیستم بانکی کشور، دستگاه های دولتی کشور و دستگاه هائی که میتوانند کمک کنند - مثل قوه ی مقننه و قوه ی قضائیه - کمک کنند که مردم وارد میدان اقتصاد شوند. 3 / 5 / 91
مسئله فقط این نیست که ما بنگاه های اقتصادی را واگذار کنیم و بگوئیم واگذار شد، خودمان را خلاص کردیم؛ در کنار این واگذاری، کارهای دیگری لازم است: بایستی بخش خصوصی توانمند بشود، باید امکان مدیریتِ خوب پیدا کند. 26 / 5 / 90
تقویت و حمایت از توسعه سرمایه گذاری بخش خصوصی و تعاونی در فعالیت های اقتصادی کشور برابر با سیاست های ابلاغی اصل 44 قانون اساسی. 29 / 11 / 85
توانمند سازی بخش های خصوصی و تعاونی در اقتصاد و حمایت از آن جهت رقابت کالاها در بازارهای بین المللی. 11 / 4 / 75
مصرف تولیدات داخلی
ما باید عادت کنیم، برای خودمان فرهنگ کنیم، برای خودمان یک فریضه بدانیم که هر کالائی که مشابه داخلی آن وجود دارد و تولید داخلی متوجه به آن است، آن کالا را از تولید داخلی مصرف کنیم و از مصرف تولیدات خارجی بجد پرهیز کنیم؛ در همه ی زمینه ها: زمینه های مصارف روزمرّه و زمینه های عمده تر و مهم تر. 1 / 1 / 91
به نظر من یکی از قلم های مجاهدت اقتصادی مردم این است که بروند سراغ کالای ساخت داخل؛ آن را بخواهند. البته این طرف قضیه هم این است که کالای ساخت داخل بایستی قانع کننده باشد؛ بایستی دوامش، استحکامش، مرغوبیتش جوری باشد که مشتری را قانع کند؛ این هر دو در کنار هم، یک کار لازم و واجبی است. 7 / 2 / 90
اهداف تحریم اقتصادی
هدف آنها از این تحریم ها این بود که ملت را در راه خودشان مردد کنند؛ بین ملت ایران و نظام اسلامی جدائی بیندازند؛ مردم را دلسرد کنند، ناامید کنند. 1 / 1 / 92
دشمن با تحریم و با فشار اقتصادی گوناگون سعی کرد مردم را از میدان خارج کند. میگویند که ما با مردم دشمن نیستیم. دروغ میگویند؛ راحت، با وقاحت! بیشترین فشار برای این است که مردم ناراحت شوند، مردم در تنگنا قرار بگیرند، مردم زیر فشار قرار بگیرند، شاید بتوانند به این وسیله بین مردم و نظام اسلامی فاصله ایجاد کنند. هدف، فشار بر مردم است. 7 / 2 / 92
آنچه که دشمنان ما هدف گرفته بودند، صحنه ها و عرصه های مختلف بود؛ عمدتاً عرصه ی اقتصاد و عرصه ی سیاست بود. در عرصه ی اقتصاد، گفتند و تصریح کردند که میخواهند ملت ایران را به وسیله ی تحریم فلج کنند؛ اما نتوانستند ملت ایران را فلج کنند و ما در میدان های مختلف، به توفیق الهی و به فضل پروردگار، به پیشرفت های زیادی دست پیدا کردیم. 30/ 12 / 91
جهاد اقتصادی
به نظر صاحبنظران، امروز در این برهه ی از زمان، مسئله ی اقتصادی از همه ی مسائل کشور فوریت و اولویت بیشتری دارد. اگر کشور عزیز ما بتواند در زمینه ی مسائل اقتصادی، یک حرکت جهاد گونه ای انجام بدهد، این گام بلندی را که برداشته است، با گامهای بلند بعدی همراه کند، بلاشک برای کشور و پیشرفت کشور و عزت ملت ایران تأثیرات بسیار زیادی خواهد داشت. ما باید بتوانیم قدرت نظام اسلامی را در زمینه ی حل مشکلات اقتصادی به همه ی دنیا نشان دهیم؛ الگو را بر سر دست بگیریم تا ملت ها بتوانند ببینند که یک ملت در سایه ی اسلام و با تعالیم اسلام چگونه می تواند پیشرفت کند. 1 / 1 / 90
آنچه که در عرصه ی مجموعه ی مسائل کشور انسان مشاهده می کند، که در سال 90 باید ما آن را وجهه ی همت خودمان قرار بدهیم، این است که از جمله ی اساسی ترین کارهای دشمنان ملت ما و کشور ما در مقابله ی با کشور ما، مسائل اقتصادی است. البته در عرصه ی فرهنگی هم فعالند، در عرصه ی سیاسی هم فعالند، در عرصه ی انحصارات علمی هم فعالند، اما در عرصه ی اقتصادی فعالیت بسیار زیادی دارند. همین تحریم هائی که دشمنان ملت ایران زمینه سازی کردند یا آن را بر علیه ملت ایران اعمال کردند، به قصد این بود که یک ضربه ای بر پیشرفت کشور ما وارد کنند و آن را از این حرکت شتابنده باز بدارند. البته خواسته ی آنها برآورده نشد و نتوانستند از تحریم ها آن نتیجه ای را که انتظار داشتند، بگیرند و تدابیر مسئولان و همراهی ملت بر ترفند دشمنان فائق آمد؛ اما دنبال میکنند. لذا این سال جاری را که از این لحظه آغاز می شود، ما بایستی متوجه کنیم به اساسی ترین مسائل کشور، و محور همه ی اینها به نظر من مسائل اقتصادی است. لذا من این سال را «سال جهاد اقتصادی» نامگذاری میکنم و از مسئولان کشور، چه در دولت، چه در مجلس، چه در بخش های دیگری که مربوط به مسائل اقتصادی میشوند و همچنین از ملت عزیزمان انتظار دارم که در عرصه ی اقتصادی با حرکتِ جهاد گونه کار کنند، مجاهدت کنند. حرکت طبیعی کافی نیست؛ باید در این میدان، حرکت جهشی و مجاهدانه داشته باشیم. 1 / 1 / 90
فرهنگ و روحیه جهادی
روحیّه ی جهادی لازم است. ملّت ما از اوّل انقلاب تا امروز در هر جایی که با روحیّه ی جهادی وارد میدان شده، پیش رفته؛ این را ما در دفاع مقدّس دیدیم، در جهاد سازندگی دیدیم، در حرکت علمی داریم مشاهده می کنیم. اگر ما در بخش های گوناگون، روحیّه ی جهادی داشته باشیم؛ یعنی کار را برای خدا، با جدّیّت و به صورت خستگی ناپذیر انجام دهیم - نه فقط به عنوان اسقاط تکلیف - بلاشک این حرکت پیش خواهد رفت. 1 / 1 / 90
حمایت از تولید ملّی
یک بخش مهم از مسائل اقتصادی برمی گردد به مسئله ی تولید داخلی. اگر به توفیق الهی و با اراده و عزم راسخِ ملت و با تلاش مسئولان، ما بتوانیم مسئله ی تولید داخلی را، آن چنان که شایسته ی آن است، رونق ببخشیم و پیش ببریم، بدون تردید بخش عمده ای از تلاش های دشمن ناکام خواهد ماند. پس بخش مهمی از جهاد اقتصادی، مسئله ی تولید ملی است. اگر ملت ایران با همت خود، با عزم خود، با آگاهی و هوشمندی خود، با همراهی و کمک مسئولان، با برنامه ریزی درست بتواند مشکل تولید داخلی را حل کند و در این میدان پیش برود، بدون تردید بر چالش هائی که دشمن آن را فراهم کرده است، غلبه ی کامل و جدی پیدا خواهد کرد. بنابراین مسئله ی تولید ملی، مسئله ی مهمی است.
اگر ما توانستیم تولید داخلی را رونق ببخشیم، مسئله ی تورم حل خواهد شد؛ مسئله ی اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلی به معنای حقیقی کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهده ی این وضعیت، مأیوس و ناامید خواهد شد. وقتی دشمن مأیوس شد، تلاش دشمن، توطئه ی دشمن، کید دشمن هم تمام خواهد شد.
سهم دولت در این کار، پشتیبانی از تولیدات داخلی صنعتی و کشاورزی است. سهم سرمایه داران و کارگران، تقویت چرخه ی تولید و اتقان در کار تولید است. و سهم مردم - که به نظر من از همه ی اینها مهم تر است - مصرف تولیدات داخلی است. 1 / 1 / 91
مدیریت مصرف
مسئله ی مدیریت مصرف، یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی است؛ یعنی مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاه های دولتی، هم دستگاه های غیر دولتی، هم آحاد مردم و خانواده ها باید به این مسئله توجه کنند؛ که این واقعاً جهاد است. 3 / 5 / 91
مصرف هم باید مدیریت شود. این قضیه ی اسراف و زیاده روی، قضیه ی مهمی در کشور است. خب، حالا چگونه باید جلوی اسراف را گرفت؟ فرهنگ سازی هم لازم است، اقدام عملی هم لازم است. فرهنگ سازی اش بیشتر به عهده ی رسانه هاست. واقعاً در این زمینه، هم صدا و سیما در درجه ی اول و بیش از همه مسئولیت دارد، هم دستگاه های دیگر مسئولیت دارند. باید فرهنگ سازی کنید. ما یک ملت مسلمانِ علاقه مند به مفاهیم اسلامی هستیم، اینقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متأسفانه در زندگی مان اهل اسرافیم! بخش عملیاتی اش هم به نظر من از خود دولت باید آغاز شود. در گزارش های شماها من خواندم، حالا هم بعضی از دوستان اظهار کردند که دولت درصدد صرفه جوئی است و می خواهد صرفه جوئی کند؛ بسیار خوب، این لازم است؛ این را جدی بگیرید. دولت خودش یک مصرف کننده ی بسیار بزرگی است. شما از بنزین بگیرید تا وسائل گوناگون، یک مصرف کننده ی بزرگ، دولت است. حقیقتاً در کار مصرف، صرفه جوئی کنید. صرفه جوئی، چیز بسیار لازم و مهمی است. 2 / 6 / 91
مبارزه با مفساد اقتصادی
امروز کشور ما تشنه ی فعالیت اقتصادی سالم و ایجاد اشتغال برای جوانان و سرمایه گذاری مطمئن است. و این همه به فضائی نیازمند است که در آن، سرمایه گذار و صنعتگر و عنصر فعال در کشاورزی و مبتکر علمی و جوینده ی کار و همه ی قشرها، از صحّت و سلامت ارتباطات حکومتی و امانت و صداقت متصدیان امور مالی و اقتصادی مطمئن بوده و احساس امنیت و آرامش کنند. اگر دست مفسدان و سوءاستفاده کنندگان از امکانات حکومتی، قطع نشود، و اگر امتیاز طلبان و زیاده خواهان پر مدّعا و انحصارجو، طرد نشوند، سرمایه گذار و تولید کننده و اشتغال طلب، همه احساس ناامنی و نومیدی خواهند کرد و کسانی از آنان به استفاده از راه های نامشروع و غیر قانونی تشویق خواهند شد. 10 / 2 / 80
شفاف سازی
بایستی فعالان بخش خصوصی بدانند فرصت های سرمایه گذاری کجاهاست، کدام هاست؛ همه مطلع باشند، استفاده های ویژه خوارانه نشود. محصور بودن اطلاعات، محدود بودن اطلاعات به بعضی از افراد، دون بعضی، موجب ویژه خواری های عجیبی می شود؛ که گاهی ثروت های بادآورده ی یکشبه را برای افرادی که سوء استفاده چی هستند، فراهم می کند؛ به خاطر اینکه اطلاع دارند که بناست فلان کالا بیاید، فلان کالا تولید بشود، فلان کالا جلویش گرفته بشود، قیمت فلان کالا بالا برود یا پائین بیاید، یا فلان قانون تصویب بشود. اینهائی که مطلعند، سوء استفاده می کنند. اطلاعات باید عمومی بشود. باید شفاف سازی اطلاعات صورت بگیرد. البته این در دولتهای قبل مطرح بود، در دولت نهم و دهم هم فعالیت هائی انجام گرفته؛ لیکن کافی نیست. بایستی در این زمینه کار بیشتری انجام بگیرد. 26 / 5 / 90
هدفمندی یارانه ها
اهداف مهم این کار، در درجه ی اول، توزیع عادلانه ی یارانه هاست. دستگاه مدیریت کشور یارانه هائی را بین مردم تقسیم می کند. با شکل قبلی، این یارانه ها به کسانی که بیشتر پول داشتند، بیشتر مصرف می کردند، بیشتر می رسید؛ اما به کسانی که کمتر پول داشتند، کمتر مصرف می کردند، این یارانه ها کمتر می رسید. با هدفمند کردن یارانه ها، توزیعِ عادلانه انجام میگیرد؛ یعنی به همه، به نسبت واحدی می رسد. این، یک گام بلند در جهت ایجاد عدالت اجتماعی است. 1 / 1 / 90
خودکفایی
کشور در مسائل حیاتی و اساسی باید خودکفا باشد. نه اینکه از دیگران به کلّی بی نیاز باشد، نه؛ امّا اگر به کسی یا کشوری، در چیزی احتیاج دارد، طوری روابطش را تنظیم کند که اگر خواست آن را به دست آورد، دچار مشکل نشود؛ او هم چیزی داشته باشد که مورد نیاز آن کشور است؛ خودکفایی یعنی این. 18 / 8 / 85
استقلال اقتصادی
استقلال اقتصادی، یعنی ملّت و کشور، در تلاش اقتصادی خود روی پای خود بایستد و به کسی احتیاج نداشته باشد. معنایش این نیست که ملّتی که استقلال اقتصادی دارد، با هیچ کس در دنیا داد و ستد نمی کند؛ نه. داد و ستد، دلیل ضعف نیست. چیزی را خریدن، چیزی را فروختن، معامله کردن، گفتگوی تجاری کردن، این ها دلیل ضعف نیست. امّا باید طوری باشد که یک ملّت، اوّلاً نیازهای اصلی خودش را بتواند خودش فراهم کند. ثانیاً، در معادلات اقتصادی دنیا و مبادلات جهانی، وزنه ای باشد. نتوانند او را به آسانی کنار بگذارند؛ نتوانند او را به آسانی محاصره کنند؛ نتوانند او را به آسانی فرو دهند و هر چه می خواهند به او املا کنند. 15 / 2 / 72
امنیت غذایی
این ملت عزیز و سربلند، در امر تغذیه و تهیه مواد غذایی اصلی خود، نباید به بیرون مرزها هیچ احتیاجی داشته باشد. از اوّل انقلاب تا امروز، تکیه بر مسأله کشت و زرع، برای تأمین این منظور بوده است.
ما برای گندم و برنج و روغن و لبنیات و خوراک دام و بقیه مصارف عمده و اصلی کشورمان نباید نیازمند دیگران باشیم. 12 / 10 / 80
امنیت غذایی برای کشوری بزرگ، پُر جمعیت و دارای هدف های بلند، بسیار مهم است؛ لذا بخش کشاورزی و دامداری ما یک بخش ویژه و استثنایی است و همه باید برای آن تلاش کنند. 14 / 10 / 82
ارتباط صنعت و دانشگاه
با توجه به نیاز مبرم صنایع به فن آوری روز و رفع نیازهای کشور در زمینه های مختلف، متأسفانه هنوز شاهدیم ارتباط سازمان یافته ای میان صنعت و دانشگاه برقرار نشده است. برقراری نظام صحیح میان صنعت و دانشگاه، علاوه بر حل معضل بیکاری و ایجاد اشتغال، باعث صرفه جویی ارزی و استقلال صنعتی خواهد شد. 22 / 2 / 82
ارتباط مؤثر بین دانشگاه ها و مراکز پژوهشی با صنعت و بخش های مربوط جامعه. 21 / 10 / 87
نقشه جامع علمی
ما باید بدانیم نقشه ی جامع علمی کشور چیست. کدام علم، به چه اندازه، در کجای این نقشه جا دارد. این جور نباشد که مثل یک ورزش کاری که فقط روزی بازو کار میکند و بازوهایش می شود این قدر، در حالی که پا و سینه و شانه اش مثل یک آدم لاغر است، باشیم! این، فایده ای ندارد.
نقشه ی جامع علمی، چیزِ لازمی است: جایگاه علوم گوناگون، هرکدام؛ مقدار دانشجو، نوع دانشجو، جنس دانشجویان - دختر، پسر - مناطق گوناگون؛ اینها باید روشن بشود؛ ما بدانیم چه کار می خواهیم بکنیم. این کارها البته شروع شده، لکن باید جدیت بکنید دنبال بشود. 12 / 6 / 86
بعد از آنکه نقشه ی جامع علمی تهیه و فراهم شد، کارهای دیگری هم بایستی انجام بگیرد؛ از جمله: ایجاد نظام مهندسی این نقشه، تبدیل نقشه ی جامع علمی به صدها پروژه ی علمی، و سپردن این پروژه ها به پیمانکاران امینی که عبارتند از همین دانشگاه ها و اساتید و مراکز تحقیقاتی دانشگاه ها. بعد، ایجاد شبکه ی نظارت بر این پیشرفت علمی؛ حسن اجراء. و درگیر کردن استاد، دانشجو، محقق، این ها حتما باید در این طرح مهندسی نقشه ی جامع علمی دیده شود. 24 / 9 / 87
نظام ملی نوآوری
یک خلأیی وجود دارد - و همین خلأ موجب شده نقشه ی جامع علمی هم آنچنان که باید و شاید عملیاتی نشود - و آن عبارت است از همین خلأ نظام ملی نوآوری، که عبارت است از یک شبکه ای از فعالیت ها، تعامل های زنجیره ای، در سطح های کلان و میانی و خرد، بین دستگاه های علمی کشور؛ چه در درون محیط علمی، چه بیرون محیط علمی. یک تعامل این چنینی باید به وجود بیاید، که این به عنوان نظام ملی نوآوری شناخته شود؛ کارش هم عبارت است از این که جریان دانش و نوآوری را مدیریت کند، رصد کند، ارزیابی کند، هدایت کند. این امروز یک چیز لازمی است و به نظر من مسئولان و مدیران باید به این مسئله فکر کنند. 22 / 5 / 91
تجارت جهانی و جهانی شدن
جهانی شدن، اسم خیلی قشنگی است و هر کشوری فکر میکند بازارهای جهانی به رویش باز می شود. امّا جهانی شدن به معنای تبدیل شدن به یک پیچ و مهره ای در ماشین سرمایه داری غرب، نباید مورد قبول هیچ ملّت مستقلی باشد. اگر قرار است جهانی شدن به معنای درست کلمه تحقّق پیدا بکند، باید کشورها استقلال خودشان - استقلال اقتصادی و استقلال سیاسی - و قدرت تصمیم گیری خودشان را حفظ کنند؛ والّا جهانی شدنی که ده ها سال پیش از طریق بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی و امثال اینها - که همه ابزارهای امریکایی و استکباری بودند - به وجود آمده، ارزشی ندارد؛ بنابراین، یک اصل مهم، مسئله ی استقلال است؛ که اگر این نباشد پیشرفت نیست، سرابِ پیشرفت است. 27 / 2 / 88
مدیریت واردات
من نسبت به مسئله ی مدیریت واردات به دولتی ها سفارش کردم؛ الان هم تأکید می کنم. من نمی گویم واردات متوقف بشود؛ چون یک جاهائی لازم است که واردات انجام بگیرد؛ اما واردات باید مدیریت بشود. یک جائی واردات مطلقاً نباید بشود؛ یک جاهائی باید انجام بگیرد. با مدیریت، واردات انجام بگیرد. البته مسئولین محترم دولتی به من گفتند که قوانینی که مجلس تصویب کرده، به ما اجازه نمی دهد جلوی واردات را بگیریم؛ من خواهش می کنم این قضیه را حل کنند. اگر واقعاً قانونی وجود دارد که دولت را ممنوع می کند از جلوگیری از واردات، این قانون را اصلاح کنند؛ جوری باشد که مدیریت بشود. باید تولید ملی بالا برود. 27 / 5 / 89
سرمایه های انسانی
این ملت، ملتی با شصت میلیون نیروی انسانی و با ذخیره بسیار باارزشی از تجربه ها و سرمایه ها - سرمایه های مادّی، سرمایه های انسانی، سرمایه های معنوی و دانش و تجربه است. این ملت، خیلی چیزها را در درون خود دارد. ما اگر همه ی دروازه هایمان را هم ببندیم، از پا نخواهیم افتاد. 27 / 1 / 76
مسأله اشتغال، مسأله جوان ها، مسأله این همه سرمایه انسانی انباشته بر روی هم، یکی از مسائل بسیار مهمّ است. مسؤولان کشور باید به فکر این باشند. 11 / 2 / 80
توانمندسازی نیروی کار
باید کاری کنیم که کالای ایرانی به عنوان یک کالای محکم، مطلوب، زیبا، همراه با سلیقه و بادوام در ذهن مصرف کننده ی ایرانی و غیر ایرانی باقی بماند. این باید همت مجموعه ی کارآفرینی و کارگری و متصدیان این امر باشد. البته این کار، پیش نیازهائی دارد. ممکن است آموزش مهارت های لازم، دوره های ایجاد مهارت لازم باشد - که اینها کار دستگاه های دولتی و امثال دولتی است - لیکن باید هدف این باشد. 7 / 2 / 90
به تربیت نیرو، بخصوص در صنایع دانش بنیان - همان طور که دوستان گفتند - بایست خیلی اهمیت داد. در بعضی از بخش ها خوشبختانه این کار شده است. در بخش انرژی هسته ای ما اطلاع داریم، در بخش رویان از نزدیک اطلاع داریم که تربیت نیروی ماهر، نیروی کارآمد، نیروی دانشمند و محقق انجام گرفته. بایست به این در بخش های مختلف توجه کرد. 16 / 6 / 80
کیفیت کالای داخلی
یک نکته ی اساسی ای که در باب کار وجود دارد و کارآفرینان باید به او توجه کنند، مسئله ی مرغوبیت تولید داخلی است؛ کیفیت تولید داخلی است؛ این خیلی مهم است. البته بخشی از این، ارتباط پیدا می کند به همان قضایای مالی و نمی دانم مقررات و غیرذلک، و پشتیبانی های دولت؛ اما بخشی هم ارتباط پیدا می کند به عزم و اراده ی مسئولین، کارآفرین و کننده ی کار. فرمود: «رحم اللَّه امرا عمل عملا فاتقنه»؛ رحمت خدا بر آن انسانی که کاری را انجام بدهد و آن را متقن انجام بدهد، درست انجام بدهد. این آینده نگری است، غیر از امروز. شما امروز ببینید در دنیا کمپانی هائی هستند صد سال است اینها دارند کار می کنند، صد و پنجاه سال است دارند کار می کنند و محصولاتشان در دنیا فروش میرود. اسم اینها کافی است که جنس را تو بازار رائج کند؛ به خاطر اینکه درست کار کردند، خوب کار کردند، مشتری مطمئن است به اینها. شما میگوئید که ما سفارش کنیم به مردم که تولیدات داخلی را مصرف کنند. من که خب چند سال است دارم سفارش می کنم؛ بنده که بارها گفته ام، منتها این با شعار درست نمی شود. خب، بله یک مقداری مردم حالا یک اعتمادی بکنند، یک اعتنائی بکنند به حرف ما، به خاطری که مثلًا ما گفتیم، بروند یک مقداری چه کنند؛ این یک بخشی از قضیه است. یک بخش دیگر هم مربوط به کیفیت است. خب کیفیت را باید بالا برد؛ کیفیت ها را باید بالا برد. 16 / 6 / 89
رقابت پذیری
ما باید به ایجاد مزیت های رقابتی توجه کنیم. ما می گوئیم تولید داخلی. البته امروز خوشبختانه در زمینه ی تولید داخلی پیشرفت های زیادی به وجود آمده. مطمئناً آن مقداری که در ذاکره ی عمومی مردم هست، کمتر است از آن مقداری که کار انجام گرفته... در خصوص برجسته کردن تولید ملی، مسئله ی کیفیت خیلی مهم است؛ که مدیریت های تولیدی و کارگرهای عزیز باید به این مسئله توجه کنند. مسئله ی قابل رقابت بودن قیمت تمام شده مهم است و باید به آن توجه کنند؛ که این البته کمک دولت را می خواهد. اینها کارهای فراوانی است که باید انجام بگیرد. این کارها فقط بر عهده ی دولت هم نیست؛ دولت، مجلس شورای اسلامی، دستگاه های گوناگون مدیریتی، بخش خصوصی، آحاد مردم، فرهنگ سازان جامعه - آن کسانی که با بیاناتِ خودشان برای مردم فرهنگ می سازند - تبلیغات صدا و سیما، همه ی اینها باید در خدمت تولید ملی قرار بگیرد. 10 / 2 / 91
صندوق توسعه ملی
براساس قانون برنامه پنجم باید حداقل 20 درصد درآمد نفتی هر سال به این صندوق واریز و صرف تولید و صنعت شود که خوشبختانه این کار، شروع شده و باید ادامه یابد. 22/ 12 / 90
تغییر نگاه به نفت و گاز و درآمدهای حاصل از آن، از منبع تأمین بودجه عمومی به «منابع و سرمایه های زاینده اقتصادی» و ایجاد صندوق توسعه ملی با تصویب اساسنامه آن در مجلس شورای اسلامی در سال اول برنامه پنجم و برنامه ریزی برای استفاده از مزیت نسبی نفت و گاز در زنجیره صنعتی و خدماتی و پایین دستی وابسته بدان با رعایت:
ـ واریز سالانه حداقل 20 درصد از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز و فرآورده های نفتی به صندوق توسعه ملی.
ـ ارائه تسهیلات از منابع صندوق توسعه ملی به بخش های خصوصی، تعاونی و عمومی غیردولتی با هدف تولید و توسعه سرمایه گذاری در داخل و خارج کشور با در نظر گرفتن شرایط رقابتی و بازدهی مناسب اقتصادی. 21 / 10 / 87
اشتغال زایی
مسئله ی اشتغال هم مسئله ی مهمی است. طرح هائی که از چند سال پیش به این طرف برای اشتغال پیش بینی شده، آن چنان که انسان انتظار داشت، نشد. اگر چه حالا کارهائی انجام گرفت و خوب بود، بد نیست؛ لیکن ما را مستغنی نمی کند از اینکه نسبت به مسئله ی اشتغال یک اهتمام ویژه ای داشته باشیم. 8 / 6 / 89
وقتی اشتغال بود، مفاسد ناشی از بیکاری هم به خودی خود جمع خواهد شد؛ چون بیکاری به دنبال خود مفاسدی را می آورد - مفاسد اخلاقی، مفاسد اجتماعی، مفاسد امنیتی؛ انواع و اقسام مفاسد - اشتغال که به وجود آمد، همه ی اینها به خودی خود جمع می شود؛ هزینه ها از دوش دولت برداشته می شود. خب، اگر بخواهیم این اشتغال با همین شکلی که مسئولین محترم تصمیم گیری کردند، تحقق پیدا کند، کار لازم دارد. 1390/07/28
کاهش تورم
بخشی از این مشکلات، ناشی از تورم است. ما در کشور کمبود کالا نداریم؛ خوشبختانه کالاهای گوناگونِ مورد نیاز مردم در کشور فراوان یافت می شود؛ لیکن مسئله ی گرانی و کاهش قدرت خرید وجود دارد؛ این را باید علاج کنید؛ این به عهده ی بخش های مختلف اقتصادی است؛ یعنی هم بخش های ستادی اقتصادی، هم بخش های عملیاتی اقتصادی - مثل وزارت صنعت و معدن و تجارت، وزارت جهاد کشاورزی، بخش های دیگر - که باید به طور جد ان شاءالله این را دنبال کنند.
باید راهی پیدا کنید که نقدینگی افزایش یافته کنترل شود. خب، این روشن است؛ اگر در مقابل نقدینگی تولید وجود داشته باشد، کالا وجود داشته باشد، کمبود وجود نداشته باشد، مشکلی را ایجاد نمی کند؛ اگر چنانچه نه، نقدینگی بیش از تولید کالا در داخل یا به شکل درستِ واردات بود، طبعاً مشکل ایجاد می کند. 2 / 6 / 91
اگر ما توانستیم تولید داخلی را رونق ببخشیم، مسئله ی تورم حل خواهد شد؛ مسئله ی اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلی به معنای حقیقی کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. 1 / 1 / 91
طرح های اقتصاد مقاومتی
به نظر ما طرح های «اقتصاد مقاومتی» جواب میدهد. همین مسئله ی سهمیه بندی بنزین که اشاره کردند، جواب داد. اگر چنانچه بنزین سهمیه بندی نمی شد، امروز مصرف بنزین ما از صد میلیون لیتر در روز بالاتر می رفت. توانستند این را کنترل کنند؛ که خب، امروز در یک حد خیلی خوبی هست. حتّی باید جوری باشد که هیچ به بیرون نیازی نباشد، که الحمدللّه نیست. تحریم بنزین را در برنامه داشتند؛ اقتصاد مقاومتی تحریم بنزین را خنثی کرد. و بقیه ی چیزهائی که مورد نیاز کشور است. 3 / 5 / 91
ایجاد ثبات در اقتصاد ملی
حرکت بر اساس برنامه، یکی از کارهای اساسی است. تصمیم های خلق الساعه و تغییر مقررات، جزو ضربه هائی است که به «اقتصاد مقاومتی» وارد می شود و به مقاومت ملت ضربه می زند. این را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم باید توجه داشته باشند؛ نگذارند سیاست های اقتصادی کشور در هر زمانی دچار تذبذب و تغییرهای بی مورد شود. 3 / 5 / 91
ثبات و شفافیت و انسجام سیاست ها و مقررات اقتصادی انجام بشود - مقررات اقتصادی ای که امروز یک چیزی بگوییم، فردا عوضش بکنیم، فایده ای ندارد - مقررات اقتصادی و قوانین ما باید هم ثبات داشته باشند که مردم بتوانند روی آن برنامه ریزی کنند، هم باید منسجم باشد و با هم بخواند و شفاف باشد. 29 / 3 / 85
تقویت همکاری های دوجانبه و منطقه ای و سازمان های بین المللی
من بارها - یعنی از زمان ریاست جمهوری - این مسأله را دائماً به وزارت خارجه گفته ام و تکرار کرده ام که ما باید در ارتباطات دوجانبه، ارتباطات منطقه یی و در مجامع جهانی حضور فعال داشته باشیم و نباید هیچ مجمع جهانی را که در آن عضو هستیم، دست کم بگیریم. این که ما مأیوس بشویم و بگوییم فایده یی ندارد، گوش نمی کنند؛ غلط است. همه چیز فایده دارد؛ همه ی تلاش ها فایده دارد... شماها می توانید تغییرات محیطی را کاملاً رصد کنید؛ ظرفیت های ممکن، فرصتهای ممکن و تهدیدها را منعکس کنید؛ باید هم بکنید. البته این طور هم نباشد که همه اش تهدیدها منعکس شود؛ بعضی ها کارشان فقط منعکس کردن تهدیدهاست، که نتیجه اش - نمی گویم آنها قصدشان این است - مرعوب کردن مسؤولان بالاست؛ اگر قابل مرعوب شدن باشند. 25 / 5 / 83
پرداختن به همکاری های منطقه ای - همین کارهایی که الان انجام می گیرد؛ اکو، شانگ های و... - چیزهای لازمی است. ما این چیزها را باید با جدیت دنبال کنیم و همت بگماریم. 29 / 3 / 85
تقویت صادرات
این پنجاه، شصت میلیاردی که ما از طریق فروش نفت به دست می آوریم، با نهصد میلیارد دلار صادرات و معامله و تجارت به دست می آید؛ این خیلی مهم است. 29 / 3 / 85
دولت وظیفه دارد به صادرات و صادرکننده کمک کند. خوشبختانه - همان طور که یکی از آقایان گزارش دادند - صادرات غیر نفتی رشد خیلی خوبی داشته؛ بعد از این هم رشد بیشتری خواهد داشت؛ انتظار هم داریم که در آینده بتواند رشد متناسب خودش را داشته باشد؛ به طوری که معادله ی صادرات و واردات حتماً مثبت باشد. ما باید به اینجا برسیم و بتوانیم خودمان را از درآمد نفت واقعاً بی نیاز کنیم.
از آن طرف هم خود بخش صادرکنندگان و مسئولین این کار وظائفی دارند. همین کشورهائی که اشاره کردند صادرات عمده ی ما به این کشورهاست، بازخورد سوء عمل بعضی از صادرکنندگان، اینجا به ما می رسد. ارسال جنس نامرغوب، جنس بد، بسته بندی نامطلوب، تأخیر در رساندن، اینها بد است. آن شرکت هائی در دنیا موفقند که صد سال است، صد و پنجاه سال است دارند محصول تولید می کنند و توانسته اند مشتری را راضی نگه دارند. فرض بفرمائید یک شرکت آلمانی یا یک شرکت سوئیسی از صد و پنجاه سال، صد و شصت سال قبل دارد یک جنسی را تولید می کند و می فرستد و همچنان در کشور ما و کشورهای دیگر مشتری دارد. چرا؟ چون از جنس راضی هستند؛ به وقت می رسد، استحکام لازم را دارد، دوام لازم را دارد، زیبائی لازم را دارد، تنوع و تطور لازم را به تناسب پیشرفت زمان دارد. صادر کننده باید اینها را ملاحظه کند. این احتیاج به یک فرهنگ دارد؛ فرهنگ حسن عمل در تولیدی که می خواهد به خارج از کشور و خارج از مرزها برود. 26 / 5 / 90
تحول نظام اداری
ما واقعاً در زمینه ی مسائل اداری و نظام اداری دچار مشکلات و آسیب های دیرپا و مزمن هستیم. این سیاستها مطرح شده، در مجمع تشخیص مورد بررسی قرار گرفته و ابلاغ شده، به نظر من سیاست های بسیار خوبی است، باید برای اینها برنامه ی اجرایی گذاشت و عملیاتی کرد که از جمله ی چیزهای بسیار مهم است که متأسّفانه مانده، تأخیر هم شده است و به جریان نیفتاده. 6 / 6 / 92
از جمله زمینه هایی که بعد از انقلاب تا امروز، با همه تلاشی که شده است، نتوانسته ایم در آن پیشرفت شایسته ای را به دست آوریم، زمینه نظام اداری متناسب با هدف های جمهوری اسلامی است.
ما نمی توانیم بگوییم در این زمینه کم کاری داشته ایم - شاید هم خیلی کار کرده اند - اما به هر حال کم پیشرفت داشته ایم. الان هم با این که مکرّر گفته می شود و همه هم می گویند، اما انسان عمل و تلاشِ بایسته را مشاهده نمی کند. این از نقایص ماست؛ مسؤولان ذی ربط باید در این زمینه کار کنند. آن مقداری که به نصیحت و تذکر ارتباط پیدا می کند، این چیزی است که من حالا عرض می کنم؛ که البته این کافی هم نیست؛ این فقط نصحیت و تذکر به خودم و به شماست. 10 / 4 / 78
گفتمان سازی
گفتمان یک جامعه مثل هواست، همه تنفسش می کنند؛ چه بدانند، چه ندانند؛ چه بخواهند، چه نخواهند. باید این گفتمان سازی انجام بگیرد؛ که البته نقش رسانه ها و بالخصوص نقش روحانیون و نقش بزرگان و اساتید دانشگاهی حتماً نقش بارز و مهمی است. 4 / 10 / 90
یکی از مهم ترین تأثیرات همین فکر کردن ها این است که شما فضاسازی می کنید، گفتمان سازی می کنید. در نتیجه، در یک فضای معتقد به یک مبنای فکری یا عملی، رئیس جمهور هم همان جور فکر می کند، وزیر هم همان جور فکر می کند، مدیر کل هم همان جور فکر می کند، کارکنان هم همه همان جور فکر می کنند؛ این خوب است. و شما این کار را انجام میدهید. فکر کنید، بگوئید، بنویسید، در مجامعِ خودتان منعکس کنید؛ آن کرسی های آزاد اندیشی را که من صد بار - با کم و زیادش - تأکید کردم، راه بیندازید و اینها را هی آنجا بگوئید؛ این می شود یک فضا. وقتی یک فضای گفتمانی به وجود آمد، همه در آن فضا فکر می کنند، همه در آن فضا جهت گیری پیدا میکنند، همه در آن فضا کار میکنند؛ این همان چیزی است که شما می خواهید. بنابراین اگر چنانچه این کاری که شما مثلاً در فلان نشستتان، در فلان مجموعه ی دانشجوئی تان کردید، فکری که کردید، ترجمه ی عملیاتی نشد، به صورت یک قانون یا به صورت یک دستورالعمل اجرائی درنیامد، شما مأیوس نشوید؛ نگوئید پس کار ما بی فایده بود؛ نخیر.13 / 7 / 90