ماهان شبکه ایرانیان

دستاوردهای عرفانی روزه

روزه اگرچه در ظاهر پرهیز جسمانی از خوردن و آشامیدن برای مدتی کوتاه است اما در حقیقت میانبری است برای وصول به حق و صیقل دادن قلب و روح برای فرود آوردن سر تعظیم و تسلیم برابر آنچه مخلوق و معبود به آن رضاست

روزه اگرچه در ظاهر پرهیز جسمانی از خوردن و آشامیدن برای مدتی کوتاه است اما در حقیقت میانبری است برای وصول به حق و صیقل دادن قلب و روح برای فرود آوردن سر تعظیم و تسلیم برابر آنچه مخلوق و معبود به آن رضاست. در پس چنین پرهیز و صبری است که مومن ثابت می کند از هر چه جز برای اوست تنها و تنها برای او می گذارد و جسم و دل و روح را قلمروی حاکمیت او می کند. از این رو، روزه تنها حکمی فقهی و واجب شرعی نیست، بلکه شاهراهی است برای سلوک الی ا...؛ از این رو در گفت و گو با حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد رودگر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و استاد حوزه و دانشگاه درباره وجوه و دستاوردهای عرفانی روزه به بحث و بررسی پرداخته ایم که مشروح آن از نظرتان می گذرد:

 آیا می توان از روزه به عنوان عملی واجب که خوردن و آشامیدن جسمانی را برحذر می دارد انتظار تقویت ابعاد عرفانی در روزه دار و زمینه سازی برای سیر و سلوک الی ا... را داشت؟

در آموزه های دینی و معارف اسلامی بخصوص آنچه پیرامون روزه وجود دارد، روزه را یک مقوله تشکیک پذیر و ذومراتب قلمداد کرده اند، یعنی روزه از یک ظرفیت و استعداد خاص برخوردار است که می تواند از نخستین و ضعیف ترین مرتبه تا عالی ترین مرتبه ارتباط با خدا را در بر بگیرد؛ در بیان دیگر ما در ارتباط با این واجب دینی هم روزه، هم روزه دار و هم فرمان الهی را داریم، وقتی خداوند در قرآن می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید روزه بر شما نوشته شد آنچنان که بر پیشینیان شما نوشته شد و مومن لبیک به فرمان الهی می گوید و روزه می گیرد نظر به حضرت حق دارد و فرمان مولا و معبودش را اجابت می کند.

با این مقدمه وارد این بحث می شویم که به عنوان مثال در روایات آمده روزه بگیرید تا صحت و سلامتی جسمانی و بهداشت بدن شامل حالتان شود، دوم اینکه در روایات داریم که روزه سپر برابر آتش جهنم است؛ یعنی از بهداشت جسمانی به رهایی و نجات از عذاب الیم و دردناک جهنم می انجامد.

علاوه بر این، در حدیث قدسی آمده که خداوند می گوید: روزه متعلق به من است و من جزا و پاداش روزه دار هستم، اگر روزدار روزه را با اخلاص و عشق و محبت و از سر بندگی و عبودیت و اجابت امر الهی انجام دهد، در حقیقت فراتر از رفتن به بهشت و نرفتن از جهنم عمل کرده و می توان روزه را با این نگاه عرفانی تفسیر کرد که من روزه می گیرم نه برای بهشت و رهایی از جهنم؛ بلکه از باب عشق به معبود، معشوق و محبوب و چون خدای من امر می کند به روزه من به این امر اهتمام دارم.

بنابراین، اگر کسی روزه را از سر حب و عشق بگیرد، دیگر رفتن به بهشت و نرفتن به جهنم و دیگر برکات و ثمرات روزه که هم در روایات و هم در کتب علمی از سوی پزشکان مسلمان و غیرمسلمان بیان شده، توجهی ندارد. این یک مرحله از بحث است که ما هرچه به لحاظ عبودیتی خود را بالا ببریم، حقیقت روزه را بهتر و عمیق تر درک می کنیم.

مرحله بعد در نگاه عرفانی به روزه این است که روزه نقش بسیار محوری در سیر و سلوک الی ا... دارد و دل و قلب را با گرسنگی و تشنگی و عمل به امر الهی زلال کرده و صیقل می دهد و انسان را همان طور که در دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان بیان می شود، به فکر مخلوقات الهی بویژه محرومان و پابرهنگان قرار می دهد، یعنی عارف با یک چشم به خدا و با چشم دیگر به خلق خدا می نگرد و روزه تضمین کننده این دو چشم است.

مرحله سوم این است که روزه غیر از آنکه یکی از عوامل سلوک الی ا... است، بلکه باعث می شود عارف در مقام والا و بالای عرفانی روزه را از این باب نگاه کند که روزه عرفانی یعنی ندیدن ماسوی ا... و گذر از غیر خدا و انقطاع الی ا... چطور در روزه از بسیاری از نیازهای مطلوب می گذریم، از خوردن، آشامیدن و مطالبات غریزی و جسمانی، یک سالک الی ا... و عارف بالله نیز روزه را در این می بیند که غیر خدا را کنار بگذارد.

 چه نوع روزه ای و رعایت چه آدابی می تواند قلب روزه دار را به عرش الرحمن و محل حکومت مطلقه الهی تبدیل کند؟

- ما در روایت داریم که قلب المومن عرش الرحمن است و از امام ششم (ع) روایت شده قلب، حرم امن الهی است، در غیر آن غیر خدا را راه ندهید و این میسر نیست، مگر با مراقب نفس که ما در روزه خود تمرین مراقبت نفس می کنیم، برای اینکه از اذان صبح شرعی تا اذن مغرب شرعی دائم در حال مراقبه هستیم که مبادا به لحاظ فقهی روزه مان باطل شود، بعد از آن مراقبه اخلاقی نیز می کنیم خود ما این حس را داریم که ماه رمضان با دیگر ماه ها متفاوت است و دائم در حال مراقبه هستیم که غیبت نکنیم، دروغ نگوییم، زخم زبان نزنیم، آبروی دیگران را نریزیم و این یعنی مراقبتهای اخلاقی با دور کردن رذایل و کسب فضائل؛ یعنی از انسان مطیع فقهی به انسان فاضل اخلاقی ارتقا می یابیم و وقتی به اواخر ماه مبارک رمضان نزدیک می شویم، دل هایمان نورانیت یافته و عقل ها شکوفا می شود.

مراقبت عرفانی این است که واجب را انجام داده از حرام بپرهیزیم از مکروهات اجتناب کرده و به مستحبات اهتمام داشته باشیم، یعنی با التزام به شرع مقدس و سنت نبوی به مقام انقطاع جز خدا برسیم که در فرازهای انتهایی مناجات شعبانیه به بهترین شکل بیان می شود. پس از آن به جایی می رسیم که قلبمان از غیر خدا جدا می شود و جز او را در دل راه نمی دهیم. در اینجا قلب عرش الرحمن است؛ یعنی محل حاکمیت مطلقه حق و تنها خدا بر دل ما حکومت می کند و دل آیینه نمایش حاکمیت و مالکیت مطلقه حق می شود که این همان حرم حق است که حرامیان را به آن راه نیست. این یعنی اغیار را به دل راه ندادن و این نقش روزه است که ما را از مراقبت های اولیه فقهی به مراقبت های بالاتر یعنی اخلاقی پس از آن عرفانی عبور می دهد؛ می توان در مقام تمثیل گفت، دهه نخست ماه مبارک رمضان فرصتی است برای مراقبه فقهی، دهه دوم برای مراقبات اخلاقی و دهه سوم مراقبات عرفانی؛ یعنی اگر اهل معرفت باشیم وقتی ماه مبارک رمضان در حال اتمام است گویی از محبوب و معبود جدا می شویم که امام چهارم (ع) در دعای وداع این دلتنگی را به خوبی به تصویر کشیده اند، با تمام وجود می گوییم حیف و دلتنگ می شویم و این حس نتیجه مراقبه نفس و رسیدن به مقام بالای عرفانی است.

 چه تفاوتی است میان پرهیز از خوردن و آشامیدن در روزه داری ماه مبارک رمضان با ریاضت های جسمانی که عرفان واره ها و جنبش های نوپدید معنوی به آن اهتمام دارند؟

- این دو هم تفاوت ماهوی دارند هم تفاوت روشی و هم تفاوت غایی؛ تفاوت ماهوی روزه با ریاضت های جسمانی در عرفان واره ها در این است که اینجا روزه یک وجوب شرعی، آسمانی و الهی دارد اما در آنجا ضرورت از باب ریاضت بشری و جسمی است. به لحاظ روشی روزه احکام خاص، آداب خاص و اسرار و رموز خاص دارد که باید در رساله های عملیه بشناسیم و رازهایش را در کتب اخلاقی عرفانی بجوییم و بعد هم با روش خاصی از زمانی خاص آغاز شده و در زمانی خاص پایان می یابد و به لحاظ غایی برای رضای خداست نه رضای نفس، یعنی روزه دار در پی آن است که قدرت معنوی و آسمانی بیابد تا بتواند خود را تدبیر کرده و نفسش را کنترل کند و از افتادن در دام خطاها و لغزش ها رهایی بیابد. اما در عرفانهای کاذب و شبه عرفانها، ریاضتهای جسمانی برای برای رسیدن به قدرت طبیعی و انرژی کیهانی است؛ یعنی ریاضت کشیده می شود برای خرق عادت و رسیدن به کرامتی که عجب و غرور را در انسان ایجاد می کند؛ به بیان بهتر در روزه ریاضت نفسانی برای خدا و تقرب به اوست، نه تمکین خواسته های نفس.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان