درآمد از راه گران فروشی و برای سود بیشتر، به صورتی که انحصار فروش کالایی را بدست آوریم، یا با تبانی واحتکار بازارسیاه به راه بیاندازیم، براساس آموزه های دینی بی گمان حرام می باشد.
« رُبَّ أرباحٍ تَؤُلُ إلیَ الخُسرَانِ»[1] بسا سودها که بازگشتن به زیان است.
پیامبر خدا (ص) می فرماید: مَن دخَلَ فی شیءِ مِن اَسعارِ المُسلمین لِیَغلی علیهم کان حقًا عَلی اللهِ اَن یَقذِفَهَ فی مُعظَمِ جَهنَّم رأسَه اَسفلَه[2] هر کسی به عنوانی، سبب گرانی در بازار مسلمانان گردد برخداوند لازم است او را در بزرگترین جایگاه جهنم سرنگون سازد.
حکایت
امام صادق(ع) به یکی ازخدمت گزارانش به نام « مصادف» هزار دینار پرداخت وبه اوفرمودند: آماده سفر تجار ی به مصر شود، زیرا عائله من زیاد شده است و نیاز به درآمد بیشتر دارم، مصادف با پول امام کالایی راتهیه کرد و همراه گروهی از تجار رهسپار مصر شد. این گروه وقتی به نزدیکی مصر رسیدند، با کاروانی برخورد کردندکه به تازگی ازمصرخارج شده بودند، از اهل کاروان درباره وضعیت بازار مصر و موقعیت کالاها سؤال کردند و معلوم شد کالای تجارتی ایشان از نیازهای عمومی مردم مصر است و در بازارهای آنجا نایاب می باشد و مشتری فراوانی دارد. مصادف و همراهانش با آگاهی از این وضعیت، هم سوگندشدند که هیچ کسی کالایش را کمتر از دو برابرخرید نفروشد، آنان پس از فروش کالا به مدینه برگشتند.
مصادف خدمت امام (ع)رسید، در حالی که دو کیسه هرکدام حاوی هزار دینار بود، در دست داشت وآن را خدمت حضرت نهاد وعرض کرد: فدایت شوم! یکی اصل سرمایه و دیگری سود آن است. حضرت فرمودند: این سود بسیار زیاد است، چگونه بدست آوردی؟ مصادف تمام ماجرا را برای امام(ع) تعریف کرد.حضرت با ناراحتی فرمودند: سبحان الله! به زیان مردمی مسلمان باهم، هم قسم شده اید که متاع خویش را جزء دو برابر قیمت خرید نفروشید؟
آن گاه یکی از دو کیسه را برداشت و فرمودند: این سرمایه من، و ما را به چنین سودی نیاز نیست. سپس فرمودند: یَامُصادَف مجالدهُ السُیُوفِ إهونُ مِن طَلَبِ الحَلال[3] برخورد شمیشرها در هنگام کارزارو جهاد راحت تر از به دست آوردن مال حلال است.
ازسودهای حرام پرهیز کنیم
به زیان مردم مسلمان، از راه گران فروشی و اجحاف، عمل نکنیم و چنانچه انحصار کالایی را به دست گرفیتم، آن را به قیمت عادلانه به مردم عرضه بداریم واز این نوع سودهای حرام جدا پرهیز کنیم.
کسی که کالا و طعامی را حبس و جمع کند و انتظاربکشد،که گران شود با وجود آنکه مردم به آن کالا نیاز دارند و کسی هم نیست که نیاز آنان را تامین کند این گونه عمل را احتکار می گویند.
رسول خدا (ص) می فرماید: مَن جَمَعَ طَعَامًا یَتَرَبُّصُ بِه الغَلاءَ أربَعِینَ یوُمًا فَقَد بَریِءَ مِنَ اللِه وَ بَرِءَ اللهُ منهُ[4] هرکس طعامی را به امید بالا رفتن قیمت چهل روز احتکارکند، پس به تحقیق از خدا جدا شده و خداهم از او بیزاری می جوید.
و می فرمایند:کلُّ حَکرهٍ تَضَرَّ بالنّاسِ و تغلی السَعرَ علیهم فَلا خَیرَ فیها[5] هرگونه احتکاری که به مردم زیان رساندو قیمت کلارا به ضرر آنان گران نماید، خیری درآن نیست.
توصیه امام صادق هنگام کمبود کالا در بازار
از اینگونه درآمدهای ناروا دوری کنیم و کاری نکنیم که باعث زیان و خسارت مردم شود و درنتیجه، خودنیز دچار خسار ت دنیوی و اخروی شویم. اگر در مواردی که کالایی در بازارکم می شود، چنانچه ذخیرهایی از آن کالا داشته باشیم باید آن را به بازار عرضه کنیم و خود نیز مانند سایر مردم زندگی کنیم، در این صورت ثواب برده ایم، چنانکه امام صادق (ع) به معتب خدمتکار خود فرمودند: قیمت اجناس در مدینه گران شده است، چه مقدار مواد غذایی داریم؟ گفت:آن مقدار که برای چندین ماه کافی است. فرمودند: آن را بیرون آور و بفروش.گفتم: درشهر، غذایی نیست! فرمودند: آن رابفروش. پس از آنکه فروختم، فرمودند: مانند مردم و همسان با آنان به طور روزانه مایحتاج ما را خریدکن. .. و غذای خانواده مرانیمی جو و نیمی گندم قرار بده، به راستی خداوند می داند که من توانایی تهیه گندم را برای آنان دارم، ولی دوست دارم خدامرا چنین ببیندکه زندگی رابه درستی اندازه گیری می کنم.[6]
غش و تدلیس و حکم آنها
غش به معنای پوشاندن اطلاعاتی است که برای خریدار ضروری می باشد. وتدلیس یعنی فروشنده کالا را به صورتی بیاراید که خریدار را فریب بدهد و به خریدکالا تشویق گردد.
غش درمعامله نه تنها گناه بزرگی است، بلکه درآمدی که از این راه بدست می آید، حرام است و مشتری پس ازفهمیدن عیب، حق داردجنس رابه فروشنده برگرداندو فروشنده باید بپذیردو خسارتهای احتمالی را نیز باید جبران کند.
امام موسی بن جعفر(ع) می فرمایند« ملعون است کسی که بامسلمانی غش کند و یا به او مکر زند و یا او را فریب دهد. »[7] حضرت علی (ع) می فرماید: بیعوا و لاتَحلِفُوا فانّ الیمینَ یُنفِق السَلعهَ و یمحَقُ البَرِکهَ.[8] بفروشید و سوگند مخورید، چرا که سوگند، کالا را به فروش می رساند، اما برکت را از بین می برد.لازم به تذکر است که گرچه این روایت در ارتباط با قسم خوردن است، ولی باید توجه داشت که بسیاری از دین داران دراثر قسم خوردن فروشنده فریب خورده و به سخن او اعتماد می کنند.
هشام بن حکم نقل می کند که در سایه، مشغول فروختن جامه های نازک بودم که امام کاظم (ع) به من رسیده و فرمودند: ای هشام! فروختن در سایه غش است، وغش قطعا حلال نیست.[9]
از فریب دادن مسلمانان دوری کنیم
از فریب دادن مسلمانان دوری کنیم واجناس را همان طور که هست، در معرض فروش قراردهیم.
امام صادق(ع) می فرمایند: « هرکسی خرید وفروش می کندباید پنج خصلت را حفظ کند وگرنه هرگز خریدو فروش نکند، یکی از آنها پرهیز از پنهان کردن عیب کالا است »[10]
پیامبر (ص) می فرمایند: «. .. اَلناجِشُ و المَنجوش ملعونون علی لسان محمّد» [11]
تمجید کننده کالا و آن کسی که به نفع او تمجید شده است برزبان محمد نفرین شده اند.
بنابراین از چیزهای که مشتری را فریب می دهد و او را وادار به خرید می نماید، باید پرهیز کرد و چنانچه ازاین راه درآمدی به دست آید، حرام است و قطعا بی برکتی در کسب و زندگی نمایان می شود.
پی نوشت ها:
[1] غرالحکم، ج1، ص416، ح 43
[3] بحارالانوارج 47، ص 59
[4] مستدرک الوسائل ج13، ریال ص 276
[5] « دعائم الاسلام ج 2 ص 35»
[6] الفروع من الکافی ج 5 ص166
[7] بحارالانوار ج 103 ص 82
[8] بحار الانوار ج 40ص 331
[9] بحار الانوارج40 ص 331
[10] الفروع من الکافی ج 5 ص 150
[11] دعائم الاسلام ج 2 ص 47.