رادیوگرافی در تشخیص بیماری لثه

رادیوگرافی به عنوان یک وسیله کمکی ارزشمند در تشخیص بیماری های لثه، ارزیابی پیش آگهی بیماری و تعیین نتیجه درمان مطرح می باشد

رادیوگرافی در تشخیص بیماری لثه
رادیوگرافی به عنوان یک وسیله کمکی ارزشمند در تشخیص بیماری های لثه، ارزیابی پیش آگهی بیماری و تعیین نتیجه درمان مطرح می باشد. رادیوگرافی تنها تغییرات ایجاد شده در بافت کلسیفیه را نشان می دهد و توانایی آشکار کردن فعالیت های سلولی فعلی را ندارد و فقط اثراتی را که تغییرات سلولی در گذشته بر روی استخوان و ریشه ها گذاشته اند، نشان می دهد. برای نشان دادن تغییرات بافت نرم لثه به روش های خاصی نیاز است که در حال حاضر استفاده کلینیکی روزمره ای ندارند. ارزیابی رادیوگرافی تغییرات استخوان در بیماری لثه، عمدتاً بر اساس نمای دیواره بین دندانی (interdental septum) است، زیرا تراکم زیاد ساختمان ریشه اجازه به تصویر کشیده شدن استخوان های باکال و لینگوال را نمی دهد.

تخریب استخوان در بیماری های لثه
 

تخریب های جزئی استخوان در رادیوگرافی قابل رؤیت نیستند؛ لذا هر گونه تغییرات جزئی اولیه بافت های پریودنتال ( لثه) درکلیشه رادیوگرافی به این معنی است که تخریب، مراحل اولیه خود را طی کرده است. پس اولین علائم بیماری لثه را باید به صورت کلینیکی تشخیص داد. تصاویر رادیوگرافی تحلیل های استخوانی را با شدت کمتری نسبت به واقعیت نشان می دهند. رادیوگرافی یک روش غیر مستقیم در تعیین میزان تحلیل استخوان در بیماری های لثه است و در واقع به جای اینکه میزان استخوان تحلیل رفته را نشان دهد، میزان استخوان باقیمانده را نشان می دهد.

نمای رادیوگرافی تولیدی محل انشعاب ریشه های دندان
 

تشخیص قطعی درگیری ناحیه انشعاب ریشه ها توسط معاینات کلینیکی، ( یعنی پروب کردن دقیق ناحیه با پرویی که به این منظور طراحی شده است). استفاده از رادیوگرافی برای این منظور هم مفید است؛ اما آگاهی ممکن درگیری محل انشعاب ریشه ها Forcation به سادگی در رادیوگرافی ملاحظه نشود. به عنوان یک قاعده کلی، تحلیل استخوان معمولاً از آنچه در رادیوگرافی دیده می شود وسیع تر است. ممکن است دریک کلیشه رادیوگرافی درگیری فورکاری دندان T6 داشته باشیم، ولی در عکس دیگر دیده نشده؛ لذا رادیوگرافی باید از زوایای مختلف تهیه شود.
1-تغییرات رادیوگرافی جزئی ناحیه فورکا باید از نظرکلینیکی بررسی شوند؛ به ویژه اگر ریشه های مجاور هم دچار تحلیل استخوان شده باشند.
2-کاهش دانسیته استخوان در محل فورکا به نحوی که حدود فضاهای استخوانی اطراف قابل مشاهده باشد، احتمال درگیری فورکا را مطرح می کند.
3- تحلیل شدید استخوان در ارتباط با یکی از ریشه های مولر ممکن است با درگیری ناحیه فورکا همراه باشد.

نمای رادیوگرافی آبسیه پریودنتال
 

نمای خاص آبسه پریودنتال به صورت یک رادیولوسسنی مجزا در نمای طرفی ریشه است؛ با این وجود، اغلب به دلیل تغییراتی نمای رادیوگرافی آن اختصاصی نیست.
*مرحله ضایعه: در مراحل اولیه آبسه حاد پریودنتال شدیداً دردناک است؛ ولی هیچگونه تغییرات رادیوگرافی دیده نمی شود.
*میزان تخریب استخوان و تغییرات مورفولوژیک ایجاد شده در آن.
*موقعیت آبسه ضایعاتی که در بافت نرم دیواره پاکت قرار دارند، نسبت به ضایعاتی که در بافت های حمایت کننده دندان و به صورت عمقی ته قرار گرفته اند، کمتر احتمال دارد تغییرات رادیوگرافی ایجاد کند. بنابراین رادیوگرافی به تنهایی در تشخیص آبسه پریودنتال قابل اعتماد نیست. ضربه های ناشی از اکلوژن می تواند تغییرات رادیوگرافی واضحی را در لامینادورا استخوان و وسعت فضای لثه ای و تراکم استخوان اسفنجی احاطه کننده به وجود آورد. در بعضی بیماری ها اختلالات اسکلتی تغییراتی در فکین به وجود می آید که بر تفسیر رادیوگرافیک در ارتباط با بیماری پریودنتال اثر می گذارد. امکان تخریب استخوان های حمایت کننده دندان در بیماری های زیر وجود دارد:

هیپرپارا تیروئیدیسم پیشرفته اولیه و ثانویه:
 

این بیماری باعث تحلیل استئوکلاستیک استخوان و جایگزینی آن باعث فیبروز و خونریزی با رسوب هموسیدرین شده ودر نهایت موجب ایجاد حالت Brown tumor در استخوان می شود. تظاهر این بیماری اغلب به صورت یک ضایعه cystic درون فک است. بهبود پری پارا تیروئید معمولاً باعث بازگشت استخوان به وضع طبیعی می شود. به طور کلی رادیوگرافی به تشخیص بیماری لثه کمک می کند، ولی به تنهایی کافی نیست.
منبع:نشریه دنیای سلامت، شماره55.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر