بعد از سال ها تلاش ناکام، کره شمالی سرانجام در تاریخ چهارم جولای موفق شد نخستین موشک بالستیک قاره پیمای (ICBM) خود را با موفقیت پرتاب کند و حالا ظاهرا این کشور دومین آزمایش موفقیت آمیز خود را پشت سر گذاشته است.
برآوردهای اولیه حکایت از آن دارند که این موشک ها احتمالا بیشترین برد را در میان موارد تست شده توسط این کشور منزوی تا به امروز دارند. وزیر کشور ژاپن در همین رابطه به رویترز گفت که این موشک برای مدت 45 دقیقه در آسمان حرکت کرده که این مدت طولانی تر از زمان 39 دقیقه ای پرواز نسخه اولیه اش است.
NHK، شبکه ملی ژاپن نیز گزارش داد که موشک مذکور به ارتفاع بیش از 28 هزار کیلومتر از سطح زمین رسیده است که این یک رکورد تازه برای آن محسوب می شود.
موشک های ICBM دقیقا همان کاری را انجام می دهند که نامشان نشان می دهد: نوعی از تسلیحات شامل کلاهک هسته ای و تحریک کننده های اعصاب را به قاره های دیگر انتقال می دهند.
برخلاف دیگر موشک های نظامی، این نوع بیشتر به خاطر برد بلندشان خطرآفرین محسوب می شوند و آنطور که گزارشات مختلف نشان می دهند قادرند مسافتی بالغ بر 5500 کیلومتر را بپیمایند.
John Pike از کارشناسان امنیت ملی آمریکا که حالا مدیریت شرکتی به نام GlobalSecurity.org را بر عهده دارد در سال 1998 میلادی اینطور نوشت:
موشک های ICBM از آن جهت دردسرآفرین هستند که به کشورها امکان می دهند از منطقه خود خارج شده و به سمت اهداف جهانی و بالقوه شان حرکت نمایند. بنابراین فارغ از منشاء و منبع درگیری یک کشور می تواند صرفا با تهدید به استفاده از این موشک ها کل جهان را درگیر جنگ کند.
ICBMها چطور کار میکنند؟
تمامی این موشک ها در اصل راکت هایی بزرگ هستند که در راس خود فضایی برای قرار گرفتن تسلیحات دارند. ابعادشان عموما کوچک تر از راکت هایی است که ماهواره یا انسان به فضا می فرستند اما به لحاظ ساختاری تفاوت چندانی با آنها ندارند. در واقع به همین علت هم هست که ارتش های مختلف دنیا به کشورهایی که پروژه انتقال انسان به فضا را دنبال می کنند، توجه ویژه ای دارند.
اغلب موشک های ICBM وارد مدار زمین نمی شوند و در مقابل در مسیرهای قوس دار و بلند حرکت میکنند و از این لحاظ می توان عملکردشان را به توپ های فوتبال تشبیه کرد منتها با این تفاوت که این موشک ها به آستانه فضا می رسند.
روز جمعه کره شمالی موشک خود را به ارتفاع بسیار بالایی از سطح زمین پرتاب کرد که به دنبال آن نشریه NHK ژاپن نیز گزارش داد این موشک احتمالا وارد محدوده اقتصادی انحصاری اش شده است. اما اگر قوس طی شده توسط این موشک انحنای کمتری داشت و جهت گیری آن مستقیم تر بود آنگاه قطعا می توانست مسیر بیشتری را طی کند.
با در نظر داشتن اطلاعاتی که تا به امروز مطرح شده Jeffrey Lewis ناشر وبسایت Arms Control Wonk مدعی شده برد این موشک می توانست به رقم بیش از 9900 کیلومتر هم برسد که این میزان کل ایالات متحده آمریکا را در تیررس قرار می دهد. کارشناسان همچنین بر این باورند که اولین موشک ICBM تست شده توسط کره شمالی می توانست بردی بیش از 6600 کیلومتر داشته باشد.
برخی از این راکت ها از سوخت جامد استفاده می کنند و برخی دیگر سوخت مایع یا ترکیبی از این دو را به کار می برند اما در هر حالت، هدف، تولید نیروی لازم برای بلند شدن راکت از روی زمین و فراهم شدن گشتاور کافیست تا بمب در اسرع وقت به هدف از پیش تعیین شده خود برسد.
در حال حاضر ارتش آمریکا انباری از موشک های قدیمی Minuteman III را نگهداری می کند که بیشینه سرعتی برابر با 24 هزار کیلومتر بر ساعت دارد؛ رقمی که تقریبا 20 برابر سرعت صوت است و امکانی را برای این موشک ها فراهم می کند تا اهداف خود را از 24 هزار کیلومتر آنطرف تر و در کمتر از سی دقیقه مورد اصابت قرار دهند.
راکت ها در پرواز
یکی از راکت های Minuteman III در حال سرویس رسانی
موشک های ICBM برای رسیدن به این سرعت و دقت عمدتا سه یا گاهی اوقات چهار موتور راکت دارند که به آنها مرحله یا استیج هم گفته می شود. علت هم این است که ساخت موتورهای راکت کوچک تر راحت تر از تولید یک موتور بزرگ با قابلیت های چهار موتور کوچک است.
پایین ترین و اولین موتور یک راکت معمولا شتاب دهنده خوانده می شود که بزرگ ترین قسمت یک راکت هم هست و بخش اعظمی از کار بلند شدنش را بر عهده می گیرد. وزن ICBMها تقریبا برابر با چند اتوبوس مدرسه است و علت هم به حجم قابل توجه سوختی باز می گردد که باید حمل کنند.
بعد از آنکه شتاب دهنده راکت به ارتفاع چند کیلومتری از سطح زمین رسید و سوخت آن تمام شد از بدنه جدا می شود و موتور راکت مرحله دوم روشن می گردد و این فرایند برای دیگر مراحل راکت تکرار می شود.
در طول مدت پرواز ICBMها از ترفندهای مختلفی برای حفظ مسیر استفاده می کنند هرچند که بیشترین میزان انطباق پذیری شان در طول مرحه شتاب گیری رخ می دهد. در عین حال کامپیوترهای پروازی می توانند مسیر یک راکت را مورد پایش قرار دهند و از طریق ژیروسکوپ های مختلفی که درون آن قرار گرفته اند تغییرات و اصلاحاتی را در مسیرش اعمال نمایند.
برخی ICBMها همچنین در حین پرواز خوشه های ستاره ای بر فراز ابرها را از طریق دوربین های مختلف تحت نظر می گیرند و به صورت مستمر اطلاعات مربوط به آنها را برای کامپیوترهای پروازی ارسال می کنند تا مسیر حرکتشان را مطابق با موقعیت آنها اصلاح نمایند.
در هر مرحله از پرواز، سرعت حرکت موشک و محموله آن بیشتر و بیشتر می شود که البته در برخی لحظات برای آنکه از دقت هدف گیری شان کم نشود شتاب شان پایین می آید. در همین حین، جاذبه زمین، تسلیحات سوار شده روی راکت را در مسیر حرکت آن به سمت زمین می کشد. به محض اینکه آخرین مرحله راکت کارش تمام شد محموله راکت که میتواند یک کلاهک هسته ای، سلاح شیمیایی یا بیولوژیکی باشد آماده عمل کردن می شود.
Minuteman III می تواند در هربار پرتاب تا سه کلاهک هسته ای را حمل کند اما امروز موشک ها به خاطر تبعیت از توافقات صورت گرفته برای کنترل تسلیحات صرفا یک کلاهک حمل می کنند. جالب اینکه ICBMهای پیشرفته تر می توانند تعداد بیشتری کلاهک هسته ای حمل نمایند.
برای نمونه پیش از آنکه موشک پیس کیپر آمریکا در سال 2005 میلادی بازنشسته شود قادر بود تا 10 کلاهک هسته ای را حمل نماید ضمن اینکه هرکدام از این کلاهک ها می توانستند هدف متفاوتی را نشانه بگیرند.
کلاهک های هسته ای معمولا شکلی شبیه به مخروط های مشکی رنگ دارند زیرا در زمان ورود مجدد به جو زمین با سرعت بسیار بالایشان باید حرارت زیادی را تحمل کنند. در این میان برخی مواد به تدریج می سوزند و از بین می روند که پوشش حرارتی کپسول های آپولو از آن جمله است. برخی نیز حرارت را مسدود می کنند که از آن جمله می توان به کاشی های سرامیکی کار شده در بخش انتهایی شاتل های فضایی ناسا اشاره نمود.
بعد از آنکه یک کلاهک هسته ای از جو پیرامونی زمین وارد شد به سقوط خود ادامه می دهد تا با هدف برخورد نماید (مثلا انبارها و سیلوهای زیرزمینی نگهداری موشک را مورد اصابت قرار دهد). برخی کلاهک ها همچنین ده ها کیلومتر بالاتر از سطح زمین منفجر می شوند تا نوعی اثر مخرب الکترونیکی به نام پالس الکترومغناطیسی را تولید کنند که به اختصار هم EMP خوانده می شود.
آیا می توان جلوی این موشک ها را گرفت؟
خبر دستاوردهای کره شمالی بر میزان تنش های بین المللی به شدت افزود و ترس از رخ دادن یک درگیری هسته ای به خصوص میان آمریکا و کره شمالی و حتی همسایگان آن نظیر چین را افزایش داد.
اما یکی دیگر از دلایل خطرناک بودن این موشک ها علاوه بر برد بالایشان دشواری فرایند متوقف سازی آنهاست.
این موشک ها معمولا کوچک هستند و بسیار سریع حرکت میکنند، بنابراین هدف قرار دادنشان با یک سلاح مقابله ای مثل هدف گرفتن گلوله ای با سرعت بیش از 16 هزار کیلومتر بر ساعت از طریق گلوله ای دیگر است.
مهم تر از همه آنکه بسیاری کشورها از جمله آمریکا نوعی از تسلیحات هسته ای را در اختیار دارند که بعد از پرتاب امکان متوقف سازی اش وجود ندارد و همین مساله عواقب خطا در زمان پرتاب را به میزان چشمگیری بالا می برد.
به همین خاطر ایالات متحده آمریکا میلیاردها دلار را صرف توسعه تکنولوژی هایی کرد که قادرند فرایند رهگیری و تخریب این نوع راکت ها را انجام دهند اما پیشرفت هایی که از زمان جنگ سرد در این زمینه حاصل شده بسیار اندک و البته هزینه بر بوده اند.
در ماه می گذشته آژانس دفاع موشکی آمریکا حاصل تحقیقات خود در این زمینه را در قالب سیستمی مورد آزمایش قرار داد که سپر موشکی زمینی میدکورس نام داشت. این سیستم موفق شد یکی از انواع راکت های ICBM را در میانه های پرواز بر فراز اقیانوس آرام هدف قرار دهد.
با این همه بسیاری از کارشناسان بر این باورند که آزمایش صورت گرفته نمی تواند دلیلی بر توانمندی آمریکا برای مقابله با حمله هسته ای کره شمالی باشد.
Laura Grego از فیزیکدانان اتحادیه دانشمندان دل نگران با انتشار مطلبی در این باره نوشت:
آمریکا هنوز به ساخت سیستمی که در دنیای واقعی کاربردی باشد نزدیک هم نشده است. این سیستم همچنان تا مرحله ای که بتواند حفاظت کافی از یک تهدید موشکی واقعی به حساب بیاید فاصله زیادی دارد.