یک ویژگی مشخص قلدری واقعی این است که نسبت به همسالانشان، مرتکب پرخاشگری و خشونت میشوند که آن را به عنوان قلدری تعریف میکنند، در واقع این قلدریها یک نوع پرخاشگری واکنشی نسبت به بزرگسالان، معلمان و والدین میباشد. عمدتاً، مرتکبان قلدری نگرش بسیار مثبتی به پرخاشگری دارند و به طور کلی در مقایسه با دانشآموزان معمولی، بیشتر اقدام به چنین خشونتی میکنند. به علاوه یکی از ویژگیهای مهم آنها برانگیختگی و احساس نیاز شدید در تسلط بر دیگران است. آنها همدلی بسیار پایینی با قربانی خود دارند. قلدران اغلب نسبت به خودشان یک نظر مثبت دارند (الویوس، 1973، 1978؛ بجورکویست و دیگران، 1982؛ لاژرسپتز و دیگران، 1982).
اگر مرتکبان قلدری پسرباشند احتمالاً نسبت به دیگران و به خصوص از قربانیان خود از نظر جسمی قویتر هستند (الویوس، 1978).
یک دیدگاه رایج قوی در میان روانشناسان و روانپزشکان این است که افرادی با الگوهای رفتاری پرخاشگرانه و انعطافناپذیر، در درون خود، فزون مضطرب و ناایمن میباشند. این فرض، که در درون خود به شدت ناامن هستند توسط الویوس مورد بررسی قرار گرفت. همچنین در این مطالعه از روشهای غیرمستقیم، از قبیل بررسی هورمونهای استرس و آزمونهای شخصیتی ویژه استفاده شد. در نتایج هیچ دادهای نبود که این دیدگاه رایج را تأیید نماید، و درست خلاف آن نشان داده شد مرتکبان قلدری برخلاف انتظار اضطراب و ناامنی کمی داشته و یا در جنبههایی مانند آن در سطح متوسط قرار داشتند (الویوس، 1981 و 1984؛ پائولکنین و ترمبلی (1)، 1992). آنها از عزت نفس پایین رنج نمیبرند. این نتایج در مورد گروههای قلدری نیز صدق میکند (در مقایسه با گروههای پسران عادی و قربانیان). البته نتایج، این موضوع را که مرتکبان قلدری میتوانند هم پرخاشگر و هم فزون مضطرب باشند، رد نمیکند.
این امر نیز باید مورد تأکید قرار گیرد که دانشآموزانی هستند که در ارتکاب قلدری مشارکت دارند امّا معمولاً ابتکار عمل اقدام قلدری را ندارند این دانشآموزان ممکن است برچسب قلدران انفعالی، طرفدار و یا مطیع بودن را بخورند یک گروه از قلدران انفعالی احتمالاً ترکیبی نسبی از این گروه و دانشآموزان فزون مضطرب و ناایمن میباشند (الویوس 1973 و 1978).
برخی از مطالعات نشان میدهد که مرتکبان قلدری ممکن است تعداد کمی طرفدار داشته باشند (الویوس 1973، 1978، بجورکویست و دیگران 1982، لاژرسپتز و دیگران 1982، پائولکینن ترمبلی، 1992). این طرفداران غالباً در دور و بر گروه کوچکی از دو یا سه نفر دوست به قصد حمایت جمع میشوند و به نظر میرسد که جزو آن گروه کوچک باشند (کارینز (2) و دیگران، 1988).
محبوبیت مرتکبان قلدری تا پایههای تحصیلی بالا ادامه مییابد و به طور قابل توجهی در پایه تحصیلی کلاس نهم به زیر متوسط میرسد (الویوس، چاپ نشده). با این همه به نظر نمیرسد قلدران به پایینترین سطح محبوبیت که ویژگی قربانیان است، برسند.
به طور خلاصه قلدران خاص را میتوان براساس داشتن مجموعهای از الگوهای واکنش پرخاشگرانه همراه با توانایی فیزیکی مورد تعریف قرار داد (در پسران).
با مورد توجه قرار دادن منابع احتمالی روان شناختی که مبنای رفتارهای قلدری است، الگوی یافتهها، حداقل سه انگیزه مرتبط با یکدیگر را نشان میدهند. اول این که مرتکبان قلدری یک نیاز بسیار قوی برای قدرتطلبی و سلطه دارند. به نظر میرسد که از کنترل موقعیت و مهار دیگران لذت میبرند. دوم اینکه باید شرایط خانوادگی و روشهای فرزند پروری آنها را مورد توجه قرار داد، این یک فرض طبیعی است که آنها در شرایط خاصی از خصومت که از محیط دریافت کردهاند، دوران تحول خود را پشت سر گذاشتهاند. از قبیل احساسات و برانگیختگیهایی که ممکن است در آنها احساس رضایتمندی ناشی از وارد کردن صدمه و درد و رنج به افراد دیگر ایجاد شود. بالاخره آنها از رفتارشان سود میبرند. اغلب مرتکبان قلدری، قربانیان را وادار میکنند تا برایشان پول، سیگار، نوشیدنی و چیزهای با ارزش دیگری را فراهم کنند (ببینید پاترسون، لیتمن، بریکر 1967). این نیز واضح است که رفتار پرخاشگرانه در بسیاری از موقعیتها با جلب توجه، مورد تقویت قرار میگیرد (باندورا (3)، 1973).
قلدری را میتوان به عنوان «مؤلفهای از یک الگوی رفتاری ضداجتماعی و شکستن قوانین (4) (اختلال کرداری) (5)» تلقی کرد. از این دیدگاه، طبیعتاً میتواند قابل پیشبینی باشد که کودکانی که در سنین پایینتر پرخاشگر هستند و دیگران را مورد قلدری قرار میدهند، به وضوح این احتمال وجود دارد که بعدها نیز در دیگر مسائل رفتاری از قبیل بزهکاری و سوء مصرف مواد گرفتار شوند. در تعدادی از مطالعات اخیر این پیشبینی کلی تأیید شده است (لوئبر و دایشن (6)، 1983؛ مگنسون (7) و دیگران، 1983). در بسیاری از مطالعات پیگیرانه اولویوس نیز این فرض قویاً مورد تأیید قرار گرفته است. تقریباً 60% پسرانی که ویژگیهای مرتکبان قلدری را در پایههای کلاسی ششم تا نهم را نشان داده بودند در دوره جوانی در مقایسه با قلدری دوران مدرسهایشان، میزان این الگوهای رفتاری به 4 برابر افزایش یافته و به حد وخامت رسیده بود، به طوری که طبق گزارش اداره مبارزه با جرم و بزه چندین بار این افراد به سبب قانون شکنی و بزهکاری دستگیر شده بودند.
این هم قابل ذکر است که دانشآموزانی که در گذشته در حد متوسط یا تا حدی زیر متوسط، قربانی قلدری بودهاند در بزرگسالی مرتکب جرم و بزه میشوند.
پینوشتها:
1. Pulkkinen & Tremblay
2. Carins
3. Bandura
4. Rule – breaking
5. Conductdisordered
6. Loeber & Dishion
7. Magnusson
منبع مقاله :
الویوس، دان؛ (1392)، شناخت دنیای کودکان، ترجمهی نادر باقری؛ مشهد: مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، شرکت بهنشر، چاپ دوم