جنگ نابرابر 8 ساله
عراق در 29 شهریور 1359(22 سپتامبر 1980) با هدف براندازی جمهوری اسلامی ایران، حمله به ایران را آغاز کرد. نیروهای عراقی به گونهای برنامهریزی کرده بودند که نواحی بزرگی از غرب ایران را اشغال کنند. عراقیها بمب گذاری، مین گذاری، عملیات نامنظم و تجاوزهای مرزی شان را خیلی زودتر از آن چه شروع جنگ دانسته میشود، شروع کردند.
فتنه داخلی و تحریکات خارجی، آغازگر جنگ 8 ساله
اشاراتی گذرا به تعرض های مرزی عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران بود. ناگفته نماند با نزدیک تر شدن به پایان تابستان 1359و قریب الوقوع شدن جنگ، تعداد تعرضات و تجاوزات نظامی عراق علیه ایران به شدت افزایش یافته و تقریبا در تمام روزهای مرداد و شهریور 1359 گزارشات مربوط به تجاوزات نظامی عراق تکرار می شود.
علاوه بر تجاوزات مرزی، دولت عراق از همان آغازین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به تحریک و تجهیز شورش های قومی علیه نظام نوبنیاد جمهوری اسلامی ایران پرداخت که بیشترین تحریکات در غرب و جنوب غرب کشور و مشخصاً در کردستان و خوزستان صورت گرفت. در اینجا به بیان نمونه هایی از تحریکات و تحرکات عراق در خوزستان اشاره می شود. شهریور ماه 1359 دولت عراق تحت حکومت حزب بعث بر خلاف تمام قوانین بین المللی و مغایر با عرف دیپلماتیک اقدام به تهاجمی همه جانبه علیه ایران نموده و از هوا و زمین به این کشور حمله کرد. این اقدام عراق موجب تحمیل جنگی شد که 7 سال و 11 ماه ـ 2900 روز ـ به طول انجامید. لازم به ذکر است این جنگ یکی از طولانی ترین جنگ های قرن محسوب می شود و زمان آن دو برابر جنگ خانمان سوز دوم جهانی است. اکنون با گذشت بیش از سی سال از آغاز جنگ سئوالات، ابهامات و شبهه هایی مطرح شده و می شود. یکی از شبهات مطرح شده که از سوی برخی از عناصر داخلی طرح می گردد و البته در زمان جنگ نیز گاها طرح می شد این است که آیا امکان مصالحه و عدم ورود به جنگ که آثار زیانبار و هولناکی را عاید کشور ساخت وجود نداشت؟ و اینکه اساسا امکان اجتناب از جنگ وجود نداشت؟ جنگ علیه ایران نه در شهریور 1359 بلکه ماه ها قبل از آن آغاز شده و تنها زمان علنی ساختن آن به تعویق افتاده بود.
تصمیم شوم حزب بعث
در اینجا به دو نقل قول از دو تصمیم گیر اصلی حکومت بعث عراق در زمان جنگ اشاره می شود که خود گواه بر عزم بعثی ها به تجاوز علیه ایران مدت ها پیش از شهریور 1359 است؛ پس از وقوع جنگ، طارق عزیز، عضو شورای انقلاب عراق، معاون نخست وزیر و بعد وزیر امور خارجه عراق در سلسله مقالاتی که تحت عنوان «اختلاف ایران و عراق»منتشر ساخت، جنگ را هدف ملی عراق دانست که هر رهبری می بایست به هنگام مهیا بودن شرایط به آن اقدام می نمود. صدام، رهبر حزب بعث و رئیس جمهور عراق در یک سخنرانی در تاریخ آبان 1359، یعنی یک ماه و سیزده روز پس از حمله به ایران، به آمادگی قبلی ارتش عراق برای حمله اعتراف کرده و گفت: برادران نظامی در گذشته به من و رهبری نزدیک شدند و پیشنهادها و توصیه هایی در مورد وضع ایران [منظور تجاوز نظامی به ایران است] دادند. برای ما طبیعی بود که به حال آماده باش باشیم. ما با هوشیاری مراقب همسایگان خود هستیم و طرح عملیاتی برای هر کدام از آنها داریم تا در صورتی که یک همسایه بخواهد به ما تجاوز نماید آن را به مورد اجرا بگذاریم. این طرح ها در گذشته خیلی دور تهیه شده اند.
ثانیه شمار جنگ
طبق آمار وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران، عراق از 13 فروردین 1358 تا پایان مرداد 1359، 397 بار به مرزهای زمینی، دریایی و هوایی ایران تجاوز کرده است.[i]
حمله به فرود گاه های کشور
ساعت چهارده و پانزده دقیقه روز سی و یکم شهریورماه سال 1359جنگنده بمب افکن های رژیم بعثی عراق، ناجوانمردانه چند فرودگاه کشورمان را بمباران کردند.این یورش غافلگیرانه،به ظاهر آغاز یک جنگ تحمیلی و تمام عیار بود که سران رژیم بعثی عراق به خیال خام خود می پنداشتند که در عرض چند روز با شکست ایران پایان خواهد گرفت.
اهداف پلید صدام عفلقی
رژیم بعثی از تجاوز خود به ایران اسلامی اهداف زیر را دنبال می کرد:
الف-براندازی نظام جمهوری اسلامی در راستای اهداف استکبار جهانی
ب-تسلط بر اروند رود (از طریق لغو قرارداد 1975 الجزایر)
ج-تصرف استان زرخیز خوزستان(رژیم عراق، همزمان با حمله به خوزستان، نقشه های بسیاری چاپ و توزیع کرد که در آن به جای خوزستان نوشته شده بود: عربستان آزاد!)
د-تسلط بر منطقه شمالی خلیج فارس سران رژیم عراق به پیروزی کوتاه مدت در جنگ امیدوار بودند و شاید اوضاع سیاسی، بحران های داخلی ایران، آمادگی ارتش عراق و اطمینان از پشتیبانی غرب به این امیدواری شدت می بخشید.
از نظر نظامی وضعیت و شرایط نامطلوب نیروهای نظامی کشور ما، عامل اساسی ترغیب ارتش عراق به آغاز عملیات نظامی و ایجاد اطمینان در کسب پیروزی به حساب می آمد.عراق پس از تمهیدات سیاسی و نظامی،حمله گسترده و تجاوز به ایران را رسماً در این روز اغاز کرد. بعد از ظهر همین روز، سه فروند میگ23(هواپیمای جنگنده)، فرودگاه بین المللی مهرآباد تهران را مورد تجاوز انجام داد. همزمان با تهران، فرودگاه های نظامی و بین المللی تبریز، شیراز، همدان، دزفول و اصفهان نیز مورد حمله هواپیماهای دشمن قرار گرفت.
اول مهر ماه به قصد تصرف خوزستان
در نخستین روز مهرماه، نیروی زمینی عراق با استعداد 12 لشکر و 2500 تانک و نفربر و تعداد زیادی خودرو اقدام به پیشروی در خاک جمهوری اسلامی ایران کرد و قسمت اعظم نوار مرزی را به خصوص در جبهه های میانی به تصرف در آورد. ارتش عراق توان عمده خود را صرف تصرف استان خوزستان کرد. و به ترتیب زیر، محورهای عملیاتی خود را انتخاب کرد:
1-محور شلمچه برا ی تصرف خرمشهر و آبادان؛
2-محور کوشک به منظور هجوم به اهواز؛
3-محور طلاییه به سمت هویزه؛
4-محور چزابه منظور تصرف به بستان و سوسنگرد و پیشروی به سمت اهواز؛
5-محور فکه به سمت شوش و دزفول و نیز دهلران.
تصرف و محاصره شهرها و مقاومت مردمی
قصر شیرین در محاصره تانک ها و ادوات زرهی دشمن قرار گرفت. نیروهای عراق پس از دور زدن شهر و قطع ارتباط آن و کوبیدن شهر با گلوله های مستقیم تانک، وارد قصر شیرین شدند. همچنین شهرهای سومار، نفت شهر، مهران و چند شهر دیگر مرزی ایران در مدت کوتاهی به اشغال در آمدند.
در جبهه های جنوبی، بستان در میان بهت و حیرت ایرانیان اشغال شد و سوسنگرد نیز به محاصره در آمد. برخی افراد خود فروخته و ستون پنجم در جنوب، ارتش عراق را ارتش آزادی بخش نامیدند و با جنگ روانی به تضعیف روحیه مردم مسلمان ایران پرداختند. لشکرهای عراق به قصد تسخیر سر پل ذهاب و گیلان غرب به سوی این شهرها حرکت کردند که با مقاومت نیروهای مردمی مواجه شدند.
در منطقه شمال غرب، انجام تهاجم و عملیات ایذایی، به احزاب منحله کومله و دموکرات سپرده شد. عراق تمام توان و نیروهای خود را برای دستیابی به خوزستان و منابع نفتی آن استان به کار گرفت. ارتش عراق با پیشروی در جبهه های جنوب، قصد شهرهای دزفول، شوش، خرمشهر، آبادان و اهواز را کرد که با مقاومت های مردمی روبرو شد. نیروهای مسلح ایران با امکانات اندک خود به مقاومت های مردمی شکل جدیدتری داد.
خیانت ریس جمهور ایران!
با انتشار اخبار جنایات و اعمال غیر انسانی نیروهای دشمن، خشمی مقدس، مردم مسلمان و سلحشور ایران را فرا گرفت و از هر نقطه، مردم سعی کردند هر چه سریعتر خود را به مناطق عملیاتی برسانند، اما بنی صدر رئیس جمهور وقت ایران به شکل های مختلف مانع اعزام نیروهای مردمی به جبهه ها شد.
همزمان با آغاز تهاجم گسترده هواپیماهای رژیم بعثی عراق با حمله به شهرهای مختلف ضمن بمباران متعدد خساراتی را به مراکز مختلف به بار اورد در این تهاجم چند فروند هواپیماهای عراقی سرنگون شد.
ثانیه شمار نخستین روز جنگ!
ساعت 13:30 دقیقه: منطقه ایلام و دهلران چند بار مورد تجاوز هواپیماهای دشمن قرار گرفت، در این حملات چند میگ دشمن سرنگون شد.
ساعت13:45 دقیقه: میگ های عراقی با تجاوز به اهواز، باند فرودگاه، سیلو، ماکروویو و...را بمباران کردند. هواپیماهای دشمن چند بار به آبادان و خرمشهر حمله و مناطقی چون تلمبه خانه شرکت نفت، اسکله های خسر آباد و...را بمباران کردند.
ساعت 13:55 دقیقه: میگ های عراقی به فرودگاه مهرآباد و پایگاه یکم شکاری حمله کردند که باند پایگاه و شش هواپیمای نظامی مورد اصابت بمب قرار گرفتند.
ساعت 13:50 دقیقه: هواپیماهای عراقی فرودگاه کرمانشاه و حوالی آن را بمباران کردند.
ساعت14:
بعد از ظهر همین روز هواپیماهای دشمن چند بار به دزفول تجاوز کرده و در اولین حمله ساعت 14 قسمتی از باند پایگاه چهارم شکاری را بمباران کردند. در تجاوزات بعدی دو فروند هواپیماهای دشمن سرنگون شد.
ساعت14:15 دقیقه: سه فروند میگ عراقی مجددا به فرودگاه مهرآباد و پایگاه یکم شکاری حمله کردند.
ساعت 14:30 دقیقه: فرودگاه،سپاه و چند نقطه دیگر شهر سنندج بمباران شد و 5 نفر شهید و مجروح شدند و یک هواپیمای دشمن سرنگون شد.
بعد از ظهر، پیرانشهر و پادگان این شهر مورد تجاوز چند هواپیمای دشمن قرار گرفت. هواپیماهای دشمن پادگان قوشچی(40 کیلومتری ارومیه) را بمباران کردند. بعد از ظهر 31 شهریور ماه هواپیماهای دشمن پایگاه شکاری،نیروگاه برق تبریز را بمباران کردند.ساعت 17:40 دقیقه، میگ های عراقی با حمله به بوشهر دیوار صوتی و شیشه بسیاری از ساختمان ها را شکستند و موجب وحشت مردم شدند.
ساعت 18: شهر اسلام آباد مورد بمباران هواپیماهای دشمن قرار گرفت و چند نفر شهید و عده ی زیادی مجروح شدند.میگ های عراقی در این روز چند بار به همدان تجاوز و پایگاه هوایی نوژه را بمباران کردند که به قسمتی از باند و انبار مهمات صدمه وارد شد. در جریان این تجاوز، سه هواپیمای دشمن سرنگون و یک خلبان دستگیر شد. این تنها بخشی از اتفاقات اولین روز تجاوز رژیم بعثی به خاک ایران اسلامی بود و سر آغاز جنگ تحمیلی بر ملت ایران که قریب به هشت سال به طو انجامید و سرانجام با شکست متجاوز و پیروزی ملت ایران پایان یافت.
خاطرات محسن رفیق دوست
آخرین هواپیمایی که از تهران روز 31 شهریور 1359 پرواز کرد، هواپیمایی بود که من با هواپیما رفتم دمشق. قبل از نقل آن خاطره یک مقدمه لازم است. قبل از پیروزی انقلاب توسط شهید محمدصالح حسینی یک سفر به سوریه رفتم؛ هم در سوریه و هم در لبنان با بعضی از مقامات ملاقات کرده بودم که پس از آن هم به زندان افتادم.
بعد از پیروزی انقلاب که همان ماههای اول بود که من یک سفر رفتم سوریه و آن دوستانم را دیدم و اولین ملاقات را من با حافظ اسد آن موقع داشتم. که تقریباً از آن موقع دیگر من با اسد دوست شدم. یعنی وقتی که می رفتم خوب ایشان رئیس جمهور سوریه بود و شخصیت ممتازی هم در دنیای عرب بود، به این سادگی هم هر کسی به ملاقاتش نمی رفت ولی من هر وقت می رفتم سوریه و درخواست ملاقات می کردم این ملاقات میسر می شد. شاید من تا سال 66 که می رفتم توی این 7، 8 ده ساله شاید بیش از 30 بار هر چند ماه یک دفعه می رفتم.
در آن ملاقات اولیه، اسد هم نسبت به انقلاب اظهار خوشحالی و پشتیبانی کرد و هم اعلام کرد که از من هر کاری برمی آید انجام می دهم.
این بود تا جنگ شروع شد. جنگ که شروع شد، من در فرودگاه دمشق از هواپیما پیاده شده بودم، دیدم همه ایرانی ها آنجا منتظر بودند که با همین هواپیما برگردند. یعنی دیگر فرودگاه بسته شده بود. یکی از دوستانم آقای حاج اصغر رخ صفت آنجا تو فرودگاه من را دید. گفت خبر داری؟ گفتم نه، گفت عراق حمله کرده به ایران و فرودگاهها را بمباران کرده و فرودگاه بسته شده است.
فردا یا پس فردای آن من به ملاقات اسد رفتم. در آن سفر گفتم که شما قول دادید، گفت هر کار از من بربیاید، می کنم. چند روز اجباراً ماندم که بعد یک هواپیمای 330 من را از دمشق یکسر بُرد دزفول. رفتیم جبهه. ما رفتیم تحقیق کردیم دیدیم که یکی از کارهایی که می توانیم از سوریه استفاده بکنیم به عنوان یک مرکز نقل و انتقال است. یعنی ما در محاصره شدید نظامی هستیم. می توانیم خیلی چیزها را از خیلی جاهای دنیا، از همان هایی که حجم بزرگی ندارد، حالا خیلی حساس نیست بخریم، بیاوریم سوریه. و از سوریه حمل کنیم به ایران. که ایشان دستور داده بود و در فرودگاه دمشق، یک بخش خاصی، ما یک انباری داشتیم که چیزهای مختلف را از جاهای مختلف می خریدیم، آنجا می آوردیم و به اندازه یک هواپیما که می شد، هواپیما می فرستادیم می آورد. اینگونه روز اول جنگ برای من رقم خورد.
روز 31 شهریور 1359 راس ساعت 12 به وقت بغداد، مرکز فرماندهی جنگ در عراق دستور پرواز 192 بمب افکن و جنگنده را برای حمله هوایی به فرودگاه های ایران صادر کرد. بیست دقیقه بعد، عدنان خیرالله وزیر دفاع عراق در گزارشی این موضوع را به صدام حسین اعلام کرد. به این ترتیب جنگ هوایی بین عراق و ایران آغاز شد.
نیروی هوایی عراق در بعد از ظهر همان روز به پایگاه های نیروی هوایی ایران حمله کرد. حملات هوایی عراق به این صورت بود:
در روز اول جنگ فرودگاه مهرآباد هدف بمباران چند میگ-23 عراق قرار گرفت و چندین هواپیما منهدم شدند. ساعت یک و چهل و پنج دقیقه بعد از ظهر توسط 6 میگ به فرودگاه اهواز، ساعت دو و دوازده دقیقه بعد از ظهر با 4 میگ به فرودگاه مهرآباد تهران، ساعت دو و چهل پنج دقیقه به پایگاه نوژه، ساعت چهارده و سی دقیقه با 3 میگ به فرودگاه سنندج و مرکز سپاه، با 8 میگ به فرودگاه تبریز، پالایشگاه و نیروگاه و نیز با حمله چند میگ به اسلام آباد و کرمانشاه و اصفهان. همزمان با آغاز عملیات هوایی، نیروی زمینی عراق از سه جبهه و در هر جبهه با یک سپاه یورش زمینی خود را آغاز کرد. سپاه اول از جبهه شمالی، سپاه دوم از جبهه میانی و سپاه سوم از جبهه جنوبی پیشروی خود را آغاز کردند؛ این درحالی بود که فرماندهان جنگ در ایران به فکر از دست دادن زمین در ازای گرفتن زمان بودند. با اینحال مردم مناطق مرزی در حرکتی خودجوش و با کمک روحیه بالا، با دادن تلفات سنگین و با تجهیزات نظامی ناچیز همچون تفنگ ام1 گاراند جلوی پیشروی سریع ارتش عراق را گرفتند.
پیام رادیویی حضرت آیت الله خامنه ای نماینده امام ره
آیت الله خامنه ای نماینده امام خمینی(ره) در ارتش در پیام رادیویی اعلام کردند: «دولت دست نشانده و مزدور عراق تجاوز هوایی را به حریم جمهوری اسلامی ایران آغازکرد و به چند پایگاه هوایی حمله نموده است. ما تاکنون نخواسته بودیم حمله کنیم اما ارتش جمهوری اسلامی تجاوز این بعثی های دست نشانده را تحمل نمی کند و درس تلخی به صدام خواهد داد.»
با شروع درگیری ها بسیاری از اهالی این مناطق مجبور به کوچ اجباری شدند. ایران موفق شد 5 فروند از هواپیماهای عراقی را که در این روز عملیات انجام داده بودند سرنگون سازد. یکی از خلبانان عراقی که موفق شد به وسیله اجکشن جان خود را نجات دهد مصری بوده است.[اسیرشد؟] خلبانان نیروی هوایی ایران نیز به فاصله دو ساعت پس از بمباران عراقی ها، توانستند در ساعت 4 بعد از ظهر روز 31 شهریور 1359 با هواپیماهای اف-4 به پایگاه های الرشید در جنوب بغداد و شعیبه در داخل خاک عراق و نزدیک مرز آن کشور حمله کنند و خسارات عمده به این دو پایگاه وارد آورند. فردای آن روز یعنی در روز یکم مهرماه 59، خلبانان نیروی هوایی ایران به همراهی بنی صدر پس از خواندن دسته جمعی سرود «ای ایران» در باشگاه افسران نیروی هوایی تهران با 140 فروند هواپیمای بمب افکن به پرواز درآمدند و به پایگاه های هوایی و مراکز ارتباط و رادار نیروی هوایی عراق حمله نمودند. در آسمان نیز درگیری هایی بین هواپیماهای دفاع هوایی ایران و هواپیماهای عراقی به وقوع پیوست و چند هواپیمای میگ عراقی سرنگون شدند. عملیات روز یکم مهرماه، که در نیروی هوایی ایران عملیات کمان 99 نام داشت و در آن 200 پرواز در یک روز توسط خلبانان نیروی هوایی ایران انجام گردید. در روز پنجشنبه و جمعه 3 و 4 مهر 1359، 59 فروند هواپیمای نیروی هوایی ایران مواضع مهم نظامی و برخی تأسیسات نفتی عراق را منهدم کردند. در همین دو روز، 41 فروند از میگ های عراقی توسط پدافند هوایی ایران سرنگون شدند.
نیروی هوایی عراق به خاطر نگرانی از نابودی بیشتر هواپیماهایش در زمین، ناگزیر شد تعداد زیادی از هواپیماهای خود را به فرودگاه «الولید» نزدیک اردن منتقل کند تا از برد هواپیماهای شکاری نیروی هوایی ایران در امان باشند. هواپیماهای شناسایی نیروی هوایی ایران، این عملیات را تعقیب نمودند و خلبانان ایرانی توانستند با انجام عملیات سوخت گیری در هوا خود را به پایگاه «الولید» برسانند و در آنجا تعداد زیادی از هواپیماهای عراقی را در زمین منهدم نمایند. این حمله به عملیات اچ-3 در تاریخ نظامی ایران ثبت شده است.
پی نوشت:
[i] روزنامه کیهان، 8/ 12 / 1357، ص 8. گزارش رکن سوم ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران به دفتر ریاست جمهوری، نقل از: هادی نخعی، روز شمار جنگ ایران و عراق ـ زمینه سازی، کتاب هفتم، جلد 1 (قطع رابطه آمریکا با ایران)، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چاپ اول، تهران، 1385، ص 263.