نماز پرچم اسلام، نماد بندگی، نماد توحید و آزادی اندیشه است، برای هر مسلمان آشکار است که نماز بعد از کلمۀ توحید و باورمندی به توحید و یگانگی خداوند و گسترش و تداوم اصل توحید در هستی خداوند است. نماز از جمله پنج بنای اعتقادی مسلمانان است که هر یک به گونه ای بنیادی ترین اصول اعتقادی، توحید، عدالت، آگاهی، آزادی و معاد را بر می تابند. بدون تردید هر مسلمانی به اصول پنج گانۀ اسلامی باور استوار داشته و خود را مکلف به اجرا و عملی کردن آنان می پندارند؛ نماز نزدیک ترین راه و کوتاه ترین فاصله برای تقرب انسان با خداوند، در نماز است که ضریب تقرب انسان با خداوند به صفر تقرب کرده و با فرو ریختن دیوار های آهنین میان خدا و انسان، بالاخره انسان در نزدیک ترین فاصلۀ قاب و قوسین با خداوند به مقام وصلت نایل می آید. نماز مومن در واقع آیینۀ تمام نمای زندگی واقعی او است که ارزش های مادی و معنوی زنده گی او را بازتاب داده و تجسم عینی اعمال واقعی او در دنیا؛ البته برای پاداش حقیقی در دنیا و آخرت است. به این ترتیب نماز سمبل استوار باورمندی ها برای اعتلای ارزش های معنوی و مادی بوده و نماد راستین حقیقت، توحید، عدالت، آگاهی و آزادی های گوناگون به شمار می رود.
نماز اول وقت امام حسین علیه السلام در میدان جنگ
1.وظیفه دینی و شرعی
امام علیه السلام از ابتدای حرکت و قیام، دین اسلام و احیای احکام الهی و سنت پیامبر(ص) را اساس حرکت و قیام خود معرفی می کند و در تمام حوادث و برخوردها، از دایره شرع و احکام الهی خارج نمی شود. در بین احکام اسلام، نماز اهمیت خاصی دارد و به هیچ وجه ترک پذیر نیست، حتی اگر فوت گردد، باید قضای آن به جا آورده شود. اگر فردی عذر شرعی دارد و از به جا آوردن نماز در حالت ایستاده ناتوان است، باید تکیه دهد یا بنشیند یا نشسته تکیه دهد یا بخوابد، و خلاصه در هر صورت که برای او ممکن است، نماز را به جا آورد؛ حتی اگر فردی در حال غرق شدن است و وقت نماز تنگ می باشد، باید با اشاره نماز بخواند. گناهکاران نیز نباید نماز را ترک کنند، مثلاً اگر فردی مشروب خورده و مست است، باید بعد از خارج شدن از حال مستی، خود را پاک کرده و نمازش را بخواند. با توجه به اهمیت فوق العاد نماز، برای حالت های خوف و خطر از جمله میدان جنگ که دشمن رو به رو است و حال هجوم دارد، دستور نماز خوف با ویژگی های خودش داده شده است. در میدان نبرد اگر اوضاع خیلی بحرانی بود و خواندن نماز خوف ممکن نبود، باز نماز ساقط نمی شود و رزمندگان باید به حالت فردی رو به قبله تکبیرة الاحرام بگویند و بقیة افعال و اذکار را به صورت اشاره و ایستاده یا در حال راه رفتن و به هر صورت ممکن دیگر به جا آورند. حتی در نهایت درجة سختی (که به هیچ وجه به جا آوردن او را دو افعال نماز حتی با اشاره ممکن نباشد) باید به نیت نماز و به جای هر رکعت، یک تسبیح چهارگانه (سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر) بگوید. بنابراین نماز از واجباتی است که در صورت های مختلف حکم دارد و حکم شرعی آن در اوضاع جنگی، نماز خوف است. امام حسین علیه السلام در روز عاشورا مطابق دستور شرع، نماز خوف خواند و به تکلیف شرعی خود عمل کرد.
2.نشان دادن اهمیت نماز و احکام شرع
دستورهای دین حیات بخش هستند و مؤمنان با معرفت، عاشق عمل به احکام شرع می باشند. نماز و عبادت، نجوا و راز و نیاز با خالق یگانه هستی است و رسول خدا به همین جهت فرمود:«نور چشم من در نماز است». نماز عمود خیمه دین و استوارترین رشته پیوند میان بنده و مولا است. مؤمن با نماز شناخته می گردد و با نردبان آن تا عرش خدا بالا می رود و قدم بر بساط قرب می گذارد. نماز راه انس با خدا و روشنی بخش چشمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است. نماز اولین و آخرین سفارش پیامبران است. نماز بازدارنده از آلودگی و زشتی است و حتی بی روح ترین و ناقص ترین نماز، سدی میان انسان و گناهان است. «معاویه بن وهب» از یاران حضرت صادق علیه السلام از ایشان می پرسد: برترین چیزی که بندگان را به خدا نزدیک می سازد و محبوب ترین کار در نزد خداوند چیست؟ حضرت فرمود: «ما اعلم شیئا بعد المعرفة افضل من هذه الصلاة» بعد از شناخت خداوند، چیزی را با فضیلت تر از نماز نمی دانم.
از اهداف مهم امامان در تمام لحظات زندگی، توجه دادن عملی به اهمیت و سازندگی احکام شرعی به خصوص عبادات می باشد. هیچ مهمی آنان را از این وظیفه و هدف باز نمی داشت. اگر نهضت جاوید حسین بن علی علیه السلام برای اقامه حق و زنده کردن دین خدا و رها ساختن آن از چنگال خرافات و هواپرستان ستمگر است و عمود دین خدا، نماز است چرا نباید نگهبان دین و شریعت محمدی صلی الله علیه و آله و سلم عمود دین را در عرصه خونین کربلا و در برابر هجوم بی امان و ناجوانمردانه دشمن با خواندن نماز عشق، محکم و استوار سازد؟ «ابو ثمامه صیداوی»- که در محبت مولایش حسین علیه السلام سر از پا نمی شناسد- در ظهر عاشورا، در میان حلقه تنگ محاصره دشمن، خدمت امام علیه السلام می رسد و فرا رسیدن وقت نماز ظهر را به یاد امام علیه السلام می آورد و آرزو می کند بعد از خواندن نماز به امامت مولایش، به دیدار معبودش بشتابد. امام حسین علیه السلام در پاسخ او می فرماید: «نماز را به یاد من آوردی، خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد«.[1] حسین بن علی علیه السلام و تنی از یارانش در برابر تیرهایی که از سوی دشمن می آمد، نماز ظهر را به جا آورد وعده ای از یارانش به هنگام نماز به خاک و خون افتادند و بر بال شهادت به دیدار دوست شتافتند. صحنه عبادت، مناجات و تلاوت قرآن امام علیه السلام و خاندان و یاران بزرگوارش در شب عاشورا، زیباترین نمایش بندگی است. ابا عبدالله علیه السلام درس عشق ورزی به نماز و راز و نیاز با معبود را از پدر بزرگوارش فراگرفته است. ابن عباس در گرماگرم جنگ صفین، آن حضرت را دید که سر را به سوی آسمان بلند کرده و در انتظار چیزی است. پرسید: یا امیرالمؤمنین آیا نگران چیزی هستید؟ فرمود: آری، منتظر رسیدن وقت نماز می باشم. ابن عباس گفت: در این وقت حساس نمی توانیم دست از جنگ برداریم و مشغول نماز گردیم. امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: «انما قاتلنا هم علی الصلوة» «ما برای نماز با آنها می جنگیم». به راستی وقتی رهبران و پیشوایان ما در صحنه خون و جهاد، این چنین ارزش و جایگاه نماز را پاس می دارند و نماز را به تمام معنا در آن شرایط سخت و طاقت فرسا، این گونه به پا می دارند، آیا سستی و سهل انگاری نسبت به نماز برای ما- که به دور از آن صحنه های دشوار و در دامن آسایش هستیم- روا است؟ آیا منطقی و قابل قبول است که نسبت به آن پاکان و برگزیدگان، اظهار عشق و محبت کنیم و خود را پیرو و مطیع آنان بدانیم، آن گاه نمازی را که سرلوحه اعمال آنان است و جنگ و جهاد و فداکاری ایشان برای زنده نگه داشتن و برپا داشتن آن است، جایگاه واقعی خود را در زندگی ما نداشته باشد؟
3.باطل سازی تبلیغات دروغین دشمن
بنی امیه با ناجوانمردی علی بن ابی طالب علیه السلام و فرزندانش را افرادی لاابالی و غیر مقیّد به دین معرفی کرده بودند، به طوری که وقتی خبر شهادت امام علی علیه السلام در محراب کوفه به گوش شامیان رسید، بسیاری با تعجب می پرسیدند: مگر امام نماز هم می خواند؟!یزید وحزب اموی سعی داشتند امام حسین علیه السلام را دشمن خلیفه رسول خدا(ص) و غیر مقیّد به احکام شرع جلوه دهند. امام و یارانش با توجه به این تبلیغات دروغین، سعی داشتند با سخن و عمل خود این دروغ بزرگ را آشکار ساخته، فریب خوردگان تبلیغات اموی را بیدار و متوجه گردانند. وقتی امام حسین علیه السلام شب عاشورا مهلت گرفت و خود و اصحابش در آن شب به عبادت و مناجات و تلاوت قرآن پرداختند، جمعی از لشکر دشمن، متوجه دروغین بودن تبلیغات یزیدیان شدند و همان شب به امام ملحق گردیدند.[2] امام حسین علیه السلام در روز عاشورا در میدان نبرد به برپایی نماز همت گمارد تا در تاریخ ثبت شود که پایبندی حضرت به دین به حدی بود که در هنگامه ای همچون میدان نبرد هم نماز را فراموش نکرد و به تأخیر نینداخت، تا دشمنان نتوانند او و اهل بیتش را به بی دینی و لا ابالی گری یا خارج شدن از جمع مسلمانان متهم سازند، به همین جهت در زیارت حضرت، بر اسلام و ایمان و اقامه نماز توسط حضرت تأکید می شود:«أشهدُ انّک قد اقمتَ الصلاة؛ شهادت می دهم که تو نماز را برپا داشتی». برپایی نماز و برخورد دشمنان با نماز خواندن حضرت، چهره ضد دینی و ناجوانمردی دشمن را نمایان ساخت، که ابزار مهم تبلیغی برای آشکار نمودن ماهیت دشمنان بود، که نه تنها معیارهای دین را نادیده گرفتند، بلکه حتی از اصول انسانی سرپیچی کردند. امام حسین علیه السلام به عنوان تربیت شده مکتب پیامبر(ص) و امیرمؤمنان علیه السلام چنان به نماز و تلاوت قرآن عشق می ورزد که عصر روز نهم محرم، وقتی سپاه دشمن آماده حمله شده، برادر گرامی خود را به سوی آنان فرستاد تا یک شب مهلت بگیرد و برای بیان علت مهلت خواهی فرمود: اگر توانستی آنان را امشب منصرف کن و تا فردا از حمله باز بدار تا امشب را نماز بخوانیم، دعا کنیم و طلب آمرزش نماییم که خدا می داند من نماز و خواندن قرآن و دعای زیاد و آمرزش خواهی را دوست دارم.
عشق به نیایش و نماز
آری، امام حسین علیه السلام عاشق عبادت و نجوا با خدای یگانه بود و با رفتار و عمل خود، اهمیت نماز را فریاد می کرد و عشق او به عبادت، در همة لحظات زندگی اش تجلی داشت و با عمل خود دعوت کننده به احکام دین بود. وقتی ظهر عاشورا ابوثمامة صائدی به امام علیه السلام نماز ظهر را یادآور شد، از صمیم دل برای آن یار با وفایش دعا کرد و فرمود:«نماز را یادآور شدی. خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد!» بعد امام از دشمن خواست مهلت ادای نماز بدهند، ولی آنان با گستاخی تمام از نبرد دست نکشیدند و امام مجبور شد نماز خوف بخواند اما بنا به روایتی دیگر با اشاره ادای واجب نماید.[3]اما علیه السلام با عمل خود، عشق بی نظیر خود به عبادت و بندگی را نشان داد واهمیت آن را برای همیشه تاریخ ثبت کرد. از خود بپرسیم در نماز و دعا و تلاوت کتاب خدا، چه رمز و رازی و چه لذّتی نهفته است که امام حسین علیه السلام با وجود اینکه حسرت یک آه را بر دل دشمن گذاشت و شعار «هیهات مناالذلة» او- که در تابلو عشق با خطی خونین بر سینه آسمان نصب شده و به همه جهانیان درس جنبش و آزادگی و پایداری می دهد- در عصر تاسوعا که لشکر نفاق به طرف خیام امام علیه السلام روی آوردند و آماده حمله و جنگ بودند، برادر دلاورش عباس علیه السلام را به نزد آنان فرستاد و به او فرمود: اگر می توانی تا فردا جنگ را به تأخیر بینداز و سپس فرمود: «لعلنا نصلی لربنا و ندعوه و نستغفره، فهو یعلم انی کنت احب الصلاة له و تلاوة کتابه و کثرة الدعاء و الاستغفار» شاید امشب برای پروردگارمان نماز به جا آوریم و به درگاه او دعا نموده و طلب بخشش کنیم. خدا می داند که من نماز برای او و خواندن کتابش و زیادی دعا و استغفار را دوست می دارم.[4] نماز و دعا و راز و نیاز با خداوند، از چه عزتی سرشار است که سالار شهیدان به خاطر آن، از دشمن برای به تأخیر انداختن جنگ درخواست می کند.
پی نوشت ها:
[1] مجلسی، بحارالانوار، ج 45، ص 12.
[2] مقتل الحسین مقرم، ص 217، به نقل از تاریخ یعقوبی،ج2،ص 217.
[3] فرهنگ سخنان امام حسین(ع)،محمد دشتی، ص 691 – 692.
[4] مجلسی، بحارالانوار، ج 44، ص 392.