جامعه ما جامعه ای منحصر به فرد و نمونه در دنیاست و می تواند نمونه ترین و منحصر به فردترین جامعه در طول تاریخ باشد. در جهانی که همه چیز در آن رو به سوی جاهلیت و ظلمت هر چه بیشتر می رود و نشانی از معنویت و انسانیت و نورانیت باقی نمی گذارد و نیز در جهانی که صبغه اصلی آن هویت زدایی از انسان، بی بند و باری، خوش گذرانی، تجمل گرایی، فروپاشی خانواده ها، گسترش خشونت، فساد و جرم و انحراف و انحطاط بشریت است، داشتن جامعه ای که دارای آرمان های والای الهی باشد و وجود انسان های علاقه مند به معنویت و دینداری و عدالت، یک نعمت و رحمت الهی است. جامعه ای که سمت و سوی حرکت آن رو به قله آرمانی دین و جامعه مطلوب قرآنی و قرار گرفتن در مدار حکومت جهانی مهدوی است. ماهیت و صبغه ی اصلی چنین جامعه ای، انتظارسازنده، حرکت بخش، آینده نگر و پویاست!
جامعه ای صالح و حق طلب که در عین انتظار ظهور منجی موعود (عج) و آمادگی برای یاری رهبر نجات بخش بشریت، خود را نیز با آموزه های مهدویت همسنخ و همراه می سازد و با تلاش مضاعف بر دیانت، عدالت گرایی، نوع دوستی، معنویت گرایی، ورع، اخلاق حسنه، رعایت حقوق جمعی، روحیه بالای عبادی و عرفانی و حق طلبی می افزاید و به رفع موانع رشد و کمال و کاهش سختی های زندگی و تامین آسایش و آرامش واقعی مردم می پردازد.
قانون اساسی چنین جامعه ای، انتظار آبادگر و پیش برنده و تعالی بخش است؛ یعنی، انتظاری که ضمن آرمان بخشی و چشم انداز آفرینی؛ هدایت گر، انسان ساز، ظلم ستیز و فسادگریز است. شرط اصلی تحقق این جامعه، صبر و استقامت و پایداری بوده و نیازمند فرهنگی مقاوم، سیاستی مقاوم و اقتصادی مقاوم است!
این جامعه و مردم آن چنان مورد تمجید و تایید روایات معصومین قرار گرفته اند که حیرت انگیز و قابل توجه است. امام صادق علیه السلام در این زمینه می فرماید: « اگر کسی از شما بمیرد در حالی که منتظر حکومت امام زمان (عج) بوده، همانند کسی است که با امام قائم علیه السلام در خیمه اش بوده است، سپس اندکی درنگ کرد و فرمود: نه، بلکه همانند کسی است که در کنار حضرت زد و خورد کند، سپس فرمود: نه، به خدا قسم! بلکه مانند کسی است که در کنار رسول خدا به شهادت برسد»
یا امام باقر علیه السلام فرمودند: «بدانید کسی که منتظر حکومت حقّ باشد، پاداش او همانند پاداش روزه دار شب زنده دار است».
به همین جهت در میراث فکری اهل بیت، انتظار بسیار دلچسپ و دوست داشتنی و با شکوه است و منتظران، انسان های هدایت یافته و ولایت مدار و بر حق اند؛ یعنی نفس فرهنگ انتظار بسیار ستوده و پسندیده است.
امام صادق علیه السلام فرمود: « ای اَبُوبصیر، خوشا به حال شیعیان و پیروان قائم ما، که در زمان غیبت او منتظر ظهور، و در زمان ظهور مطیع او هستند آنها اولیای خدا هستند که ترس و اندوهی برای آنان وجود ندارد » و نیز فرمود: « خوشا به حال کسی که در زمان غیبت قائم ما به فرمان ما چنگ زند وقلب هدایت شده اش به طرف باطل متمایل نشود». یقینا این انتظار صرفا چشم به راهی و آمادگی برای ظهور نیست؛ بلکه یک شیوه برتر زندگی کردن، دینداری، اخلاق صالحه و تثبیت عقیده همراه با آینده نگری و آینده شناسی است!!
جان مایه اصلی این روایات دعوت به حفظ موقعیت دینی و معرفتی و اخلاقی منتظران و داشتن ثبات و استواری در راه آرمان های الهی خود و نهراسیدن از دشمنان و مواظبت از خود در فتنه ها و ابتلائات و مهلکه ها و مفسده هاست! این امور نیازمند صبرو استقامت و پایداری فراوانی است؛ چنان که از امام عسگری علیه السلام نقل شده که به ابن بابویه فرمود:«...بر تو باد به صـبر و انتـظار فـرج، چون پیامبر گرامی فرمود: برترین اعمال امّتم انتظار فرج است».
ازامام کاظم علیه السلام نیز نقل شده است: «خوشا به حال شیعیان ما که در زمان غیبت قائم ما به دوستی ما چنگ می زنند و در دوستی ما و برائت از دشمنان ما استوارند آنها از ما و ما از آنها هستیم، آنها به پیشوائی ما راضی شدند و ما هم به شیعه بودن آنها راضی وخشنودیم و خوشا به حال آنها، به خدا قسـم آنها در روز قیامت با ما و مرتبه ما هستند». و در روایت امام صادق علیه السلام آمده است: « همانا صاحب این امر را غیبتی باشد. از این رو بنده باید از خدای پروا پیشه کند و به دین خویش تمسک جوید. »
بر این اساس نقشه راه تحقق جامعه منتظر، تقویت درونی خود در برابر همه چالش ها، آسیب ها و کاستی ها و مقتدر و مقاوم بودن در مقابل دشمنان است! یعنی در جامعه منتظر هم باید شاهد فرهنگ مقاوم باشیم، هم سیاست و اقتصاد مقاوم. اصولا بدون اقتدارظاهری و صلابت درونی و عدم قدرتمندی واقعی در همه زمینه ها، جامعه منتظر شکل نمی گیرد و ما همچنان در جامعه بدوی و پیشا انتظار خواهیم ماند!!
جامعه ای ضعیف، منزوی، منفعل و عقب مانده که صرفا چشم انتظار تغییرات بزرگ به صورت معجزه گونه بدون احساس تکلیف و مسوولیت است! ! جامعه ای که صدها و چه بسا هزاران سال در اوج ضعف، خمودگی، راحت طلبی و مسوولیت گریزی، منتظر این است که شاید فرجی شود و گشایشی صورت گیرد و همه چیز را حواله به آینده می دهد!!
این جامعه همیشه مورد هجوم دشمنان و شبهات و مشکلات است و از ضعف درونی و فکری عجیبی رنج می برد و توانایی نجات خود و رهایی جامعه از این کاستی ها و سختی ها را ندارد!!
اما جامعه منتظر واقعی، جامعه ای است که دارای فرهنگ مقاومتی، سیاست مقاومتی و اقتصاد مقاومتی است! به عبارت روشن تر چنین جامعه ای در حد اعلای اعتقاد و باورداشت دینی قرار دارد و در توحید، ولایت و امامت ثابت قدم است و در عین حال بر تردیدها و تزلزل ها غلبه یافته و استقامت شگرفی در برابر وسوسه ها و شبهه سازی ها و تحریف ها و انحرافات دارد.
رکن اصلی چنین جامعه ای پاکی و طهارت اخلاقی جامعه و دوری از مفاسد، معاصی و تجاوزگری هاست. امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: « تقوا و پاکدامنی و درستی... و انتظار فرج با صبر و بردباری از راه و رسم ائمه علیهم السلام است» و از رسول خدا صل اللله علیه وآله نقل شده که: « به زودی بعد از شما گروهی می آیند که پاداش یک نفر از آنها به اندازه پاداش پنجاه نفر از شماست. آنها گفتند: ای رسول خدا، ما در جنگ بدر و احد و حنین با تو بودیم و درباره ما قرآن نازل شد. رسول خدا (ص) فرمود: آنچه را آنها به دوش گرفتند، اگر بر دوش شما می نهادند، مثل آنها صبر و استقامت نمی کردید». بر این اساس ابتدا باید به فکر مقاوم سازی فرهنگی جامعه در برابر تهاجم فرهنگی و همه جانبه بود و به تقویت روحی و اخلاقی جامعه در جنگ نرم پرداخت. باید بر غنای فکری و روحی جامعه افزود و جلوی ذوب شدن و هضم شدن آن در نظام فاسد و معیوب جهانی ایستاد!
و محوریت این کار بایستی ارتباط و انس جامعه با امام زمان (عج) و تولا و فرمانبرداری از او و تبعیت و همراهی با نایبان او باشد. آن گاه باید در عرصه سیاسی و اقتصادی هم به فکر تقویت و تسلیح جامعه برآمد.
هر چند مهم ترین مشکل جوامع بشری در طول تاریخ، مشکل فرهنگی و اعتقادی بوده است؛ اما اصلی ترین عامل ضعف، سختی و عقب ماندگی آنها، اقتصادی بوده است. بر این اساس برای رسیدن به ثبات و رشد واقعی، نیازمند اقتصاد سالم و عادلانه و پایدار هستیم؛ یعنی جامعه منتظر، جامعه ای است که از لحاظ اقتصادی و معیشتی خوداتکاء و مستغنی است. رنگ و وبوی اصلی اقتصاد در آن عدالت و قسط و برابری و توزیع مناسب امکانات برای همه اقشار جامعه است. شرط رسیدن به این عدالت و قسط، داشتن رشدی متوازن و فراگیر و اقتصادی پویا و خوداتکاء است.
اقتصادی که مقاوم و مقتدر است و پایه اصلی آن بر امکانات و توانایی های داخلی و انگیزه های الهی و معنوی نهاده شده و تولید و توزیع و مصرف در آن فقط برای رفع حوائج ضروری و آسایش و رفاه بایسته است! به همین جهت نقشه راه جامعه ما در افق انتظار واقعی و پویا قرار دارد؛ نقشه راه برای همه چیز: نقشه راه برای درک جامعه آرمانی مهدوی؛ نقشه راه برای تحقق آرمان های مهدوی؛ نقشه راه برای گسترش جبهه حق طلبان عالم؛ نقشه راه برای زدودن فتنه ها و فسادها و آلودگی ها؛ نقشه راه برای تحقق چشم اندازهای آرمانی برگرفته از جامعه موعود مهدوی و. ...
نقشه راه، یک الگوی مناسب برای رشد و پیشرفت و حرکت با یک برنامه ریزی دقیق است. طبق نظر برخی از صاحب نظران نقشه راه عبارت است از: روش کشف و توصیف آینده مطلوب و تبیین راه رسیدن به آن به زبانی ساده و قابل فهم برای عمل. نقشه راه یک تکنیک نوین و بسیار انعطاف پذیر برای برنامه ریزی، آینده پژوهی و تحلیل های کلان و استراتژیک می باشد. یک نقشه راه کارا در مفهوم خاص باید به سه سؤال زیر پاسخ دهد: 1. می خواهیم کجا برویم؟ یعنی هدف نهایی ما از اجرای طرح چیست و دقیقاً مقصود ما دستیابی به چه سطحی از محصول، فناوری، وضعیت اقتصادی، فرهنگی و...است؟2.هم اکنون کجا هستیم؟ در چه سطحی از توسعه علم و فناوری، وضعیت اقتصادی، فرهنگی، اعتقادی و... قرار داریم؟ 3. چطور می توانیم به مقصد برسیم؟ چگونه طرح های خرد را تعریف کنیم؟
با توجه به این سه سوال، آینده مطلوب ما در گرو این است که بعد از درک و فهم موقعیت خاص و حساس خود (جامعه حق گرای قبل از ظهور) و تلاش برای قرار گرفتن در وضعیت مطلوب دوران غیبت کبری (جامعه منتظر و اصلاح گر) به قدرتمندسازی و توانا کردن جامعه بپردازیم و جامعه پایدار و با استقامت و مبارز را شکل دهیم. تحکیم و تقویت این جامعه باید محور اصلی برای تشکیل نیروهای آینده ساز و حق طلب و پیشرو باشد.
منتظران مصلح موعود (عج) باید از هر لحاظ شایستگی و لیاقت خود را برای همراهی با انقلاب بزرگ جهانی نشان دهند و در مخاطرات و مهلکه ها عقب نشینی نکنند. این جامعه در واقع باید طلیعه روز رهایی و استقرار عدالت و معنویت و عقلانیت باشد. برای اینکه بتواند به این جایگاه بزرگ و رفیع برسد، راهی جز تقویت فرهنگی، نظامی، دفاعی، اقتصادی و سیاسی خود ندارد.
هر اندازه که جامعه با استقامت و قوی و توانا باشد، به همان اندازه امید تحقق آرمان های مهدوی در جامعه بالا می رود و چه بسا امید شکل گیری انقلاب مهدوی و تشکیل حکومت جهانی نیز بالاتر می رود! برای تحقق مقاومت فرهنگی و اقتصادی و سیاسی در جامعه منتظر، نیازمند چند تحول اساسی در جامعه خود هستیم:
1.خلق چشم انداز جامعه منتظر؛
جامعه ما نه تنها فاصله زیادی با جامعه آرمانی و مطلوب اسلام و آرمان شهر مهدوی دارد؛ بلکه فاصله فراوانی هم با جامعه منتظر دارد. انتظار باید روح اصلی این جامعه باشد که باعث تحرک و تعالی و تقویت بیش از اندازه جامعه می شود و ضمن امید بخشی و روحیه بخشی، قدرت مضاعفی برای آینده سازی می دهد.
2.آینده پژوهی مبتنی بر علم الانتظار؛
دنیای مدرن امروز را بجد می توان دنیای آینده پژوهی دانست؛ علمی که ضمن آگاهی بخشی نسبت به آینده، قدرت مدیریت و کنترل و هدایت آینده را به انسان می دهد و او را برای مهار و ساختن آینده مطلوب، توانا می سازد. بر این اساس باید آینده پژوهی مبتنی بر انتظار پویا و سازنده – که بر اساس آینده آرمانی مهدوی شکل گرفته – در جامعه گسترش یابد و سیاست گذاری های فرهنگی و سیاسی و اقتصادی کشور، مبتنی بر آن صورت گیرد.
3. حاکمیت فرهنگ زیست اسلامی؛
جامعه ما بشدت نیازمند قرار گرفتن در مسیر اسلام و حاکمیت سبک زندگی دینی و شیوه زیست مسلمانانه است! ویژگی اصلی انتظار، دینداری مضاعف و ثبات عقیده، ورع و پرهیزگاری است که روح اسلام می باشند. جامعه ما باید تصمیم بگیرد که آیا می خواهد زیست کاملا اسلامی داشته باشد یا زندگی التقاطی، آلوده و آمیخته با انواع فرهنگ ها و سبک های زندگی!! هر وقت توانست انتخابی درست و واقع بینانه داشته باشد، می تواند امید به تحقق جامعه مطلوب قرآنی داشته باشد.
4.هویت بخشی صالحانه به جامعه؛
جامعه ی مالامال از انواع کژتابی ها و ناهنجاری ها و آسیب ها در سطوح مختلف خود، به هیچ عنوان نمی تواند ادعایی برای رسیدن به قله های کمال، ترقی، هم سنخی و هم شکلی با جامعه موعود مهدوی یا حتی جامعه منتظر باشد! !
در واقع ویژگی اصلی جامعه منتظر، صالح بودن و حق گرایی است و به هر اندازه که انحرافات و آلودگی ها و ناراستی ها در جامعه شیوع داشته باشد، به همان اندازه از مسیر انتظار و ظهور و عصر ظهور فاصله خواهد گرفت!
پس لازم است که در اینجا نیز یک انتخاب معنوی و اخلاقی داشته باشد و در صدد احیای فضایل انسانی در خود برآید تا بتواند سنخیت و تشابه و تناسب لازم با جامعه موعود را داشته باشد.
5. سخت گیری با کارگزاران نالایق و کج اندیش؛
یکی ازعلت های اصلی ضعف و عقب ماندگی جامعه و وجود شکاف ها و تبعیض ها و انحرافات مختلف، در راس قرار گرفتن افراد فرومایه و ناتوان در مناصب مهم و اساسی است!! جامعه برای رسیدن به هدف و مقصد خود چاره ای ندارد جز اینکه با کارگزاران و صاحب منصبان کژ رفتار و آلوده و دنیاگرا و اهل گروه گرایی و خلاف و...برخورد جدی و قدرتمند داشته باشد و به هیچ عنوان وجود مسوولان نالایق و متظاهر و فاسد را برنتابد و فریب شعارها و دغل کاری های انها را نخورد. جامعه با وجود مسوولان و کارگزاران ضعیف و منافق و نا آگاه و اشرافی، ره به جایی نخواهد برد و همچنان فاصله عمیقی با آرمان های بلند مهدوی خواهد داشت!
6. اشتراک نظر بر آرمان های حداقلی جامعه منتظر؛
یقینا جامعه مطلوب در هر برهه ای، دارای یک سری ویژگی ها، ابعاد و شاخصه هایی است که تحقق آنها در بالاترین سطح مورد انتظار دین است. اما چون امکانات و توان رسیدن به این اهداف و آرمان های والا برای هر جامعه ای مقدور نیست؛ به همین جهت باید حداقل های این اهداف و آرمان ها در نظر گرفته شود و برای تحقق آنها اتحاد و اشتراک نظر به وجود آید. در این صورت آرمان های قابل دسترس، نیروی محرکه خوبی برای رشد و تعالی آن جامعه خواهد بود.
اگر نمی توان همه فضایل اخلاقی را در بالاترین سطح آن محقق ساخت، چرا نتوان فضایل اصلی و عمده انسانی و اخلاقی را در جامعه محقق کرد؟ وقتی وحدت نظری جدی برای اولویت های فرهنگی و اخلاقی جامعه به وجود آید، یقینا وجوه مهمی چون راستگویی، وفاداری، حق گرایی، عبادت گرایی و حلال خوری قابلیت تحقق زیادی در جامعه منتظر را دارا خواهد بود.
7.اعتماد و اتکای بالا به وعده ها و بشارتهای الهی؛
امید و آینده نگری مثبت، زمانی در جامعه به وجود می آید و موجب حرکت و تلاش و پیشرفت می شود که جامعه اتکا و اعتماد بالایی به وعده ها و بشارت های الهی داشته باشد و همه برنامه هایش را جهت تحقق این وعده ها به کار گیرد.
در واقع بین مقاوم بودن جامعه با توکل و تکیه بر عنایات و توجهات الهی رابطه مستقیمی وجود دارد و در بینش توحیدی قوی ترین و مقاوم ترین جوامع، آنهایی هستند که با سنت های الهی همراه شده وبا تکیه بر قدرت خداوندی راه خود را ادامه می دهند.
8. میثاق نامه مداوم با ولایت و امامت؛
جامعه منتظر، زمانی شکل می گیرد و پایدار و با استقامت می شود که پیوندی ناگسستنی با ولی و امام جامعه داشته باشد و همواره در تبعیت از راه و ایده و فرهنگ آن، پیشتاز باشد.
9.پالایش جدی جامعه از موانع و اراذل؛
جامعه برای مقاوم بودن در عرصه های مختلف نیاز به پالایش و بهسازی پیوسته و همیشگی دارد و باید بکوشد موانع و ناراستی ها را از خود دور نماید. باید صف خود را از اشرار و افراد دنیازده و فاسد و شیطانی جدا کرده و آنها را از خود طرد نماید.
جولان انسان های ناسالم، مفسد و بی دین، مانع جدی پویایی و مانایی یک جامعه و حرکت الهی و اخلاقی آن است. راهی جز تربیت و جامعه پذیر کردن اعضای جامعه بخصوص جوانان نیست و نباید در این راه کوتاهی کرد. جامعه مقاوم و پایدار، نیازمند جوانانی مهذب و خرد ورز و میان سالانی با بصیرت و با تقوا و شجاع است. فضای عمومی جامعه منتظر، باید فضای تدین وتعبد و تلاش و تعقل باشد؛ نه فضای سکولاریزه و الحادی و افسادگرایانه!!
10.انقلابی گری فرهنگی و سیاسی و اقتصادی
برای مقاوم بودن در آخرالزمان، باید روحیه انقلابی و آرمان گرایی در جامعه حفظ شود و سرسختی و مقاومت و استقلال طلبی در راس قرار گیرد. انقلابی گری؛ یعنی پافشاری و جدیت در ایجاد دگرگونی های بزرگ و مداوم و پرهیز از رکود و رخوت و درجا زدن و محافظه کاری. به همین جهت، جامعه منتظر، باید به طور مداوم در حال ایجاد تحول و تغییرات بزرگ و اساسی و رو به جلو در همه زمینه ها باشدو برای تحقق آرمان هایش مجاهده جدی نماید.