معلم در کلام استاد مطهری
معلم باید نیروی فکری متعلم را پرورش دهد و او را به سوی استقلال رهنمون کند. باید قوه ابتکار او را زنده کند؛ یعنی در واقع، کار معلم آتش گیره دادن است. فرق است میان تنوری که شما بخواهید آتش از بیرون بیاورید و در آن بریزید تا آن را داغ کنید و تنوری که در آن هیزم و چوب جمع است و شما فقط آتش گیره از خارج می آورید و آن قدر زیر این چوب ها و هیزم ها قرار می دهید که اینها کم کم مشتعل شود.[1]
ضرورت راهنمایی نسل جوان
ریشه بیشتر انحرافات دینی و اخلاقی نسل جوان را در لابلای افکار و عقاید آنان باید جست وجو کرد. فکر این نسل از نظر مذهبی آنچنانکه باید راهنمایی نشده است. اگر مشکلی در راهنمایی این نسل باشد بیشتر در فهمیدن زبان و منطق او و روبرو شدن با او، با منطق و زبان خودش است و در این وقت است که هر کسی احساس می کند این نسل برخلاف آنچه ابتدا به نظر می رسد لجوج نیست و آمادگی زیادی برای دریافت حقایق دینی دارد.[2]
یاد خدا تنها مایه آرامش جان
ایمان هم یکی از حوائج فطری و تکوینی است و بلکه حاجت است و هر وقت به سرچشمه ایمان و معنا رسیدیم و نور خدا را مشاهده کردیم و خدا را در روح و جان خود دیدیم و مشاهده کردیم آن وقت است که معنای سعادت و لذت و بهجت را درک می کنیم.[3]
راه سعادت
منتهای سعادت همین است که آدمی در ناحیه عقل و فکر دارای محکم ترین اطمینان ها و در ناحیه احساسات و قلب دارای پاک ترین نیت ها و در ناحیه عمل نیکوترین عمل ها باشد. زندگی پاک و سعادت بخش همین است.[4]
حجاب و شرافت زن
شرافت زن اقتضا می کند هنگامی که از خانه بیرون می رود متین و سنگین و باوقار باشد، در طرز رفتار و لباس پوشیدنش هیچ گونه عمدی که باعث تحریک و تهییج شود به کار نبرد، زباندار لباس نپوشد، زباندار راه نرود، زباندار و معنی دار به سخن خود آهنگ ندهد.[5]
حق و باطل در جهان هستی
در حکمت الهی اصالت در هستی با حق است، با خیر است، با حسن و کمال و زیبایی است، باطل ها شرور، و نقص ها و زشتی ها در نهایت امر و در تحلیل نهایی به نیستی منتهی می شوند نه به هستی ها.
باطل حق را با شمشیر خود حق می زند، پس باطل نیروی حق را به خدمت گرفته است. این همان نیروی حق است که او از آن استفاده می کند.[6]
شرط موفقیت
صبر و حوصله است که دوست قدیمی ظفر و موفقیت است، در اثر صبر و حوصله است که نوبت ظفر می رسد. اگر صبر و استقامت و حوصله باشد، بی استعدادترین افراد هم ولو در یک زمان طولانی به هدف خواهند رسید.[7]
وظیفه مرثیه خوان ها
باید کسانی که مرثیه خوانی می کنند، توجه داشته باشند به فلسفه قیام سید الشهدا و به فلسفه دستوراتی که ائمه اطهار درباره عزاداری داده اند. بی جهت دستوری نداده اند. باید فلسفه قیام سید الشهدا و هم فلسفه عزاداری آن حضرت را به مردم بگویند و مردم را آگاه کنند.[8]
هجوم اندیشه های غربی
من به عنوان یک فرد مسئول به مسئولیت الهی، به رهبران عظیم الشأن نهضت السلامی که برای همه شان احترام فراوان قایلم، هشدار می دهم و بین خود و خدای متعال اتمام حجت میکنم که نفوذ و نشر اندیشه های بیگانه به نام اندیشه اسلامی و با مارک اسلامی اعم از آنکه روی سوء نیت و یا عدم سوء نیت صورت گیرد، خطری است که کیان اسلام را تهدید می کند.[9]
راه مبارزه با انحرافات نسل جوان
راه مبارزه این خطر تحریم و منع نیست. مگر می شود تشنگانی را که برای جرعه ای آب له له می زنند از نوشیدن آب موجود به عذر اینکه آلوده است منع کرد؟ این ما رهبران دینی هستیم که مسئولیم، ما به قدر کافی در زمینه های مختلف اسلامی به زبان روز عرضه نکرده ایم. اگر ما به قدر کافی آب زلال عرضه کرده بودیم، به سراغ آب های آلوده نمی رفتند. راه مبارزه، عرضه داشتن صحیح این مکتب در همه زمینه ها با زبان روز است.[10]
من به جوانان و طرفداران اسلام هشدار می دهم، که خیال نکنند راه حفظ معتقدات اسلامی، جلوگیری از ابراز عقیده دیگران است. از اسلام فقط با یک نیرو می شود پاسداری کرد و آن علم است و آزادی دادن به افکار مخالف و مواجهه صریح و روشن با آنها.[11]
انسان کامل
انسان کامل یعنی انسانی که قهرمان همه ارزش های انسانی است، در همه میدان های انسانیت قهرمان است.[12]
جهان بینی اسلامی
ما باید نشان دهیم جهان بینی اسلامی نه با جهان بینی غرب منطبق است و نه با جهان بینی شرق و به هیچ کدامشان وابسته نیست.[13]
وابسته به عقیده
در مکتب پیامبران، انسان بیش از اینکه وابسته به منافع باشد وابسته به مسلک و ایمان است، در حقیقت در این مکتب فکر و عقیده زیر بناست.[14]
جایگاه مکتب اسلام
یگانه مکتبی که صلاحیت رهبری بشر را دارد اسلام است. وقت آن است که غرب مانند همه زمان های دیگر با همه تقدمی که در علوم و صنایع دارد، فلسفه زندگی را از شرق بیاموزد.
تلازم علم و دین
اگر ما می خواهیم دین صحیح داشته باشیم، اگر می خواهیم از فقر رهایی یابیم، اگر می خواهیم از مرض نجات پیدا کنیم، اگر می خواهیم عدالت در میان ما حکمفرما باشد، اگر می خواهیم آزادی و دموکراسی داشته باشیم، اگر می خواهیم جامعه ما برخلاف حال حاضر به امور اجتماعی علاقه مند باشد، منحصرا راهش علم است و علم، آن علمی که عمومیت داشته باشد و از راه دین و به صورت یک جهاد مقدس در آید. اگر ما این جهاد مقدس را شروع نکنیم، دنیا خواهد کرد و ثمره اش را هم خود آنها خواهند برد، یعنی دیگران خواهند آمد و ملت ما را از گرداب جهالت نجات خواهند داد و خدا می داند که آن وقت این کوتاهی ما، چه لطمه بزرگی به پیکر اسلام وارد خواهد کرد. شکی نیست که علم به تنهایی ضامن سعادت جامعه نیست. جامعه دین و ایمان لازم دارد. همان طوری که ایمان هم اگر مقرون به علم نباشد مفید نیست بلکه وبال است و اسلام نه عالم بی دین می خواهد نه جاهل دین دار.
حافظ
امروز چرا حافظی به وجود نمی آید؟ آیا دیگر قریحه ها خشک شده است که حافظی نباشد؟ خیر! دلیلی ندارد که قریحه ها خشک شده باشد، بلکه روح ها در مسیر دیگری است. یعنی روح حافظ دیگر وجود ندارد تا اثری مثل حافظ و حتی مثل جامی به وجود آورد.[15]
غلط ترین فکر
غلط ترین فکر این است که ما همه اصلاحات جزئی و کلی را از مصلح و ظهور غیبی بخواهیم.[16]
اسلام دشمن بیکاری و بیکارگی است انسان به حکم اینکه از جامعه بهره می برد و به حکم اینکه کار بهترین عامل سازنده فرد و اجتماع و بیکاری بزرگترین عامل فساد است باید کار مفید انجام دهد.[17]
زنان در طول تاریخ تنها مولد و زاینده مردان و پرورش دهنده جسم آنها نبوده اند بلکه الهام بخش و نیرو دهنده و مکمل مردانگی آنها نیز بوده اند.[18]
دموکراسی در اسلام
دموکراسی در اسلام یعنی انسانیت رها شده ودر غرب یعنی حیوانیت رها شده؛ بنابراین آزادی و دموکراسی در قاموس اسلام جنبه انسانی دارد و در غرب جنبه حیوانی.[19]
معنای آزادی معنوی
آزادی معنوی یعنی آزادی فکر از خرافات و اوهام و آزادی اراده از وابستگی های حیوانی.[20]
آمادگی و نیرومندی در برابر دشمن
قرآن می گوید برای اینکه رعب شما به دل دشمن بیفتد و خیال تجاوز به ساحت شما را در دماغ خود نپرورد، نیرو تهیه کنید و نیرومند باشید.[21]
اهمیت شخصیت و هویت یک ملت
برای یک ملت هیچ موهبتی بالاتر از شخصیت نیست اگر همه مواهب و ابزارهای زندگی را از ملتی بگیرند و شخصیتش محفوظ باشد غمی نیست.[22]
ضرورت وجود نیروهای نظامی
اگر خداوند به وسیله بعضی از افراد بشر جلو بعضی دیگر را نگیرد خرابی و فساد همه جا را می گیرد ارتشی که وظیفه اش جلوگیری از تجاوز است، وجودش لازم و ضروری است.[23]
پی نوشت ها
[1] مجموعه آثار استادشهید مطهری، ج 22، ص 52
[2] از کتاب مسئله حجاب
[3] از کتاب حکمت ها و اندرزها
[4] از کتاب حکمت ها و اندرزها
[5] از کتاب مسئله حجاب
[6] از کتاب حق و باطل
[7] حکمت ها و اندرزها
[8] کتاب ده گفتار
[9] نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر
[10] نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر
[11] پیرامون انقلاب اسلامی
[12] لمعاتی از شیخ شهید
[13] لمعاتی از شیخ شهید
[14] لمعاتی از شیخ شهید
[15] از کتاب تماشاگه راز، عرفان حافظ
[16] یاداشت های استاد مطهری، ج1 ـ ص 169
[17] وحی و نبوت ـ ص 118
[18] آینده انقلاب اسلامی ایران ـ ص 225
[19] آینده انقلاب اسلامی ایران ـ ص 272
[20] یادداشت های استاد مطهری، ج 1 ـ ص 98
[21] جهاد ـ ص 28
[22] یادداشت های استاد مطهری، ج9 ـ ص 51
[23] جهاد ـ ص 16